خبر ويژه
تك رقمي شدن نرخ تورم حاصل تشديد بيكاري در 2 سال گذشته 7 دی -94
تك رقمي شدن نرخ تورم حاصل تشديد بيكاري در 2 سال گذشته 7 دی -94
لابد بااین گزارش دردوران احمدی نژاد که نرخ تورم 45% و قیمت نفت تا بشکه ای 140دلار هم شده بود
اشتغال بالاو بیکاری کم بود. ضمن اینکه مگر از زمان خمینی وجانشین وی همراه بادولتمردان و رؤسای نهادها کسی حرف راست
زده و بیلان آمار واقعی داده است؟
دولت به
قيمت اجراي سياست هاي انقباضي و دامن زدن به بيکاري، نرخ تورم را تک رقمي کرده است
و نرخ تورم بايد با توجه به نرخ بيکاري تفسير شود.
روزنامه اعتماد در توضيح اين تحليل خود نوشت: هنگامي که نرخ هر يک از شاخص هاي اقتصادي اعلام مي شود بايد ميزان اثرگذاري آن رقم را بر افکار عمومي با توجه به شاخص هاي ديگر بررسي کرد. براي نمونه امروز اگر نرخ تورم اعلام مي شود، نمي توان بي توجه به نرخ بيکاري، توليد ناخالص داخلي يا سطح قدرت خريد مردم آن را بررسي کرد. نمونه نزديک اين ماجرا رقم تازه اي است که مرکز آمار براي نرخ تورم اعلام کرده است. گرچه در اين آمار نرخ تورم تک رقمي شده است، (گذشته از آنکه براساس آمار بانک مرکزي نرخ تورم هنوز دو رقمي و 10/1 درصد است) اما افکار عمومي آن را لمس نمي کند. از همين رو است که پس از تعريف نرخ تورم بايد دقت کرد که کدام عامل موثر در کنار نرخ تورم قرار گرفته تا باعث شود مردم کاهش اين نرخ را در زندگي روزمره خود لمس نکنند.
نويسنده مي افزايد: چرا با وجود آنکه آمار نشان مي دهد سرعت افزايش قيمت ها پايين آمده مردم هنوز هم معتقدند تورم بالاست؟ واقعيت آن است که نمي توان بي توجه به نرخ بيکاري ابعاد اثرگذاري نرخ تورم را شناخت.
اعتماد در ادامه تصريح مي کند: دولت تدبير و اميد در دو سال گذشته سياست هاي انقباضي اجرا کرده است؛ نتيجه همين سياست ها باعث شده بحران بيکاري در کشور حادتر شود؛ در چنين شرايطي چه قيمت ها پايين بيايد چه نه، تفاوتي به حال مردم نمي کند؛ چون در هر حال مردم توان خريد محصول و کالارا ندارند. دقت کنيد که مواردي چون بيکاري درنظر مردم مانند يک پديده بلند مدت درنظر گرفته مي شود؛ اين جمله به چه معناست؟ يعني اگر فردي امروز بي کار مي شود شايد تا پنج، شش ماه هم از اين موضوع نگران نشود. اما قيمت کالاها به اين شکل نيست؛ هر فرد در لحظه خريد، با قيمت محصول مواجه مي شود.
اعتماد همچنين در گزارشي نوشت «رشد 72/3 درصدي نقدينگي در دولت يازدهم واقعي است.»
متاسفانه اين افزايش نقدينگي کمترين تاثير را در ايجاد رونق اقتصادي داشته است حال آن که اگر اين نقدينگي به سمت فعاليت هاي مولد اقتصادي سوق پيدا مي کرد، برخي از چالش هاي مهم نظير بيکاري نيز کاهش پيدا مي کرد.
روزنامه اعتماد در توضيح اين تحليل خود نوشت: هنگامي که نرخ هر يک از شاخص هاي اقتصادي اعلام مي شود بايد ميزان اثرگذاري آن رقم را بر افکار عمومي با توجه به شاخص هاي ديگر بررسي کرد. براي نمونه امروز اگر نرخ تورم اعلام مي شود، نمي توان بي توجه به نرخ بيکاري، توليد ناخالص داخلي يا سطح قدرت خريد مردم آن را بررسي کرد. نمونه نزديک اين ماجرا رقم تازه اي است که مرکز آمار براي نرخ تورم اعلام کرده است. گرچه در اين آمار نرخ تورم تک رقمي شده است، (گذشته از آنکه براساس آمار بانک مرکزي نرخ تورم هنوز دو رقمي و 10/1 درصد است) اما افکار عمومي آن را لمس نمي کند. از همين رو است که پس از تعريف نرخ تورم بايد دقت کرد که کدام عامل موثر در کنار نرخ تورم قرار گرفته تا باعث شود مردم کاهش اين نرخ را در زندگي روزمره خود لمس نکنند.
نويسنده مي افزايد: چرا با وجود آنکه آمار نشان مي دهد سرعت افزايش قيمت ها پايين آمده مردم هنوز هم معتقدند تورم بالاست؟ واقعيت آن است که نمي توان بي توجه به نرخ بيکاري ابعاد اثرگذاري نرخ تورم را شناخت.
اعتماد در ادامه تصريح مي کند: دولت تدبير و اميد در دو سال گذشته سياست هاي انقباضي اجرا کرده است؛ نتيجه همين سياست ها باعث شده بحران بيکاري در کشور حادتر شود؛ در چنين شرايطي چه قيمت ها پايين بيايد چه نه، تفاوتي به حال مردم نمي کند؛ چون در هر حال مردم توان خريد محصول و کالارا ندارند. دقت کنيد که مواردي چون بيکاري درنظر مردم مانند يک پديده بلند مدت درنظر گرفته مي شود؛ اين جمله به چه معناست؟ يعني اگر فردي امروز بي کار مي شود شايد تا پنج، شش ماه هم از اين موضوع نگران نشود. اما قيمت کالاها به اين شکل نيست؛ هر فرد در لحظه خريد، با قيمت محصول مواجه مي شود.
اعتماد همچنين در گزارشي نوشت «رشد 72/3 درصدي نقدينگي در دولت يازدهم واقعي است.»
متاسفانه اين افزايش نقدينگي کمترين تاثير را در ايجاد رونق اقتصادي داشته است حال آن که اگر اين نقدينگي به سمت فعاليت هاي مولد اقتصادي سوق پيدا مي کرد، برخي از چالش هاي مهم نظير بيکاري نيز کاهش پيدا مي کرد.