آیا گفتمان
«تهدید» بر ادبیات «برجام» غلبه میکند؟ 9اردیبهشت-97
به جای گفتمان ادبیاتی آتش توپخانه ای دو طرف
مخالفان برجام ترامپ و خامنه ای وپاسداران فعال شده و مشغول آتش باری اند تاجایی
که پاسدار سوپر مشنگ حسین سلامی جانشین رئیس گزمان پاسداران محمدعلی جعفری آشکارا
اعلام آمادگی جنگ کرده است
تهران- ایرنا- در شرایطی که چماقبدستان
و زورگویان وارد صحنه میشوند همیشه اولین راه، بهترین راه نیست. به آسانی میتوان
در مقابل آنها سینه سپر کرد، اما همچون چین و کره شمالی میتوان از تاکتیک خرید
زمان استفاده کرد.
سیدعلی خرم استاد دانشگاه – حقوق بینالملل
دریادداشتی در روزنامه آرمان، نوشته است: در آستانه افزوده شدن تندروها و بازهای
کاخ سفید نظیر جان بولتون و مایک پمپئو به تیم تصمیمگیری دونالد ترامپ، کیم جونگ
اون رهبر کره شمالی با سفر به چین، سیاستی اعلام نمود که جهان را شگفت زده نمود.
ابتدا از تعلیق آزمایشات موشکی و هستهای کره شمالی سخن راند و سپس صحبت از مسیر
رشد اقتصادی و توسعه کشور نمود.
آنچه کره شمالی بیان داشت این است که مدتی برای دستیابی به رشد اقتصادی، آزمایشهای هستهای و موشکی قاره پیمای خود را به حالت تعلیق در میآورد و آنچه آمریکا سخن از آن میدارد این است که کره شمالی آماده مذاکره در مورد خلع سلاح هستهای میباشد. البته رهبر کره شمالی درباره خلع سلاح شبه جزیره کره سخن میگوید که با خلع سلاح کره شمالی متفاوت است. اینکه معنای این سخنان و مواضع چیست و حقیقت تصمیم کیم جونگ اون چه میباشد، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
کره شمالی در دوره بیل کلینتون نیز به پای میز مذاکره با آمریکا رفت ولی بعد از دو سال با خلف وعده آمریکا، از فرصت استفاده نمود و از میز مذاکره فاصله گرفت. بهعلاوه اصرار و فشار کیم جونگ اون در تقابل با دونالد ترامپ و بیتوجهی به او در توسعه صنعت موشکی و هستهای تا جائی که کره شمالی و آمریکا را به مرز جنگ هستهای کشاند، همگان را از این تصمیم ناگهانی متعجب نمود.
اینکه آیا آمریکا واقعا حاضر به قبول شرائط کره شمالی برای خلع سلاح شبه جزیره کره و از جمله خروج نیروهای آمریکائی از کره جنوبی باشد، امری بعید و دور از ذهن به نظر میرسد زیرا در اینصورت شبه جزیره کره به چین تقدیم خواهد شد که برخلاف استراتژی آمریکا در قرن بیست و یکم برای مقابله با چین است.
به هرحال در چنین شرائطی هر نوع نرمش کره شمالی، برای دونالد ترامپ دستاورد محسوب میشود و چهره او را بازسازی مینماید. از جمله، ترامپ اعتماد به نفس بهدست میآورد که از اروپائیها بخواهد فشار بیشتری بر ایران وارد سازند. بنابراین در کوتاه مدت، آمریکای ترامپ مایل است به امواج خوشبینی همکاری رهبر کره شمالی با آمریکا، تقویت و شتاب بیشتری بدهد تا دونالد ترامپ ناکام در سایر موضوعات، در این موضوع موفق جلوه نماید. تا همین جا هم نرمش رهبر کره شمالی توجه جهانیان را به مرعوب شدن کره شمالی حتی اگر تاکتیکی باشد، در مقابل تندروهای کاخ سفید جلب نموده است و این به تند شدن لحن دونالد ترامپ در مقابل ایران میانجامد.
بحران کره شمالی که تا دیروز موضوع اول جهان بود، امروز از دستور کار خارج شده و ایران به موضوع اول جهان تبدیل گردیده است. این امر باعث شده جهان از ایران هم انتظار همکاری داشته باشد وگرنه با شتابی که تندروهای آمریکائی گرفتهاند، برخورد با ایران دور از انتظار نیست. اگر به تحولات این چند روز نگاهی افکنده شود، ملاحظه میگردد وزیر جنگ اسرائیل به واشنگتن میرود و مایک پمپئو هنوز مرکب انتخابش از سوی کنگره خشک نشده عازم عربستان میشود.
اسرائیل و عربستان دو متحد آمریکا هستند که رسما اعلام آمادگی برای رویارویی با ایران را مطرح کردهاند و این دو دیدار نباید از ذهن برنامهریزان ایران دور باشد. در شرایطی که چماقبدستان و زورگویان وارد صحنه میشوند همیشه اولین راه، بهترین راه نیست. به آسانی میتوان در مقابل آنها سینه سپر کرد، اما همچون چین و کره شمالی میتوان از تاکتیک خرید زمان استفاده کرد.
*منبع:روزنامه آرمان،13978،2،9
آنچه کره شمالی بیان داشت این است که مدتی برای دستیابی به رشد اقتصادی، آزمایشهای هستهای و موشکی قاره پیمای خود را به حالت تعلیق در میآورد و آنچه آمریکا سخن از آن میدارد این است که کره شمالی آماده مذاکره در مورد خلع سلاح هستهای میباشد. البته رهبر کره شمالی درباره خلع سلاح شبه جزیره کره سخن میگوید که با خلع سلاح کره شمالی متفاوت است. اینکه معنای این سخنان و مواضع چیست و حقیقت تصمیم کیم جونگ اون چه میباشد، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
کره شمالی در دوره بیل کلینتون نیز به پای میز مذاکره با آمریکا رفت ولی بعد از دو سال با خلف وعده آمریکا، از فرصت استفاده نمود و از میز مذاکره فاصله گرفت. بهعلاوه اصرار و فشار کیم جونگ اون در تقابل با دونالد ترامپ و بیتوجهی به او در توسعه صنعت موشکی و هستهای تا جائی که کره شمالی و آمریکا را به مرز جنگ هستهای کشاند، همگان را از این تصمیم ناگهانی متعجب نمود.
اینکه آیا آمریکا واقعا حاضر به قبول شرائط کره شمالی برای خلع سلاح شبه جزیره کره و از جمله خروج نیروهای آمریکائی از کره جنوبی باشد، امری بعید و دور از ذهن به نظر میرسد زیرا در اینصورت شبه جزیره کره به چین تقدیم خواهد شد که برخلاف استراتژی آمریکا در قرن بیست و یکم برای مقابله با چین است.
به هرحال در چنین شرائطی هر نوع نرمش کره شمالی، برای دونالد ترامپ دستاورد محسوب میشود و چهره او را بازسازی مینماید. از جمله، ترامپ اعتماد به نفس بهدست میآورد که از اروپائیها بخواهد فشار بیشتری بر ایران وارد سازند. بنابراین در کوتاه مدت، آمریکای ترامپ مایل است به امواج خوشبینی همکاری رهبر کره شمالی با آمریکا، تقویت و شتاب بیشتری بدهد تا دونالد ترامپ ناکام در سایر موضوعات، در این موضوع موفق جلوه نماید. تا همین جا هم نرمش رهبر کره شمالی توجه جهانیان را به مرعوب شدن کره شمالی حتی اگر تاکتیکی باشد، در مقابل تندروهای کاخ سفید جلب نموده است و این به تند شدن لحن دونالد ترامپ در مقابل ایران میانجامد.
بحران کره شمالی که تا دیروز موضوع اول جهان بود، امروز از دستور کار خارج شده و ایران به موضوع اول جهان تبدیل گردیده است. این امر باعث شده جهان از ایران هم انتظار همکاری داشته باشد وگرنه با شتابی که تندروهای آمریکائی گرفتهاند، برخورد با ایران دور از انتظار نیست. اگر به تحولات این چند روز نگاهی افکنده شود، ملاحظه میگردد وزیر جنگ اسرائیل به واشنگتن میرود و مایک پمپئو هنوز مرکب انتخابش از سوی کنگره خشک نشده عازم عربستان میشود.
اسرائیل و عربستان دو متحد آمریکا هستند که رسما اعلام آمادگی برای رویارویی با ایران را مطرح کردهاند و این دو دیدار نباید از ذهن برنامهریزان ایران دور باشد. در شرایطی که چماقبدستان و زورگویان وارد صحنه میشوند همیشه اولین راه، بهترین راه نیست. به آسانی میتوان در مقابل آنها سینه سپر کرد، اما همچون چین و کره شمالی میتوان از تاکتیک خرید زمان استفاده کرد.
*منبع:روزنامه آرمان،13978،2،9