نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي

نگاه بازجویانه  اوین نامه ی کیهان  سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي  10 مرداد – 96

برجام بي نظير است/منتقدان پياز داغ تحريم هاي جديد را زياد نکنند
    روزنامه اعتماد در مصاحبه اي با مرتضي الويري فعال سياسي اصلاح طلب و رئيس سني موقت شوراي شهر به موضوع اين نهاد پرداخته است.

    سرويس سياسي- اعتماد در ابتداي اين مصاحبه به شوراي شهر اول و حاشيه هاي فراواني که اصلاح طلبان در آن ايام به وجود آورده اند پرداخته و نوشته است: «شوراي شهر اول آن قدر پرحاشيه بود كه سنگ بناي سه دوره حاكميت جناح راست بر شوراهاي شهر تهران را گذاشت و اين تجربه به اندازه اي تلخ بود كه جريان اصلاحات با سامان يابي مجدد پس از ١٢ سال به عرصه بازگردد

    در حاليکه پيش از اين بارها اصلاح طلبان براي تخريب شوراهاي شهر پيشين شعار پرهيز از سياسي شدن شورا سر داده بودند اما اکنون الويري به صراحت مي گويد که شوراي شهر محلي براي اجراي آراي شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان خواهد بود. اعتماد در اين باره نوشته است: «حالا تمامي افراد ليست شوراي عالي اصلاح طلبان امروز براي شوراي شهر پنجم آماده به كار هستند. تجربه مهجوريت از قدرت باعث شده تا جريان اصلاحات اين بار با اهتمام به وظايف و ماموريتش پيش از زمان قانوني شروع به كار شوراي شهر مقدمات كار را فراهم كند. اين شورا به اذعان مرتضي الويري، رييس هيات رييسه موقت شوراي شهر قرار نيست باشگاه احزاب باشد اما حتما حكميت و نظارت شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان را به رسميت شناخته و در مواقع لزوم به آراي اين نهاد اصلاح طلب عمل خواهد كرد

    اولين دوره انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا در تاريخ ۷ اسفند ۱۳۷۷ و در دولت اصلاحات برگزار شد. سيدمحمد خاتمي و دولت او که محور اساسي برنامه هاي خود را بر «توسعه سياسي» متمرکز کرده بودند، حساب ويژه اي روي شورا ها باز کرده بودند. اتفاقا اولين تجربه شوراي شهر پايتخت نمونه و مصداقي شد از سياست زدگي و اختلافات و چنددستگي هايي که به هيچ وجه مويد توسعه سياسي نبود.

    محمدحسن ملک مدني، شهردار آن روز تهران در گفت وگويي با روزنامۀ «قانون» پس از گذشت بيش از يک دهه، بار ديگر به پروندۀ آن ماجرا پرداخته و گفته بود: «من انحلال شوراي شهر اول را مشکوک مي دانم و احتياج به زمان دارد تا مسائل آن براي همگان روشن شود. آقايان عطريانفر، حجاريان و من و حتي آقاي رئيس جمهور از اين موضوع مطلع نبوديم. آقاي ابطحي و موسوي لاري اين کار را انجام دادند و هيچ کدام مسئوليتش را نپذيرفتند. بعدها متوجه شديم نمي خواستند اين مشکل حل شود و خيلي ساده با اين مسائل برخورد کردند

    آيت الله هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار جمعي از اعضاي اصلي و علي البدل چهارمين دوره شوراي اسلامي شهر تهران و اعضاي ستاد اصلاح طلبان خاطرات تندروي دوره اول شوراي شهر تهران را تلخ خواند و گفت: «بايد در تعامل سازنده و معقول با جناح ها و دور از جاروجنجال، به اولويت بندي فرهنگي، اخلاقي، رفاهي و عمراني بپردازيد

    
        
رئيس شورايي که اکثريت او را قبول نداشتند
    اعتماد در شماره ديروز خود در گزارشي تفصيلي به اظهارات عبدالله نوري پرداخته است. وي در بخشي از اظهارات خود گفته است: «اصلاح طلبان نسبت به انحراف و فاصله گرفتن دولت از خواست و نظر اكثريت مردم! حساس هستند و پيگيري وعده هاي داده شده را وظيفه خود مي دانند.» 

    اگر از اين موضوع که خواسته حزبي عده اي را با نام مطالبات اکثريت مردم عنوان مي کنند بگذريم، نکته جالب توجه آنجاست که عبدالله نوري از نظر اکثريت سخن گفته است حال آنکه وي در زمان شوراي شهر اول ليدري جريان کارگزاران را به عهده گرفت و سعيد حجاريان هم چهره مشارکتي ها در شورا بود و با وجود آنکه کارگزاران نسبت به طيفهاي ديگر در اقليت بودند اما جايگاه نوري به شکلي بود که ليدر اقليت، رئيس شورا شد. عليزاده طباطبايي از اعضاي دوره اول در اين باره گفته است: «وقتي بحث انتخاب رئيس مطرح شد، آقاي نوري گفت هر فردي را که شورا انتخاب کند، قبول داريم، اما بنده گفتم آقاي نوري بايد به عنوان رئيس انتخاب شود، در حالي که اکثريت شورا که از اعضاي جبهه مشارکت بودند، با انتخاب نوري به عنوان رئيس مخالف بودند و اين اقليت شوراي دور اول بودند که نوري را به عنوان رئيس انتخاب کردند، درحالي که نيروهاي اصلاح طلب او را قبول نداشتند...»

    
        
منتقدان و پياز داغ تحريم ها!
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي نوشت: «برجام يکي از مهم ترين و جهاني ترين توافقنامه هاي بين المللي است که بايد آن را در نوع خود بي نظير و دقيق تر، کم نظير دانست. تحريم هاي جديد، همان هايي که علي لاريجاني معتقد است، تازگي ندارد فقط اندکي «پياز داغ» آن را زيادتر کرده اند؛ موجي از انتقادات، هجمه ها و سياه نمايي را به راه انداخت تا جايي که يکبار ديگر پس از دو سال، اين ابهام به وجود آمد که بالاخره واکنش ايران به رفتارهاي ناقض برجام از سوي آمريکا چه خواهد بود».

    در سال هاي اخير، بزک کنندگان آمريکا چنين القا کردند که اگر با آمريکا مذاکره کنيم تمامي مشکلات کشور از تورم گرفته تا بيکاري و رکود و ازدواج جوانان و حتي آب خوردن مردم، رفع خواهد شد. بر همين اساس دولت يازدهم تمامي تخم مرغ هاي خود را در سبد برجام گذاشت. مدعيان اصلاحات، رسانه هاي زنجيره اي و برخي از مقامات ارشد دولت، عزم خود را جزم کردند تا «توافق به هر قيمت امضا شود». در اين ميان، دولتمردان در پاسخ به انتقادات دقيق، واقع بينانه، کارشناسي و منصفانه دلسوزان نظام، با فحاشي آنان را به جهنم حواله دادند

    با وجود نقض گسترده برجام توسط واشنگتن، روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاحات تاکيد داشتند که نبايد واکنش محکمي به آمريکا نشان داد. متاسفانه برخي دولتمردان نيز از اين رويکرد تبعيت کردند. در نهايت دولت يازدهم در واکنش به گستاخي هاي مکرر آمريکا، به فشار ايميلي، پيام توئيتري، نامه نگاري و برگزاري جلسات نمايشي بسنده کرد.

    مدعيان اصلاحات و روزنامه هاي زنجيره اي بزک کننده برجام، اين بار در مقابل نقض پياپي و گسترده توافق از سوي آمريکا و اعمال تحريم هاي گسترده مي گويند نبايد واکنش جدي به نقض برجام نشان دهيم چون آمريکا مي خواهد ما عصباني شويم و برجام را به هم بزنيم.

    اين ادعا در حالي است که قرار بود براساس وعده و وعيدهاي فراوان دولتمردان و رسانه هاي حامي دولت، «فتح الفتوح برجام»! دو دستاورد اصلي در پي داشته باشد. اولي لغو بالمره تمامي تحريم ها در روز اجراي توافق(يعني دي ماه ۹۴) و دومي گشايش اقتصادي براي عموم مردم.

    در حال حاضر نه تنها تحريم هاي قبلي (حتي هسته اي؛ مانند تحريم U-turn) سر جاي خود باقي ماند بلکه تحريم هاي بي سابقه؛ شديد و جديدي در عصر پسابرجام عليه ايران تصويب شد، با اين تفاوت که ديگر بخش زيادي از توان هسته اي را از دست داده ايم و همزمان تحريم هم مي شويم!

    روزنامه هاي زنجيره اي در بزنگاه هاي حساس، به دليل وارونگي ماموريت، به جاي به صدا در آوردن آژير خطر- براي انحراف افکارعمومي از مسائل اصلي و سرگرم کردن آنان به مسائل حاشيه اي- نارنجک دودزا پرتاب مي کنند.در برخي اوقات نيز سرشان را زير برف مي کنند تا نبينند يا رويشان را سمت ديگر مي کنند که مثلا بگويند حواسشان نيست!

        
    
فرافکني سرمايه هاي اسراييل درباره برجام!
    مدعيان اصلاحات که پيش تر از ترس اينکه خسارت هاي تام برجام رو نشود، شعار «کيهان، اسراييل پيوندتان مبارک» را سر مي دادند، پس از حمايت اين رژيم جعلي از برجام، همين پيوند را براي ترامپ و دلواپسان جار مي زنند! اين در حالي است که پاره کردن برجام، تاکتيک ترامپ پيش از ورود به کاخ سفيد بود اما امروز به سندي دلچسب و ابزاري براي تحريم، تهديد و فشار بر ايران تبديل شده است. همچنين با وجود مواضع منفعلانه اين طيف نسبت به نقض برجام، بايد اين پيوند را بايد ميان اصلاحاتي ها و ترامپ تصور کرد!

    روزنامه ايران ديروز ضمن باز نشر مصاحبه اي با تيتر «آرزوي سعيد جليلي و ترامپ درباره برجام يکسان است» نوشت: «مخالفان خارجي و داخلي توافق هسته اي خواسته يا ناخواسته در ناکام ماندن آن اشتراک هدف دارند. او از همين منظر است که آرزوي مشترک سعيد جليلي رئيس تيم مذاکره کننده هسته اي در دوره قبل و دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا را عجيب و قابل تامل مي داند

    بجاست يادآور شد، علاوه بر اينکه نتانياهو اصلاح طلبان را بزرگ ترين سرمايه اسرائيل در ايران دانسته بود، چندي پيش تيلرسون، وزير امور خارجه آمريکا بر لزوم حمايت از عناصر داخلي در ايران براي انتقال قدرت سخن گفت و به عوامل آمريکا در ايران تاکيد کرد: «پيام ما اين است که کمک در راه است

    به دنبال اين اظهارات جمعي از مدعيان اصلاحات که نقش فعالي در فتنه 88 داشته و تاکنون نيز در اقدامات ضدملي و ميهني خود مورد حمايت آمريکا بوده اند، با انتشار بيانيه اي مزورانه سخنان تيلرسون را محکوم کردند! که البته يادآور بيانيه منافقين در سال 1359 عليه رژيم بعث صدام است، منافقيني که از ابتدا تحت حمايت صدام بودند و بعدها نيز در حين جنگ تحميلي عراق عليه ايران به صدام پناه برده و تحت الحمايگي خود را علني ساختند.

        
    
فحاشي روزنامه زنجيره اي!
    روزنامه زنجيره اي مردم سالاري در سرمقاله ديروز خود با ادبيات زشت و زننده به همه ميليون ها نفري که به رقيب رئيس جمهور راي داده اند لقب «تعصب بي تفکر!» داد: «در حماسه 29 ارديبهشت ماه و حضور شورانگيز مردمِ آگاه در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، بارديگر انديشه دموكراسي برتعصب بي تفكر! غلبه كرد و معناي فهم دارِ حضور مردم در پاي صندوق هاي راي و انتخاب اكثريتي آنان اثر ماندگاري را در صفحه سياسي كشور گذاشت ونشان داد كه هرجا سخن از اتحاد و يكدلي باشد ايرانيان پررنگ تر ظاهر مي شوند

    نکته تاسف آور و قابل تامل آنجاست که اين روزنامه حامي دولت سپس به خطابه پيرامون «ادب، اخلاق و منطق» پرداخته است: «در روز 29 ارديبهشت ماه، مردم نه تنها به حسن روحاني راي دادند بلكه آنها با قاطعيت به تيم پشتيبان وي و تداوم عملكرد آنها راي دادند، تيمي كه با منطق و كلام ادب و اخلاق، مخالف خود را راضي نگه مي دارد و نقد وي را بر تعصب بي جاي خود ترجيح مي دهد

    روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاح طلبي همواره شعارهاي فريبنده اي چون «زنده باد مخالف من» سر داده اند و از دموکراسي و حقوق مردم سخن گفته اند اما در همين مقاله به خوبي نمايان است که آنها جريان رقيب با عنوان «تعصب بي فکر» خطاب کرده اند. ضمن آنکه همواره منتقدان از سوي دولت را با عباراتي ناشايست و زننده نواخته شده اند، که آخرين نمونه آن «مزدور» خطاب کردن يک خبرنگار توسط وزير بهداشت بود. شايد معناي «راضي نگه داشتن مخالف خود» از نظر آنها اين چنين است!

        
    
ريشه گراني پياز در بي تدبيري
    گراني پياز اين روزها اشک مردم را درآورده است. روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادي خود در گزارشي به علل اين گراني پرداخته و نوشته است: «قيمت پياز طي دو ماه گذشته از كيلويي حدود ۱۵۰۰ تومان به بيش از كيلويي ۴۰۰۰ تومان رسيد؛ به گونه اي كه بر اساس آخرين آمار بانك مركزي از متوسط قيمت خرده فروشي برخي مواد خوراكي در سطح شهر هر كيلوگرم از اين محصول در هفته پاياني تيرماه به ۴۰۲۹ تومان رسيده بود كه نسبت به هفته قبل و هفته مشابه ماه قبل افزايش قابل توجهي را نشان مي داد

    اين گزارش در ادامه آورده است: «رييس اتحاديه فروشندگان ميوه و تره بار اظهار كرد كه دليل كاهش نيافتن منطقي قيمت پياز در بازار اين است كه در سال گذشته اين محصول از كشاورزان به درستي و با قيمت مناسب خريداري نشد و آنها توليد خود را كاهش دادند كه سبب شد امسال عرضه پياز با پراكندگي بيشتري مواجه شود. به عنوان مثال عرضه پياز ابتدا از چابهار و شهرهاي گرمسيري مانند جيرفت، دزفول و آبادان آغاز شد و هم اكنون تقريبا همه بار عرضه پياز در كشور روي دوش اصفهان قرار دارد