کادرسازی؛
الزامی برای دوام و قوام احزاب 8شهریور-96
مگر باوجود رهبر انتصابی ولی فقیه همه
کاره که گفته هایش فصل الخطاب است وقانون شکن می باشد وبرای همگان تصمیم گیری می
کن دو جوابگوی کسی نیست .احزاب میت وانند جایگاهی داشته باشندتا کادرسازی حزبی با
ثبات بشود؟
تهران- ایرنا- بررسی الگوهای انتخاباتی
در سال های اخیر از افزایش نقش احزاب در روندهای سیاسی کشور نشان دارد؛ احزابی که
برای دوام و قوام کارکردهای ویژه و مثبت خود در جامعه نیازمند جوان گرایی،
کادرسازی و تربیت نیروهای متخصص هستند.
به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری
ایرنا، سیاست ورزی در ایران از طریق سازوکارهای حزبی گویا این روزها دیگر غریب و
دور از ذهن نیست. احزاب و تشکل های سیاسی دستکم در مسایلی چون انتخابات به مراتب
نقشی مهم تر از بسیاری از چهره های سیاسی ایفا می کنند. بررسی نتایج دو انتخابات
ریاست جمهوری سال های 1392 و 1396، انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در 1394
و انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در 1396، این مهم را اثبات می کند.
اگرچه نمی توان فعالیت موسمی برخی تشکل های سیاسی در بزنگاه های انتخابات و رفتار انتخاباتی مردم بر اساس لیست های انتخاباتی را «تحزب گرایی» نامید، اما به حتم این حرکت های جمعی تمرینی از رفتار تشکیلاتی و حزبی است که در پاره ای از موارد و به صورت محدود جامعه ما را از کارویژه های تحزب بهره مند کرده است.
قوام بخشی و تقویت همین گام های ضعیف و لرزان تحزب در بلند مدت، همه عرصه های حیات جمعی ما را از خود منتفع خواهد کرد؛ مساله ای که جز از طریق تمرین مداوم رفتارهای حزبی و تقویت بدنه حزب محقق نخواهد شد. کادرسازی، تربیت و پرورش نیروهای نخبه سیاسی یکی از مهمترین گام ها در تقویت حزب گرایی و تشکل محور کردن فعالیت های سیاسی است. در این خصوص چند نکته لازم به یادآوری است.
1- احزاب مهمترین و اصلی ترین کارگزاران عرصه سیاسی در نظام های مردمسالار هستند. در چنین نظام هایی احزاب نقش مهمی در سامان بخشی و تشکل مند کردن فعالیت های سیاسی دارند. پررنگی نقش احزاب، امکان کنشگری فردمحور در این نظام ها را به حداقل می رساند. این مساله مزیت های بسیاری برای جامعه به همراه دارد.
برنامه محوری و حرکت بر مبنای برنامه ها و نقشه راه تشکل سیاسی متبوع و دوری از رفتار مبتنی بر آزمون و خطای فردی، مهمترین مزیت تحزب است.
کشور ما که در سال های گذشته از آزمون و خطای برخی مدیران و مسوولان ارشد که رفتارشان را بر مبنای تشخیص و صلاحدیدهای شخصی تنظیم می کردند، آسیب بسیاری دیده، بیش از پیش به گسترش تحزب نیاز دارد.
2- بررسی رفتارهای انتخاباتی مردم و جریان های سیاسی در دستکم چهار انتخابات اخیر کشور، نشانه های مشخصی از حرکت جامعه سیاسی به سوی تشکل گرایی را آشکار می کند. اگرچه در کشور ما به دلیل صبغه تاریخی، پیشینه احزاب، ویژگی های سیاست و حکومت و نگاهی که به صورت سنتی نسبت به تشکل های سیاسی وجود داشته، تحزب به معنی واقعی کلمه نهادینه نشده است، ولی در تازه ترین تحولات سیاسی شاهد روندی هستیم که نشان می دهد جامعه ما حرکت به سوی تحزب را آغاز کرده است. اهمیت یافتن لیست های انتخاباتی و ائتلاف های انتخاباتی نشانه های آشکاری از این حرکت است. به بیان برخی ، این رفتارها می تواند مقدمه ای به سمت رفتار حزبی مردم باشد. با این حال هنوز تا نهادینه شدن تحزب در کشور راهی بس طولانی در پیش داریم.
اما مواجهه با چالش هایی چون عدم پایبندی نمایندگان منتخب به تعهدات تشکیلاتی در این رفتارهای لیستی، ضرورت های ایجاد احزاب قوی و قدرتمند و ایجاد زمینه لازم برای کنشگری آنها در عرصه سیاسی را دوچندان گرده است.
3- تقویت نظام حزبی بیش از هر چیز به نیروهای آموزش دیده و متخصصی نیاز دارد که عرصه سیاسی و زیر و بم بازیگری در آن را آموخته باشند. به حتم یکی از ریشه های اصلی افول و تضعیف برخی احزاب سیاسی پرسابقه در سال های اخیر را می توان در معرفی نکردن چهره های تازه و متخصص جستجو کرد. در بسیاری از موارد چهره ها و شخصیت های سیاسی حزبی در کشور ما از نسلی هستند که همخوانی گفتمانی چندانی میان آنان و نسل جوان وجود ندارد به همین دلیل طرح شعارهای نو از سوی چهره های قدیمی در جذب مردم چندان کارساز نبوده است. از این رو این احزاب در بزنگاه های انتخاباتی دچار دردسر شده اند.
بنابراین کادرسازی باید به عنوان یکی از مهمترین ضرورت ها در دستور کار احزاب موجود قرار گیرد. کادرسازی و تربیت نیروی جوان همچنین اسباب گردش آزاد و سریع نخبگان و دوام و قوام نظام سیاسی را فراهم می آورد. چنانکه بسیاری از نظریه پردازان اندیشه سیاسی یکی از مهمترین دلایل پایایی و مانایی نظام های سیاسی را گردش آزاد نخبگان دانسته اند.چرخش نخبگان این امکان را فراهم می آورد که قشرهای مختلف مردم با سلایق متفاوت، نمایندگانی در نظام حاکم داشته باشند و به همین دلیل اعتمادشان و در نتیجه مشارکتشان در امر سیاسی افزایش یابد.
4- نهادینه شدن تحزب افزایش سلامت فرایندهای سیاسی و کیفیت امر سیاسی را تضمین خواهد کرد. سلامت رفتار چهره های سیاسی و فرایندهای سیاسی در سیاست و حکومت کشور ها از طریق تحزب افزایش خواهد یافت. اصلت یافتن کارگزاری احزاب در نظام های سیاسی، به دلیل وجود اساسنامه، منابع مالی و درآمدی مشخص حزبی، بسیاری از چالش های ناشی از نبود شفافیت مالی در پروسه های سیاسی چون انتخابات را برطرف می کند.
از سوی دیگر احزاب نقش آموزش و تربیت نیروهای متخصص را هم برعهده دارند؛ نیروهایی که به دلیل کارآزمودگی می توانند عملکرد بهتر و کارآمدتری در عرصه سیاسی داشته باشند. آموزش نادیدگی چهره های سیاسی در بسیاری از موارد موجب رفتارهای خارج از عرف سیاسی و در برخی موارد موجب ناکارآمدی آنان می شود.
به عنوان نمونه عدم رعایت پروتکل هایی در مورد رفتار جمعی نمایندگان، درگیر شدن برخی چهره های سیاسی در دام های اطلاعاتی - امنیتی، ورود ناآگاهانه به پرونده های فساد مالی و ... که در سال های اخیر نمونه های زیادی از آنها در رسانه ها منتشر شده، همه و همه از ناآگاهی و آموزش ندیدن نیروهای سیاسی حکایت دارد.
این در حالی است که احزاب می توانند به عنوان نهادی آموزش دهنده، نیروهای سیاسی خود را حتی پیش از ورود به مرحله رقابت انتخاباتی در زمینه های حقوقی، سیاسی، مسایل امنیتی و ... آموزش دهند و ضمن برکنار نگاه داشتن سیاست و حکومت از آسیب های متعدد، کیفیت سیاست ورزی را ارتقا داده و استعدادهای کشور را به صورت بیشینه در جهت تامین خیر عمومی و مصالح ملی متمرکز کنند.
پژوهشم**9275**1601**خبرنگار: اعظم حمیدپور**انتشار: شهناز حسنی
اگرچه نمی توان فعالیت موسمی برخی تشکل های سیاسی در بزنگاه های انتخابات و رفتار انتخاباتی مردم بر اساس لیست های انتخاباتی را «تحزب گرایی» نامید، اما به حتم این حرکت های جمعی تمرینی از رفتار تشکیلاتی و حزبی است که در پاره ای از موارد و به صورت محدود جامعه ما را از کارویژه های تحزب بهره مند کرده است.
قوام بخشی و تقویت همین گام های ضعیف و لرزان تحزب در بلند مدت، همه عرصه های حیات جمعی ما را از خود منتفع خواهد کرد؛ مساله ای که جز از طریق تمرین مداوم رفتارهای حزبی و تقویت بدنه حزب محقق نخواهد شد. کادرسازی، تربیت و پرورش نیروهای نخبه سیاسی یکی از مهمترین گام ها در تقویت حزب گرایی و تشکل محور کردن فعالیت های سیاسی است. در این خصوص چند نکته لازم به یادآوری است.
1- احزاب مهمترین و اصلی ترین کارگزاران عرصه سیاسی در نظام های مردمسالار هستند. در چنین نظام هایی احزاب نقش مهمی در سامان بخشی و تشکل مند کردن فعالیت های سیاسی دارند. پررنگی نقش احزاب، امکان کنشگری فردمحور در این نظام ها را به حداقل می رساند. این مساله مزیت های بسیاری برای جامعه به همراه دارد.
برنامه محوری و حرکت بر مبنای برنامه ها و نقشه راه تشکل سیاسی متبوع و دوری از رفتار مبتنی بر آزمون و خطای فردی، مهمترین مزیت تحزب است.
کشور ما که در سال های گذشته از آزمون و خطای برخی مدیران و مسوولان ارشد که رفتارشان را بر مبنای تشخیص و صلاحدیدهای شخصی تنظیم می کردند، آسیب بسیاری دیده، بیش از پیش به گسترش تحزب نیاز دارد.
2- بررسی رفتارهای انتخاباتی مردم و جریان های سیاسی در دستکم چهار انتخابات اخیر کشور، نشانه های مشخصی از حرکت جامعه سیاسی به سوی تشکل گرایی را آشکار می کند. اگرچه در کشور ما به دلیل صبغه تاریخی، پیشینه احزاب، ویژگی های سیاست و حکومت و نگاهی که به صورت سنتی نسبت به تشکل های سیاسی وجود داشته، تحزب به معنی واقعی کلمه نهادینه نشده است، ولی در تازه ترین تحولات سیاسی شاهد روندی هستیم که نشان می دهد جامعه ما حرکت به سوی تحزب را آغاز کرده است. اهمیت یافتن لیست های انتخاباتی و ائتلاف های انتخاباتی نشانه های آشکاری از این حرکت است. به بیان برخی ، این رفتارها می تواند مقدمه ای به سمت رفتار حزبی مردم باشد. با این حال هنوز تا نهادینه شدن تحزب در کشور راهی بس طولانی در پیش داریم.
اما مواجهه با چالش هایی چون عدم پایبندی نمایندگان منتخب به تعهدات تشکیلاتی در این رفتارهای لیستی، ضرورت های ایجاد احزاب قوی و قدرتمند و ایجاد زمینه لازم برای کنشگری آنها در عرصه سیاسی را دوچندان گرده است.
3- تقویت نظام حزبی بیش از هر چیز به نیروهای آموزش دیده و متخصصی نیاز دارد که عرصه سیاسی و زیر و بم بازیگری در آن را آموخته باشند. به حتم یکی از ریشه های اصلی افول و تضعیف برخی احزاب سیاسی پرسابقه در سال های اخیر را می توان در معرفی نکردن چهره های تازه و متخصص جستجو کرد. در بسیاری از موارد چهره ها و شخصیت های سیاسی حزبی در کشور ما از نسلی هستند که همخوانی گفتمانی چندانی میان آنان و نسل جوان وجود ندارد به همین دلیل طرح شعارهای نو از سوی چهره های قدیمی در جذب مردم چندان کارساز نبوده است. از این رو این احزاب در بزنگاه های انتخاباتی دچار دردسر شده اند.
بنابراین کادرسازی باید به عنوان یکی از مهمترین ضرورت ها در دستور کار احزاب موجود قرار گیرد. کادرسازی و تربیت نیروی جوان همچنین اسباب گردش آزاد و سریع نخبگان و دوام و قوام نظام سیاسی را فراهم می آورد. چنانکه بسیاری از نظریه پردازان اندیشه سیاسی یکی از مهمترین دلایل پایایی و مانایی نظام های سیاسی را گردش آزاد نخبگان دانسته اند.چرخش نخبگان این امکان را فراهم می آورد که قشرهای مختلف مردم با سلایق متفاوت، نمایندگانی در نظام حاکم داشته باشند و به همین دلیل اعتمادشان و در نتیجه مشارکتشان در امر سیاسی افزایش یابد.
4- نهادینه شدن تحزب افزایش سلامت فرایندهای سیاسی و کیفیت امر سیاسی را تضمین خواهد کرد. سلامت رفتار چهره های سیاسی و فرایندهای سیاسی در سیاست و حکومت کشور ها از طریق تحزب افزایش خواهد یافت. اصلت یافتن کارگزاری احزاب در نظام های سیاسی، به دلیل وجود اساسنامه، منابع مالی و درآمدی مشخص حزبی، بسیاری از چالش های ناشی از نبود شفافیت مالی در پروسه های سیاسی چون انتخابات را برطرف می کند.
از سوی دیگر احزاب نقش آموزش و تربیت نیروهای متخصص را هم برعهده دارند؛ نیروهایی که به دلیل کارآزمودگی می توانند عملکرد بهتر و کارآمدتری در عرصه سیاسی داشته باشند. آموزش نادیدگی چهره های سیاسی در بسیاری از موارد موجب رفتارهای خارج از عرف سیاسی و در برخی موارد موجب ناکارآمدی آنان می شود.
به عنوان نمونه عدم رعایت پروتکل هایی در مورد رفتار جمعی نمایندگان، درگیر شدن برخی چهره های سیاسی در دام های اطلاعاتی - امنیتی، ورود ناآگاهانه به پرونده های فساد مالی و ... که در سال های اخیر نمونه های زیادی از آنها در رسانه ها منتشر شده، همه و همه از ناآگاهی و آموزش ندیدن نیروهای سیاسی حکایت دارد.
این در حالی است که احزاب می توانند به عنوان نهادی آموزش دهنده، نیروهای سیاسی خود را حتی پیش از ورود به مرحله رقابت انتخاباتی در زمینه های حقوقی، سیاسی، مسایل امنیتی و ... آموزش دهند و ضمن برکنار نگاه داشتن سیاست و حکومت از آسیب های متعدد، کیفیت سیاست ورزی را ارتقا داده و استعدادهای کشور را به صورت بیشینه در جهت تامین خیر عمومی و مصالح ملی متمرکز کنند.
پژوهشم**9275**1601**خبرنگار: اعظم حمیدپور**انتشار: شهناز حسنی