مردم درچه سهم دارند که چرا سهمی در مدیریت آب نداارند؟
تهران- ایرناپلاس- بیش از سه دهه از
روند تدریجی کاهش منابع آب میگذرد. روند مدیریت این بحران تا به امروز حاکمیتی و
بدون حضور مردم بوده است، روشی که کارشناسان ناکارآمد میدانند و از دولت میخواهند
در مدیریت و بازتخصیص آب از مشارکت مردم استفاده کنند.
کارشناسان حوزه آب میگویند، تعادل
منطقی و پایدار میان منابع آب و مصارف این حوزه سالهاست که از میان رفته است. این
روند افزایشی است، به این معنی که روند تقاضای آب در کشور بهواسطه افزایش جمعیت،
توسعه کشاورزی، صنعت و ... هر سال افزایش پیدا میکند؛ در حالی که منابع آبی
کشور به دلایل مختلف اقلیمی در حال کاهش است. در چنین شرایطی باید راهکاری یافت تا
این دو به سمت تعادل بازگردند. همین کارشناسان معتقدند تنها راه باقی مانده،
مدیریت مانع آب از طریق بازتخصیص آن است.
عباسقلی جهانی، کارشناس امور آب در این
باره با اشاره به این عدم تعادل میان منابع آب و تقاضا در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید:
منابع آب تجدید شونده کشور ما، به دلیل تغییرات اقلیمی کاهش یافته است. البته باید
در مورد آن تحقیقات مفصلی انجام شود تا ابعاد مختلف آن مشخص شود. با این حال بین ۲۰
تا ۳۰ درصد از منابع آبی که در گذشته وجود داشت، کاهش یافته و این آماری است که
نهادهای رسمی دولتی عنوان میکنند.
وضعیت آب چگونه است؟
آخرین آمار موجود در این باره مربوط به
سال ۹۷ است که هدایت فهمی، معاون وقت دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت
نیرو گفته میزان آب تجدیدپذیر کشور در دوره پنجساله ۹۲ تا ۹۷، از ۱۴۰
میلیارد متر مکعب به ۱۰۵ میلیارد متر مکعب رسیده است. همچنین به گزارش ایسنا حجم
آبهای سطحی کشور در سال ۹۶، ۳۲ میلیارد مترمکعب بود که حجم این آبها در
سال ۹۷ به ۲۵ میلیارد مترمکعب رسیده است. به این معنی که حجم آبهای سطحی یا همان
آب تجدیدپذیر کشور حدود ۳۵ درصد کاهش یافته و این در شرایطی است که این عدد در دهه
۷۰، حدود ۸۰ میلیارد مترمکعب بوده است.
جهانی ادامه میدهد: بر اساس ادبیات
مدیریت آب، منابع آب تجدید شونده هر کشوری صرفنظر از تغییرات بین سالی که
نوساناتی دارد، در درازمدت مقدار ثابتی است، ولی این مقدار به دلیل تغییرات اقلیمی
دچار افزایش یا کاهش میشود.
وی میافزاید: برخلاف منابع آب، تقاضای
مصرف آب به دلیلتحولات جمعیت، امنیت غذایی، نیاز به تولید آب شرب
بیشتر، افزایش صنایع و مهمتر از همه، نیازهای غیرمصرفی مثل تولید برق از آب یا
نیازهای محیط زیست در حال افزایش است.
تنها راهحل مدیریت بحران آب
به گفته جهانی، تا زمانی که منابع و
مصارف نزدیک هم هستند یا شکاف زیادی با هم ندارند، تعادل نسبی برقرار میشود و
مشکل زیادی در مدیریت آب وجود ندارد، اما زمانی که این شکاف در طول زمان افزایش
پیدا میکند، بحران ایجاد میشود. در حال حاضر چنین شرایطی در کشور ما برقرار است
و این شکاف در طول سه دهه گذشته بیشتر شده و پیشبینیها نشان میدهد با توجه
به مجموعه تحولات اقتصادی، اجتماعی و مانند آن، همه فرآیند توسعه در آینده نیز
افزایش پیدا خواهد کرد. شرایط روزبهروز سختتر میشود و دانشمندان و صاحبنظران
معتقدند اگر اقدام جدی و اراده ملی برای گذار از این اتفاقات صورت نگیرد، در برخی
از مناطق امکان بازگشت وجود نخواهد داشت.
جهانی ادامه میدهد: تنها راه برای
جلوگیری از چنین بحرانی، ایجاد توازن و تعادل در عرصه مدیریت آب کشور است. این
ایجاد توازن نیز از طریق بازتخصیص آب صورت میگیرد.
بازتخصیص آب چیست؟
چندی پیش چند پژوهشگر حوزه آب در محل
اندیشکده تدبیر آب نتایج گزارش خود درباره بازتخصیص خاموش را ارائه کردند. بر اساس
نتایج این پژوهش، بازتخصیص خاموش آب که از دهه ۷۰ شروع شده است، نهتنها باعث
ایجاد توازن منابع آب و تقاضا نشده، بلکه باعث افزایش تقاضای مصرف شده است. در این
میان، جهانی اگرچه بازتخصیص را تنها راهحل بحران آب میداند، اما معتقد است این
اتفاق باید با مشارکت مردم صورت گیرد.
جهانی درباره مفهوم بازتخصیص آب میگوید:
هرگونه جابهجایی آب تخصیصیافته قبلی چه منابع آبی که بهصورت رسمی و با
مجوز دولت به افراد واگذار شده و چه بهصورت عرفی که منابع آب از قدیم و نسل
به نسل به نام افراد است، همه در حیطه بازتخصیص مدیریت آب قرار میگیرد.
در این میان، از دیدگاه طبیعتگرایان،
هرگونه برداشت از منابع آب یا دخل و تصرف در آن برای مصارف گروهی از انسانها در
هر دوره زمانی بهمنزله بازتخصیص آب است. در مقابل، انسانگرایان معتقدند انسان
برای آنکه بتواند حیات خویش را ادامه دهد نیازمند بازتخصیص آب در طبیعت است.
هر حوزه آبریز، ظرفیتی برای توسعه منابع
آب دارد و منطقی این است که این حداکثر ظرفیت منابع آبی حوزه، خط قرمز توسعه
برنامههای برداشت آب از آن باشد. جهانی میگوید: اگر وضعیت فعلی منابع آب و میزان
تقاضا را محدود به یک حوزه آبریز مثلاً یک دشت کنیم؛ اگر در استفاده
منابع آب یا به عبارت بهتر تخصیص آب به این خط قرمز برسیم، حوزه آبریز بسته ایجاد
میشود. به این معنی که امکان منطقی ایجاد عرضه آب برای نیازهای جدید در این حوزه
آبخیز وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: اگر بخواهیم در چنین
حوزه آبخیز بستهای، منابع آبی را به نیاز جدیدی اختصاص دهیم، مثلاً سدی احداث
کنیم یا آبی را بهجای دیگر انتقال دهیم، مجبوریم از منابع آبی حقآبهداران قبلی
و آنهایی که قبلاً به آنها آب تخصیص داده شده، برداریم و این یعنی بازتخصیص آب.
به گفته جهانی در دهه ۷۰، در برخی از
حوزهها به چنین ظرفیتهایی رسیدهایم. اما موضوع اصلی این است که از همان زمان تا
به امروز این بازتخصیص بهطور رسمی و قانونی انجام نشده، بلکه بهصورت خاموش و
پنهان انجام شده است. مثلاً دولت تصمیم گرفته است در یک نقطه سد بسازد و
منابع آب را منتقل و جابهجا کند در حالی که بهرهبرداران قبلی همان آب در جریان
چنین جابهجایی نبودند یا دولت با آنها تفاهمی نکرده است. چنین بازتخصیصی آشکار و
رسمی نیست.
او می افزاید: از آنجا که یکی از اصلیترین
دغدغههای مدیریت آب در سالهای آینده ایجاد تعادل و توازن در منابع و مصارف آب
است، بهتر است به موضوع بازتخصیص آب به شکل منطقی نگاه کنیم.
مردم باید در بازتخصیص آب مشارکت داشته
باشند
وی میگوید: شیوه تحقق این
مسئله بسیار مهم است. آنچه کارشناسان و نخبگان درباره آن اجماع دارند این است
که این بازتخصیص نباید یک سویه و فقط ناشی از قدرت دولتها در این جهت باشد.
دولت باید به افرادی که در گذشته برای
آنها حقی ایجاد شده، احترام بگذارد و با آنها در یک بستر گفتمانی و اجتماعی به
تفاهم برسد. اگر در گذشته برنامههای توسعه آب متکی بر برنامههای متمرکز بالا به
پایین و تحکمی بوده، اکنون ما نیازمند برنامهای هستیم که با مشارکت مردم و
در فضای گفتوگو و مفاهمه انجام شود. متأسفانه چنین موضوعاتی در نظام تخصیص
آب وزارت نیرو دارای جایگاهی کمرنگ است.
تبدیل ابزار توسعه به ابزار ضد توسعه
اگر چنین شیوهای در
رأس شیوه مدیریت آب قرار نگیرد، بازتخصیص که میتواند کشورها را از بحران آب نجات
دهد، به روشی ضد توسعه و از بین برنده تعادل در پایداری آب تبدیل میشود و منجر به
تنشهای اجتماعی میشود.
جهانی در ادامه صحبتهای خود، کنترل
مصرف و کنترل تقاضا را یکی از نیازهای اصلی این حوزه میداند. او میگوید: وقتی ما
از کنترل نیاز و مصرف صحبت میکنیم دیگر کارهای دستوری و تحکمی عمل نمیکند.
بایستی شیوههای قبلی را تغییر دهیم و از طریق کنترل تقاضا، شکاف بین منابع و
تقاضا را کاهش دهیم. اتفاقاً یکی از جنبههای بازتخصیص آب همین است که به حقآبهداران
بگوییم که شما برای برداشت آب مجوزی داشتید که مثلاً ۵۰ لیتر بوده و الان به دلایل
مختلف به تفاهم برسیم که این میزان کاهش پیدا کند، بدون اینکه ما تقاضای برای
آب از آن حوزه را افزایش دهیم. بنابراین یکی از مسائل مهم در مسئله بازتخصیص
آب، کنترل تقاضا و مجوزهای برداشت آب و کاهش آنها بدون ایجاد تنش و مشکل است.