بی‌میلی رسانه ملی به بی طرفی سیاسی

30 سال عملکرد جانبدارانه صدا و سیما
صدا و سیمای ولایت فقیه همچون سایر نهادهای سرکوبگر وتبلیغاتی همچون تریبون های نماز جمعع ها، شورای نگهبان آلت دست، مجلسا رتجاع، قوه فاسد قضاییه، شورای خبرگان آخوندی و پاسداران و نیروی انتظامی و بسیج و رسانه های همسو در خدمت رهبرولی فقیه و رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه بوده است .برای همین همه برنامه هایش ضد مردم ایران ومنافع ملی بوده است .برای همین از سوی مردم به جای پسوند ناچسب رسانه ملی ، رسانه میلی نام گرفته اسن .چون بطور  میلی وصددرصد یک جانبه برنامه تهیه وپخش کرده است.
کد خبر۳۰۸۱۱۲
۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۵
فرارو-یکی از مسائلی که معمولا در فضایی سیاسی کشور و برهه‌های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته، عملکرد صدا و سیما در قبال دولت‌ها و جریان‌های سیاسی کشور است. عملکردی که همیشه مورد انتقاد بوده و جهت‌داری خاصی در آن دیده شده است.
به گزارش فرارو، با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا انتظارات از صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی رو به افزایش است و تمامی جریان های سیاسی انتظار دارند که فضای کافی و مساوی برای کاندیداها تعیین شود. به عبارت ساده‌تر صدا و سیما اصل را بر بی طرفی بگذارد و میان جریان‌ها و کاندیداها تفاوتی قائل نشود. مسئله ای که رئیس این سازمان نیز به آن اشاره کرده و گفته است که قصد دارند اصل را بر بی‌طرفی بگذارند. موضوعی که در تمامی دوره‌ها مطرح شده است. اما این اظهارات یا ادعاها تا چه حد با واقعیت منطبق است؟
دولت اصلاحات و آغاز سیاسی‌کاری‌های صدا و سیما
در دهه 60 و اوایل هفتاد شرایط به گونه ای نبود که برنامه های سیاسی و انتقادی خاصی در صدا و سیما ساخته شود اما با آغاز فصل انتخابات رویکرد این سازمان تا حدودی تغییر کرد و بنا بر گفته تحلیلگران، نوع برنامه سازی و رویکرد صدا و سیما نزدیک به ناطق نوری بود و از خاتمی فاصله داشت. این آغاز سیاسی کاری رسانه ملی بود. بعد از آن با به روی کار آمدن دولت اصلاحات هرچند تا حدودی اخبار مثبت دولت را منعکس می کرد اما در کنار این برنامه‌هایی تهیه و پخش می کرد که به صورت مشخص به دنبال تخریب دولت و جریان اصلاحات بود.

به عنوان مثال در دی ماه سال ۷۷، شش روز پس از آنكه وزارت اطلاعات با انتشار اطلاعيه اى قتل هاى زنجيره اى را به «همكاران مسئوليت نشناس اين وزارتخانه» منصوب كرد و از آن ها با عنوان «نيروهاى خودسر» نام برد، روح الله حسينيان به برنامه شبانگاهى «چراغ» دعوت شد، وى تلاش کرد كه قتل ها را به دولت خاتمى نسبت دهد. اظهارات حسينيان و اقدام صدا و سيما اما نتيجه دلخواه آن ها را در پى نداشت چرا كه سعيد امامى دوست و همكار حسينيان دو هفته بعد از سوى سازمان قضایی بازداشت و به عنوان «عامل اصلى قتل هاى زنجيره اى» معرفى شد. یکی دیگر از حملات این سازمان به اصلاح طلبان و دولت وقت مربوط به سال 79 بود. در آن زمان صداوسیما با پخش بى سابقه تصاوير رقص اعتراض آميز زن و مردى عريان در جريان برگزارى «كنفرانس ايران پس از انتخابات» در برلين كه با حضور ۱۷ نفر از اصلاح طلبان بر گزار می شد، بزرگترین حمله خود را انجام داد.

سال 84 و حمایت بی چون چرا از احمدی نژاد
با فرا رسیدن ایام انتخابات صدا و سیما هم وارد عمل شد و برنامه های مختلفی در همین راستا تهیه و پخش کرد. برنامه‌هایی که به وضوح حمایت این سازمان از کاندیدای ناشناخته ای را نشان می‌داد. آن دوران صدا و سیما تمام قد از احمدی نژاد حمایت می کرد. همین مسئله موجب شده بود که الهه کولایی در خصوص عملکرد صدا و سیما در آن دوران بگوید: «کار کرد صدا و سیما باید در یک فرایند زمانی ارزیابی شود که اذهان را به کدام سوی می‌کشاند. از نظر من تبلیغات از مدت‌ها قبل به نفع کاندیدای مشخصی شروع شده بود. این مورد را به عنوان کسی که چهار سال در مجلس بودم مشاهده کردم که صدا و سیما تصویری منفی از ما به جامعه منتقل کرد و هیچ وقت اجازه نداد که من به عنوان نماینده مردم با آنها ارتباط مستقیم برقرار کنم، می گویم. قبلتر هم این رسانه ملی وقتی آقای احمدی نژاد چند خیابان را آسفالت می‌کرد، آن را به نمایش می‌گذاشت اما مثلا در مورد آقای خاتمی فقط ظرف همین چند ماه اخیر سیاستشان تغییر کرده است. در طول این هشت سال، سیاه نمایی برنامه طراحی شده صدا و سیما بود نه فقط علیه دولت بلکه مجلس اصلاحات را نیز در بر داشت. و به عقیده من صدا و سیما نقش کاملا تعیین کننده ای داشت اما ساده اندیشی است اگر تصورمان این باشد که صدا و سیما به کاندیداها فرصت برابر داد

سال 88؛ از رسانه ملی تا رسانه میلی
انتخابات سال 88 شرایط به گونه ای رقم خورد و صدا و سیما تا حدی جانبدارانه بود که واژهای تحت عنوان«رسانه میلی» وارد واژگان کشور شد و منتقدان و حتی مردم عادی نیز معتقد بودند که صدا و سیما یک رسانه میلی است تا رسانه ملی.

به گفتهٔ برخی نامزدها، صداوسیما میزان برنامه‌های تبلیغاتی نامزدها را نسبت به سال 84 به شدت کاهش داده‌بود. حتی به عقیده بسیاری صداوسیما تلاش می‌کرد تا با عدم ایجاد شور انتخاباتی به پیروزی محمود احمدی‌نژاد کمک کند. در آن دوره که عزت الله ضرغامی ریاست این سازمان را برعهده داشت حتی پس از آغاز تبلیغات نامزدها به پوشش دادن وسیع سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد که با بودجهٔ دولتی صورت می‌گرفت و همچنین پخش تیزهای تبلیغاتی سازمان‌های مختلف دولتی ادامه داد.

به همین دلایل صداوسیما به نقض بی‌طرفی متهم شد و حتی جمعی از طلاب و روحانیون حوزهٔ علمیهٔ قم نیز طی نامه‌ای خطاب به عزت‌الله ضرغامی نسبت به عملکرد سازمان صداوسیما اعتراض کردند. البته موارد دیگری هم در آن دوره اتفاق افتاد. در همان روزها زمانی که در مناظره‌های انتخاباتی حملات شدیدی به مرحوم آیت الله هاشمی و بیت ایشان شد، صدا و سیما علی رقم درخواست ایشان برای پاسخگویی به اتهامات، زمانی در اختیار وی قرار نداد و این مسئله نیز بسیار مورد انتقاد اصلاح طلبان و حتی بخشی از اصولگرایان سنتی قرار گرفت.

تغییر رویکرد صدا و سیما در قبال دولت دهم
بعد از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با اتفاقاتی متعددی که در دولت دهم رخ داد رویکرد صدا و سیما در قبال قوه مجریه نیز تغییر کرد. با مطرح شدن ماجرای جریان انحرافی در فضای سیاسی کشور و رویارویی دولت دهم با سایر اصولگرایان، روابط دولت و صدا و سیما به سردی گرایید. دیگر نه تنها احمدی نژاد مانند گذشته تیتر یک خبرهای جام جم نبود بلکه در بخش های مختلف خبری انتقادهای بی سابقه و تند و تیزی از دولت او می شد و در مقابل دولت هم صدا و سیما را به بی انصافی در مواجهه با دولت متهم می کرد. البته تا حدودی زیادی این رویکرد در ماه‌های پایانی دولت تغییر کرد. به طوری سازمان برای تقدیر از احمدی نژاد و تمجید از عملکرد هشت ساله ی رییس دولت های نهم و دهم مراسم بزرگی برگزار کرد. در مقابل احمدی نژاد هم با واگذاری 85 هکتار زمین در مجاورت صدا و سیما به این سازمان نشان داد که دولت و جام جم هنوز هم بر سر مسائل کلی اتفاق نظر دارند.

انتخابات سال 92 و انتقادات چپ و راست
بعد از بالاو پایین‌های بسیار صدا و سیما با دولت دهم، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فرا رسید. انتخاباتی که باعث شد از هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا صدا و سیما را مورد انتقاد قرار دهند. جانبداری و حمایت این سازمان از محمدباقر قالیباف تا حدی بود که طبق نظر سنجی سایت تابناک در همان روزها بیش از 70 درصد معتقد بودند که رسانه ملی به شدت جانبدارانه عمل می کند. این مسئله حتی صدای نمایندهای مجلس نهم را هم در آورده بود و این سازمان را به «سانسور سخنان برخی کاندیداها، عدم پوشش تلویزیونی تجمعات آنان، پخش برنامه‌های گوناگون علیه برخی کاندیداها، ‌رعایت نکردن عدالت رسانه‌ای در بخش‌های گوناگون خبری و... متهم کردند.

بنا بر گفته آنها صدا و سیما در پوشش سفرهای انتخاباتی برخی کاندیداها موج جمعیت و حتی کوچه و فرعی‌های آن شهرستان را نیز نشان می‌داد، در صورتی که در مورد کاندیداهای دیگر دوربین فقط چهره کاندیدا و یا اطرافیانش را نشان می‌داد».حتی بعضا گزارش‌هایی از شبکه‌های مختلف پخش می‌شود که سعی داشد به مخاطب القا کند یکی از این کاندیداها به رهبری نزدیک‌تر است. اصرار صدا و سیما در این مورد خاص بسیاربود و قصد تاثیرگذاری بر رای مردم را داشت. حتی در مواردی فیلم های انتخاباتی کاندیداها از جمله حسن روحانی سانسور می شد.

تندروها هم از صدا و سیما گله داشتند. آنها بارها به دلیل اینکه همایش ها و سفرهای استانی قالیباف از تلویزیون به صورت مستقیم پخش می شد و در مقابل سعید جلیلی را نادیده می گرفتند، از ضرغامی انتقاد کرده بودند.

تقابل بی سابقه صدا و سیما با قوه مجریه
دولت یازدهم قطعا تنها دولت بعد از انقلاب است که در دوران فعالیتش، عملکرد سه رئیس در صدا و سیما را تجربه کرده است. این دولت شروع فعالیتش با واپسین ماه‌های ریاست ضرغامی مواجه شد. دورانی که بسیار جالب توجه بود. به طوری که رئیس جمهور با انتقاد صریح از صدا و سیما، برخی سیاست های اعمالی از جانب سازمان را «خلاف قانون اساسی» معرفی کرد و به وضوح عمق اختلافات میان دولت و جام جمِ تحت ریاست عزت الله ضرغامی نشان می داد. همین مسائل موجب شد ضرغامی در ماه‌های پایانی در برخی موارد تریبون های سازمان را در اختیار اعضای دولت قرار می داد تا از عملکرد یک ساله ی خویش دفاع و برنامه هایشان را برای آینده با مردم در میان بگذارند. بعد از ضرغامی دوران کوتاه سرافراز آغاز شد. دورانی که جدا ازمباحث سیاسی حواشی بسیاری داشت.

اما در خصوص دولت همچنان جانبدارانه عمل می کرد. به طوری که حدود دو هفته بعد از اعلام توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی، انتشار سخنان عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران، در جلسه‌ای خصوصی با مدیران صدا و سیما صدای عراقچی را در آورد. این نمونه‌ای از کشمکش دولت و صدا وسیما بر سر پوشش اخبار هسته‌ای بود. همچنین تنش بر سر پخش جلسات کمیسیون برجام از تلویزیون هم بر این دعواها دامن زد تا آنجا که شورای نظارت بر صدا وسیما اعلام کرد که اتهام بی‌طرف نبودن رسانه ملی در جریان مذاکرات هسته‌ای را بررسی می‌کند. از سوی دیگر جلوگیری از پخش مصاحبه جواد ظریف نیز نشان دهنده اختلافات میان صداو سیما با دولت بود.

روندی که بنا بر گفته صادق زیباکلام «هر كجا كه پاي حمله به دولت به ميان آمده، صدا و سيما جلودار، پرچم‌دار و علمدار بوده است. اگر در خصوص برجام بوده، صدا و سيما علمدار بوده و اگر در خصوص حقوق‌هاي نجومي بوده صدا و سيما علمدار بوده، وقتي انسان دقيق‌تر نگاه مي‌كند، مي‌بيند در اين سه سال و نيم گذشته در حقيقت، در هر موردي كه حمله به دولت هدف بوده، همواره صدا و سيما خط‌شكن و جلودار بوده كه البته چندين نتيجه به بار آورده است.» بعد از سرافراز هم که علی‌عسکری ریاست سازمان بر عهده گرفت این روند ادامه پیدا کرد. تا حدی که حسن روحانی در نشست خبری خود به کنایه اعلام کرد صداوسیما برای آن که وقت بینندگان و شنوندگان گرفته نشود معمولا اظهارات ما را به صورت کوتاه شده پخش می کند.


با همه این تفاسیر نکته جالب توجه این است که بعد از همه این سال‌ها و تجربیات، با نزدیک شدن ایام انتخابات، علی‌ عسکری در نشست سراسری مدیران صداوسیما، ضمن تبیین راهبردها و برنامه‌های رسانه ملی در انتخابات ۹۶، تاکید کرد که اصل بر بی‌طرفی است. یعنی همان جمله‌ای که در دوره های قبل هم گفته می شد و فاصله زیادی با عملکرد آنها داشت. البته این بار نمایندگان وعده داده‌اند که قصد دارند عملکرد رسانه ملی را رصد و نظارت کنند. حال باید دید که آیا این‌بار شاهد یک رویکرد متفاوت و بی طرفانه خواهیم بود؟