گزیده ها قسمت دوم 14 فروردین - 97
کارآگاهان
جنایی در ایام نوروز با پرونده‌هایی تازه مواجه شدند
قتل دختر ٧ ساله مشهدی فجیع‌ترین جنایتی
بود که در ایام نوروز به وقوع پیوست. عامل این کودک‌کشی اکنون در بازداشت به سر می‌برد
و تحقیقات از این متهم در حالی ادامه دارد که او اعتراف کرده با نیت آزار‌و‌اذیت
این دختربچه، او را به قتل رسانده است.
به گزارش شرق، ساعت ٢١ روز سه‌شنبه،
هفتم فروردین، والدین دختربچه‌ای هفت‌ساله به نام ندا به پلیس آگاهی مشهد رفتند و
خبر دادند دخترشان گم شده است. آنها توضیح دادند این دختر را برای خرید نان به
بیرون از خانه فرستاده بودند، اما دیگر از او خبری نشد. والدین نگران مشخصات دختر
خود را به پلیس اعلام کردند و گفتند او ساکی قرمزرنگ نیز در دست داشت.
به‌این‌ترتیب، جست‌وجوها برای یافتن این
کودک آغاز شد اما اثری از او در نزدیکی محل سکونتش به دست نیامد تا اینکه ساعت ٢٤
همان شب، به پلیس خبر رسید جنازه دختربچه‌ای درحالی‌که داخل یک کیسه گذاشته شده،
در شهرک شهیدرجایی پیدا شده است.
به‌این‌ترتیب، تیمی از مأموران به محل
رفتند و بعد از مشاهده دختر فهمیدند این کودک، همان ندا است. بررسی‌های مقدماتی
فاش کرد ندا بر اثر خفگی به قتل رسیده است. کارآگاهان همچنین فهمیدند دختربچه کفش
به پا ندارد و ساک قرمز نیز همراه او نیست.
پس از انتقال جنازه به پزشکی قانونی
تلاش‌ها برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد تا اینکه کارآگاهان مردی را در این
ارتباط دستگیر کرده و کفش‌های ندا و ساک قرمز را در خانه او کشف کردند. متهم که
راهی برای انکار جنایت نداشت، اعتراف کرد دختربچه را با انگیزه آزار‌و‌اذیت ربوده
و به قتل رسانده است. به‌جز این جنایت، کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل در ایام
نوروز در برابر پرونده‌های دیگری نیز قرار گرفتند.
بنا بر اطلاعات ثبت‌شده در یکی از این
پرونده‌ها، مأموران کلانتری ١٨١ عوارضی جسد مردی از توابع کشور افغانستان را در
پیکان‌شهر کشف کردند.
پس از حضور مأموران در محل حادثه، آنان
با جسد نیمه‌عریان مردی حدودا ۳۵ ساله که تبعه افغانستان بود، روبه‌رو شدند که
بلافاصله با توجه به فوت مشکوک، موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان پلیس آگاهی
اطلاع داده شده و تحقیقات در این زمینه آغاز شد، اما عامل این جنایت تاکنون مشخص
نشده است. جنایت دیگری که پرونده آن در دادسرای جنایی تهران گشوده شد، در یک
درگیری رقم خورد. پنج مرد جوان که برای خوش‌گذرانی راهی رستورانی شده بودند، با
راننده یک خودروی پژو درگیر شدند که یک نفر در این درگیری به قتل رسید.
سروان مرادزاده، رئیس کلانتری ۲۱۱ قلعه‌نو،
گفت: مأموران کلانتری با حضور در جاده ورامین دریافتند مردی جوان پس از انتقال به
بیمارستان فیروزآباد فوت کرده است. بررسی‌ها حکایت از آن داشت که در ساعت ٢٢:٣٠ شب
هشتم فروردین پنج جوان ۲۴ ساله از قرچک راهی تهران بودند که در جاده ورامین برای
صرف شام به رستوران رفتند. این جوانان پس از خروج از رستوران قصد عبور از جاده و
سوارشدن بر خودروی پارک‌شده خود را داشتند.
در این هنگام، راننده ۳۲ ساله خودروی
پژو۴۰۵ که در حال عبور بود، با شیوه‌ای اعتراضی برای آنان بوق زد و به‌علت بوق‌زدن
درگیری لفظی بین آنان ایجاد شد که راننده پژو از خودرو پیاده و با مقتول درگیر شد.
درگیری ادامه داشت که ناگهان راننده پژو چاقویی به قلب فرد مقابل وارد کرد و
متواری شد.
دوستان مقتول او را به بیمارستان
فیروزآباد منتقل کردند، اما او به‌علت شدت جراحات وارده فوت شد. این در حالی است
که قاتل پس از ایراد جرح، به‌سرعت از محل متواری شد و تلاش برای دستگیری او هنوز
ادامه دارد. فرمانده انتظامی استان خوزستان نیز از دستگیری قاتلی دیگر خبر داد و
گفت: در عملیاتی ضربتی پلیس در کمتر از ٢٤ ساعت قاتل فراری در شهرستان لالی
شناسایی و دستگیر شد.
سردار حیدر عباس‌زاده درباره جزئیات
پرونده گفت: روز هشتم فروردین در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ مبنی‌بر وقوع
درگیری و نزاع منجر به قتل در روستای خواجه‌آباد، بلافاصله مأموران پلیس به محل
درگیری اعزام شدند. این مقام انتظامی اظهار کرد: در بررسی‌های به‌عمل‌آمده مشخص شد
سه نفر بر اثر تیراندازی مجروح شدند که دو نفر از آنان با بالگرد به بیمارستان
شهرستان اهواز منتقل شدند و یک نفر دیگر بر اثر شدت جراحت جان خود را از دست داده
است.
سردار عباس‌زاده ادامه داد: ضمن اعلام
تدابیر عملیاتی و تشکیل تیم‌های مجرب از پلیس، دستورات ویژه برای شناسایی و
دستگیری ضاربان نیز ابلاغ شد که با انجام اقدامات تخصصی محل اختفای قاتل فراری در
کمتر از ٢٤ ساعت شناسایی شد و پس از هماهنگی با مرجع قضائی در عملیاتی ضربتی و
منسجم در مخفیگاهش دستگیر و یک قبضه سلاح شکاری به‌کار‌رفته در درگیری کشف و ضبط
شد. او در ادامه افزود: قاتل دستگیر‌شده در تحقیقات پلیس ضمن اعتراف به جرم خود
انگیزه‌اش را اختلاف قبلی عنوان کرد.
جنایتی دیگر نیز در ایام نوروز در گرگان
به وقوع پیوست و عروسی را به عزا تبدیل کرد. جانشین فرمانده انتظامی استان گلستان
دراین‌باره توضیح داد: بر اثر درگیری چند نفر از شرکت‌کنندگان در یک جشن عروسی در
شهرستان گرگان، یک‌نفر کشته و سه نفر مجروح شدند. سرهنگ مسعود فروزان اظهار کرد:
این درگیری در یکی از محلات گرگان بین چند نفر از جوانان شرکت‌کننده در جشن عروسی
روی داد و منجر به قتل یک نفر شد. او اضافه کرد: در این پیوند شش نفر دستگیر و با
تشکیل پرونده تحویل مقامات قضائی شدند.
در همین حال مردی ۳۷ ساله در شهر دهدشت
زن ۲۸ سالهای را از پای درآورد. ساعت ١٠:٣٠ روز پنجشنبه، نهم فروردین، مردی ۳۷
ساله در یکی از خیابان‌های شهر دهدشت زن ۲۸ سالهای را با اسلحه کلاشنیکوف به قتل
رساند. قاتل بلافاصله دستگیر و اسلحه به‌کار‌رفته نیز از او کشف شد. طبق تحقیقات
مأموران، علت این قتل احتمالا اختلافات خانوادگی بوده است.
تحقیقات درباره این پرونده‌ها همچنان
ادامه دارد.
زن میانسال که خود را «فتانه» معرفی می‌کرد
گفت: «مشکلی نیست. در حساب پدرمان حدود 50 میلیون تومان پول هست که می‌توانید
دستور بدهید از آن محل مهریه مادرمان پرداخت شود. اما مشکل مادر ما مهریه نیست...»
در مجتمع قضایی ونک زمانی که نوبت
رسیدگی به پرونده مهریه «فخری» پیرزن ثروتمند رسید دختر و پسرش وارد شعبه ۲۶۲
دادگاه خانواده شدند، اما از خودش خبری نبود و وکیلش در دادگاه حضور داشت.
به گزارش روزنامه ایران، از فرزندان این زن سالخورده هم دختر و پسر میانسالش به دادگاه آمده بودند. یکی از دخترانش هم در خارج از کشور زندگی می‌کرد. قاضی «غلامحسین گل آور» نگاهی به پرونده آنها انداخت و رو به زن و مرد گفت: «مادرتان مهریه‌اش را درخواست کرده، با توجه به اینکه پدرتان در قید حیات نیست چه توضیحی دارید؟»
زن میانسال که خود را «فتانه» معرفی می‌کرد گفت: «مشکلی نیست. در حساب پدرمان حدود ۵۰ میلیون تومان پول هست که می‌توانید دستور بدهید از آن محل مهریه مادرمان پرداخت شود. اما مشکل مادر ما مهریه نیست...»
قاضی پرسید: «پس چه مشکلی در میان است؟»
زن جواب داد: «مادر ما در خانه پدری‌مان ساکن است و از آنجا که فقط سه دانگ از این خانه به نام اوست، می‌خواهد با اجرا گذاشتن مهریه‌اش جلوی رسیدگی به پرونده انحصار وراثت پدرمان را بگیرد.»
قاضی که به نظر می‌رسید موضوع برایش جالب شده، گفت: «خب اجازه بدهید همانجا سکونت داشته باشد.»
زن دوباره جواب داد: «نمی توانیم. چون خواهرم از خارج پیغام داده سهمش را از این خانه می‌خواهد و برادرم هم برای پرداخت مهریه همسرش به پول نیاز دارد و من هم مشکلات خودم را دارم.»
در آن لحظه وکیل جوانی که وکالت زن سالخورده را بر عهده داشت به میان بحث آمد و گفت: «جناب قاضی؛ خوشبختانه پدر این سه فرزند، فرد ثروتمندی بوده و جدا از این آپارتمان ۱۰ خانه، مغازه، ویلا و املاک دیگری به ارث گذاشته است. اما متأسفانه هیچ یک از فرزندانش راضی نشده‌اند تا بسته شدن پرونده انحصار وراثت صبر کنند. به همین خاطر نسبت به سه دانگ از سهم خانه پدری‌شان شکایتی مطرح کرده‌اند. من هم هر چه با این سه عضو خانواده صحبت کرده‌ام که دل مادر پیرشان را نشکنند و اجازه دهند چراغ خانه پدری‌شان روشن بماند گوششان بدهکار نیست. باور کنید دیروز که به مادر سالخورده‌شان زنگ زدم تا به دادگاه بیاید متوجه شدم سرماخورده و در این شرایط هیچ کدام از بچه‌ها هم به او سر نزده‌اند...»
دراین هنگام پسر زن سالخورده گفت: «من که تهران زندگی نمی‌کنم. یکی از خواهرانمان هم که خارج است. این خواهرم باید به دیدن مادرمان می‌رفت که ظاهراً لجبازی کرده ونرفته.»
قاضی به وکیل جوان گفت: «موضوع انحصار وراثت مربوط به این پرونده نیست. مادر سالخورده‌شان یک مهریه ۳۰ هزار تومانی دارد که ۵۰ سال پیش ثبت شده.. بنابراین باید نرخ آن به روز محاسبه شود که چیزی حدود چهل تا پنجاه میلیون تومان می‌شود. از آنجا که اموال کافی برای این منظور موجود است می‌توانید حق موکلتان را دریافت کنید.»
وکیل تشکر کرد و ادامه داد: «راستش من از داشتن مادر محروم بوده‌ام و بعد از درگذشت ایشان، پدرم با وجود همه سختی‌ها من و خواهرم را بزرگ کرد و ازدواج هم نکرد. برای همین دوست دارم تا مادر این خانواده در قید حیات است، فرزندانش قدر او را بدانند. به نظرم آنها پرداخت مهریه را هم پیش‌بینی کرده‌اند، چون تا چند ماه پیش خبری از این حساب و مبلغ موجودی‌اش نبود. با این حال از محضر دادگاه درخواست دارم دستور پرداخت اجرت المثل سالهای زندگی موکلم را هم از وارثان صادر کنید.»
قاضی این بار رو به فرزندان زن سالخورده کرد و گفت: «درباره پرداخت اجرت المثل مادرتان اعتراضی ندارید؟»
فتانه جواب داد: «مادر ما که معلم بوده و وقتی هم به خانه برمی‌گشت، مستخدمین کار‌های منزل را انجام می‌دادند.»
قاضی با شنیدن این جملات گفت: «به هر حال هر زنی می‌تواند بابت زحماتی که در خانه می‌کشد از همسرش اجرت المثل طلب کند. حالا اینکه خودش کار کرده یا مستخدم مقوله دیگری است.»
پس از آن قاضی چند دقیقه‌ای درباره احترام به پدر و مادر و جبران زحمات آنها در سالمندی حرف زد و سعی کرد فرزندان را به دلجویی از مادرشان ترغیب کند. سپس پایان جلسه را اعلام کرد و از همه حاضران خواست صورتجلسه رسیدگی را امضا کنند. آنگاه فتانه زیر گوش برادرش چیزی گفت و از قاضی پرسید: «اجرت المثل مادرمان چقدر می‌شود؟» قاضی هم توضیح داد که این مبلغ براساس نظر کارشناس تعیین خواهد شد و به اطلاع فرزندان خواهد رسید.
به گزارش روزنامه ایران، از فرزندان این زن سالخورده هم دختر و پسر میانسالش به دادگاه آمده بودند. یکی از دخترانش هم در خارج از کشور زندگی می‌کرد. قاضی «غلامحسین گل آور» نگاهی به پرونده آنها انداخت و رو به زن و مرد گفت: «مادرتان مهریه‌اش را درخواست کرده، با توجه به اینکه پدرتان در قید حیات نیست چه توضیحی دارید؟»
زن میانسال که خود را «فتانه» معرفی می‌کرد گفت: «مشکلی نیست. در حساب پدرمان حدود ۵۰ میلیون تومان پول هست که می‌توانید دستور بدهید از آن محل مهریه مادرمان پرداخت شود. اما مشکل مادر ما مهریه نیست...»
قاضی پرسید: «پس چه مشکلی در میان است؟»
زن جواب داد: «مادر ما در خانه پدری‌مان ساکن است و از آنجا که فقط سه دانگ از این خانه به نام اوست، می‌خواهد با اجرا گذاشتن مهریه‌اش جلوی رسیدگی به پرونده انحصار وراثت پدرمان را بگیرد.»
قاضی که به نظر می‌رسید موضوع برایش جالب شده، گفت: «خب اجازه بدهید همانجا سکونت داشته باشد.»
زن دوباره جواب داد: «نمی توانیم. چون خواهرم از خارج پیغام داده سهمش را از این خانه می‌خواهد و برادرم هم برای پرداخت مهریه همسرش به پول نیاز دارد و من هم مشکلات خودم را دارم.»
در آن لحظه وکیل جوانی که وکالت زن سالخورده را بر عهده داشت به میان بحث آمد و گفت: «جناب قاضی؛ خوشبختانه پدر این سه فرزند، فرد ثروتمندی بوده و جدا از این آپارتمان ۱۰ خانه، مغازه، ویلا و املاک دیگری به ارث گذاشته است. اما متأسفانه هیچ یک از فرزندانش راضی نشده‌اند تا بسته شدن پرونده انحصار وراثت صبر کنند. به همین خاطر نسبت به سه دانگ از سهم خانه پدری‌شان شکایتی مطرح کرده‌اند. من هم هر چه با این سه عضو خانواده صحبت کرده‌ام که دل مادر پیرشان را نشکنند و اجازه دهند چراغ خانه پدری‌شان روشن بماند گوششان بدهکار نیست. باور کنید دیروز که به مادر سالخورده‌شان زنگ زدم تا به دادگاه بیاید متوجه شدم سرماخورده و در این شرایط هیچ کدام از بچه‌ها هم به او سر نزده‌اند...»
دراین هنگام پسر زن سالخورده گفت: «من که تهران زندگی نمی‌کنم. یکی از خواهرانمان هم که خارج است. این خواهرم باید به دیدن مادرمان می‌رفت که ظاهراً لجبازی کرده ونرفته.»
قاضی به وکیل جوان گفت: «موضوع انحصار وراثت مربوط به این پرونده نیست. مادر سالخورده‌شان یک مهریه ۳۰ هزار تومانی دارد که ۵۰ سال پیش ثبت شده.. بنابراین باید نرخ آن به روز محاسبه شود که چیزی حدود چهل تا پنجاه میلیون تومان می‌شود. از آنجا که اموال کافی برای این منظور موجود است می‌توانید حق موکلتان را دریافت کنید.»
وکیل تشکر کرد و ادامه داد: «راستش من از داشتن مادر محروم بوده‌ام و بعد از درگذشت ایشان، پدرم با وجود همه سختی‌ها من و خواهرم را بزرگ کرد و ازدواج هم نکرد. برای همین دوست دارم تا مادر این خانواده در قید حیات است، فرزندانش قدر او را بدانند. به نظرم آنها پرداخت مهریه را هم پیش‌بینی کرده‌اند، چون تا چند ماه پیش خبری از این حساب و مبلغ موجودی‌اش نبود. با این حال از محضر دادگاه درخواست دارم دستور پرداخت اجرت المثل سالهای زندگی موکلم را هم از وارثان صادر کنید.»
قاضی این بار رو به فرزندان زن سالخورده کرد و گفت: «درباره پرداخت اجرت المثل مادرتان اعتراضی ندارید؟»
فتانه جواب داد: «مادر ما که معلم بوده و وقتی هم به خانه برمی‌گشت، مستخدمین کار‌های منزل را انجام می‌دادند.»
قاضی با شنیدن این جملات گفت: «به هر حال هر زنی می‌تواند بابت زحماتی که در خانه می‌کشد از همسرش اجرت المثل طلب کند. حالا اینکه خودش کار کرده یا مستخدم مقوله دیگری است.»
پس از آن قاضی چند دقیقه‌ای درباره احترام به پدر و مادر و جبران زحمات آنها در سالمندی حرف زد و سعی کرد فرزندان را به دلجویی از مادرشان ترغیب کند. سپس پایان جلسه را اعلام کرد و از همه حاضران خواست صورتجلسه رسیدگی را امضا کنند. آنگاه فتانه زیر گوش برادرش چیزی گفت و از قاضی پرسید: «اجرت المثل مادرمان چقدر می‌شود؟» قاضی هم توضیح داد که این مبلغ براساس نظر کارشناس تعیین خواهد شد و به اطلاع فرزندان خواهد رسید.
روزنامه هندلس بلات در تحلیلی خاطرنشان
کرد: نشانه‌های زیادی وجود دارند که توافق هسته‌ای پابرجا نخواهد ماند. تغییر اخیر
در تیم کارکنان کابینه ترامپ به خصوص در حوزه امنیت ملی نشان می‌دهد که ترامپ
خواستار تقویت دست مخالفان برجام در کاخ سفید است.
فرارو- کیهان توانایی ایران برای
بازگشت به غنی سازی20درصدی را قبول نکرد، اما وقتی روزنامه آلمانی نوشت، قبول کرد.
کیهان به نقل از یک روزنامه آلمانی
نوشت: تهدید ایران برای از سرگیری غنی‌سازی 20 درصد ظرف 5 روز را باید جدی گرفت.
روزنامه هندلس بلات در تحلیلی خاطرنشان
کرد: نشانه‌های زیادی وجود دارند که توافق هسته‌ای پابرجا نخواهد ماند. تغییر اخیر
در تیم کارکنان کابینه ترامپ به خصوص در حوزه امنیت ملی نشان می‌دهد که ترامپ
خواستار تقویت دست مخالفان برجام در کاخ سفید است.
ناظران بین‌المللی می‌گویند که ایران به
شرایط برجام پایبند بوده است با این حال، ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا مدعی است که
تهران روح برجام را نقض کرده است. تیلرسون، متیس و مک مستر اما از او می‌خواستند
که آمریکا را در برجام نگه دارد. از میان آن سه نفر اکنون تنها متیس باقی مانده
است. وزیر دفاع کنونی آمریکا ایران را بزرگترین تهدید برای ثبات خاورمیانه می‌داند
و می‌گوید هر کجا را که می‌بینید مشکلی ایجاد شده ایران در آن نقش دارد. با این
حال، او می‌خواهد برجام حفظ شود. او پیش‌تر در کنگره در ماه اکتبر گفته بود که
برجام منافع ملی و امنیتی آمریکا را تأمین می‌کند.
برهم خوردن برجام تنها ثبات خاورمیانه
را تهدید نمی‌کند بلکه آزمونی برای انسجام غرب است. ترامپ به نظر می‌رسد ملاحظه‌کاری
را در سیاست خاورمیانه‌ای خود مد نظر قرار نمی‌دهد.
سفر ترامپ به عربستان سعودی رقیب اصلی
ایران نشان داد که او در عزم خود برای مقابله با ایران راسخ است. او هم چنین از
اسرائیل دشمن اصلی ایران در منطقه حمایت کرده است. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر
اسرائیل موضع ترامپ علیه برجام را ستوده است. اما آیا واقعاً منطقه پس از خروج
آمریکا از برجام به دستور ترامپ آرام‌تر خواهد شد؟ نفوذ ایران در کشورهایی نظیر
عراق، سوریه و لبنان در سالهای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته و عرصه را برای
غرب و متحدانش در منطقه دشوارتر ساخته است.
بدون وجود برجام، ایران می‌تواند غنی‌سازی
را توسعه دهد. به گفته یکی از مقام‌های بلندپایه ایران آن کشور می‌تواند ظرف مدت
چند ساعت به غنی‌سازی بالای اورانیوم بازگردد. این هشدار بی‌پایه نیست. این گفته
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است؛ غنی‌سازی اورانیوم تا 20 درصد تنها در حدود پنج
روز طول خواهد کشید. این هشدار را جدی بگیرید.
ولیعهد عربستان اعتراف کرد که عربستان
منافع بسیاری با اسرائیل دارد. این در واقع یک اشاره علنی دیگر به روابط روز افزون
ریاض و تل‌آویو است.
ولیعهد
عربستان اعتراف کرد که عربستان منافع بسیاری با اسرائیل دارد. این در واقع یک
اشاره علنی دیگر به روابط روز افزون ریاض و تل‌آویو است.
به
گزارش ایسنا، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در گفت‌وگو با مجله آتلانتیک آمریکا
اظهار داشت، در صورت تحقق صلح منافع بسیاری بین اسرائیل و کشورهای عضو شورای
همکاری خلیج فارس و کشورهایی نظیر مصر و اردن وجود خواهد داشت.
وی
درباره اینکه آیا به حق ملت فلسطین برای دستیابی بر بخشی از اراضی اشغالی اعتقاد
دارد یا نه گفت: به تصور من این حق اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌هاست که در سرزمین خود
زندگی کنند.
ولیعهد
عربستان با ادعای اینکه تنها نسبت به حقوق ملت فلسطین و مسجدالاقصی نگران است،
گفت: ما هیچ اعتراضی به موجودیت هیچ ملت دیگری نداریم.
بن
سلمان اظهار داشت: فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها حق داشتن کشور خود را دارند اما در
عین حال باید ما توافق صلحی را برای تضمین ثبات برای همه و ایجاد روابط عادی داشته
باشیم.
ولیعهد
عربستان تاکید کرد: ما مشکلی با یهود نداریم و محمد(ص) با یک زن یهود ازدواج کرد.
ما یهودیان بسیاری در عربستان می‌یابیم که از آمریکا و اروپا به کشور آمده‌اند.
وی
خاطرنشان کرد، منافع بسیاری را عربستان می‌تواند با اسرائیل داشته باشد به خصوص که
اقتصاد اسرائیل در مقایسه با حجم آن بسیار بزرگ است. اگر توافق صلحی وجود داشته
باشد صلح موجب تبادل منافع بسیاری بین اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و
کشورهایی نظیر اردن و مصر می‌شود.
بن
سلمان در عین حال حماس را در صف کشورهای تهدیدکننده کشورش و منطقه خواند و مدعی
شد: ما نمی‌توانیم امنیت ملی عربستان را به خطر بیندازیم، ما در منطقه‌ای هستیم که
القاعده، داعش، حزب‌الله لبنان، حماس و ایران هستند.
بن
سلمان در اظهاراتی کینه‌توزانه ایران و اخوان‌المسلمین را در لیست القاعده و داعش
در قالب "مثلث شر" خواند که با مسلمانان با هدف ایجاد امپراتوری اسلامی
بازی می‌کنند.
این
مصاحبه چند روز پس از سفر بن سلمان به آمریکا انجام شد. بن سلمان در جریان این سفر
با رهبران یهود دیدار کرد.
بن
سلمان در ادامه مدعی شد: ما در عربستان وهابیت نداریم و آنچه داریم اسلام شامل
مسلمان اهل سنت و شیعه است. ما چهار مدرسه فقهی داریم و طرح ما مبتنی بر منافع
اقتصادی و مردم است نه براساس یک ایدئولوژی خاص.
وی
درباره روابط کشورش با گروه‌های اسلامی نیز گفت: زمانی که کمونیسم در عربستان شیوع
یافت عربستان با همه به منظور ممانعت از آن وارد همکاری شد. ما با اخوان‌المسلمین
کار کرده و آن را حمایت مالی کردیم. عربستان و آمریکا از اخوان در جنگ سرد علیه
شوروی سابق استفاده کردند.
محمد
بن سلمان هرگونه حمایت مالی کشورش از گروه‌های تروریستی را تکذیب اما در عین حال
اذعان کرد که سعودی‌ها این گروه‌ها را حمایت مالی کرده‌اند.
وی
همچنین گفت، کشورش می‌خواهد بخشی از فرهنگ جهان باشد بدون این که هویتش را از دست
بدهد.
بن
سلمان تاکید کرد، عربستان، آمریکا را تهدید نمی‌کند بلکه هم‌پیمان آن است.
ولیعهد
عربستان همچنین در ادامه دولت قطر را به حمایت از سازمان‌های افراط گر متهم کرده و
گفت: یکی از دلایلی که ما اکنون با قطر به مشکل برخورده‌ایم این است که نمی‌خواهیم
به آنها اجازه دهیم که از نظام مالی میان کشورهای ما برای جمع آوری پول عربستانی‌ها
و دادن آن به سازمان‌های افراط گر استفاده کنند.
بن
سلمان همچنین درباره اینکه آیا روزی عربستان روابط دوستانه با قطر برقرار خواهد
کرد، گفت: این اتفاق باید یک روزی بیفتد. ما امیدوار هستیم که آنها خیلی زود همه
چیز را یاد بگیرند و این به آنها بستگی دارد.
بن
سلمان همچنین باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا را به خاطر آنچه که او
"فرصت دادن به باز شدن فضا در ایران از سوی اوباما" خواند، مورد انتقاد
قرار داد و گفت: از نظر عربستان توافق هسته‌ای برجام با ایران تنها یک دهم درصد
شانس اینکه در ایران تغییر ایجاد کند را داشته است اما از نظر باراک اوباما این
شانس 50 درصد بود اما حتی اگر هم شانس موثر بودن این توافق 50 درصد بوده باشد باز
هم نمی‌توانستیم روی آن ریسک کنیم، چون در مقابل 50 درصد نیز شانس جنگ وجود دارد.
ما تنها زمانی باید یک سناریو را اجرا کنیم که هیچ جنگی وجود نداشته باشد.
او
مدعی شد: بعد از مقابله ما با اقدامات ایران در کشورهای دیگر از جمله در آفریقا،
در آسیا، در مالزی، سودان، عراق، یمن و لبنان ما معتقدیم که مشکلات به داخل ایران
کشیده خواهد شد البته نمی‌دانیم که آیا حکومت ایران سقوط خواهد کرد یا خیر، چون
این هدف ما نیست اما اگر هم سقوط کند این مشکل آنها خواهد بود.
او در
ادامه در واکنش به انتقادهایی که از کشورش به دلیل فجایع انسانی رخ داده در یمن
مطرح است، مدعی شد: وضعیت در یمن براساس شواهد و قرائن سازمان ملل در سال 2015
(هنگام مداخله عربستان) سقوط نکرد بلکه این اتفاق در سال 2014 رخ داد و این یک سال
پیش از آغاز کمپین ما است. ما در سال 2015 شاهد یک کودتا علیه یک دولت مشروع و
قانونی در یمن بودیم و درمقابل القاعده می‌خواست از این موقعیت به نفع خود و برای
گسترش افکارش استفاده کند و ما برای خلاص شدن از شر افراط گران در سوریه و عراق
جنگیدیم اما بعد از آن آنها شروع کردند که در یمن پناهگاه ایجاد کنند. خلاص شدن از
شر افراط گران در یمن خیلی سخت‌تر از عراق و سوریه است و هدف کمپین ما کمک به یک
دولت مشروع و ایجاد ثبات است و عربستان می‌خواهد به مردم یمن کمک کند و بزرگترین
حامی مالی یمن، عربستان است.
او
همچنین مدعی شد که در عربستان میان مردان و زنان برابری وجود دارد و همانقدر که او
از مردان حمایت می‌کند از زنان نیز حمایت می‌کند.
بن
سلمان در عین حال وجود حکومت سلطنت مطلقه در کشورش را به سود آمریکا دانست و گفت:
سلطنت مطلقه ما هیچ تهدیدی برای هیچ کشور دیگری نیست و خود آمریکا هم اگر سلطنت
مطلقه در جای دیگر وجود نداشت موجودیت پیدا نمی‌کرد و سلطنت مطلقه دشمن آمریکا
نیست بلکه مدتی طولانی است که هم‌پیمان آن است.
او
اظهار کرد: بافت اجتماعی عربستان خیلی پیچیده تر از آنکه شما فکر می‌کنید است و
عملا پادشاه ما قدرت مطلق را ندارد بلکه قدرت او مبتنی بر قانون است و هر حکمی که
او صادر می‌کند شما می‌بینید که در آن فهرست قوانینی است که به پادشاه اجازه داده
تا تصمیمش را بگیرد. این در حالی است که در مقابل ملکه بریتانیا قدرت مطلق را در
قبال هر قانونی دارد اما او از آن استفاده نمی‌کند.
بن
سلمان در پاسخ به اینکه آیا در حال حرکت دادن عربستان به سمت نظامی است که در آن
مردم برای نمایندگان‌شان رای دهند، گفت: آنچه که من می‌توانم انجام دهم تشویق قدرت
قانون است و ما می‌خواهیم تا جایی که می‌توانیم آزادی بیان را تشویق کنیم و به
افراط گری هیچ فرصتی ندهیم. ما می‌توانیم اقتصاد و حقوق زنان را تقویت کنیم.
بن
سلمان همچنین در این مصاحبه با توجه به جوان بودنش خودش را با نوابغی نظیر استیو
جابز، موسس شرکت اپل و همچنین بنیانگذاران شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک مقایسه
کرد و گفت: من معتقدم که نسل من می‌تواند تغییر زیادی به وجود بیاورد!
او
همچنین درباره اینکه در جایی مثل عربستان جوانان به همان میزان آزادی در آمریکا از
آزادی برخوردار هستند تا پروژه‌های نویی را پیاده کنند، گفت: در عربستان تنها سه
خط قرمز وجود دارد که علتش منفعت دولت نیست بلکه منفعت مردم است. خط قرمز اول
اسلام است و شما نمی‌توانید به اسلام توهین کنید. خط قرمز دوم این است که در
آمریکا شما نمی‌توانید به یک شخص و شرکتش یا یک وزیر و وزارتش حمله کنید اما در
عربستان می‌توان به یک شرکت یا وزارتخانه حمله کرد اما عربستانی‌ها بر طبق فرهنگشان
دوست ندارند که به شخصی حمله شود. خط قرمز سوم نیز امنیت ملی است و ما در منطقه‌ای
که دورش مکزیک و کانادا و اقیانوس آرام یا اطلس است نیستیم، بلکه اطراف کشور ما
داعش، القاعده، حماس و حزب‌الله و حکومت ایران و دزدان دریایی هستند! و ما نمی‌خواهیم
اتفاقاتی که در عراق افتاد در عربستان بیافتد اما در عین حال می‌بینید که ما شبکه‌های
اجتماعی را هرگز فیلتر نمی‌کنیم و همه شبکه‌های اجتماعی همچون توئیتر، فیسبوک و
اسنپ چت برای همه عربستانی‌ها باز است
