روزی نامه ی جکومتی
جمهوری اسلامی یکشنبه 6 دیماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری " ترکیه، مرکز
خلافت اسلامی یا پایگاه پرورش تروریستها؟ "
برای ردگم کردن و آدرس غلط دادن که گویا کانون
اصلی پیدایش داعش رژیم بانکدار تروریست جهانی و پدرخوانده ی داعش خلافت اسلامی و لایت فقیه در ایران نمی باشد و اشغال
نظامی عراق عامل فعال شدن داعش نبوده است . بنابراین از موضع ضدآمریکایی ادعا می شد
که آمریکا وغرب مسئول ظهورداعش شده است .امااکنون سرمقاله نویس روزی نامه ی جمهوری
اسلامی کشف کرده است که ترکیه مرکز خلافت اسلامی یاپایگاه پرورش تروریست هاست .چون
هم تأکید بربرکناری بشاراسد جنایتکار می کند .هم اینکه ازمخالفان سوری حمایت می کند
.مهمتراینکه با عربستان وآمریکا واسراییل رابطه دیپلماتیک دارد.
یکی از اسرای عضو گروه
تروریستی داعش ضمن اعتراف به اینکه «تروریستهای داعش در ترکیه آموزش دیدهاند» از
نقش مستقیم و غیرقابل انکار ترکیه در آموزش و سازماندهی گروههای تروریستی فعال در
عراق و سوریه پرده برداشت. حتی بدون اعتراف این تروریست اسیر هم کاملاً محرز بود
که یک گروه تروریستی، هر چند پر تعداد، قطعاً بدون حمایت دیگران نمیتواند در قامت
یک نیروی نظامی در آن واحد در چند کشور اعلام موجودیت و فعالیت نظامی داشته باشد و
بطور همزمان در عراق و سوریه، در برابر ارتش و نیروهای مقاومت مردمی بایستد و در
چنین دوره زمانی طولانی، زورآزمائی کند.
این شاید برای سران تروریستهای داعش، قدرتی به حساب آید که توانستهاند از یکصد کشور، تروریستهائی را جذب کنند و با عضوگیری مستمر، همچنان جنگ افروزی نمایند ولی قطعاٌ برای کشوری همچون ترکیه، لکه ننگ بزرگی است که سران آن، این کشور بزرگ اسلامی را به پناهگاه و جولانگاه تروریستها تبدیل کردهاند.
از سوی دیگر اردوغان و حزبش با در پیش گرفتن سیاستهای پرمخاطرهای، فضای امنیتی نظامیگری را بر کشور حاکم ساختهاند و با به راه انداختن کشتار در گوشه و کنار ترکیه، صدها تن را به خاک و خون کشیدهاند. جریان حاکم تمامی قربانیان حملات اخیر ارتش و عناصر امنیتی را عناصر «پ ک ک» معرفی میکندکه مستحق مرگ بودهاند ولی اطلاعات منتشره چنین دقتی در هدفگیری عناصر «پ ک ک»، بدون آسیب رساندن به مردم و غیرنظامیان بویژه در مناطق کردنشین را ثابت نمیکند. لشکرکشی ترکیه به عمق 120 کیلومتری خاک عراق و اصرار برای باقی ماندن نظامیان در این کشور هم، برای آنکارا مخاطراتی را به همراه آورده است. از یکطرف دولت عراق رسماً خواستار خروج فوری اشغالگران شده و تهدید کرده است که اگر نظامیان ترکیه از این کشور خارج نشوند، چه بسا لازم باشد برای بیرون راندن آنها متوسل به زور شود و علیه آنها وارد عمل گردد. بعلاوه اتحادیه عرب نیز خواستار خروج بدون قید و شرط نظامیان ترکیه از خاک عراق شده است. بدین ترتیب سرمایهگذاری بدفرجام ترکیه بر روی ناامنیها در عراق و سوریه به نتایج زیانباری منجر شده و بعید به نظر میرسد که محاسبات و انتظارات اردوغان و حزبش در این دو کشور، تحت هیچ شرایطی محقق شود.
رهبران حزب عدالت و توسعه در دوران تبلیغات انتخاباتی، در قلمرو سیاست خارجی وعده میدادند که در صدد به صفر رساندن مشکلات با همسایگان هستند و با همکاری غرب و ارتجاع عرب، از طریق پرورش، تجهیز، آموزش و سازماندهی تروریستها توانستهاند دو کانون بحران متمرکز در سوریه و عراق ایجاد کنند و نه تنها به مشکلات همسایگان دامن بزنند که حتی بر مشکلات خود بیفزایند.
برای لحظهای بیندیشیم که استانها و مناطق کردنشین ترکیه در 13 سال پیش در چه وضعیتی قرار داشتند و اکنون در پرتو سیاستهای اردوغان و حزبش در چه شرایطی هستند. واقعیت اینست که سیاستهای حزب عدالت و توسعه در عراق و سوریه و تقویت کردها در هر دو مورد باعث افزایش سطح انتظارات کردهای ترکیه شده و به تحریک قومی آنها دامن زده است.
تکرویهای اردوغان حتی روابط ترکیه و روسیه را هم دچار تنش کرده و تا آستانه جنگ، پیش برده است. افشاگریهای مسکو در قبال نقش ترکیه بعنوان عامل اصلی تجهیز و حمایت و سازماندهی تروریستها در عراق و سوریه، اگرچه توسط اردوغان تکذیب شد ولی بعداً توسط سایر کشورهائی که بعضی از آنها متحد ترکیه نیز بودهاند، تایید و تشریح شد که داعش بدون حمایت و کمک ترکیه عملاً فاقد توانمندیهای لازم جهت انجام جنایات فجیع تروریستی بوده و اکنون نیز هست.
در چنین شرایطی بهبود و ارتقاء مناسبات ترکیه با رژیم صهیونیستی، اوج ذلت پذیری اردوغان و حزبش را آشکار ساخت. صهیونیستها تمامی حیثیت باقیمانده اردوغان و حزبش را فقط 20 میلیون دلار آنهم بصورت «نسیه» خریدند! او هرگونه مصالحه و آشتی با اسرائیل را به عذرخواهی، پرداخت غرامت و پایان دادن به محاصره غزه مشروط کرده بود. اما با یک اظهار تاسف کمرنگ صهیونیستها و با وعده پرداخت 20 میلیون دلار، نه تنها پایان دادن به محاصره غزه فراموش گردید که حتی نماینده حماس را هم از ترکیه اخراج کردند.
اردوغان یکبار دیگر نشان داد که هرگز برای هیچکس قابل اعتماد نیست و هر لحظه ممکن است به هر کسی و هر کشوری که به وی اعتماد کند، از پشت خنجر بزند. شرم آور آنکه قرار است وی در ائتلاف دروغین مبارزه با تروریسم به رهبری عربستان، پرچم مبارزه با تروریسم را بر فراز سوریه و عراق به اهتزاز در آورد. اردوغان قبلاً هم در ائتلاف دروغین دیگری به رهبری آمریکا، پرچم مبارزه با تروریسم را در همین دو کشور تکان میداد و در آن واحد، هم به تجهیز تروریستها و قاچاق نفت داعش سرگرم بود و هم خود را پرچمدار مبارزه با تروریستها معرفی میکرد.
نکته حیرتآور اینکه رجب طیب اردوغان علیرغم این همه آتشافروزی در منطقه، اکنون مدعی احیاء خلافت اسلامی یا به عبارتی تاسیس حکومت نوعثمانی نیز هست. و اکنون در هفته وحدت امت اسلامی و ایام ولادت پیامبر رحمت، همه باید به پیشگاه آن حضرت به خاطر وجود عناصری آشوبگر و جنگ افروز همچون اردوغان در جایگاهی که مدعی خلافت اسلامی هستند و سرزمین اسلامی را به پایگاه پرورش تروریستها تبدیل میکنند شکایت ببریم و از خدا بخواهیم مسلمانان را از این همه جنگ و خونریزی و برادرکشی که اکثر کشورهای اسلامی را فرا گرفته نجات دهد.
این شاید برای سران تروریستهای داعش، قدرتی به حساب آید که توانستهاند از یکصد کشور، تروریستهائی را جذب کنند و با عضوگیری مستمر، همچنان جنگ افروزی نمایند ولی قطعاٌ برای کشوری همچون ترکیه، لکه ننگ بزرگی است که سران آن، این کشور بزرگ اسلامی را به پناهگاه و جولانگاه تروریستها تبدیل کردهاند.
از سوی دیگر اردوغان و حزبش با در پیش گرفتن سیاستهای پرمخاطرهای، فضای امنیتی نظامیگری را بر کشور حاکم ساختهاند و با به راه انداختن کشتار در گوشه و کنار ترکیه، صدها تن را به خاک و خون کشیدهاند. جریان حاکم تمامی قربانیان حملات اخیر ارتش و عناصر امنیتی را عناصر «پ ک ک» معرفی میکندکه مستحق مرگ بودهاند ولی اطلاعات منتشره چنین دقتی در هدفگیری عناصر «پ ک ک»، بدون آسیب رساندن به مردم و غیرنظامیان بویژه در مناطق کردنشین را ثابت نمیکند. لشکرکشی ترکیه به عمق 120 کیلومتری خاک عراق و اصرار برای باقی ماندن نظامیان در این کشور هم، برای آنکارا مخاطراتی را به همراه آورده است. از یکطرف دولت عراق رسماً خواستار خروج فوری اشغالگران شده و تهدید کرده است که اگر نظامیان ترکیه از این کشور خارج نشوند، چه بسا لازم باشد برای بیرون راندن آنها متوسل به زور شود و علیه آنها وارد عمل گردد. بعلاوه اتحادیه عرب نیز خواستار خروج بدون قید و شرط نظامیان ترکیه از خاک عراق شده است. بدین ترتیب سرمایهگذاری بدفرجام ترکیه بر روی ناامنیها در عراق و سوریه به نتایج زیانباری منجر شده و بعید به نظر میرسد که محاسبات و انتظارات اردوغان و حزبش در این دو کشور، تحت هیچ شرایطی محقق شود.
رهبران حزب عدالت و توسعه در دوران تبلیغات انتخاباتی، در قلمرو سیاست خارجی وعده میدادند که در صدد به صفر رساندن مشکلات با همسایگان هستند و با همکاری غرب و ارتجاع عرب، از طریق پرورش، تجهیز، آموزش و سازماندهی تروریستها توانستهاند دو کانون بحران متمرکز در سوریه و عراق ایجاد کنند و نه تنها به مشکلات همسایگان دامن بزنند که حتی بر مشکلات خود بیفزایند.
برای لحظهای بیندیشیم که استانها و مناطق کردنشین ترکیه در 13 سال پیش در چه وضعیتی قرار داشتند و اکنون در پرتو سیاستهای اردوغان و حزبش در چه شرایطی هستند. واقعیت اینست که سیاستهای حزب عدالت و توسعه در عراق و سوریه و تقویت کردها در هر دو مورد باعث افزایش سطح انتظارات کردهای ترکیه شده و به تحریک قومی آنها دامن زده است.
تکرویهای اردوغان حتی روابط ترکیه و روسیه را هم دچار تنش کرده و تا آستانه جنگ، پیش برده است. افشاگریهای مسکو در قبال نقش ترکیه بعنوان عامل اصلی تجهیز و حمایت و سازماندهی تروریستها در عراق و سوریه، اگرچه توسط اردوغان تکذیب شد ولی بعداً توسط سایر کشورهائی که بعضی از آنها متحد ترکیه نیز بودهاند، تایید و تشریح شد که داعش بدون حمایت و کمک ترکیه عملاً فاقد توانمندیهای لازم جهت انجام جنایات فجیع تروریستی بوده و اکنون نیز هست.
در چنین شرایطی بهبود و ارتقاء مناسبات ترکیه با رژیم صهیونیستی، اوج ذلت پذیری اردوغان و حزبش را آشکار ساخت. صهیونیستها تمامی حیثیت باقیمانده اردوغان و حزبش را فقط 20 میلیون دلار آنهم بصورت «نسیه» خریدند! او هرگونه مصالحه و آشتی با اسرائیل را به عذرخواهی، پرداخت غرامت و پایان دادن به محاصره غزه مشروط کرده بود. اما با یک اظهار تاسف کمرنگ صهیونیستها و با وعده پرداخت 20 میلیون دلار، نه تنها پایان دادن به محاصره غزه فراموش گردید که حتی نماینده حماس را هم از ترکیه اخراج کردند.
اردوغان یکبار دیگر نشان داد که هرگز برای هیچکس قابل اعتماد نیست و هر لحظه ممکن است به هر کسی و هر کشوری که به وی اعتماد کند، از پشت خنجر بزند. شرم آور آنکه قرار است وی در ائتلاف دروغین مبارزه با تروریسم به رهبری عربستان، پرچم مبارزه با تروریسم را بر فراز سوریه و عراق به اهتزاز در آورد. اردوغان قبلاً هم در ائتلاف دروغین دیگری به رهبری آمریکا، پرچم مبارزه با تروریسم را در همین دو کشور تکان میداد و در آن واحد، هم به تجهیز تروریستها و قاچاق نفت داعش سرگرم بود و هم خود را پرچمدار مبارزه با تروریستها معرفی میکرد.
نکته حیرتآور اینکه رجب طیب اردوغان علیرغم این همه آتشافروزی در منطقه، اکنون مدعی احیاء خلافت اسلامی یا به عبارتی تاسیس حکومت نوعثمانی نیز هست. و اکنون در هفته وحدت امت اسلامی و ایام ولادت پیامبر رحمت، همه باید به پیشگاه آن حضرت به خاطر وجود عناصری آشوبگر و جنگ افروز همچون اردوغان در جایگاهی که مدعی خلافت اسلامی هستند و سرزمین اسلامی را به پایگاه پرورش تروریستها تبدیل میکنند شکایت ببریم و از خدا بخواهیم مسلمانان را از این همه جنگ و خونریزی و برادرکشی که اکثر کشورهای اسلامی را فرا گرفته نجات دهد.