هوای تهران آلودهتر شد
معاون نظارت و پایش سازمان محیط زیست، هوای دیروز تهران را نیز برای گروههای حساس ناسالم اعلام کرد و گفت: بر غلظت آلایندهها نسبت به روز گذشته افزوده شده است.«محمد رستگاری» در گفتگو با مهر از شاخص آلودگی 139 برای هوای دیروز تهران خبر داد و گفت: وضعیت کیفی هوای تهران در 24 ساعت گذشته منتهی به ساعت 11 مورخ 2/10/1394 در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس بوده است.به گفته وی میز ان آلودگی هوا از نظر منواکسیدکربن پاک(49)، ازن پاک(25)، دیاکسیدنیتروژن سالم(67)، دیاکسید گوگردپاک(32) و ذرات معلق کمتراز 10میکرون سالم(75) بوده است با این حال میزان ذرات معلق کمتراز2/5میکرون به حد ناسالم و به عدد 139 رسیده است.رستگاری افزود:با تمهیداتی که در روزهای گذشته اندیشیده شد موج آلودگی کنترل شد و بیش از این افزایش پیدا نکرد.معاونت نظارت و پایش سازمان محیط زیست با اعلام این که طبق پیشبینی سازمان هواشناسی با موج جدید، کیفیت هوا در روزهای آینده بهبود مییابد ابراز امیدواری کرد که غلظت آلایندهها در کلانشهرها کاهش پیدا کند.
عوارضی برای چلو کباب!
بازار خبر - شاید نشنیده باشید اما عوارض به چلو کباب هم رسیده است.این روزها اگر سری به رستورانهای بین شهری تهران بزنید با صحنه عجیبی روبرو میشوید.درحالی چندی پیش مالیات بر غذاهای رستورانها اضافه شده بود حالا چشممان به عوارض روشن شده است که با مبلغ 450 تومان برای هر غذا محاسبه میشود.
شازند، 21 درجه زیر صفر!
کارشناس هواشناسی استان مرکزی گفت: شازند با دمای 21 درجه سانتیگراد زیر صفر، سردترین شهر ایران و این استان در 24 ساعت گذشته بوده است.«رضا مرادی» در گفت و گو با ایرنا، افزود: بر اساس اطلاعات هواشناسی شهرستان شازند در گرمترین ساعت شبانه روز گذشته دمای هوای صفر درجه سانتیگراد را داشته است.وی بیان کرد: ساوه با بیشینه دمای 10 درجه سانتیگراد بالای صفر و کمینه دمای دو درجه سانتیگراد زیر صفر گرمترین شهر این استان در 24 ساعت گذشته بوده است.کارشناس هواشناسی استان مرکزی ادامه داد: از امروز، سامانه بارشی فعالی از جنوب کشور عبور خواهد کرد که استانهای جنوبی را تحت تاثیر قرار میدهد و برای این استان نیز پدیده ابرناکی هوا پیشبینی شده است.مرادی اظهار کرد: با رسیدن این سامانه مذکور، احتمال بارش برف در نوار جنوبی و جنوب غرب استان مرکزی و اراک وجود دارد.وی با بیان اینکه دمای فعلی شهر اراک 8 درجه سانتیگراد زیر صفر است گفت: در 24 ساعت گذشته حداقل دمای اراک به 9 درجه سانتیگراد زیر صفر رسید و پیشبینی میشود در گرمترین ساعات حداکثر دما در این شهر به یک درجه سانتیگراد زیر صفر برسد.
قاتل خاموش، جان زوج جوان را گرفت
مسئول فوریتهای پزشکی 115بوکان گفت: یک زوج جوان در این شهرستان بر اثر استنشاق گاز، جان خود را از دست دادند."سید طاها قاسمی" در گفت و گو با ایرنا، افرود: این زوج جوان در هنگام خواب در منزل مسکونی خود دچار گازگرفتگی شده و جان خود را از دست دادند.وی اضافه کرد: تکنسینهای مرکز فوریتهای پزشکی 115 این شهرستان پس از تماس یکی از شهروندان مبنی بر وقوع این حادثه به محل اعزام شدند ولی پیش از رسیدن ماموران این مرکز، این زوج فوت کرده بودند.وی ادامه داد: این زوج بوکانی که 23 و 24سال سن داشتند به دلیل عدم استفاده از لوله مناسب خروجی گاز منوکسید کربن حاصل از بخاری گازی جان خود را از دست دادند.وی اضافه کرد: این حادثه نخستین حادثه مرگبار بر اثر گازگرفتگی در سال جاری در این شهرستان بوده است.وی از مردم خواست در استفاده از وسائل گاز سوز خانگی بیشترین دقت را داشته باشند تا دچار حادثه ناگوار از این دست نباشیم.
3 کشته و زخمی در تصادف جاده خرمشهر – اهواز
رئیس مرکز فوریتهای پزشکی خرمشهر از وقوع یک سانحه رانندگی با یک کشته و دو مجروح در جاده خرمشهر به اهواز خبر داد.
"سعید نصیری" در گفتگو با مهر از وقوع یک حادثه رانندگی در جاده خرمشهر خبر داد و اظهار کرد: صبح دیروز حادثه برخورد یک دستگاه سواری پراید با یک دستگاه وانت در جاده خرمشهر- اهواز یک قربانی بر جای گذاشت.وی تصریح کرد: در پی این حادثه که در 25 کیلومتری این مسیر مواصلاتی رخ داد، دو نفر هم مصدوم شدند.رئیس مرکز فوریتهای پزشکی خرمشهر با بیان اینکه مصدومین بلافاصله به بیمارستان ولیعصر (عج) خرمشهر منتقل شدند، عنوان کرد: مصدومیتها از نوع شکستگی در ناحیه دست و پا بوده و شرایط عمومی دو مصدوم این حادثه خوب ارزیابی شده است.
نجات پسر 13 ساله از دام شیطانی
پسر 13 ساله که در دام دو مرد شرور گرفتار شده بود، با تیزهوشی ماموران پلیس راه نجات یافت.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماموران پلیس راه محور "مشهد ـ چناران" هنگام گشتزنی در یک جاده فرعی به یک دستگاه خودروی پژو با پلاک مخدوش مشکوک شده و به تعقیب این خودرو پرداختند. در ادامه پسر نوجوانی خود را از خودرو به بیرون پرت کرد و دو سرنشین پژو با قمه دنبال او دویدند.ماموران در این لحظه وارد عمل شده و دو مرد مسلح را دستگیر کردند. در جریان تحقیقات مشخص شد، متهمان پسر 13 ساله را از مشهد ربوده بودند.سردار "بهمن امیری مقدم"، فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی گفت: متهمان به پلیس آگاهی خراسان رضوی منتقل شده و تحقیقات از آنها برای کشف انگیزه آدمربایی ادامه دارد.
گزیده خبرهای 3 دی قسمت -8
دستگیری کلاهبرداران 55 میلیاردی
رئیس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی، گفت: دو کلاهبرداری که 52 کیلوگرم طلا را از کسبه بازار امیر تبریز کلاهبرداری کرده بودند، با تلاش کار آگاهان پلیس آگاهی استان دستگیر شدند.به گزارش پایگاه خبری پلیس، سرهنگ "صابرعباسزاده" رئیس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی با اعلام این خبر گفت: براساس شکایت تعدادی از کسبه طلافروش بازارهای امیر و تربیت تبریز مبنی بر اینکه دو نفر پس از جلب اعتماد آنها، 52 کیلوگرم طلا را با ترفندهای مختلف از آنها کلاهبرداری کردهاند، موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت.وی افزود: ماموران پس از انجام کارهای تحقیقاتی و انتظامی، موفق شدند افراد مذکور را در محلی واقع در اطراف تبریز شناسایی و دستگیر کنند.سرهنگ "عباس زاده"، ارزش ریالی طلاهای کلاهبرداری شده را بیش از 55 میلیارد ریال عنوان کرد و گفت: متهمان پرونده پس از کلاهبرداری، طلاها را در یکی از شهرستانهای اطراف به فروش رسانده و برای خود زمین و ملک خریده بودند.رئیس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی خاطرنشان کرد: متهمان در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردند که پس از تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی شدند.
انسداد شبانه محور هراز تا 18 دی ماه
رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راههای کشور گفت: محور هراز از ساعت 19 دیشب تا ساعت 5 صبح امروز مسدود است و این انسداد شبانه تا تاریخ 18 دی ماه ادامه خواهد داشت.به گزارش مهر، سرهنگ "نادر رحمانی" اظهار داشت: با توجه به گزارشات ارسالی از محورهای مواصلاتی سراسر کشور در تمام راهها و محورهای مواصلاتی کشور وضعیت جوی آرام گزارش شده است.وی افزود: محور شمشک به دیزین، پونل به خلخال کماکان تا اطلاع ثانوی مسدود است، ضمن اینکه محور هراز از آبعلی به سمت آمل به دلیل انجام عملیات اجرایی به صورت شبانه مسدود میشود و خودروهای سواری برای عبور از این محور باید از راههای جایگزین استفاده کنند."رحمانی" با اعلام اینکه تردد کلیه وسایل نقلیه در محورهای برفگیر بدون همراه داشتن زنجیر چرخ ممنوع است، ادامه داد: به رانندگانی که قصد تردد در محورهای برفگیر را دارند، توصیه میشود قبل از سفر حتما درباره وضعیت جوی مسیر مورد استفاده خود اطلاعات لازم را به دست آورده و حتیالمقدور خودروی سواری خود را به تجهیزات ایمنی مجهز کنند.رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راههای کشور تصریح کرد: برابر قانون، پلیس موظف است از تردد خودروهای فاقد زنجیر چرخ در محورهای برفگیر و گردنههای کشور جلوگیری کند.
خبر ويژه
زنگنه و وزارت سايه در وزارت نفت
زنگنه و وزارت سايه در وزارت نفت
سخنان توام با عصبانيت وزير نفت حيرت آور است. اي کاش زنگنه يک بار هم به منتقدان پاسخ مي داد. روزنامه جوان در يادداشتي نوشت: وزير نفت عصبي است. اين را مي توان نه از لحن و تن صدايش در جلسه با فعالان بخش خصوصي بلکه با اظهاراتش متوجه شد. دليل رفتارهاي عصبي در ظاهر مشخص نيست ولي بايد پذيرفت زنگنه گرفتار است، گرفتار تعيين نرخ خوراک پتروشيمي، گرفتار کاهش شديد قيمت نفت، گرفتار بنزين هاي غيراستاندارد، گرفتار معضل فروش نفت، گرفتار 3/5 ميليارد دلار نقد نشده اما خرج شده(!)، گرفتار اختلاف با تعدادي از وزراي نفت، گرفتار برخي مديران قدکوتاه خود، گرفتار تصميمات و راهبردهاي ناصحيح، گرفتار نسل جديد قراردادهاي نفتي و... او البته حق دارد که عصبي باشد. هر چه نباشد او در زميني گير افتاده است که خودش تعيين کرده و راه را اشتباه رفته است. با اين حال وزير نفت خود را محق مي داند، روزي به بابک يورش مي برد و روزي به فراخور انتقادات. «ديروز» را به سود خود «بازنشر» مي کند.
گذشته از اينها، حالاوزير نفت سخنان ديگري به ميان آورده که بخش هايي از آن در نوع خود حيرت آور است. وزير مي گويد بر سر افزايش نرخ خوراک پتروشيمي به منافع ملي فکر مي کند و يک تنه نظر خود را به جلو مي برد. اينکه خود را ناجي و قهرمان معرفي کنيم و بخواهيم با بهره گيري از موضوع پتروشيمي ها گذشته را «سفيد» کنيم از عجايب روزگار است. وزير نفت در کارنامه نقاط مثبت و منفي بسياري دارد اما در همان ايامي که در «راهروهاي خود بزرگ بيني» رو به روي کارشناسان فني ايستاد و باز هم خود را «عقل مطلق» ناميد، تعابير «قهرماني» بسيار شنيده و کف هاي خفيف زده شد. مثال ساده در همان گذشته ها، تغيير ساختار صنعت نفت بود که با مخالفت صاحبنظران و شرکت «بين» همراه شد، تضميني که تا به امروز نفس نفت را بريده و همه چيز را تغيير داده است. زنگنه همچنان از اقدامش دفاع مي کند و اقدام گذشتگان را با «باقيات صالحات» خود براي نفت مي داند که از اين دست «يادگاري ها» بسيار است، ساختاري که زنگنه براي نفت «نوشت» موجب شد تا صنعت نفت دچار ناهمگوني شده و گسست هاي سازماني همه چيز را بر سرش آوار کند. اين روزنامه مي افزايد: وزير نفت مي گويد از بخش خصوصي حمايت مي کند و نه از خصولتي ها. اين رويکرد اگر در درون صف بندي ها و حلقه هاي خاص نباشد مي تواند نجات دهنده اقتصاد کشور باشد. اما با چه محيط کسب و کار و چه نظارتي؟ زنگنه مي خواهد هواي خصوصي ها را داشته باشد و به آنها کمک کند اما شايد فقط به اهالي باشگاه نفت و نيرو. تمامي اعضاي باشگاه نفت و نيرو که يک محفل دوستانه و دورهمي است داراي شرکت هاي متعدد هستند که يا از مديران زنگنه بودند يا هم اکنون در وزارت نفت سمت هاي مهمي در دست دارند. اين مجموعه را در نفت «وزارت سايه» عنوان مي کنند و نزديکان وزير هدايت آن را برعهده دارند. همايش برگزار مي کنند و شرکت هاي خصوصي و دولتي در آن به «صف» مي شوند چرا که مي دانند نانشان به اعلام «حاضري» بسته است. اين باشگاه زماني حضورش را در نفت جدي تر کرده که شرکت کالاي نفت تهران منحل شد، سر عجيبي دارد اين باشگاه که بعدها از آن بسيار خواهيد شنيد. شايد منظور آقاي وزير از حمايت از بخش خصوصي اعضاي اين باشگاه باشد شايد! وزير نفت عصبي شده است و اظهارات جالبي را جاري مي کند که پاسخ به هر يک از آنها نيازمند مقالات بي شماري است. اما خوب است که براي يک بار هم که شده وي رودرروي منتقدان بر موضع خود ايستاده و ظرفيت پاسخ را نيز در خود افزايش دهد.
گذشته از اينها، حالاوزير نفت سخنان ديگري به ميان آورده که بخش هايي از آن در نوع خود حيرت آور است. وزير مي گويد بر سر افزايش نرخ خوراک پتروشيمي به منافع ملي فکر مي کند و يک تنه نظر خود را به جلو مي برد. اينکه خود را ناجي و قهرمان معرفي کنيم و بخواهيم با بهره گيري از موضوع پتروشيمي ها گذشته را «سفيد» کنيم از عجايب روزگار است. وزير نفت در کارنامه نقاط مثبت و منفي بسياري دارد اما در همان ايامي که در «راهروهاي خود بزرگ بيني» رو به روي کارشناسان فني ايستاد و باز هم خود را «عقل مطلق» ناميد، تعابير «قهرماني» بسيار شنيده و کف هاي خفيف زده شد. مثال ساده در همان گذشته ها، تغيير ساختار صنعت نفت بود که با مخالفت صاحبنظران و شرکت «بين» همراه شد، تضميني که تا به امروز نفس نفت را بريده و همه چيز را تغيير داده است. زنگنه همچنان از اقدامش دفاع مي کند و اقدام گذشتگان را با «باقيات صالحات» خود براي نفت مي داند که از اين دست «يادگاري ها» بسيار است، ساختاري که زنگنه براي نفت «نوشت» موجب شد تا صنعت نفت دچار ناهمگوني شده و گسست هاي سازماني همه چيز را بر سرش آوار کند. اين روزنامه مي افزايد: وزير نفت مي گويد از بخش خصوصي حمايت مي کند و نه از خصولتي ها. اين رويکرد اگر در درون صف بندي ها و حلقه هاي خاص نباشد مي تواند نجات دهنده اقتصاد کشور باشد. اما با چه محيط کسب و کار و چه نظارتي؟ زنگنه مي خواهد هواي خصوصي ها را داشته باشد و به آنها کمک کند اما شايد فقط به اهالي باشگاه نفت و نيرو. تمامي اعضاي باشگاه نفت و نيرو که يک محفل دوستانه و دورهمي است داراي شرکت هاي متعدد هستند که يا از مديران زنگنه بودند يا هم اکنون در وزارت نفت سمت هاي مهمي در دست دارند. اين مجموعه را در نفت «وزارت سايه» عنوان مي کنند و نزديکان وزير هدايت آن را برعهده دارند. همايش برگزار مي کنند و شرکت هاي خصوصي و دولتي در آن به «صف» مي شوند چرا که مي دانند نانشان به اعلام «حاضري» بسته است. اين باشگاه زماني حضورش را در نفت جدي تر کرده که شرکت کالاي نفت تهران منحل شد، سر عجيبي دارد اين باشگاه که بعدها از آن بسيار خواهيد شنيد. شايد منظور آقاي وزير از حمايت از بخش خصوصي اعضاي اين باشگاه باشد شايد! وزير نفت عصبي شده است و اظهارات جالبي را جاري مي کند که پاسخ به هر يک از آنها نيازمند مقالات بي شماري است. اما خوب است که براي يک بار هم که شده وي رودرروي منتقدان بر موضع خود ايستاده و ظرفيت پاسخ را نيز در خود افزايش دهد.
خبر ويژه
به ما سهامداران بگوييد بورس در دوران روحاني كجاي كار است؟
به ما سهامداران بگوييد بورس در دوران روحاني كجاي كار است؟
بازار بورس ديگر به اخبار سياسي نظير برجام و بسته شدن پي ام دي واکنش مثبت نشان نمي دهد. سايت عصر ايران از سايت هاي حامي دولت در گزارشي نوشت: 9 ماه از سال 94 مي گذرد. سالي که قرار بود بذرهاي کاشته شده توسط دولت در سال 93، در آن به نتيجه برسد. روز 28 اسفند ماه 93 وزير اقتصاد در اظهاراتي از اوضاع خوب اقتصاد و بورس در سال 94 خبر داد. بنابر اعلام خبرگزاري ها و سايت هاي رسمي کشور، وزير اقتصاد با بيان اين که سال 94 را سال خيلي خوبي مي بينم، گفت «اميدوارم بذرهايي که در سال 93 کاشته شد، در سال 94 به ثمر بنشيند. طيب نيا افزود: «اميدواريم سال 94 را با شرايط متناسب و با ثبات در بازار سرمايه شروع کنيم. سال 94 را سال خيلي خوبي مي بينم و اميدوارم بذرهايي که در سال 93 کاشته شد، در سال 94 به ثمر بنشيند». عصر ايران مي افزايد: « هم اکنون 9 ماه از سال 94 گذشته و مردم شرايط اقتصادي به مراتب سخت تري را نسبت به سال 92 و 93 تجربه کرده اند، از شرايط کلان اقتصادي که بگذريم شاخص بورس هم در اين 9 ماهه عقب نشيني يک درصدي داشته که البته اين شاخص به دلايلي مخالف ( محاسبه سود نقدي مجامع شرکت ها و بلوک زني هاي چندماه گذشته) زيان سرمايه گذاران را بسيار کمتر از حالت واقعي نشان مي دهد. آن قدر راجع به ماجراي نرخ خوراک پتروشيمي ها، قيمت گذاري گندله آهن، بهره مالکانه، سياست هاي نامشخص ارزي و بانک هاي در آستانه بحران صحبت شده که ديگر نيازي به تکرار مکررات نيست. اما بيش از دو سال است که سهامداران تنها با حرف هاي خوش بينانه و وعده هاي زيباي مسئولان اين دولت روزگار مي گذرانند و اين شرايط سبب شده تا آنها حتي به بسته شدن پرونده هسته اي ايران در شوراي حکام موسوم به PMD هم اعتنايي نکنند. پرسش هاي اين روزهاي سهامداران که در شبکه هاي اجتماعي به شکل وسيعي انتشار يافته حاوي علامت سوال هاي بزرگي است که شايد يافتن پاسخي منطقي براي هر يک از آنها بتواند به اعتماد سازي بورس که شعار آن را دولتمردان خوب سر مي دهند، موثر باشد؛ چرا کسي به فکر بازار سرمايه که هميشه دماسنج اقتصادي و پيشاني هر کشوري مي باشد، نيست؟ به ما بگوئيد بورس در دوران روحاني کجاي کار است و چقدر براي شما اولويت دارد و مهم تر اين که آيا نمي توانيد به عنوان مسئول اداره مملکت براي اين بورس نيمه جان کاري کنيد؟ آيا خبرهاي بد و ناگواري پشت پرده هست که سهامدار خرد از آن بي خبر هست؟ توافق برجام را بالاخره باور کنيم يا نه!؟ چرا قيمت دلار هر روز بالاتر مي رود ولي قيمت ظاهري آخرين معامله را با 3400 به پايان مي برند؟ چرا هيچ کدام از مسئولين جوابگوي مسايل بازار سرمايه نيستند و در مواقع پاسخ فقط شاخص را ملاک قرار مي دهند، در صورتي که خودشان هم مي دانند شاخص کنوني ملاک نيست و هر روز سهام شرکت هاي بورسي چندين درصد پايين مي آيد و فقط با بلوک زني ها شاخص را نگاه داشته اند!
چگونه است که مقدار شاخص بورس از 90 هزار واحد در سال 92 به 60 هزار واحد در شرايط کنوني رسيده، ولي قيمت بيشتر سهم هاي موجود در بازار يا نصف شده اند و يا يک سوم قيمت قبلي!
نويسنده مي افزايد: حرف ما و سهامداران جزء بازار سرمايه اين است، اگر واقعا اوضاع اين قدر وخيم است حداقل با اهالي اين بازار که آبروي اقتصاد کشور است «روراست» باشيد، اين قدر مصاحبه هاي خوش بينانه مضحک نکنيد و اين قدر در سخنراني هايتان از بهتر شدن شرايط بورس و اقتصاد سخن نگوئيد، با آنها واقعيت ها را در ميان بگذاريد، چون فقط يک سوم از سرمايه سهامداران حرفه اي بورس باقي مانده است و ديگر چيز زيادي براي از دست رفتن باقي نمانده است!
رفتار تکراري بازار در معاملات روز چهارشنبه گذشته ثابت کرد که ديگر به تحولات سياسي واکنش مثبت نشان نخواهد داد و بهبود روند بازار نياز به تحولات جدي در حوزه اقتصادي دارد. لذا مسلما خبر برداشته شدن تحريم ها و روز برجام و فرجام و ته جام هم نمي تواند تحولي در بازار ايجاد کند!! ضمن اين که توجه به اين مطلب ضروري است که در شرايط فعلي نقدينگي براي حرکت رو به بالانيست و مسلما در شرايطي که فعالان بازار به وضعيت فعلي اعتماد نمي کنند، توقع بي جايي است که انتظار داشته باشيم نقدينگي جديد تن به ريسک در راستاي سرمايه گذاري در بازاري که حامي ندارد، بدهد.
چگونه است که مقدار شاخص بورس از 90 هزار واحد در سال 92 به 60 هزار واحد در شرايط کنوني رسيده، ولي قيمت بيشتر سهم هاي موجود در بازار يا نصف شده اند و يا يک سوم قيمت قبلي!
نويسنده مي افزايد: حرف ما و سهامداران جزء بازار سرمايه اين است، اگر واقعا اوضاع اين قدر وخيم است حداقل با اهالي اين بازار که آبروي اقتصاد کشور است «روراست» باشيد، اين قدر مصاحبه هاي خوش بينانه مضحک نکنيد و اين قدر در سخنراني هايتان از بهتر شدن شرايط بورس و اقتصاد سخن نگوئيد، با آنها واقعيت ها را در ميان بگذاريد، چون فقط يک سوم از سرمايه سهامداران حرفه اي بورس باقي مانده است و ديگر چيز زيادي براي از دست رفتن باقي نمانده است!
رفتار تکراري بازار در معاملات روز چهارشنبه گذشته ثابت کرد که ديگر به تحولات سياسي واکنش مثبت نشان نخواهد داد و بهبود روند بازار نياز به تحولات جدي در حوزه اقتصادي دارد. لذا مسلما خبر برداشته شدن تحريم ها و روز برجام و فرجام و ته جام هم نمي تواند تحولي در بازار ايجاد کند!! ضمن اين که توجه به اين مطلب ضروري است که در شرايط فعلي نقدينگي براي حرکت رو به بالانيست و مسلما در شرايطي که فعالان بازار به وضعيت فعلي اعتماد نمي کنند، توقع بي جايي است که انتظار داشته باشيم نقدينگي جديد تن به ريسک در راستاي سرمايه گذاري در بازاري که حامي ندارد، بدهد.
خبر ويژه
دودستگي در فراكسيون رهروان بر سر همراهي يا جدايي از ائتلاف اصولگرايان
دودستگي در فراكسيون رهروان بر سر همراهي يا جدايي از ائتلاف اصولگرايان
بستن برخي اعضاي فراکسيون رهروان با اصلاح طلبان و مخالفت با ائتلاف فراگير اصولگرايان موجب شکاف در اين فراکسيون شد. در حالي که اين روزها طيف هاي اصولگرا مشغول رايزني براي نهايي کردن فهرست ائتلاف فراگير اصولگرايان هستند، برخي اعضاي فراکسيون رهروان با ساز و کار وحدت مخالفت کرده و حتي برخلاف نظر لاريجاني، خواستار عدم حضور در ائتلاف اصولگرايان شدند. در همين حال حسين سبحاني نيا عضو فراکسيون رهروان گفت: تصميم به نپيوستن به ائتلاف اصولگرايان، يک استمزاج بوده و تصميم صددرصدي نيست. وي در مصاحبه با نامه نيوز گفت: ائتلاف در اين موقعيت براي کليت اصولگرايي مناسب است يعني اگر حرکتي دسته جمعي با ضوابطي که همه گروهها دارند انجام شود خوب و مناسب است و قطعاً اين ائتلاف به نفع جريان اصولگرايي است. اما بهروز نعمتي ديگر عضو فراکسيون رهروان به روزنامه زنجيره اي بهار گفت: ما شوراي ائتلافي اصولگرايان را قبول نداريم. وي در عين حال در پاسخ اين سوال که «آيا ممکن است در فهرست مورد حمايت شما اصلاح طلبان هم باشند» گفت: از دوستاني که در قالب اعتدال و در قالب تفکر رهروان بگنجند استفاده خواهيم کرد. ما در همين مجلس دوستاني مثل آقاي تاجگردون، پيرموذن و سبحاني فر و غيره داريم که اصلاح طلب بوده و در رهروان ولايت فعاليت مي کنند.
اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 3 دیماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "همكاري فيل و الاغ براي تست و تحقير! "
يک هفته از امضاي قانون محدوديت سفر بدون رواديد به آمريکا توسط اوباما مي گذرد. قانوني که نتيجه آن سنگ اندازي بر سر راه تجارت با ايران است و عملاً امتيازات حداقلي برجام را زير سوال برده و افقي مبهم در اين زمينه ايجاد مي کند. مهم ترين مسئله اي که اکنون با آن مواجه هستيم نقض صريح برجام توسط دولت آمريکاست. اقدام واشنگتن صراحتاً با دو بند 28 و 29 در تضاد است. بند 28 تاکيد مي کند؛ «گروه 1+5 و ايران متعهد هستند که اين برجام را با حسن نيت و در فضايي سازنده، برمبناي احترام متقابل اجرا نمايند و از هرگونه اقدام مغاير با نص، روح و هدف اين برجام که اجراي موفقيت آميز آن را مختل سازد، خودداري کنند...»، و در بند 29 آمده است؛ «اتحاديه اروپايي و دولت هاي عضو و ايالات متحده، منطبق با قوانين خود، از هرگونه سياست با هدف خاص تاثيرگذاري منفي و مستقيم بر عادي سازي تجارت و روابط اقتصادي با ايران، در تعارض با تعهداتشان مبني بر عدم اخلال در اجراي موفقيت آميز اين برجام خودداري خواهند کرد.»
قانون جديد آمريکا و بندهاي فوق شفاف تر از آن هستند که بتوان تفسير و تعبير ديگري جز نقض برجام در اين ماجرا داشت. حال تکليف چيست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامي در نامه 2 ماه پيش خود با پيش بيني هوشمندانه چنين روزهايي در بند دوم تاييد مشروط برجام تاکيد فرمودند؛ «در سراسر دوره هشت ساله، وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانه اي (از جمله بهانه هاي تکراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يک از کشورهاي طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدام هاي لازم را انجام دهد و فعاليت هاي برجام را متوقف کند.»
اما بند 3 مصوبه مجلس شوراي اسلامي چه مي گويد؟ «دولت موظف است هرگونه عدم پايبندي طرف مقابل در زمينه لغو موثر تحريم ها يا بازگرداندن تحريم هاي لغوشده و يا وضع تحريم تحت هرعنوان ديگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ايران انجام دهد و همکاري داوطلبانه را متوقف نمايد و...»
يک روز پس از نامه مهم رهبر معظم انقلاب در تاييد مشروط برجام، رئيس جمهور محترم نامه اي در پاسخ به معظم له منتشر کردند. نامه اي که محتواي آن برخي شبهات را در پي داشت و مديرمسئول کيهان در 6 آبان ماه، طي يادداشتي در همين ستون تحت عنوان «زرد چشمک زن نيست!» نسبت به آن واکنش نشان داده و در پايان هشدار داد که نامه آقاي روحاني؛ «مي تواند براي حريف حامل اين پيام باشد که الزامات 9 گانه اعلام شده، «چراغ قرمز» نيست که قابل عبور نباشد، بلکه «چراغ زرد چشمک زن»! است که آمريکا مي تواند با رعايت احتياط از آن عبور کند!»
متاسفانه موضع دولتمردان نسبت به اقدام ضد ايراني اخير آمريکا نشان داد آن نگراني بجا بوده است. در حالي که دولت براساس دو بند مورد اشاره - در نامه رهبر معظم انقلاب و مصوبه مجلس شوراي اسلامي- بايد فعاليت هاي خود در اجراي برجام را متوقف مي کرد، اما نه تنها چنين اتفاقي تا کنون نيفتاده بلکه خبرها و مواضع آشکار و پنهان آنها حاکي است برچيدن سانتريفيوژهاي فعال، ارسال اورانيوم غني شده به خارج و تخريب قلب راکتور آب سنگين اراک به سرعت در حال پيگيري و انجام است!
دولتمردان با استناد به نامه جان کري مدعي شده اند جاي نگراني نيست. مصوبه آمريکا در جاي خود قابل نقد و بررسي است اما آنچه بيش از همه مخرب بوده و جاي نگراني بسيار دارد، مدل برخورد دولت با اين قضيه است. کاخ سفيد و کنگره آمريکا در اقدامي کاملاً هماهنگ و بدون هيچ اختلافي، تحريم جديدي را عليه ايران وضع کرده و رسماً برجام را نقض مي کنند، جان کري نامه اي چند خطي مي نويسد و دوستان دولتي مي گويند نگران نباشيد!
سوال اينجاست که آمريکايي ها ديگر بايد چه کنند و چه اتفاقي بايد رخ دهد که جاي نگراني داشته باشد؟! اعضاي تيم مذاکره کننده و حاميان برجام در دوره پيش از تصويب آن، در پاسخ به سوال منتقدان درباره ضمانت اجرايي توافق حاصل شده مي گفتند؛ اين توافق را قدرت هاي بزرگ جهاني امضا کرده اند، دنيا آن را پذيرفته است، مگر آمريکايي ها مي توانند آن را نقض کنند و زير پا بگذارند؟! ديديم که به راحتي اين کار را کردند و آب هم از آب تکان نخورد. حتي اگر به شکلي برجام را نقض کنند که به ضرر اروپايي ها هم باشد و دادشان را در آورد.
پيش از تصويب برجام، هرگاه مقامات آمريکايي موضعي گستاخانه و مداخله جويانه عليه جمهوري اسلامي مي گرفتند، ذوق زدگان داخلي مدعي مي شدند اين مواضع مصرف داخلي دارد و نبايد به آنها بها داد. اين جماعت که با دلخوش کردن به دعواي عمدتاً زرگري دموکرات ها و جمهوريخواهان در آمريکا به سادگي از کنار مسائل مي گذشتند حال درباره اين مصوبه چه مي گويند؟ مصوبه اي که حتي يک مقام آمريکايي هم چه از حزب دموکرات يا جمهوريخواه، عليه آن موضعي نگرفت تا نشانه اي ديگر باشد بر اينکه فيل ها (جمهوريخواهان) و الاغ ها (دموکرات ها) در هر مسئله اي اختلاف داشته باشند، در دشمني با جمهوري اسلامي ايران اختلاف نظري ندارند. همين ديروز بود که سران کميسيون هاي تخصصي در مجلس نمايندگان آمريکا در واکنش به نامه جان کري، اعلام کردند: «همان طور که مي دانيد، کاخ سفيد مشارکت فعالي در مذاکرات براي نهايي شدن متن نهايي اين طرح داشت و قبل از تصويب آن در مجلس نمايندگان، حمايت خود را از آن اعلام کرد.»
نکته بسيار و مهم و کليدي آن است که اين نقض عهد در سال دوم و سوم و... اجراي برجام رخ نداده است. آمريکايي ها در حالي به صورت برجام سيلي زده اند که هنوز حتي به روز اجراي برجام نيز نرسيده ايم. روزي که براساس توافق ايران تمام تعهدات خود را انجام داده، آژانس بين المللي انرژي اتمي انجام تعهدات را تاييد کرده و نوبت به انجام تعهدات غرب در رفع تحريم ها مي رسد. برجام جاده اي بسيار طولاني و پر فراز و نشيب است. جاده اي که نوع رفتار بازيگران، چاله ها، چاه ها، پيچ هاي خطرناک، پرتگاه ها، سربالايي ها و سرازيري هاي آن را تعيين مي کند. اگر قرار باشد راه برجام را اين چنين منفعلانه و از موضع ضعف آغاز کنيم، بدون شک آينده اميدوار کننده اي در انتظارمان نخواهد بود.
آمريکا از اقدام ضدايراني اخير خود دو هدف عمده را دنبال مي کند. اولين هدف، تست تهران است. براي آنکه حس و حرکت يک عضو بدن - مثلاً پا- را آزمايش کنند، ضربه اي کوچک به آن مي زنند يا سر سوزن را اندکي در پوست فرو مي کنند، وقتي حرکت و عکس العملي ديده نشود، ضربات محکم تري مي زنند و پايان اين ماجرا مي تواند قطع عضو مذکور باشد.
دومين هدف آنها تحقير ملت ايران است، تحقير ملتي که 4 دهه است مقابل قلدري هاي آمريکا ايستاده است. يک سال پيش ديويد کوهن، معمار تحريم هاي ضدايراني مدعي شده بود دست ايران در مذاکرات هسته اي بسته است. رفتار امروز آمريکايي ها نيز ناشي از همين نگرش خطاست که مي توانند هر کاري عليه جمهوري اسلامي انجام دهند و دست ايران براي پاسخگويي بسته است. رهبر معظم انقلاب درباره اين نوع نگرش و رفتار آمريکايي ها فرموده بودند؛ «آنها از ايستادگي ملت ايران عصباني هستند و هدف اصلي آمريکا و همراهانش، به زانو در آوردن و تحقير ملت ايران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحليل هستند.» مسئوليت پاسخ به بدعهدي آمريکا برعهده هيئت نظارت بر اجراي برجام - تشکيل شده زير نظر شوراي عالي امنيت ملي- است. انتظار ملت از اين هيئت دادن جوابي به موقع، روشن و قاطع به آزمايش تهران از سوي واشنگتن است. نويسنده: محمد صرفي
قانون جديد آمريکا و بندهاي فوق شفاف تر از آن هستند که بتوان تفسير و تعبير ديگري جز نقض برجام در اين ماجرا داشت. حال تکليف چيست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامي در نامه 2 ماه پيش خود با پيش بيني هوشمندانه چنين روزهايي در بند دوم تاييد مشروط برجام تاکيد فرمودند؛ «در سراسر دوره هشت ساله، وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانه اي (از جمله بهانه هاي تکراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يک از کشورهاي طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدام هاي لازم را انجام دهد و فعاليت هاي برجام را متوقف کند.»
اما بند 3 مصوبه مجلس شوراي اسلامي چه مي گويد؟ «دولت موظف است هرگونه عدم پايبندي طرف مقابل در زمينه لغو موثر تحريم ها يا بازگرداندن تحريم هاي لغوشده و يا وضع تحريم تحت هرعنوان ديگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ايران انجام دهد و همکاري داوطلبانه را متوقف نمايد و...»
يک روز پس از نامه مهم رهبر معظم انقلاب در تاييد مشروط برجام، رئيس جمهور محترم نامه اي در پاسخ به معظم له منتشر کردند. نامه اي که محتواي آن برخي شبهات را در پي داشت و مديرمسئول کيهان در 6 آبان ماه، طي يادداشتي در همين ستون تحت عنوان «زرد چشمک زن نيست!» نسبت به آن واکنش نشان داده و در پايان هشدار داد که نامه آقاي روحاني؛ «مي تواند براي حريف حامل اين پيام باشد که الزامات 9 گانه اعلام شده، «چراغ قرمز» نيست که قابل عبور نباشد، بلکه «چراغ زرد چشمک زن»! است که آمريکا مي تواند با رعايت احتياط از آن عبور کند!»
متاسفانه موضع دولتمردان نسبت به اقدام ضد ايراني اخير آمريکا نشان داد آن نگراني بجا بوده است. در حالي که دولت براساس دو بند مورد اشاره - در نامه رهبر معظم انقلاب و مصوبه مجلس شوراي اسلامي- بايد فعاليت هاي خود در اجراي برجام را متوقف مي کرد، اما نه تنها چنين اتفاقي تا کنون نيفتاده بلکه خبرها و مواضع آشکار و پنهان آنها حاکي است برچيدن سانتريفيوژهاي فعال، ارسال اورانيوم غني شده به خارج و تخريب قلب راکتور آب سنگين اراک به سرعت در حال پيگيري و انجام است!
دولتمردان با استناد به نامه جان کري مدعي شده اند جاي نگراني نيست. مصوبه آمريکا در جاي خود قابل نقد و بررسي است اما آنچه بيش از همه مخرب بوده و جاي نگراني بسيار دارد، مدل برخورد دولت با اين قضيه است. کاخ سفيد و کنگره آمريکا در اقدامي کاملاً هماهنگ و بدون هيچ اختلافي، تحريم جديدي را عليه ايران وضع کرده و رسماً برجام را نقض مي کنند، جان کري نامه اي چند خطي مي نويسد و دوستان دولتي مي گويند نگران نباشيد!
سوال اينجاست که آمريکايي ها ديگر بايد چه کنند و چه اتفاقي بايد رخ دهد که جاي نگراني داشته باشد؟! اعضاي تيم مذاکره کننده و حاميان برجام در دوره پيش از تصويب آن، در پاسخ به سوال منتقدان درباره ضمانت اجرايي توافق حاصل شده مي گفتند؛ اين توافق را قدرت هاي بزرگ جهاني امضا کرده اند، دنيا آن را پذيرفته است، مگر آمريکايي ها مي توانند آن را نقض کنند و زير پا بگذارند؟! ديديم که به راحتي اين کار را کردند و آب هم از آب تکان نخورد. حتي اگر به شکلي برجام را نقض کنند که به ضرر اروپايي ها هم باشد و دادشان را در آورد.
پيش از تصويب برجام، هرگاه مقامات آمريکايي موضعي گستاخانه و مداخله جويانه عليه جمهوري اسلامي مي گرفتند، ذوق زدگان داخلي مدعي مي شدند اين مواضع مصرف داخلي دارد و نبايد به آنها بها داد. اين جماعت که با دلخوش کردن به دعواي عمدتاً زرگري دموکرات ها و جمهوريخواهان در آمريکا به سادگي از کنار مسائل مي گذشتند حال درباره اين مصوبه چه مي گويند؟ مصوبه اي که حتي يک مقام آمريکايي هم چه از حزب دموکرات يا جمهوريخواه، عليه آن موضعي نگرفت تا نشانه اي ديگر باشد بر اينکه فيل ها (جمهوريخواهان) و الاغ ها (دموکرات ها) در هر مسئله اي اختلاف داشته باشند، در دشمني با جمهوري اسلامي ايران اختلاف نظري ندارند. همين ديروز بود که سران کميسيون هاي تخصصي در مجلس نمايندگان آمريکا در واکنش به نامه جان کري، اعلام کردند: «همان طور که مي دانيد، کاخ سفيد مشارکت فعالي در مذاکرات براي نهايي شدن متن نهايي اين طرح داشت و قبل از تصويب آن در مجلس نمايندگان، حمايت خود را از آن اعلام کرد.»
نکته بسيار و مهم و کليدي آن است که اين نقض عهد در سال دوم و سوم و... اجراي برجام رخ نداده است. آمريکايي ها در حالي به صورت برجام سيلي زده اند که هنوز حتي به روز اجراي برجام نيز نرسيده ايم. روزي که براساس توافق ايران تمام تعهدات خود را انجام داده، آژانس بين المللي انرژي اتمي انجام تعهدات را تاييد کرده و نوبت به انجام تعهدات غرب در رفع تحريم ها مي رسد. برجام جاده اي بسيار طولاني و پر فراز و نشيب است. جاده اي که نوع رفتار بازيگران، چاله ها، چاه ها، پيچ هاي خطرناک، پرتگاه ها، سربالايي ها و سرازيري هاي آن را تعيين مي کند. اگر قرار باشد راه برجام را اين چنين منفعلانه و از موضع ضعف آغاز کنيم، بدون شک آينده اميدوار کننده اي در انتظارمان نخواهد بود.
آمريکا از اقدام ضدايراني اخير خود دو هدف عمده را دنبال مي کند. اولين هدف، تست تهران است. براي آنکه حس و حرکت يک عضو بدن - مثلاً پا- را آزمايش کنند، ضربه اي کوچک به آن مي زنند يا سر سوزن را اندکي در پوست فرو مي کنند، وقتي حرکت و عکس العملي ديده نشود، ضربات محکم تري مي زنند و پايان اين ماجرا مي تواند قطع عضو مذکور باشد.
دومين هدف آنها تحقير ملت ايران است، تحقير ملتي که 4 دهه است مقابل قلدري هاي آمريکا ايستاده است. يک سال پيش ديويد کوهن، معمار تحريم هاي ضدايراني مدعي شده بود دست ايران در مذاکرات هسته اي بسته است. رفتار امروز آمريکايي ها نيز ناشي از همين نگرش خطاست که مي توانند هر کاري عليه جمهوري اسلامي انجام دهند و دست ايران براي پاسخگويي بسته است. رهبر معظم انقلاب درباره اين نوع نگرش و رفتار آمريکايي ها فرموده بودند؛ «آنها از ايستادگي ملت ايران عصباني هستند و هدف اصلي آمريکا و همراهانش، به زانو در آوردن و تحقير ملت ايران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحليل هستند.» مسئوليت پاسخ به بدعهدي آمريکا برعهده هيئت نظارت بر اجراي برجام - تشکيل شده زير نظر شوراي عالي امنيت ملي- است. انتظار ملت از اين هيئت دادن جوابي به موقع، روشن و قاطع به آزمايش تهران از سوي واشنگتن است. نويسنده: محمد صرفي
دروغ نامه ی کیهان 3 دی - 94
گفت و شنود
كتاب فيزيك
گفت و شنود
كتاب فيزيك
گفت: طي 2 سال و چند ماه گذشته برخي از دولتمردان و مدعيان اصلاحات همه ناکامي هاي خود را به دولت گذشته نسبت داده اند!
گفتم: ولي بايد توضيح بدهند که کدام يک از ناکامي هاي دولت يازدهم، مثل رکود، تورم، گراني کالا، افزايش بهاي خدمات نظير آب و برق و گاز، وادادگي در سياست خارجي، و... مربوط به دولت قبلي است؟!
گفت: يا حداقل توضيح بدهند که خودشان کدام اقدام مثبت و چشمگيري را در کارنامه خود ثبت کرده اند؟
گفتم: چه عرض کنم؟! اين مدعيان اصلاحات به بهانه تراشي براي ناکارآمدي هاي خود عادت کرده اند. از يارو پرسيدند چرا سيگاري شدي؟ گفت؛ امان از رفيق بد، فندکش را در خانه ما جا گذاشت و زمينه سيگاري شدن مرا فراهم کرد. به او گفتند؛ يعني اگر به جاي فندک، کتاب فيزيکش را جا گذاشته بود، الان دانشمند هسته اي شده بودي؟!
گفتم: ولي بايد توضيح بدهند که کدام يک از ناکامي هاي دولت يازدهم، مثل رکود، تورم، گراني کالا، افزايش بهاي خدمات نظير آب و برق و گاز، وادادگي در سياست خارجي، و... مربوط به دولت قبلي است؟!
گفت: يا حداقل توضيح بدهند که خودشان کدام اقدام مثبت و چشمگيري را در کارنامه خود ثبت کرده اند؟
گفتم: چه عرض کنم؟! اين مدعيان اصلاحات به بهانه تراشي براي ناکارآمدي هاي خود عادت کرده اند. از يارو پرسيدند چرا سيگاري شدي؟ گفت؛ امان از رفيق بد، فندکش را در خانه ما جا گذاشت و زمينه سيگاري شدن مرا فراهم کرد. به او گفتند؛ يعني اگر به جاي فندک، کتاب فيزيکش را جا گذاشته بود، الان دانشمند هسته اي شده بودي؟!
دروغ نامه ی کیهان 3 دی - 94
کیهان و خوانندگان
کیهان و خوانندگان
پیام های قلابی و دروغین اوین نامه ی سربازجو شریعت نداری
* بي ترديد سمير قنطار مبارز نستوه لبناني اولين شهيد جبهه مقاومت نبوده و آخرين آن هم نيست و رژيم جعلي صهيونيستي با به شهادت رساندن فرماندهان شجاعي همچون عماد مغنيه و سمير قنطار نمي تواند خود را از باتلاقي که در آن فرو رفته نجات دهد. خون اين شهيدان بيش از پيش نهال مقاومت را در منطقه آبياري مي کند و به نابودي رژيم صهيونيستي و هم پيمانانش سرعت مي بخشد، راه و منش شهيد قنطار بيش از هميشه بين جوانان لبناني و منطقه زنده و جاويد خواهد ماند.
* در کشورهاي دور جمعيت هاي ميليوني به نام و گفتمان امام خميني و رهبري اقبال کرده اند ولي در داخل کشور عده اي صحبت از زندگي مسالمت آميز با شيطان بزرگ مي کنند. اين واقعا کفران نعمت آرمان هاي انقلاب است.
* حضرت امام راحل (ره) همانند جد بزرگوارش آقا اباعبدالله(ع) براي ياري دين خدا بپاخاست و ميليونها نفر در سراسر جهان به نداي ملکوتي ايشان لبيک گفتند که نمونه اخير نيجريه از آن جمله است. براي همين است که هرکس ذره اي با اسلام و امام راحل(ره) زاويه داشته باشد از چشم مردم مسلمان و انقلابي مي افتد و طرد مي شود. عيار ياران انقلاب بايد خيلي بالاباشد تا بتوانند در حلقه ياران انقلاب همواره پذيرفته شوند. معيني
* وقتي اعتدال به کسب رضايت غرب و اقمار غرب تفسير شود طبيعي است که چنين دولتي در حوادثي مانند کشتار شيعيان مظلوم نيجريه نمي تواند و نبايد بلافاصله عکس العمل نشان بدهد. توقع واکنش به جنايت هاي دولت عربستان هم به طريق اولي نادرست خواهد بود.
* اوباما مصوبه کنگره آمريکا را که مي توانست وتو کند امضا و ابلاغ مي کند. آن وقت مسئولين ما مي گويند اوباما مجبور بوده است. کري به ما تضمين داده است؟! مثل اينکه رئيس جمهور ما چيزي را براي اجرا ابلاغ کند ولي وزير مربوطه نامه اي خلاف آن ابلاغ کند. کدام ملاک خواهد بود؟! محمدي
* آيا اقدام جديد ضدايراني آمريکا نبايد نگاه مسئولين ديپلماسي ما را نسبت به اين شيطان بزرگ تغيير دهد؟ اروپايي ها نسبت به آن موضع گرفتند ولي مسئولين ديپلماسي ما در جهت ماست مالي کردن آن گام برمي دارند. چرا نمي خواهند آنچه اظهر من الشمس است که «نمي توان به اين شيطان بزرگ اعتماد کرد» را باور کنند؟ چرا از واقعيات آشکار هم فرار مي کنند و به توجيه آن مي پردازند؟ سه سال تمام فرصت ها را به حل مذاکرات گره زدند نه تنها گره اي از مشکلات باز نشد بلکه صدها گره بر مشکلات افزوده شد! عربي
* اقدام ضدايراني اوباما که نقض فاحش برجام است مي بايست با پاسخ صريح و سريع و بي وقفه دولتمردان مواجه و طبق وعده اعلام شده، مقابله به مثل مي شد. نه تنها اين کار صورت نگرفت بلکه از جانب برخي مدعيان اصلاحات به صورت شرم آوري مورد استقبال واقع شد و اين همان کاري است که براساس آن قصد ندارند بزک شيطان بزرگ به هم بخورد. از همه بدتر اينکه نامه کري را فوق قانون اعلام شده شيطان بزرگ و مصوبه کنگره اعلام و به مردم تلقين مي کنند. اگر قرار بود شما به نامه ها و پيام ها و نشست هاي حضوري اکتفا مي کرديد پس چرا بيش از دو سال با هم نشستيد و در خيابانهاي پاريس قدم زديد؟ و برجام تدوين کرديد و مردم را از موضوعات اصلي به حاشيه برديد؟ بياييد شما نيز نقض برجام کنيد و در برابر اعتراض يانکي ها و وعده و وعيده ها نامه بدهيد. آيا آنها از شما مي پذيريد؟ محمودي
* دولت گذشته نياز کشور را با بنزين توليد داخل کشور تامين مي کرد. خانم ابتکار وقتي مسئول محيط زيست کشور شد بنزين توليدي را عامل آلودگي هوا دانست. حال که بنزين را از خارج وارد مي کنند بنزين را عامل اصلي آلودگي هوا نمي دانند. خدا وکيلي اين چه سياستي است که با آن هر چيزي را توجيه مي کنند؟
* با وضعيت اسفبار هواي تهران، يک بار ديگر بطلان نظر کساني که دو سال پيش بلافاصله بعد از روي کار آمدن، بنزين توليد داخل را عامل آلودگي هوا اعلام کردند ثابت شد. واقعا امروز چه پاسخي دارند که به افکار عمومي بدهند؟! خادم-تهران
* به وزير امور خارجه و رئيس سازمان انرژي هسته اي مي خواهم بگويم با توجه به آنکه در اين روزها مشغول جمع آوري سانتريفيوژها و مبادله اورانيوم غني شده هستند هر روز در سازمان ملل قطعنامه اي و در آمريکا قانوني عليه ملت ما تصويب مي شود. چرا با عجله اقدام به اين کارها مي کنند.
* دولت تدبير با گره گشايي از مسائل هسته اي و باز کردن پيچ و مهره آنها و تحويل به شيطان بزرگ، مشکلات بيکاري، گراني و تورم، ازدواج و اعتياد را با واردات برنج آمريکايي حل کرد!
* آيا نتيجه واگذاري آن همه امتيازهاي بزرگ از سوي ايران در برجام بايد اين باشد که ده هزار تن برنج آمريکايي وارد کشور شود و عده اي دلال در اين ميان پول دلالي به جيب بزنند، به اين قيمت که کشاورزان هم ميهن مان لطمه بخورند؟ نمايندگان محترم ملت در مجلس شوراي اسلامي بايد به چنين اقدامات ناروا واکنش نشان بدهند. عليمرداني
* وابستگي بعضي از مطبوعات داخلي يعني همان روزنامه هاي زنجيره اي به بيگانگان به جايي رسيده که جنايت ها و اعمال بي شرمانه آمريکا عليه کشور و هم وطنان خود را توجيه کرده و کار مثبت جلوه مي دهند. واقعا روي اين کار چه اسمي غير از مزدوري مي توان گذاشت.
2 * چرا بايد دولت به افراد فتنه گر و منحرف ميدان بدهد که با روزنامه هاي برخوردار از بيت المال در جامعه مشغول توطئه هاي خزنده باشند و در جهت برنامه هاي دشمن قلم بزنند؟
* وقتي دولتمردان ما در حملات فرانسه بلافاصله اظهار همدردي مي کنند ولي به مسلمانان نيجريه يا مسلمانان پاکستان توجه نمي کنند يا به حملات تروريستي لبنان آن طور عکس العمل مناسبي ندارند، غربي ها فکر مي کنند مي توانند هر توهيني را به ايرانيان بکنند و کساني را که به ايران سفر مي کنند از سفر بدون رواديد به آمريکا محروم سازند. علت هم اين است که ديپلماسي ما در مقابل غربي ها کوتاه آمده است. يک دبير بازنشسته
* دولت هايي مانند جمهوري آذربايجان و نيجريه با کشتار شيعيان نشان دادند مزدور اسرائيل و آل سعود هستند ولي بايد بدانند طبق آموزه هاي قرآن خانه هايشان از خانه عنکبوت سست تر است. وعده خدا حق است.
* اعضاي محترم شوراي نگهبان در تاييد صلاحيت نامزدهاي خبرگان و مجلس شوراي اسلامي بايد فتنه و حمايت از فتنه گران را خط قرمز بدانند و از اين شاخص ذره اي کوتاه نيايند.
* يکي از توليدکنندگان پلاستيک با 50-40 کارگر در کشور هستم موادي که در بورس کالاعرضه مي شود، رانت هايي به آنها تعلق مي گيرد که بايد نظارت بيشتري برکار آنها شود. عده اي بدون پرداخت ماليات 9 درصدي ارزش افزوده مواد را مي گيرند بدون آنکه هيچ گونه دستگاه توليدي داشته باشند و در بازار آزاد با قيمت بالامي فروشند. لطفا فکري به حال ما توليد کنندگان بکنيد.
* بي ترديد سمير قنطار مبارز نستوه لبناني اولين شهيد جبهه مقاومت نبوده و آخرين آن هم نيست و رژيم جعلي صهيونيستي با به شهادت رساندن فرماندهان شجاعي همچون عماد مغنيه و سمير قنطار نمي تواند خود را از باتلاقي که در آن فرو رفته نجات دهد. خون اين شهيدان بيش از پيش نهال مقاومت را در منطقه آبياري مي کند و به نابودي رژيم صهيونيستي و هم پيمانانش سرعت مي بخشد، راه و منش شهيد قنطار بيش از هميشه بين جوانان لبناني و منطقه زنده و جاويد خواهد ماند.
* در کشورهاي دور جمعيت هاي ميليوني به نام و گفتمان امام خميني و رهبري اقبال کرده اند ولي در داخل کشور عده اي صحبت از زندگي مسالمت آميز با شيطان بزرگ مي کنند. اين واقعا کفران نعمت آرمان هاي انقلاب است.
* حضرت امام راحل (ره) همانند جد بزرگوارش آقا اباعبدالله(ع) براي ياري دين خدا بپاخاست و ميليونها نفر در سراسر جهان به نداي ملکوتي ايشان لبيک گفتند که نمونه اخير نيجريه از آن جمله است. براي همين است که هرکس ذره اي با اسلام و امام راحل(ره) زاويه داشته باشد از چشم مردم مسلمان و انقلابي مي افتد و طرد مي شود. عيار ياران انقلاب بايد خيلي بالاباشد تا بتوانند در حلقه ياران انقلاب همواره پذيرفته شوند. معيني
* وقتي اعتدال به کسب رضايت غرب و اقمار غرب تفسير شود طبيعي است که چنين دولتي در حوادثي مانند کشتار شيعيان مظلوم نيجريه نمي تواند و نبايد بلافاصله عکس العمل نشان بدهد. توقع واکنش به جنايت هاي دولت عربستان هم به طريق اولي نادرست خواهد بود.
* اوباما مصوبه کنگره آمريکا را که مي توانست وتو کند امضا و ابلاغ مي کند. آن وقت مسئولين ما مي گويند اوباما مجبور بوده است. کري به ما تضمين داده است؟! مثل اينکه رئيس جمهور ما چيزي را براي اجرا ابلاغ کند ولي وزير مربوطه نامه اي خلاف آن ابلاغ کند. کدام ملاک خواهد بود؟! محمدي
* آيا اقدام جديد ضدايراني آمريکا نبايد نگاه مسئولين ديپلماسي ما را نسبت به اين شيطان بزرگ تغيير دهد؟ اروپايي ها نسبت به آن موضع گرفتند ولي مسئولين ديپلماسي ما در جهت ماست مالي کردن آن گام برمي دارند. چرا نمي خواهند آنچه اظهر من الشمس است که «نمي توان به اين شيطان بزرگ اعتماد کرد» را باور کنند؟ چرا از واقعيات آشکار هم فرار مي کنند و به توجيه آن مي پردازند؟ سه سال تمام فرصت ها را به حل مذاکرات گره زدند نه تنها گره اي از مشکلات باز نشد بلکه صدها گره بر مشکلات افزوده شد! عربي
* اقدام ضدايراني اوباما که نقض فاحش برجام است مي بايست با پاسخ صريح و سريع و بي وقفه دولتمردان مواجه و طبق وعده اعلام شده، مقابله به مثل مي شد. نه تنها اين کار صورت نگرفت بلکه از جانب برخي مدعيان اصلاحات به صورت شرم آوري مورد استقبال واقع شد و اين همان کاري است که براساس آن قصد ندارند بزک شيطان بزرگ به هم بخورد. از همه بدتر اينکه نامه کري را فوق قانون اعلام شده شيطان بزرگ و مصوبه کنگره اعلام و به مردم تلقين مي کنند. اگر قرار بود شما به نامه ها و پيام ها و نشست هاي حضوري اکتفا مي کرديد پس چرا بيش از دو سال با هم نشستيد و در خيابانهاي پاريس قدم زديد؟ و برجام تدوين کرديد و مردم را از موضوعات اصلي به حاشيه برديد؟ بياييد شما نيز نقض برجام کنيد و در برابر اعتراض يانکي ها و وعده و وعيده ها نامه بدهيد. آيا آنها از شما مي پذيريد؟ محمودي
* دولت گذشته نياز کشور را با بنزين توليد داخل کشور تامين مي کرد. خانم ابتکار وقتي مسئول محيط زيست کشور شد بنزين توليدي را عامل آلودگي هوا دانست. حال که بنزين را از خارج وارد مي کنند بنزين را عامل اصلي آلودگي هوا نمي دانند. خدا وکيلي اين چه سياستي است که با آن هر چيزي را توجيه مي کنند؟
* با وضعيت اسفبار هواي تهران، يک بار ديگر بطلان نظر کساني که دو سال پيش بلافاصله بعد از روي کار آمدن، بنزين توليد داخل را عامل آلودگي هوا اعلام کردند ثابت شد. واقعا امروز چه پاسخي دارند که به افکار عمومي بدهند؟! خادم-تهران
* به وزير امور خارجه و رئيس سازمان انرژي هسته اي مي خواهم بگويم با توجه به آنکه در اين روزها مشغول جمع آوري سانتريفيوژها و مبادله اورانيوم غني شده هستند هر روز در سازمان ملل قطعنامه اي و در آمريکا قانوني عليه ملت ما تصويب مي شود. چرا با عجله اقدام به اين کارها مي کنند.
* دولت تدبير با گره گشايي از مسائل هسته اي و باز کردن پيچ و مهره آنها و تحويل به شيطان بزرگ، مشکلات بيکاري، گراني و تورم، ازدواج و اعتياد را با واردات برنج آمريکايي حل کرد!
* آيا نتيجه واگذاري آن همه امتيازهاي بزرگ از سوي ايران در برجام بايد اين باشد که ده هزار تن برنج آمريکايي وارد کشور شود و عده اي دلال در اين ميان پول دلالي به جيب بزنند، به اين قيمت که کشاورزان هم ميهن مان لطمه بخورند؟ نمايندگان محترم ملت در مجلس شوراي اسلامي بايد به چنين اقدامات ناروا واکنش نشان بدهند. عليمرداني
* وابستگي بعضي از مطبوعات داخلي يعني همان روزنامه هاي زنجيره اي به بيگانگان به جايي رسيده که جنايت ها و اعمال بي شرمانه آمريکا عليه کشور و هم وطنان خود را توجيه کرده و کار مثبت جلوه مي دهند. واقعا روي اين کار چه اسمي غير از مزدوري مي توان گذاشت.
2 * چرا بايد دولت به افراد فتنه گر و منحرف ميدان بدهد که با روزنامه هاي برخوردار از بيت المال در جامعه مشغول توطئه هاي خزنده باشند و در جهت برنامه هاي دشمن قلم بزنند؟
* وقتي دولتمردان ما در حملات فرانسه بلافاصله اظهار همدردي مي کنند ولي به مسلمانان نيجريه يا مسلمانان پاکستان توجه نمي کنند يا به حملات تروريستي لبنان آن طور عکس العمل مناسبي ندارند، غربي ها فکر مي کنند مي توانند هر توهيني را به ايرانيان بکنند و کساني را که به ايران سفر مي کنند از سفر بدون رواديد به آمريکا محروم سازند. علت هم اين است که ديپلماسي ما در مقابل غربي ها کوتاه آمده است. يک دبير بازنشسته
* دولت هايي مانند جمهوري آذربايجان و نيجريه با کشتار شيعيان نشان دادند مزدور اسرائيل و آل سعود هستند ولي بايد بدانند طبق آموزه هاي قرآن خانه هايشان از خانه عنکبوت سست تر است. وعده خدا حق است.
* اعضاي محترم شوراي نگهبان در تاييد صلاحيت نامزدهاي خبرگان و مجلس شوراي اسلامي بايد فتنه و حمايت از فتنه گران را خط قرمز بدانند و از اين شاخص ذره اي کوتاه نيايند.
* يکي از توليدکنندگان پلاستيک با 50-40 کارگر در کشور هستم موادي که در بورس کالاعرضه مي شود، رانت هايي به آنها تعلق مي گيرد که بايد نظارت بيشتري برکار آنها شود. عده اي بدون پرداخت ماليات 9 درصدي ارزش افزوده مواد را مي گيرند بدون آنکه هيچ گونه دستگاه توليدي داشته باشند و در بازار آزاد با قيمت بالامي فروشند. لطفا فکري به حال ما توليد کنندگان بکنيد.