خودفروشی دختران ایرانی در ترکیه!

وطن فروشان غارتگر عوامفریب نه شرایط را آنگونه تحمیل کرده اند که برحسب نیاز تن و کلیه واندام فروشی درداخل کشورر ایج شده است  که دختران ایرانی  را  وادارکرده تا  در ترکیه تن فروشی کنند.

«زمان زیادی است که دختران ایرانی را با فریب به ترکیه می‌برند و در مراکز خاص به کار گرفته می‌شوند. 10درصد دخترانی که به ترکیه می‌روند شغل درستی (فروشندگی، پرستاری از کودک یا سالمند و...) دارند و بقیه آنها در هتل‌ها مشغول خودفروشی هستند.»

به گزارش آفتاب یزد، اکبری، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی اعلام کرد دیوار و شیپور بستر بیشترین کلاهبرداری‌ اینترنتی در ایران هستند. به گفته اکبری این دو سایت مشکل ندارند بلکه برخی از آگهی‌هایی که در این دو سایت وجود دارند مشکل‌ساز می‌شوند و بسترساز کلاهبرداری است.
 
در بین همین آگهی‌ها آگهی استخدام منشی مجرد خانم خوش برخورد برای شرکت واردات خودرو در دبی با اسکان و حقوق 8 میلیون‌تومانی به چشم می‌خورد که می‌تواند خیلی از دختران ایرانی را وسوسه‌ کند.
 
از این دسته آگهی‌ها در فضای مجازی بسیار است که حقوق‌های میلیونی، اسکان در محله‌های خوب و... را وعده می‌دهد. در صورتی که این تبلیغات در باغ سبزی است برای جذب افراد ساده‌لوح ایرانی و کشاندن‌شان به ورطه تباهی.
 
شانس آوردم نرفتم
دخترک چشمان درشتی و صورتی معصوم دارد. بدون آرایش است اما خوش سیما. آرام و شمرده حرف می‌زند و کشیده. می‌گوید: «سال 93 با یک آقایی به نام سهیل همکار بودم. آن موقع نامزد داشت و نامزدش هم همکارمان بود. نامزدش همیشه با من مشکل داشت و درست جوابم را نمی‌داد و گاهی همین دیر جواب‌ دادن‌هایش کارم را دو برابر می‌کرد یا توبیخ می‌شدم. آنها خیلی از سر و کول هم بالا می‌رفتند و یکسره با قربان صدقه حرف می‌زدند. بالاخره هم حاج آقا، رئیس‌مان عذرشان را خواست.
 
حاج آقا می‌گفت: «چند بار به آنها تذکر دادم که اینجا محل کار است. اصلا مراعات نمی‌کردند.» آنها رفتند و بعد از مدتی شنیدم نامزد این آقا در شرکت دیگری مشغول به کار شده و همکارم هم عکس‌هایش را از آنتالیا و دوبی می‌گذاشت.
 
بعد از مدتی برای دید و بازدید از همکاران به شرکت آمد و گفت که در ترکیه زندگی می‌کند. وقتی احوال نامزدش را پرسیدم، جوابی نداد. ظهر که شد به اتاقم آمد و شروع کرد به حرف زدن و گفت: «از هم جدا شدیم. اصلا رفتار عادی نداشت. همیشه مرا محدود می‌کرد. آن روزها که اینجا کار می‌کردیم فکر می‌کرد که شما می‌خواهی من را از چنگش دربیاوری.»
 
متعجب شدم از این فکر اشتباه. گفت: «تعجب نکنید «م» عادت داشت هر چند وقت یک بار من را متهم کند که دنبال یک نفر هستم یا یک نفر دنبال این است من را از دستش دربیاورد.
 
وقتی رفتم ترکیه، قرار بود خانه بگیرم و زندگی را برای آمدنش مهیا کنم. بعد از یکی دو ماه متوجه رفتارهای عجیب و غریبش شدم و حس می‌کردم که پای کس دیگری در زندگیش باز شده است. بعد از مدتی متوجه شدم که حسم درست است. اول که موضوع را مطرح کردم زیرش زد اما بعد از کمی که با او کلنجار رفتم، گفت که نامزد کرده است. غم بزرگی در دلم نشست. شاید اگر ایران بودم آن روزها اینقدر برایم سخت نمی‌گذشت. خلاصه به این نتیجه رسیدم که عشق و محبت را کنار بگذارم و به دنبال پول باشم. شبانه روز کار می‌کردم. حالا هم می‌خواهم از شما تقاضا کنم که اگر می‌شود با یکی دو تا از دوستانتان بیایید و آنجا به من کمک کنید.
 
من یک بنگاه معاملات املاک راه انداخته‌ام و می‌خواهم یک نفر بین ایران و ترکیه در رفت و آمد باشد و مردم را تشویق کند که بیایند و آنجا آپارتمان بگیرند. شرایطش برای سرمایه‌گذاری خیلی خوب است. ماهی 6 ، 7میلیون تومان حقوق می‌دهم،هر چقدر سرمایه‌گذارانی که جذب می‌کنید بیشتر باشند، مطمئن باشید پورسانت و پاداش هم بیشتر می‌شود.»
 
به نظرم آن لحظه چشمانم از شادی برق می‌زد. اینطوری زندگی در یک کشور خارجی را تجربه می‌کردم و قبل از اینکه بروم همه چیز برایم مهیا بود و سختی نمی‌کشیدم.
 
جا که از آقا سهیل بود و من فقط هزینه‌های جاری را می‌پرداختم. لحظه‌ای از ذهنم گذشت که چقدر می‌توانم پس‌انداز کنم، حتی می‌توانم بعد از یک سال، یکی از آپارتمان‌هایی که به صورت قسطی به دیگران می فروختم را برای خودم بردارم و زندگیم را تغییر دهم. با این حال خودم را کنترل کردم و گفتم: «اجازه بدید من روی پیشنهادتون فکر کنم. من باید در مورد این پیشنهاد شما با خانواده‌ام حرف بزنم.»
 
او گفت: «اوکی. فقط لطف کنید تا فردا ظهر به من بگید. یکی دو نفر هستند که می‌خواهند بیایند اما برای من اولویت شما هستید. برای اینکه روزهایی که با هم همکار بودیم به خاطر «م» خیلی اذیت‌تان کردم و گاهی جواب سلام‌تان را هم نمی‌دادم. حالا می‌خواهم به نوعی جبران کنم. به نظرم فعلا به خانواده‌تان چیزی نگویید، اول به عنوان مسافر بیایید ترکیه اگر نتوانستید چند روز بمانید بعد به خانواده‌تان بگویید که کار پیدا کردید و ماندگار شدید.»
 
گپ و گفتمان اینجا به پایان رسید و من قول دادم که روی پیشنهادش فکر کنم. بعد از رفتن آقاسهیل دوباره سرم را پایین انداختم و کارم را ادامه دادم. رئیس شرکت من را صدا کرد و رفتم اتاقش. از دوربین‌ اتاقم متوجه شده بود که من با سهیل حرف می‌زدم. گفت: «اگر اشکال ندارد بدانم در مورد چه چیزی با آقاسهیل صحبت می‌کردید؟» وقتی ماجرا را برایش تعریف کردم، گفت: «من صلاح نمی‌دانم به این آدم اعتماد کنید. حتما با خانواده‌تان هم مشورت کنید.»
 
خانواده‌ام مخالفت کردند و من اعصابم خرد بود که چرا به حرف رئیسم گوش کردم. فردای آن روز به آقا سهیل گفتم که نمی‌توانم بروم و اصرارهای زیادش را با «نه» جواب دادم. بعد از مدتی متوجه شدم که یکی دیگر از همکارانم را برده و وقتی در تلگرام با او ارتباط گرفتم فقط گفت: «من اشتباه کردم. خبری از آن همه و پول و خانه نبود. دیگر نمی‌توانم برگردم و به صورت خانواده‌ام نگاه کنم.» هرچه اصرار کردم که در مورد مشکلی که در آنجا دارد صحبت کند، جوابم را نداد.
 
راه بازگرداندن زنان فریب‌خورده از ترکیه
 دکتر مجید ابهری می‌گوید: «اخیرا در شبکه‌های اجتماعی و حتی بعضی از رسانه‌های مکتوب آگهی‌های استخدام منشی برای شرکت‌ها، فروشنده برای فروشگاه‌ها یا آرایشگاه‌ها و همچنین پرستار برای کودکان یا سالمندان در کشورهای حاشیه ‌خلیج فارس دیده می‌شود.»
 
این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه شرکت‌ها، فروشگاه‌ها و... در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیروی انسانی خود را از زنان پاکستانی، هندی، بنگلادشی و فیلپینی تامین می‌کنند، می‌افزاید: «در تحقیقات به عمل آمده و صحبت با یکی دو نفر از خانم‌ها که فریب اینگونه آگهی‌ها را خورده و به آنجا رفته بودند متوجه شدیم که مدیران و گردانندگان این مراکز نیازی به پرستار، منشی و فروشنده ندارند و مشخصا دختران را از بین 20تا25سال حتی برای پرستاری از سالمندان انتخاب می‌کنند، در حالی که سالمندی وجود ندارد. این دخترها یکی دو ماه بعد از رسیدن به کشورهای خلیج فارس به مراکز ورزشی و آرایشی معرفی می‌شوند تا آمادگی جسمانی و ظاهری پیدا کنند سپس به مراکز خاص اعزام می‌شوند.»
 
وی با اشاره به فعالیت سلطنت‌طلبان در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس تاکید می‌کند: «افراد وابسته به شبکه‌های سلطنت‌طلب برای یارگیری خود در شبکه‌هایشان این زنان را به کار می‌گیرند. یعنی وقتی در کشورهای مورد نظر هستند ضمن استفاده‌های گفته شده از آنها، آموزش‌شان می‌دهند تا در بازگشت به کشور برای آنها فعالیت کنند.»
 
این رفتارشناس در پاسخ به اینکه ترکیه‌ هم مقصد این افراد سودجو هست؟ می‌گوید: «زمان زیادی است که دختران ایرانی را با فریب به ترکیه می‌برند و در مراکز خاص به کار گرفته می‌شوند. 10درصد دخترانی که به ترکیه می‌روند شغل درستی (فروشندگی، پرستاری از کودک یا سالمند و...) دارند و بقیه آنها در هتل‌ها مشغول خودفروشی هستند.»
 
دکتر ابهری با بیان این که 90درصد کسانی که به ترکیه می‌روند هدف اصلی‌شان آمریکا یا اروپاست، می‌افزاید: «ولی در ترکیه گرفتار باندهای کلاهبرداری شده، پول و پاسپورت خود را از دست داده و مجبور به خودفروشی می‌شوند و دیگر رویی برای برگشتن به خانه و کاشانه خود ندارند.»
 
وی در پاسخ به این سوال که مگر نمی‌توانند به سفارت ایران مراجعه کرده و کمک بخواهند، می‌گوید: «من در استانبول با چند تن از این زنان صحبت کردم و به آنها گفتم که هیچ‌گونه تهدیدی برای بازگشت آنها به کشور وجود ندارد اما تبلیغات سیاه ضدانقلاب و باندهای منحرف آنها را به قدری دچار وحشت کرده که از مراجعه به سفارت ایران خوف دارند. به آنها گفته‌اند عکس و فیلم‌ها در سفارت ایران وجود دارد و در فرودگاه هنگام بازگشت آنها دستگیر می‌شود.»
 
دکتر ابهری برای پایان دادن به زندگی شوم این زنان در ترکیه و بازگشت‌شان به ایران، پیشنهاد می‌کند: «هیئتی از ایران مرکب از چند کارشناس رفتاری و روانشناسان که زن و مرد هستند به ترکیه رفته و در کمپ‌های پناهندگی، هتل‌ها و مراکزی در حول و حوش میدان استقلال، تکسیم و... دختران ایرانی را شناسایی کرده و به آنها اطمینان دهند که در کشور تهدیدی برایشان وجود ندارد و تا دیر نشده آنها را به ایران بازگردانند.»