شک !(گفت و شنود)


گفت: یادداشت کیهان درباره ضرورت نظارت دولت بر کانون وکلا و تشکیل یک کانون وکلای قانونی بدجوری جیلیز و ویلیز برخی از وکلا را درآورده و کیهان را به باد ناسزا گرفته‌اند.
گفتم: در کجای دنیا، جان و مال و ناموس مردم را بدون نظارت و حساب و کتاب به دست کسی می‌سپارند؟!
گفت: اصلا، اگر این عده از وکلا ریگی در کفش ندارند چرا اینهمه از نظارت دستگاه قضایی بر کارشان وحشت دارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو گله می‌کرد که این همسایه‌های ما هر چیزی را که گم می‌کنند به من مشکوک می‌شوند و سراغ آن را در خانه بنده می‌گیرند. به او گفتند؛ خب! یک دفعه اجازه بده خانه‌ات را جستجو کنند تا دیگر تو را به دزدی متهم نکنند. یارو گفت؛ آخه از شانس بد هر وقت خانه‌ام را می‌گردند، شئ به سرقت رفته خود را همانجا پیدا می‌کنند!