يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "فرصت دوباره"

 اوین نامه ی کیهان  2 شنبه  30 مرداد ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "فرصت دوباره"
خشت اول چو نهاد معمار کج ، تا ثریا می رود دیوار کج
ساختار رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه  آنچنان نامتعارف و ارتجاعی وفاسدو رانت خوار و اصلاح ناشدنی است  که  دمکرات و انقلابی ومتخصص وسالم   عناصز  جهانی اگر درخدمت گرفته  شوند محال است تا بتوانند قدمی مثبت درراین نظام از رأس تاصدر تاذیل آلوده به فساد ولایت فقیه بردارند . بنابراین روحانی که جای خوددارد تا قادر باشد با کابینه ای  کار کند که پست های کلیدی اش از سوی خامنه ای رهبرانتصابی ولی فقیه تحمیل شده است ومکمل جنگ قدرت وثروت باندی وجناحی  شده است. مهمتر  اینکه مخالفت های شدیدی که بابرجام می شود هرگز شرایط برای جذب 200 میلیارددلار سرمایه خارجی فراهم نمی  شود که روحانی ا عتراف کرده به این رقم سرمایه گذاری خارجی  نیازاست .چون پاسداران تحریم شده و سیاست های موشکی وتروریستی وجنگ افروزی برون مرزی شان هرگز تضمین جذب سرمایه گذاری خارجی را نمی دهند.
فرصت دوباره، آرزويي بزرگ است که همه در پي آنند و البته نصيب هر کسي نمي شود. و گاه، هرگز دست نمي دهد و به حسرتي جانکاه تبديل مي شود. امام علي(ع) در وصف همين افراد فرموده اند: «به هر که فرصتي داده شد، فرصتي بيشتر طلبيد»! 
    
کابينه دوازدهمين دولت جمهوري اسلامي، پس از مباحثات و مناقشاتي، سرانجام از مجلس راي اعتماد گرفت. اين بحث ها البته بيشتر در فضاي مجازي بود وگرنه مجلس، در رکوردي تاريخي، به جز يک وزير ، به همه وزراي معرفي شده راي چشمگير و قابل توجهي داد و براي دولت سنگ تمام گذاشت. درباره اين راي اعتماد و آثار و انتظارات ناشي از آن، مي توان به چند نکته اشاره کرد:
    1-
نخستين پيام اين راي اعتماد،پيوستگي و حمايت تام و تمام مجلس شوراي اسلامي از دولت دوازدهم است. اين يک امتياز ممتاز و بي نظير است که بررسي سوابق مجالس و دولت هاي قبل نشان مي دهد که نصيب هر دولتي نبوده و امتيازي انحصاري و ويژه است. امتيازي که دست دولت را براي هرگونه خدمتي باز مي گذارد و زمينه ساز آن مي شود که بي هيچ مانعي، به برآورده کردن انتظارات مردم بپردازد. اين راي به طور طبيعي اين انتظار را در مردم بوجود آورده که دولت هيچ بهانه اي براي خدمت به آنها نداشته باشد. هرجاي کشور که قرار است کاري انجام شود، دو رکن اصلي دارد، يا رکن تقنيني و تخصيصي بودجه که در اختيار مجلس است و يا رکن اجرايي که در دست خود دولتمردان است و لذا مردم در هرجاي کشور مي توانند اين توقع را داشته باشند که خواسته هايشان رنگ واقعيت بگيرد و آرزوهايشان محقق شود
    2
- رئيس جمهور در تشکيل کابينه مبسوط اليد بود. يعني بدون کمترين فشار و دخالتي - جز آنچه که چانه زني و سهم خواهي هاي رايج در بين جريان اصلاحات بود- هرآنکه را به نظرش بهترين مي رسيد به مجلس معرفي کرد. اين نکته اي بود که شخص رئيس جمهور در جلسه راي اعتماد، خداوند را برآن شاهد گرفت و رسما اعلام کرد بهترين ها را در کابينه جديد قرار داده است. اين خود نويدبخش يک تيم همدل و هم پيمان است. طبيعتا بعدها مسموع نخواهد بود که فلان وزير تحميلي است و فلان وزير غيرهمسو! رئيس جمهور عده اي را به عنوان همکار انتخاب کرد و مجلس همسو با دولت هم به آنها راي داد.
    3- با وجود چنين مجلس همسو و هم جهت با دولت و با وجود وزرايي که به گفته رئيس جمهور محترم«برند بين المللي » هستند، يک فرصت تاريخي ديگر هم به وجود آمده است که کم ارزش تر از فرصت خدمت به مردم نيست و آن فرصت اصلاح سريع و تاريخي ساختارهاي احتمالا معيوب يا ناکارآمد است. اين اتفاق را بايد وزراي هوشمند و توانا با تدوين لوايح متقن رقم بزنند و سپس وزراي همسو و يکپارچه در دولت تصويب کرده و براي تبديل به قانون ، به مجلسي بفرستند که آنها را با آراي بالا ، امين و کارآمد و توانا يافته است. اين روند با آنچه ديروز در مجلس ديديم به سادگي ممکن است و مي توان از حالا حدس زد که چنين لوايح مهمي حداکثر در يک نشست مجلس و حتي بخشي از يک جلسه مجلس به سرعت تصويب شود و همانگونه که کابينه در کوتاه زماني راي قابل توجهي آورد، گره مهمي از کار مردم و ساختار کشورگشوده شود. قطعا اين فرصت استثنايي به اين سادگي ها ديگر تکرار نمي شود و بايد دولت محترم و شخص رئيس جمهور از وجود چنين مجلسي حداکثر استفاده را ببرد.
    4
- اما برخي حرف ها و معرفي ها ، اندکي- فقط اندکي - به اين اميدهاي پي در پي لطمه مي زند! يعني درست در زماني که انتظار کار کارشناسي از مجلس داريم، درست در زماني که انتظار تحول در مهم ترين بخش هاي اقتصادي داريم و درست همان موقع که اميد به صيانت از منافع ملي داريم، با قرينه ها و گزينه هايي مواجه مي شويم که در اين همه اميد، خلل ايجاد مي کند!
    
مثلا همان زمان که انتظار داريم يک مجلس کارشناس، مهم ترين لوايح ساختاري را در همسويي با دولت تصويب کند، يادمان مي آيد که براي دفاع از وزير پيشنهادي نيرو در صحن علني 143 نفر ثبت نام کردند تا بيايند و سخنراني کنند و بقيه نماينده ها را هم به راي مثبت به وي تشويق کنند، اما همين وزير پيشنهادي، تنها 133 راي آورد! يعني همانها که براي دفاع از وي ثبت نام کرده بودند، حاضر به راي به او نشدند! اين کاخ اميد به مجلس را فرو نمي ريزد و اين پرسش را بوجود نمي آورد که ناگهان چه شد!؟ وقتي جواب برخي نمايندگان را مي شنويم که دليل راي نياوردن وي را « صداقت » وي معرفي مي کنند، کار خراب تر مي شود! اين تعريف از وزير پيشنهادي بود يا تخريب ساير وزرا!؟ يعني سايرين...!؟
    5-
يا درست همان لحظه که اميد داريم با راي آوردن وزراي محترم ، شاهد تحولي مهم باشيم، با بخشي از سخنان رئيس جمهور مواجه مي شويم و اين احتمال قوت مي گيرد که در به همان پاشنه است و قرار نيست تحول چنداني رخ بدهد! مثلا رئيس جمهور در باره وزارت خارجه مي گويد: «امروز بزرگ ترين ماموريت وزارت خارجه حفاظت از نهال نوپاي برجام است. روبه روي آمريکا بايد بايستد، رو به روي آناني که عليه منافع ملي ايران حرکت مي کنند بايد بايستد»! اين سخن که صدر و ذيلش هم با هم تناقض دارد،گوياي آن است که قرار نيست آبي از داخل براي اقتصاد بجوشد، آمريکا همان کدخداي مودب است، برجام گل بي خار است و هرگز هم نقض نشده و حفظ آن از اوجب واجبات است ! يعني مي توان هم رو به روي آمريکا ايستاد و هم در برابر تحريم هاي تازه، برجام را با چنگ و دندان حفظ کرد! حتي اگر آمريکا آن را هزار بار با تحريم هاي تازه زير پا بگذارد! همين يک جمله نشان مي دهد که در آينده با پديده تازه اي مواجه نخواهيم بود و جاده يکطرفه برجام استمرار دارد! ظاهرا روحاني معتقد است وضع تحريم هاي متعدد، نه از سوي آمريکا که از سوي منتقدان داخلي و مثلا کيهان صورت گرفته و طبعا وزارت خارجه بايد با اين اقدامات مقابله کند
    
6- يا درست همان زماني که آرزومند گشايش امور مردم در حوزه اقتصاد هستيم، ابقاي وزيري مثل آخوندي به يادمان مي آورد که هم مسکن مهر مزخرف است، هم دولت هيچ وظيفه و مسئوليتي در حوزه مسکن ندارد، هم وزير مسکن به گفته روحاني موظف است هواپيما بخرد و پولش را هم خودش بدهد! واقعا با وجود امثال آخوندي، بايد منتظر کدام تحول در حوزه مسکن- که به اقرار همه کارشناسان، موتور محرک اقتصاد ملي است - باشيم!؟ شايد مسئله مسکن افرادي مثلا نمايندگان مجلس حل شده يا در آينده حل بشود، اما نمي توان انکار کرد که معضل مسکن، بار گراني به دوش مردم است و4 سال است به حال خود رها شده است؟
    7-
و بالاخره آخرين درس تلخ راي اعتماد به کابينه دوازدهم را بايد از وزير کم هزينه نفت گرفت! راي اعتماد به زنگنه چه در دولت قبل و چه در اين دولت، ميلياردها دلار خسارت مستقيم به کشور وارد کرد. اي کاش مرجعي بود و اين معما را حل مي کرد که سهم هر ايراني از ابقاي يک شخص چقدر است !؟ اما از اين مسئله مهم تر ، سنتي بود که زنگنه آشکارا از آن پرده برداشت. کم و بيش شنيده بوديم که گاهي پيش مي آيد وزيري يا مديري براي ماندن در صندلي، لابي هايي مي کند و اين و آن را مي بيند و...! اما اينکه وزير نفت به صراحت درصدد خريد برخي از نمايندگان باشد، از آن بدعت هاي تاريخي و خطرناک است که با روح اهداف جمهوري اسلامي در تضاد است. زنگنه در دفاع از خود براي جلب راي اعتماد گفته بود: « مي گويند نمايندگان ادوار را استخدام کرديد. خب هر دوره اي که تمام مي شود يکي از دغدغه هاي هيئت رئيسه مجلس اين است که با وزرا جلسه مي گذارد تا اين نمايندگاني که کاري ندارند را به کار گيرند. خب نماينده اي که کار ندارد چه شود آيا بايد در جامعه رها شود؟ اگر نماينده اي نگران شغل آينده خود باشد حتي در حد يک حقوق دولتي هزار مفسده ديگر ايجاد مي شود. لذا من هم افتخار مي کنم که تعدادي از اين نمايندگان ادوار را به کار گرفتم و اين کار مخفيانه نيست» عجيب آنکه حتي يک نماينده در برابر اين سخن توهين آميز وزير نفت موضع نگرفت! البته در شرايطي که نماينده مدافع زنگنه، فرق بين «باشگاه فوتبال نفت» با «باشگاه نفت و نيرو» را نمي داند، ظاهرا نبايد خيلي هم سخت گرفت! نويسنده: حسين شمسيان