نگاه بازجویانه اوین نامه
کیهان سربازجو شریعت نداری به
دیروزنامههای زنجیرهای 10 آبان -98
سرویس سیاسی -
روزنامه حامی دولت اعتماد روز گذشته در یادداشت سرمقاله خود به قلم سردبیر این روزنامه با عنوان «لاينفع الندم» (از پشیمانی چه سود) نوشت: «بحث تدبير و اميد، بحث شخص نيست و با خنده و گريه حسن روحاني هم عجين نشده. ما در نود و دو و نود و شش بر مبناي مناسبات و محاسبات سياسي وارد كارزار انتخاباتي شديم و بهزعم خود بهترين گزينه را انتخاب كرديم. خدايي نكرده گرفتار كيش شخصيت كه نيستيم و بر مبناي علاقه و عاطفه شخصي كه رأي نميدهيم. با معيارهاي عقلي و سياسي هزار بار ديگر هم به شرايط سياسي قبل برگرديم، همان كاري را ميكنيم كه كرديم... پشيمان كردن مردم از ماوقع نه تنها تاريخ يك ملت را از بين ميبرد بلكه امروز و فردا را نيز خراب ميكند. اين خطاي بزرگي است كه اشتباه امروز را به گذشته ببريم و خود را در گذشته تخطئه كنيم... كسي كه امروز از ديروزش ابراز ندامت ميكند، چه تضميني دارد كه فردا از امروزش پشيمان نباشد؟... اگر كسي بخواهد- در هر مرتبهاي و هر مقامي- حساب خودش را از دولت جدا كند، مطمئن نباشد كه مخاطبان هم حسابش را جدا كنند.»
گفتنی است، اصلاحطلبان ظرف شش سال گذشته همه تخممرغهایشان را در سبد دولت گذاشتند و تنها به دستاورد دیپلماتیک دولت در سیاست خارجی دل خوش کردند. حالا که خسارت محض برجام با پایمال شدن آن از سوی آمریکا و اروپا و وفور تحریمها عیان گشته و نیز پیوستگیشان با وعدههای بر زمین مانده دولت برای افکار عمومی محسوس است، به شدت دچار سردرگمی و تناقض در مواضع شدهاند و به درستی نمیدانند در مواجهه با این حجم از خسارت دولت و مجلس برآمده از خود چگونه رفتار کنند که نه متهم به فرار از پاسخگویی شوند و نه کارنامه سیاه پاستورنشینان و بهارستاننشینان به پایشان نوشته شود لذا با مطرح کردن این گزارههای پوپولیستی برای ترمیم وجه خود دست و پا میزنند.
بزک جنایات آشوبگران اجارهای از سوی نماینده لیست امید
پروانه سلحشوری، نماینده عضو فراکسیون امید در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ما نميتوانيم بگوييم مردم و معترضاني که آمدند همه خشونتطلب بودند. مگر خارجيها چند شهر ما را ميتوانند بهم بريزند؟ بايد بپذيريم مردم مشکل معيشتي دارند و بهواسطه همين مشکل معيشتي معترضاند. بسياري از مسئولان چون آن مشکلات را ندارند، حس کارگر را نميفهمند، حس آن حاشيهنشين را نميفهمند. فکر ميکنند اينها از خارج خط ميگيرند که اينگونه خشمگين و عصباني هستند. نياز است يک بررسي جامعهشناختي و امنيتي روي اين مسئله صورت بگيرد. بايد ببينيم ريشه اين خشونتها در کجاست. بايد به مردم گزارش دهند که مسئله چه بوده. با بحث و شعار نميشود کشور را اداره کرد. اگر اينگونه ادامه دهيم،
روز بهروز وضعيت سختتر ميشود.»
پس از اجرای طرح سهمیهبندی و اصلاح قیمت بنزین توسط دولت، اوباش اجارهای در برخی شهرهای کشور به اموال عمومی و خصوصی آسیب زده و مشکلات عدیدهای را برای عموم مردم ایجاد کردند. از همان ابتدا مقامات ارشد کشور اعلام کردند که باید میان مردم و اوباش تفاوت قائل شد. مردم بصیر کشورمان نیز در راهپیماییهای باشکوه در سراسر کشور، جنایات اوباش اجارهای را محکوم کردند.
علاوهبر این، رسانههای غربی اذعان کردهاند که آمریکا لوازم سختافزاری و نرمافزاری آشوبگران را تأمین کرده است. همچنین بر اساس مستندات موجود، سازمان جاسوسی آمریکا از اوباش اجارهای حمایت میکرده است.
حالا این نماینده مدعی اصلاحات، بدون تفکیک قائل شدن میان مردم و اوباش، بر نقش دشمن در اغتشاشات اخیر سرپوش گذاشته و اقدامات جنایتکارانه اوباش را بزک کرده است.
خجالت کشیدن اصلاحطلبان از مردم!
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود گفتوگویی را با یکی از نمایندگان تهران (عضو لیست امید و از اصلاحطلبان مجلس) با عنوان «از مردم خجالت میکشیم» منتشر کرده است.
این نماینده مجلس که فراکسیون متبوع او (فراکسیون امید) به همراه سایر مجموعه طیف موسوم به اصلاحطلب نقش ویژهای در پیروز شدن حسن روحانی در انتخابات داشته؛ گفته است: «با انکار مسئولین[!!] درباره اطلاعشان از زمان دقیق افزایش قیمت بنزین، این مسئله خیلی پیچیدهتر از قبل جلوه میکند، اما چه در سخنان رئیسجمهور و چه در سخنان سایر مقامات[!!] درباره این ادعا، یک چیز واضح است، اینکه اینگونه اظهارات به هیچ وجه اعتماد مردم را جلب نمیکند. ظاهرا پشت صحنههایی در جریان بوده و هست که ما از آن بیخبریم و نمیدانیم در این پشت صحنه چه میگذرد؟ میبایست بررسی کنیم که مقامات به دنبال چه هستند و از این اظهارات چه در میآید و یا به دنبال چه هستند؟ آیا تمام این افراد با هم هماهنگ هستند و چنین میگویند؟»
چنانکه خواندید این نماینده در تلاش است یک واکنش از سوی رئیسجمهور را به تمام مقامات تعمیم دهد. به جز رئیسجمهور چه شخص دیگری اظهار بیاطلاعی کرده است؟ البته واضح است که محدوده این سؤال مقاماتی است که این موضوع به نوعی به آنها مربوط میشده و آنها در عین این ارتباط، اظهار بیاطلاعی کرده باشند. برای نمونه بسیاری از نمایندگان مجلس نیز گفته بودند که مجلس را از این موضوع با خبر نکرده بودند و شخص مورد مصاحبه آفتاب یزد با وجود نمایندگی در مجلس دهم میتوانست بگوید که آیا نمایندگان خبر داشتهاند؟
اما نکته قابل تأمل این است که کسانی که روزگاری انواع و اقسامترفندها و نیرنگها را برای رئیسجمهور شدن حسن روحانی به کار بسته بودند، اکنون به جای پاسخگویی، آرام آرام خود را به صف منتقدان وارد میکنند. نماینده مجلس دهم نیز در گفتوگو با آفتاب یزد گفته است: «اگر بخواهم صادقانه از آنچه که این روزها بر ما میگذرد، بگویم باید گفت ماترامپ را همیشه یک پدیده خاصی میدانستیم و میگفتیم باید روانشناسان و جامعهشناسان بر روی واکنشها و رفتارهای او کار کنند. امروز باید در مورد آقای روحانی هم این را بگوییم. روحانی در این فراز و نشیبهایش حتی قبل از ریاست جمهوریاش یک پدیده خیلی پیچیدهای است و باید چندوجهی مورد کَند و کاو قرار بگیرد، اما در هر صورت بهنظر من ایشان به ملت ایران خیلی کم لطفی کرد.»
وی گفته است: «آدم خجالت میکشد که چگونه کشور را اداره کردیم که الان، طبق اعلام رسمی مقامات در روی آنتن، نزدیک به هفتاد و پنج درصد این مردم نیاز به کمک دارند؟ آخر چگونه است؟ واقعاً آدم احساس
شرم میکند.»
مردم به آنها بیاعتمادند که امضای کری را تضمین دانستند
نه به نظام
روزنامه دولتی ایران دیروز اظهارات عباس عبدی در یک نشست درباره حوادث اخیر را منتشر کرد. ارگان دولت آورده است: «عبدی، مهمتر از آتش زدن اماکن دولتی که در همه جای دنیا شایع است، سکوت بخشهایی از جامعه را نسبت به این اتفاقات دانست و گفت ریشههای اصلی و جامعهشناسی این مسئله، بیاعتمادی و نداشتن امید به آینده است. اتفاق بدی که افتاده این است که هم امید اجتماعی کم شده هم امید فردی.»
وی گفته است: «بر اساس نظرسنجیها، امید به آینده هم از نظر اجتماعی و هم از لحاظ فردی بهشدت پایین آمده و در کنار آن اعتماد نیز کاهش یافته است.»
حوادث پس از اجرای انتقادبرانگیز سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن، محمل ویژهای برای روشنتر شدن ماهیت براندازانه و معاندانه مدعیان اصلاحطلبی است. آنها با نادیده گرفتن توطئه خارجی و شبکه سازمانیافته ترور و تخریب، آشوبگری و اغتشاش را به مردم نسبت دادند و علت آن را نیز ناکارآمدی نظام عنوان کردند تا هم علیه نظام عقدهگشایی کنند و هم به زعمشان به مقاصد شوم خود نزدیک شوند. این در حالی است که دولت دستپخت همین طیف است و آنان اکنون باید پاسخگوی ناکارآمدی دولت و معضلات اقتصادی کشور و مشکلات معیشتی مردم باشند. از این رو، مردم به وطن فروشانی بیاعتمادند که «امضای کری تضمین است» را تیتر یک رسانهشان قرار دادند و با اعتماد بیجا به آمریکا ظرفیتهای درونی را معطل گذاشتند و فرصتهای بسیاری برای شکوفایی اقتصادی را از بین بردند اما امروز بهجای عذرخواهی و پاسخگویی جای خالی میدهند و نظام را هدف بیاعتمادی مردم جا میزنند!
روزنامه حامی دولت اعتماد روز گذشته در یادداشت سرمقاله خود به قلم سردبیر این روزنامه با عنوان «لاينفع الندم» (از پشیمانی چه سود) نوشت: «بحث تدبير و اميد، بحث شخص نيست و با خنده و گريه حسن روحاني هم عجين نشده. ما در نود و دو و نود و شش بر مبناي مناسبات و محاسبات سياسي وارد كارزار انتخاباتي شديم و بهزعم خود بهترين گزينه را انتخاب كرديم. خدايي نكرده گرفتار كيش شخصيت كه نيستيم و بر مبناي علاقه و عاطفه شخصي كه رأي نميدهيم. با معيارهاي عقلي و سياسي هزار بار ديگر هم به شرايط سياسي قبل برگرديم، همان كاري را ميكنيم كه كرديم... پشيمان كردن مردم از ماوقع نه تنها تاريخ يك ملت را از بين ميبرد بلكه امروز و فردا را نيز خراب ميكند. اين خطاي بزرگي است كه اشتباه امروز را به گذشته ببريم و خود را در گذشته تخطئه كنيم... كسي كه امروز از ديروزش ابراز ندامت ميكند، چه تضميني دارد كه فردا از امروزش پشيمان نباشد؟... اگر كسي بخواهد- در هر مرتبهاي و هر مقامي- حساب خودش را از دولت جدا كند، مطمئن نباشد كه مخاطبان هم حسابش را جدا كنند.»
گفتنی است، اصلاحطلبان ظرف شش سال گذشته همه تخممرغهایشان را در سبد دولت گذاشتند و تنها به دستاورد دیپلماتیک دولت در سیاست خارجی دل خوش کردند. حالا که خسارت محض برجام با پایمال شدن آن از سوی آمریکا و اروپا و وفور تحریمها عیان گشته و نیز پیوستگیشان با وعدههای بر زمین مانده دولت برای افکار عمومی محسوس است، به شدت دچار سردرگمی و تناقض در مواضع شدهاند و به درستی نمیدانند در مواجهه با این حجم از خسارت دولت و مجلس برآمده از خود چگونه رفتار کنند که نه متهم به فرار از پاسخگویی شوند و نه کارنامه سیاه پاستورنشینان و بهارستاننشینان به پایشان نوشته شود لذا با مطرح کردن این گزارههای پوپولیستی برای ترمیم وجه خود دست و پا میزنند.
بزک جنایات آشوبگران اجارهای از سوی نماینده لیست امید
پروانه سلحشوری، نماینده عضو فراکسیون امید در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ما نميتوانيم بگوييم مردم و معترضاني که آمدند همه خشونتطلب بودند. مگر خارجيها چند شهر ما را ميتوانند بهم بريزند؟ بايد بپذيريم مردم مشکل معيشتي دارند و بهواسطه همين مشکل معيشتي معترضاند. بسياري از مسئولان چون آن مشکلات را ندارند، حس کارگر را نميفهمند، حس آن حاشيهنشين را نميفهمند. فکر ميکنند اينها از خارج خط ميگيرند که اينگونه خشمگين و عصباني هستند. نياز است يک بررسي جامعهشناختي و امنيتي روي اين مسئله صورت بگيرد. بايد ببينيم ريشه اين خشونتها در کجاست. بايد به مردم گزارش دهند که مسئله چه بوده. با بحث و شعار نميشود کشور را اداره کرد. اگر اينگونه ادامه دهيم،
روز بهروز وضعيت سختتر ميشود.»
پس از اجرای طرح سهمیهبندی و اصلاح قیمت بنزین توسط دولت، اوباش اجارهای در برخی شهرهای کشور به اموال عمومی و خصوصی آسیب زده و مشکلات عدیدهای را برای عموم مردم ایجاد کردند. از همان ابتدا مقامات ارشد کشور اعلام کردند که باید میان مردم و اوباش تفاوت قائل شد. مردم بصیر کشورمان نیز در راهپیماییهای باشکوه در سراسر کشور، جنایات اوباش اجارهای را محکوم کردند.
علاوهبر این، رسانههای غربی اذعان کردهاند که آمریکا لوازم سختافزاری و نرمافزاری آشوبگران را تأمین کرده است. همچنین بر اساس مستندات موجود، سازمان جاسوسی آمریکا از اوباش اجارهای حمایت میکرده است.
حالا این نماینده مدعی اصلاحات، بدون تفکیک قائل شدن میان مردم و اوباش، بر نقش دشمن در اغتشاشات اخیر سرپوش گذاشته و اقدامات جنایتکارانه اوباش را بزک کرده است.
خجالت کشیدن اصلاحطلبان از مردم!
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود گفتوگویی را با یکی از نمایندگان تهران (عضو لیست امید و از اصلاحطلبان مجلس) با عنوان «از مردم خجالت میکشیم» منتشر کرده است.
این نماینده مجلس که فراکسیون متبوع او (فراکسیون امید) به همراه سایر مجموعه طیف موسوم به اصلاحطلب نقش ویژهای در پیروز شدن حسن روحانی در انتخابات داشته؛ گفته است: «با انکار مسئولین[!!] درباره اطلاعشان از زمان دقیق افزایش قیمت بنزین، این مسئله خیلی پیچیدهتر از قبل جلوه میکند، اما چه در سخنان رئیسجمهور و چه در سخنان سایر مقامات[!!] درباره این ادعا، یک چیز واضح است، اینکه اینگونه اظهارات به هیچ وجه اعتماد مردم را جلب نمیکند. ظاهرا پشت صحنههایی در جریان بوده و هست که ما از آن بیخبریم و نمیدانیم در این پشت صحنه چه میگذرد؟ میبایست بررسی کنیم که مقامات به دنبال چه هستند و از این اظهارات چه در میآید و یا به دنبال چه هستند؟ آیا تمام این افراد با هم هماهنگ هستند و چنین میگویند؟»
چنانکه خواندید این نماینده در تلاش است یک واکنش از سوی رئیسجمهور را به تمام مقامات تعمیم دهد. به جز رئیسجمهور چه شخص دیگری اظهار بیاطلاعی کرده است؟ البته واضح است که محدوده این سؤال مقاماتی است که این موضوع به نوعی به آنها مربوط میشده و آنها در عین این ارتباط، اظهار بیاطلاعی کرده باشند. برای نمونه بسیاری از نمایندگان مجلس نیز گفته بودند که مجلس را از این موضوع با خبر نکرده بودند و شخص مورد مصاحبه آفتاب یزد با وجود نمایندگی در مجلس دهم میتوانست بگوید که آیا نمایندگان خبر داشتهاند؟
اما نکته قابل تأمل این است که کسانی که روزگاری انواع و اقسامترفندها و نیرنگها را برای رئیسجمهور شدن حسن روحانی به کار بسته بودند، اکنون به جای پاسخگویی، آرام آرام خود را به صف منتقدان وارد میکنند. نماینده مجلس دهم نیز در گفتوگو با آفتاب یزد گفته است: «اگر بخواهم صادقانه از آنچه که این روزها بر ما میگذرد، بگویم باید گفت ماترامپ را همیشه یک پدیده خاصی میدانستیم و میگفتیم باید روانشناسان و جامعهشناسان بر روی واکنشها و رفتارهای او کار کنند. امروز باید در مورد آقای روحانی هم این را بگوییم. روحانی در این فراز و نشیبهایش حتی قبل از ریاست جمهوریاش یک پدیده خیلی پیچیدهای است و باید چندوجهی مورد کَند و کاو قرار بگیرد، اما در هر صورت بهنظر من ایشان به ملت ایران خیلی کم لطفی کرد.»
وی گفته است: «آدم خجالت میکشد که چگونه کشور را اداره کردیم که الان، طبق اعلام رسمی مقامات در روی آنتن، نزدیک به هفتاد و پنج درصد این مردم نیاز به کمک دارند؟ آخر چگونه است؟ واقعاً آدم احساس
شرم میکند.»
مردم به آنها بیاعتمادند که امضای کری را تضمین دانستند
نه به نظام
روزنامه دولتی ایران دیروز اظهارات عباس عبدی در یک نشست درباره حوادث اخیر را منتشر کرد. ارگان دولت آورده است: «عبدی، مهمتر از آتش زدن اماکن دولتی که در همه جای دنیا شایع است، سکوت بخشهایی از جامعه را نسبت به این اتفاقات دانست و گفت ریشههای اصلی و جامعهشناسی این مسئله، بیاعتمادی و نداشتن امید به آینده است. اتفاق بدی که افتاده این است که هم امید اجتماعی کم شده هم امید فردی.»
وی گفته است: «بر اساس نظرسنجیها، امید به آینده هم از نظر اجتماعی و هم از لحاظ فردی بهشدت پایین آمده و در کنار آن اعتماد نیز کاهش یافته است.»
حوادث پس از اجرای انتقادبرانگیز سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن، محمل ویژهای برای روشنتر شدن ماهیت براندازانه و معاندانه مدعیان اصلاحطلبی است. آنها با نادیده گرفتن توطئه خارجی و شبکه سازمانیافته ترور و تخریب، آشوبگری و اغتشاش را به مردم نسبت دادند و علت آن را نیز ناکارآمدی نظام عنوان کردند تا هم علیه نظام عقدهگشایی کنند و هم به زعمشان به مقاصد شوم خود نزدیک شوند. این در حالی است که دولت دستپخت همین طیف است و آنان اکنون باید پاسخگوی ناکارآمدی دولت و معضلات اقتصادی کشور و مشکلات معیشتی مردم باشند. از این رو، مردم به وطن فروشانی بیاعتمادند که «امضای کری تضمین است» را تیتر یک رسانهشان قرار دادند و با اعتماد بیجا به آمریکا ظرفیتهای درونی را معطل گذاشتند و فرصتهای بسیاری برای شکوفایی اقتصادی را از بین بردند اما امروز بهجای عذرخواهی و پاسخگویی جای خالی میدهند و نظام را هدف بیاعتمادی مردم جا میزنند!