اوین
نامه ی کیهان 3 شنبه 7 شهریور ماه سال 1396
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "جانشين داعش!"
هم قلم وهم لهجه وهمکار سربازجو شریعت نداری به دون توجه به
خلافت داعشی ولایت فقیه که پدرخوانده داعش درعراق وسوریه بوده است .چون به دلیل حضور سپاه قدس درعراق وهمراه
بانوری مالکی مزدور ودست نشانده جنگ فرقه ای درعراق برپاکردند که منجر به پیدایش
داعش شد. سپس ازعراق به سوریه سرایت کرد .
همچنین باسانسور کردن نقش پوشش هوایی جنگنده های آمریکا وائتلاف داعش که در عراق شکست خورد . اکنون باتناقض گویی آشکار چنین ادعا
کرده است که داعش درمنطقه تمام شد و ایدئولوژی
اش شکست خورده است و باید جشن پیروزی گرفت ولی درغرب تازه داعش
شروع می شود:
چند ماه آينده، آبستن تحولات سرنوشت سازي است. اگر اتفاق ويژه
اي رخ ندهد، و پيروزي ها با همين سرعت ادامه يابند، مي توان پيش بيني کرد پرونده
داعش طي ماه هاي آينده در عراق و سوريه بسته شود. اگرچه بسته شدن پرونده داعش به
معناي پايان حملات اين گروه تروريستي نخواهد بود چرا که ايدئولوژي شيطاني اين گروه
يعني «وهابيت»، هنوز زنده است. شايد بتوان تا چند ماه آينده، به طور قطع کار
تکفيري ها را در منطقه تمام شده تلقي کنيم اما با همان قطعيت مي توان گفت، کار
آنها در غرب تازه شروع شده است. به هر تقدير اين جانوران همچون سال هاي گذشته،
امکان جولان در منطقه را نخواهند داشت. فتنه استقلال کردستان هم از آنجايي که
امکان عملي و حامي زيادي ندارد، خيلي زودتر از فتنه داعش به در بسته خواهد خورد.
منطقه طي
هفته هاي اخير شاهد تحولات بسيار مهم و سرنوشت سازي بوده که مستقيما با آينده
منطقه و جايگاه کشورمان در آن مرتبط هستند، چرا که تقريبا در تمامي اين تحولات مي
توان نقش برجسته ايران را به وضوح رويت کرد. از دريچه اين تحولات مي توان سرنوشت
نهايي 6 سال جنگ، ميليون ها کشته و مجروح و ميلياردها دلار خسارت را کم کم پيش
بيني کرد. در اين باره گفتني هايي هست؛
1- بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي ناگهان به مسکو سفر کرده و با ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه ديدار مي کند. موضوع ديدار، «سوريه» و « نگراني از گسترش بي سابقه نفوذ ايران در منطقه» و هدف اصلي ديدار هم، «تلاش براي مجاب کردن پوتين جهت جلوگيري از گسترش نفوذ ايران» عنوان مي شود. به نوشته روزنامه «پراودا»ي روسيه، نتانياهو با هيجاني توام با نگراني، طوري درباره خطرات گسترش نفوذ ايران در منطقه پس از ريشه کن شدن داعش سخن مي گفت که گويي «دنيا به آخر خواهد رسيد.»(!) پوتين اما خميازه کشان به نتانياهو مي گويد: «ايران متحد استراتژيک ماست.» تا به قول اين روزنامه پرتيراژ روسي، «کابوس نتانياهو تعبير شود.»
2- همزمان با دست رد پوتين به سينه نتانياهو خبرهاي بي سابقه اي نيز از عربستان مي رسد. محور اين خبرها نيز مثل سفر نتانياهو ايران و سوريه عنوان مي شود. طبق اين اخبار «عادل الجبير»، وزير خارجه به شدت ضدايراني عربستان خطاب به مخالفان درباره لزوم تغيير مشي«معارضان سوري» درباره بشار مي گويد، معارضاني که اصولا فلسفه وجوديشان تحقق شعار معروف «اسد بايد برود» است. کارشناسان و رسانه ها بدون استثناء اين موضع سعودي را که حامي اصلي معارضان سوري(بخوانيد تروريست ها) است به تسليم شدن رياض در برابر مقاومت هاي بشار اسد، تعبير مي کنند. موضعي که حتي دولت ترامپ هم پيش تر، در برابر اسد اتخاذ کرده و آن را چندين بار اعلام کرده بود.
3- زمزمه هاي برکناري عادل الجبيرِ ضدايراني با هدف «نزديک شدن عربستان به ايران» در کنار پيغام و پسغام هاي «محمد بن سلمان» وليعهد و همه کاره عربستان براي ايران جهت ميانجيگري بين انصارالله و رياض، خبرهاي مهم بعدي هستند که از راه مي رسند. محور اين خبرها اما فراتر از منطقه و سوريه بوده و يمن را نيز شامل مي شود. سعودي ها از جنگ پرهزينه يمن طرفي نبسته اند لذا، خواستار توقف جنگ به کمک ايران و در يک کلام، «عقب نشيني» هستند. در اين راه از عمان و عراق هم کمک مي گيرند و فتيله اظهارات ضدايراني را هم پايين مي کشند. حتي، به دست اندرکاران امور حج مي گويند، مبادا مويي از سر حجاج ايراني کم شود!
4-«تلعفر»، يا به قول حرامي هاي داعش «موصل کوچک»، که پس از آزادسازي موصل، خلافت گاه تکفيري هاي تروريست شده بود، طي يک عمليات منحصر به فرد و تنها ظرف 7 روز! آزاد مي شود و اين در حالي است که، طبق برآوردهاي کارشناسان نظامي اين عمليات دست کم به 6 هفته زمان نياز داشت تا به پيروزي برسد. در نقش مستشاران نظامي ايران و حشدالشعبي در اين عمليات بسيار پررنگ اعلام مي شود. در اهميت اين شهر همين بس که بيش از دو برابر موصل وسعت دارد و به عنوان يکي از راه هاي اصلي مواصلاتي، بين عراق، سوريه و ترکيه قرار گرفته است. تمام ارتباطات گروه هاي تروريستي داعش از سوريه به عراق و بالعکس، با عبور از اين شهر انجام مي شد. الحويجه در استان کرکوک، شهر مرزي القائم در استان الانبار و چند منطقه کوهستاني نه چندان مهم، تنها مکان هايي هستند که در تسخير تروريست ها مانده اند که با توجه به معلوم شدن خلافتشان، مي توان از هم اکنون، آنها را هم آزاد شده تلقي کرد!
به اين شرايط، عقب نشيني آمريکا از تسليح برخي گروه هاي تروريستي(معارضان به اصطلاح ميانه رو)، اظهارات مهم سيد حسن نصرالله درباره نزديک بودن «يک پيروزي بسيار بزرگ»، اظهارات وزير دفاع روسيه درباره پايان يافتن جنگ داخلي در سوريه و....را اضافه کنيد. اين تحولات که متعلق به همين روزها و هفته هاي اخير است همگي يک مسئله را نويد مي دهند؛ «خبرهاي خوشي در راه است.» پيروزي محور مقاومت به رهبري جمهوري اسلامي ايران در مقابل تمام غرب، ارتجاع عرب و رژيم صهيونيستي، خروجي اصلي اين تحولات است. اين يعني، پروژه پر هزينه داعش و تکفيري ها، مثل پروژه خاورميانه بزرگ به گِل نشسته و ايران و دوستانش از اين ميدان بزرگ نبرد، سربلند بيرون آمده اند؛ يعني، فتنه داعش و خلافت کذايي خاموش شد. اما اين همه ماجرا نيست.
همه پرسي استقلال کردستان عراق، فتنه تازه اي است که به نظر مي رسد هر چه به پايان عمر داعش و گروه هاي تروريستي در عراق و سوريه نزديک تر مي شويم، بيشتر خودنمايي مي کند. مسعود بارزاني، رئيس اقليم کردستان عراق به رغم مخالفت تمام کشورهاي دنيا (به جز عربستان و رژيم صهيونيستي) روي موضع خود براي برگزاري همه پرسي سوم مهرماه ايستاده و به هشدارها نيز توجه نمي کند. احتمالا شرايط پسا داعش عراق و برخي تشويق و ترغيب هاي پشت پرده، وي را دچار توهم کرده است. حمايت آل سعود و رژيم صهيونيستي يعني صاحبان به ترتيب «ايدئولوژي» و «طرح» داعش از اين همه پرسي نيز خود قابل تامل است. سواي از اينکه، تجزيه کردستان عراق با توجه به شرايط حاکم بر منطقه و بودن موانع بزرگي مثل ايران، ترکيه، عراق و سوريه چقدر امکان تحقق دارد، اين موضوع ظاهرا قرار است، پتانسيل روشن کردن آتش فتنه اي تازه در منطقه باشد. شايد کمي اغراق باشد اما به نظر مي رسد مي خواهند فتنه «استقلال کردستان عراق» را جايگزين فتنه داعش کنند. «تجزيه» يا همان «جابجايي مرزها»، مخرج مشترک دو فتنه داعش و استقلال کردستان عراق است به ويژه اگر بدانيم، اين تجزيه، محدود به کشور عراق نخواهد ماند. برخي مناطق سوريه نيز در جريان نبردها عليه گروه هاي تروريستي، در تصرف کردها قرار گرفته اند و آمريکايي ها نيز از همين کردها حمايت تسليحاتي و مالي مي کنند! اين را هم بايد اضافه کرد که از ماه ها پيش، آمريکايي ها احتمالا با پيش بيني چنين روزهايي، اقدام به تاسيس پايگاه هاي متعدد نظامي در برخي مناطق اشغالي سوريه کرده اند.
علاوه بر همه پرسي استقلال، حمايت هاي عملي آمريکا از کردهاي در منطقه و آماده سازي زمينه هاي لازم براي جلوگيري از خاموش شدن فتنه در منطقه (تاسيس پايگاه هاي نظامي در سوريه توسط آمريکايي ها) علائم ديگري را نيز مي توان يافت که وجود طرح «جايگزين داعش» را تاييد مي کند. ديروز يکي از سران پيشمرگ هاي کرد در عراق درست پس از آزادسازي تلعفر و زماني که زمزمه هاي شروع عملياتي تازه براي آزادسازي «حويجه» بر سر زبان ها افتاده بود اعلام کرد، عمليات عليه تروريست هاي تکفيري باقي مانده در عراق (آزادسازي حويجه) را به پس از همه پرسي موکول مي کنند و فعلا قصد ادامه نبرد با آنها را ندارند؛ به نوعي گروگانگيري امنيت مردم براي تحت فشار قرار دادن مخالفان همه پرسي!
اما اگر وجود چنين سناريويي را محتمل بدانيم، با توجه به وجود برخي حقايق منطقه اي و بين المللي، به نظر نمي رسد، اين فتنه آنقدر که بايد، موثر واقع شود. استقلال کردستان جزو خط قرمزهاي ايران، ترکيه، عراق و سوريه است. همين مسئله بود که ترکيه و ايران را وارد يک اتحاد غافلگير کننده کرد. طي 6 سال گذشته، ايران و ترکيه اگر در همه مسائل منطقه اي اتفاق نظر داشته اند، در موضوع سوريه و عراق هيچ اتفاق نظري نداشته اند. اما همه پرسي، اين دو کشور را به يکديگر نزديک و نگراني رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي غربي را بر انگيخت. سفر سرلشکر محمد باقري، عالي ترين مقام نظامي ايران به آنکارا که اواخر مرداد ماه و با دعوت رسمي «حلوصي آکار»، همتاي ترکيه اي وي انجام شد، به اعتقاد کارشناسان اتفاق نادري بود که در ارتباط با همين مسئله صورت گرفته است. به اين شرايط، مخالفت بسياري از کردهاي عراق و کشورهاي همسايه را نيز بايد اضافه کرد.
چند ماه آينده، آبستن تحولات سرنوشت سازي است. اگر اتفاق ويژه اي رخ ندهد، و پيروزي ها با همين سرعت ادامه يابند، مي توان پيش بيني کرد پرونده داعش طي ماه هاي آينده در عراق و سوريه بسته شود. اگرچه بسته شدن پرونده داعش به معناي پايان حملات اين گروه تروريستي نخواهد بود چرا که ايدئولوژي شيطاني اين گروه يعني «وهابيت»، هنوز زنده است. شايد بتوان تا چند ماه آينده، به طور قطع کار تکفيري ها را در منطقه تمام شده تلقي کنيم اما با همان قطعيت مي توان گفت، کار آنها در غرب تازه شروع شده است. به هر تقدير اين جانوران همچون سال هاي گذشته، امکان جولان در منطقه را نخواهند داشت. فتنه استقلال کردستان هم از آنجايي که امکان عملي و حامي زيادي ندارد، خيلي زودتر از فتنه داعش به در بسته خواهد خورد. نويسنده: جعفر بلوري
1- بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي ناگهان به مسکو سفر کرده و با ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه ديدار مي کند. موضوع ديدار، «سوريه» و « نگراني از گسترش بي سابقه نفوذ ايران در منطقه» و هدف اصلي ديدار هم، «تلاش براي مجاب کردن پوتين جهت جلوگيري از گسترش نفوذ ايران» عنوان مي شود. به نوشته روزنامه «پراودا»ي روسيه، نتانياهو با هيجاني توام با نگراني، طوري درباره خطرات گسترش نفوذ ايران در منطقه پس از ريشه کن شدن داعش سخن مي گفت که گويي «دنيا به آخر خواهد رسيد.»(!) پوتين اما خميازه کشان به نتانياهو مي گويد: «ايران متحد استراتژيک ماست.» تا به قول اين روزنامه پرتيراژ روسي، «کابوس نتانياهو تعبير شود.»
2- همزمان با دست رد پوتين به سينه نتانياهو خبرهاي بي سابقه اي نيز از عربستان مي رسد. محور اين خبرها نيز مثل سفر نتانياهو ايران و سوريه عنوان مي شود. طبق اين اخبار «عادل الجبير»، وزير خارجه به شدت ضدايراني عربستان خطاب به مخالفان درباره لزوم تغيير مشي«معارضان سوري» درباره بشار مي گويد، معارضاني که اصولا فلسفه وجوديشان تحقق شعار معروف «اسد بايد برود» است. کارشناسان و رسانه ها بدون استثناء اين موضع سعودي را که حامي اصلي معارضان سوري(بخوانيد تروريست ها) است به تسليم شدن رياض در برابر مقاومت هاي بشار اسد، تعبير مي کنند. موضعي که حتي دولت ترامپ هم پيش تر، در برابر اسد اتخاذ کرده و آن را چندين بار اعلام کرده بود.
3- زمزمه هاي برکناري عادل الجبيرِ ضدايراني با هدف «نزديک شدن عربستان به ايران» در کنار پيغام و پسغام هاي «محمد بن سلمان» وليعهد و همه کاره عربستان براي ايران جهت ميانجيگري بين انصارالله و رياض، خبرهاي مهم بعدي هستند که از راه مي رسند. محور اين خبرها اما فراتر از منطقه و سوريه بوده و يمن را نيز شامل مي شود. سعودي ها از جنگ پرهزينه يمن طرفي نبسته اند لذا، خواستار توقف جنگ به کمک ايران و در يک کلام، «عقب نشيني» هستند. در اين راه از عمان و عراق هم کمک مي گيرند و فتيله اظهارات ضدايراني را هم پايين مي کشند. حتي، به دست اندرکاران امور حج مي گويند، مبادا مويي از سر حجاج ايراني کم شود!
4-«تلعفر»، يا به قول حرامي هاي داعش «موصل کوچک»، که پس از آزادسازي موصل، خلافت گاه تکفيري هاي تروريست شده بود، طي يک عمليات منحصر به فرد و تنها ظرف 7 روز! آزاد مي شود و اين در حالي است که، طبق برآوردهاي کارشناسان نظامي اين عمليات دست کم به 6 هفته زمان نياز داشت تا به پيروزي برسد. در نقش مستشاران نظامي ايران و حشدالشعبي در اين عمليات بسيار پررنگ اعلام مي شود. در اهميت اين شهر همين بس که بيش از دو برابر موصل وسعت دارد و به عنوان يکي از راه هاي اصلي مواصلاتي، بين عراق، سوريه و ترکيه قرار گرفته است. تمام ارتباطات گروه هاي تروريستي داعش از سوريه به عراق و بالعکس، با عبور از اين شهر انجام مي شد. الحويجه در استان کرکوک، شهر مرزي القائم در استان الانبار و چند منطقه کوهستاني نه چندان مهم، تنها مکان هايي هستند که در تسخير تروريست ها مانده اند که با توجه به معلوم شدن خلافتشان، مي توان از هم اکنون، آنها را هم آزاد شده تلقي کرد!
به اين شرايط، عقب نشيني آمريکا از تسليح برخي گروه هاي تروريستي(معارضان به اصطلاح ميانه رو)، اظهارات مهم سيد حسن نصرالله درباره نزديک بودن «يک پيروزي بسيار بزرگ»، اظهارات وزير دفاع روسيه درباره پايان يافتن جنگ داخلي در سوريه و....را اضافه کنيد. اين تحولات که متعلق به همين روزها و هفته هاي اخير است همگي يک مسئله را نويد مي دهند؛ «خبرهاي خوشي در راه است.» پيروزي محور مقاومت به رهبري جمهوري اسلامي ايران در مقابل تمام غرب، ارتجاع عرب و رژيم صهيونيستي، خروجي اصلي اين تحولات است. اين يعني، پروژه پر هزينه داعش و تکفيري ها، مثل پروژه خاورميانه بزرگ به گِل نشسته و ايران و دوستانش از اين ميدان بزرگ نبرد، سربلند بيرون آمده اند؛ يعني، فتنه داعش و خلافت کذايي خاموش شد. اما اين همه ماجرا نيست.
همه پرسي استقلال کردستان عراق، فتنه تازه اي است که به نظر مي رسد هر چه به پايان عمر داعش و گروه هاي تروريستي در عراق و سوريه نزديک تر مي شويم، بيشتر خودنمايي مي کند. مسعود بارزاني، رئيس اقليم کردستان عراق به رغم مخالفت تمام کشورهاي دنيا (به جز عربستان و رژيم صهيونيستي) روي موضع خود براي برگزاري همه پرسي سوم مهرماه ايستاده و به هشدارها نيز توجه نمي کند. احتمالا شرايط پسا داعش عراق و برخي تشويق و ترغيب هاي پشت پرده، وي را دچار توهم کرده است. حمايت آل سعود و رژيم صهيونيستي يعني صاحبان به ترتيب «ايدئولوژي» و «طرح» داعش از اين همه پرسي نيز خود قابل تامل است. سواي از اينکه، تجزيه کردستان عراق با توجه به شرايط حاکم بر منطقه و بودن موانع بزرگي مثل ايران، ترکيه، عراق و سوريه چقدر امکان تحقق دارد، اين موضوع ظاهرا قرار است، پتانسيل روشن کردن آتش فتنه اي تازه در منطقه باشد. شايد کمي اغراق باشد اما به نظر مي رسد مي خواهند فتنه «استقلال کردستان عراق» را جايگزين فتنه داعش کنند. «تجزيه» يا همان «جابجايي مرزها»، مخرج مشترک دو فتنه داعش و استقلال کردستان عراق است به ويژه اگر بدانيم، اين تجزيه، محدود به کشور عراق نخواهد ماند. برخي مناطق سوريه نيز در جريان نبردها عليه گروه هاي تروريستي، در تصرف کردها قرار گرفته اند و آمريکايي ها نيز از همين کردها حمايت تسليحاتي و مالي مي کنند! اين را هم بايد اضافه کرد که از ماه ها پيش، آمريکايي ها احتمالا با پيش بيني چنين روزهايي، اقدام به تاسيس پايگاه هاي متعدد نظامي در برخي مناطق اشغالي سوريه کرده اند.
علاوه بر همه پرسي استقلال، حمايت هاي عملي آمريکا از کردهاي در منطقه و آماده سازي زمينه هاي لازم براي جلوگيري از خاموش شدن فتنه در منطقه (تاسيس پايگاه هاي نظامي در سوريه توسط آمريکايي ها) علائم ديگري را نيز مي توان يافت که وجود طرح «جايگزين داعش» را تاييد مي کند. ديروز يکي از سران پيشمرگ هاي کرد در عراق درست پس از آزادسازي تلعفر و زماني که زمزمه هاي شروع عملياتي تازه براي آزادسازي «حويجه» بر سر زبان ها افتاده بود اعلام کرد، عمليات عليه تروريست هاي تکفيري باقي مانده در عراق (آزادسازي حويجه) را به پس از همه پرسي موکول مي کنند و فعلا قصد ادامه نبرد با آنها را ندارند؛ به نوعي گروگانگيري امنيت مردم براي تحت فشار قرار دادن مخالفان همه پرسي!
اما اگر وجود چنين سناريويي را محتمل بدانيم، با توجه به وجود برخي حقايق منطقه اي و بين المللي، به نظر نمي رسد، اين فتنه آنقدر که بايد، موثر واقع شود. استقلال کردستان جزو خط قرمزهاي ايران، ترکيه، عراق و سوريه است. همين مسئله بود که ترکيه و ايران را وارد يک اتحاد غافلگير کننده کرد. طي 6 سال گذشته، ايران و ترکيه اگر در همه مسائل منطقه اي اتفاق نظر داشته اند، در موضوع سوريه و عراق هيچ اتفاق نظري نداشته اند. اما همه پرسي، اين دو کشور را به يکديگر نزديک و نگراني رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي غربي را بر انگيخت. سفر سرلشکر محمد باقري، عالي ترين مقام نظامي ايران به آنکارا که اواخر مرداد ماه و با دعوت رسمي «حلوصي آکار»، همتاي ترکيه اي وي انجام شد، به اعتقاد کارشناسان اتفاق نادري بود که در ارتباط با همين مسئله صورت گرفته است. به اين شرايط، مخالفت بسياري از کردهاي عراق و کشورهاي همسايه را نيز بايد اضافه کرد.
چند ماه آينده، آبستن تحولات سرنوشت سازي است. اگر اتفاق ويژه اي رخ ندهد، و پيروزي ها با همين سرعت ادامه يابند، مي توان پيش بيني کرد پرونده داعش طي ماه هاي آينده در عراق و سوريه بسته شود. اگرچه بسته شدن پرونده داعش به معناي پايان حملات اين گروه تروريستي نخواهد بود چرا که ايدئولوژي شيطاني اين گروه يعني «وهابيت»، هنوز زنده است. شايد بتوان تا چند ماه آينده، به طور قطع کار تکفيري ها را در منطقه تمام شده تلقي کنيم اما با همان قطعيت مي توان گفت، کار آنها در غرب تازه شروع شده است. به هر تقدير اين جانوران همچون سال هاي گذشته، امکان جولان در منطقه را نخواهند داشت. فتنه استقلال کردستان هم از آنجايي که امکان عملي و حامي زيادي ندارد، خيلي زودتر از فتنه داعش به در بسته خواهد خورد. نويسنده: جعفر بلوري
