اطراف واکناف مقاله نویس را آب برده ولی وی را خواب برده . چون دربیش از 100 شهر کشور تظاهرات های ضد حکومتی برپاشده است و با وجوذ قطع ایترنت واخلال در اطلاع رسانی ادامه دارد طوری که گفته می شود تعداد 100 معترض مورد هدف شلیک گلوله های نیروهای جنایتکار امنیتی قرار گرفته وجان باخته اند اما سرمقاله نویس کشف کرده ترامپ دارد فرافکنی انتخاباتی می کند و این خبر برایش نسبت به وقایع خونین داخلی ارجحیت داشته است .
ترامپ از ژاپن خواسته است سهم بیشتری از هزینههای استقرار نظامیان آمریکائی در ژاپن را بپذیرد و به جای دو میلیارد دلار فعلی از این پس هشت میلیارد دلار به آمریکا بپردازد. مارک هیلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا هم در سفر به کرهجنوبی، خواسته مشابهی را به مقامات این کشور منعکس کرده است. ژاپن هرگونه مذاکرهای در این زمینه را رد کرده ولی خواسته ترامپ هم فقط به ژاپن و کرهجنوبی محدود نمیشود و ترامپ خواستار پرداخت هزینههای نجومی ارتش آمریکا توسط کشورهای عضو ناتو، کشورهای عرب و هرجای دیگری است که ارتش آمریکا در آنجا پایگاهی دارد.
اگرچه مواضع و دیدگاه رسمی آمریکا در قبال بسیاری از کشورها رسانهای نشده ولی رفتار تحقیرآمیز آمریکای ترامپ در قبال متحدین عربی در این زمینه بسیار عجیب است. بهویژه آنکه نهتنها ترامپ آنها را گاوهای شیرده میداند که باید مرتباً آنها را بدوشد، بلکه حتی مقامات دست چندم آمریکائی هم در هر فرصتی به سران عرب و متحدین آمریکا زخم زبان میزنند که اگر حمایت آمریکا نبود، آنها یک هفته هم دوام نمیآوردند و اکنون همگی فارسی حرف میزدند!زخم زبان زدنهای ترامپ تازگی ندارد و از دوره تبلیغات انتخاباتی مرتباً علیه متحدین آمریکا به سیاهنمائی و فضاسازی میپرداخت و آنها را تحقیر میکرد. ترامپ در طول سالهای اخیر بارها پیمان نظامی ناتو و حتی اتحادیه اروپا را تشکیلاتی ازهمپاشیده که تاریخ مصرف آن به پایان رسیده، معرفی کرده است. وی پا را فراتر گذاشته و با دخالت آشکار و گزنده در امور داخلی کشورها و تشکلهای متحد آمریکا، خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا، تسریع در اجرای روند برگزیت، شکلگیری «فرگزیت» یعنی خروج فرانسه از اتحادیه اروپا و حتی فروپاشی ناتو شده است. روشن است که آمریکای ترامپ واقعاً خواستار فروپاشی ناتو نیست بلکه فقط امیدوار است با ایجاد شوکهای روانی، متحدین آمریکا را به قبول خواستههای ترامپ و تمکین به شرایط جدید و تحمیلی واشنگتن مجبور سازد.افزایش هزینههای نظامی، خرید جنگافزارهای جدید از آمریکا و پرداخت سهم بیشتری از هزینههای سرسامآور نظامی آمریکا در قلمرو ناتو و خارج از محدوده ناتو و همراهی با سیاستهای واشنگتن در سایر نقاط جهان و بهویژه همدستی با آمریکا در ماجراجوئیهای سیاسی – نظامی در خاورمیانه و خلیج فارس، از مهمترین سرفصلهای سیاست باجگیرانه ترامپ در مقطع کنونی است که عموماً با استقبال سرد و حتی امتناع رسمی دولتهای متحد آمریکا مواجه شده است.این نکته از آن جهت اهمیت دارد که حتی نزدیکترین متحدین آمریکا در پیمان نظامی ناتو هم به بسیاری از ادعاها، فضاسازیها و سیاهنمائیهای آمریکای ترامپ باور ندارند و به اطلاعات و ادعاهای مورد استناد واشنگتن به دیده تردید مینگرند و مخالفت خود را رسانهای میکنند و اعتراض رسمی خود علیه ماجراجوئیهای ترامپ و دستیارانش را کتمان نمینمایند.با این حال، چرا ترامپ همچنان برای اخاذی از متحدین و دوشیدن گاوهای شیرده اصرار دارد؟ پاسخ این سوال روشن است. وی میخواهد از این اهرم فشار برای ارائه چهره بهتری از خود نزد افکار عمومی آمریکا و بهویژه نزد الباقی حامیانش که بهشدت درحال تغییر موضع و فاصله گرفتن از وی هستند، سوءاستفاده کند و چنین وانمود سازد که بیش از هر رئیسجمهور دیگری به منافع آمریکا خدمت کرده و حتی از طریق باجگیری و تحقیر دیگران، ثروت بیشتری را به آمریکا بازگردانیده است. این نکته بهویژه در مقطع زمانی کنونی که پرونده استیضاح وی در کنگره مرتباً قربانی میگیرد و نزدیکان وی علیه او شهادت میدهند یا محکوم و طرد میشوند، بسیار حیاتی است.
این روزها با تلاش رقبا و تضعیف موقعیت و جایگاه ترامپ و دادگاهی کردن دستیاران و همدستان ترامپ، وی تلاش میکند نظرها را به خارج از مرزهای جغرافیائی آمریکا منحرف کند تا بلکه راهی برای نجات خود بیابد و از انزوای داخلی و جهانی خود هم استفاده ابزاری کند و خود را یک رئیسجمهور بلامنازع معرفی نماید.محدود همدستان و مشاورین باقیمانده در اطراف ترامپ به وی آموختهاند که اگر بتواند بر روی اشتباهات و خطاهای پرتعداد خود سرپوش بگذارد، حتی ممکن است انزوای فعلی همانند گذشته به نفع وی تمام شود و مجدداً در انتخابات سال آینده برنده شود و حتی بحران «اوکراین گیت» و ماجرای همدستی اطرافیانش با روسها در انتخابات گذشته هم بهکلی فراموش گردد. کاملاً بعید است که این مسائل آشکار و بدیهی از دید تیزبین متحدین آمریکا پنهان مانده باشد. دقیقاً به همین دلیل است که آنها هم با در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار به دفعالوقت پرداختهاند و مایلند بدانند زورآزمائی رقبای ترامپ در کنگره و انتخابات آینده، چه پیامدی دارد تا بعداً تصمیم بگیرند!
اگرچه مواضع و دیدگاه رسمی آمریکا در قبال بسیاری از کشورها رسانهای نشده ولی رفتار تحقیرآمیز آمریکای ترامپ در قبال متحدین عربی در این زمینه بسیار عجیب است. بهویژه آنکه نهتنها ترامپ آنها را گاوهای شیرده میداند که باید مرتباً آنها را بدوشد، بلکه حتی مقامات دست چندم آمریکائی هم در هر فرصتی به سران عرب و متحدین آمریکا زخم زبان میزنند که اگر حمایت آمریکا نبود، آنها یک هفته هم دوام نمیآوردند و اکنون همگی فارسی حرف میزدند!زخم زبان زدنهای ترامپ تازگی ندارد و از دوره تبلیغات انتخاباتی مرتباً علیه متحدین آمریکا به سیاهنمائی و فضاسازی میپرداخت و آنها را تحقیر میکرد. ترامپ در طول سالهای اخیر بارها پیمان نظامی ناتو و حتی اتحادیه اروپا را تشکیلاتی ازهمپاشیده که تاریخ مصرف آن به پایان رسیده، معرفی کرده است. وی پا را فراتر گذاشته و با دخالت آشکار و گزنده در امور داخلی کشورها و تشکلهای متحد آمریکا، خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا، تسریع در اجرای روند برگزیت، شکلگیری «فرگزیت» یعنی خروج فرانسه از اتحادیه اروپا و حتی فروپاشی ناتو شده است. روشن است که آمریکای ترامپ واقعاً خواستار فروپاشی ناتو نیست بلکه فقط امیدوار است با ایجاد شوکهای روانی، متحدین آمریکا را به قبول خواستههای ترامپ و تمکین به شرایط جدید و تحمیلی واشنگتن مجبور سازد.افزایش هزینههای نظامی، خرید جنگافزارهای جدید از آمریکا و پرداخت سهم بیشتری از هزینههای سرسامآور نظامی آمریکا در قلمرو ناتو و خارج از محدوده ناتو و همراهی با سیاستهای واشنگتن در سایر نقاط جهان و بهویژه همدستی با آمریکا در ماجراجوئیهای سیاسی – نظامی در خاورمیانه و خلیج فارس، از مهمترین سرفصلهای سیاست باجگیرانه ترامپ در مقطع کنونی است که عموماً با استقبال سرد و حتی امتناع رسمی دولتهای متحد آمریکا مواجه شده است.این نکته از آن جهت اهمیت دارد که حتی نزدیکترین متحدین آمریکا در پیمان نظامی ناتو هم به بسیاری از ادعاها، فضاسازیها و سیاهنمائیهای آمریکای ترامپ باور ندارند و به اطلاعات و ادعاهای مورد استناد واشنگتن به دیده تردید مینگرند و مخالفت خود را رسانهای میکنند و اعتراض رسمی خود علیه ماجراجوئیهای ترامپ و دستیارانش را کتمان نمینمایند.با این حال، چرا ترامپ همچنان برای اخاذی از متحدین و دوشیدن گاوهای شیرده اصرار دارد؟ پاسخ این سوال روشن است. وی میخواهد از این اهرم فشار برای ارائه چهره بهتری از خود نزد افکار عمومی آمریکا و بهویژه نزد الباقی حامیانش که بهشدت درحال تغییر موضع و فاصله گرفتن از وی هستند، سوءاستفاده کند و چنین وانمود سازد که بیش از هر رئیسجمهور دیگری به منافع آمریکا خدمت کرده و حتی از طریق باجگیری و تحقیر دیگران، ثروت بیشتری را به آمریکا بازگردانیده است. این نکته بهویژه در مقطع زمانی کنونی که پرونده استیضاح وی در کنگره مرتباً قربانی میگیرد و نزدیکان وی علیه او شهادت میدهند یا محکوم و طرد میشوند، بسیار حیاتی است.
این روزها با تلاش رقبا و تضعیف موقعیت و جایگاه ترامپ و دادگاهی کردن دستیاران و همدستان ترامپ، وی تلاش میکند نظرها را به خارج از مرزهای جغرافیائی آمریکا منحرف کند تا بلکه راهی برای نجات خود بیابد و از انزوای داخلی و جهانی خود هم استفاده ابزاری کند و خود را یک رئیسجمهور بلامنازع معرفی نماید.محدود همدستان و مشاورین باقیمانده در اطراف ترامپ به وی آموختهاند که اگر بتواند بر روی اشتباهات و خطاهای پرتعداد خود سرپوش بگذارد، حتی ممکن است انزوای فعلی همانند گذشته به نفع وی تمام شود و مجدداً در انتخابات سال آینده برنده شود و حتی بحران «اوکراین گیت» و ماجرای همدستی اطرافیانش با روسها در انتخابات گذشته هم بهکلی فراموش گردد. کاملاً بعید است که این مسائل آشکار و بدیهی از دید تیزبین متحدین آمریکا پنهان مانده باشد. دقیقاً به همین دلیل است که آنها هم با در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار به دفعالوقت پرداختهاند و مایلند بدانند زورآزمائی رقبای ترامپ در کنگره و انتخابات آینده، چه پیامدی دارد تا بعداً تصمیم بگیرند!