افشاگری عجیب مسعود ده‌نمکی

افشاگری عجیب مسعود ده‌نمکی+فیلم   10 دی-98
اعتراف سرچماقدار سابق و سینماگر اصول گرای کنونی مسعوددهنمکی بطور دقیق تداعی کننده  ستون پیام های ساختگی و جعلی روزانه  اوین نامه سربازجوشریعت نداری است.
dehnamaki_123019.jpg
مطالب را خودم می‌نوشتم و به اسم شهدا منتشر می‌کردم
نیلوفر رستمیایران وایر
«مسعود ده‌نمکی»، عضو سابق گروه «انصار حزب‌الله» و سردبیر نشریه «شلمچه» در یک برنامه تلویزیونی در غروب هفتم دی ۱۳۹۸گفت مطالبی را با نام «شهدا» جنگ ایران و عراق در نشریه شلمچه منتشر می‌کرده است.
حرف‌های او با واکنش گسترده‌ای از سوی مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و از آن روز تاکنون ده‌ها بار این تکه از مصاحبه او بازنشر شده است.

اگر مسعوده ده‌نمکی می‌دانست این حرف‌های او چه پیامدهایی دارند، حتما در گفتن آن‌ها، دو دهه پس از انجام این فعالیت غیرقانونی، حذر می‌کرد و علیه خود با خنده در مقابل دوربین تلویزیون صحبت نمی‌کرد. افشاگری او در مقابل دوربین، فقط افشاگری ابلهانه فردی علیه خودش نیست بلکه علیه یک سیستم است و نشان می‌دهد همراهان او در دیگر روزنامه‌های حزبی احتمالا همین روال را طی می‌کنند و از پاسخ‌گویی نیز مصون هستند.
ده‌نمکی در برنامه تلویزیونی گفت‌وگو محور به نام «جهان‌آرا» که با موضوع «جریان شناسی سینما و رسانه‌های انقلاب» پخش می‌شد، غروب شنبه هفتم دی ماه گفت: «الان می‌گویم. بسیاری از مقالات را خودم نوشتم با اسم‌های مختلف. حالا این آدم‌ها کی بودند؟ رفقای شهیدمان بودند که در جبهه شهید شده بودند. اما چون آدم نداشتیم، مطالب را خودم می‌نوشتم و هر مطلب را با اسم یک نفر منتشر می‌کردم.»
مجری: با اسم شهدا منتشر می‌کردید؟
ده‌نمکی: بله، روزنامه‌ها بعد جواب می‌دادند برای مطالب. یک بار هم احضاریه آمد که یکی از شهدا باید به دادگاه مراجعه کند برای فلان مطلب. این‌ها رو ما رو نمی‌کردیم.»(خنده)
مسعود ده‌نمکی در همین چند جمله، برعلیه اخلاق حرفه‌ای و آن‌چه به نام روزنامه‌نگاری حرفه‌ای شناخته می‌شود، حرف زد. چنین واقعیت‌گویی ابلهانه‌ای علیه خود، طنز تلخی است که می‌گوید با همین بصیرت و دانش، شخصی چند سال مدیر مسوول و سردبیر نشریه‌ای بوده است.
در جهان روزنامه‌نگاری، استفاده از نام مستعار به دلایل متعدد و به ویژه برای حفاظت از هویت واقعی نویسنده، امری عادی و پذیرفته شده است. با این حال، استفاده از نام کسانی که مرده‌اند و در جهان نویسنده، حضور ندارند و از آن مهم‌تر، توانایی حقوقی برای دفاع از خود ندارند، غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی است.
ده‌نمکی با کاغذ و منابع دولتی، روزنامه‌ای را منتشر می‌کرده که خودش نویسنده اکثر مطالبش بوده است. حالا یک سوال دیگر هم باقی می‌ماند که آیا مسعود ده‌نمکی برای هر کدام از مطالبی که به نام شهدا منتشر می‌کرده، حق‌التحریر جداگانه‌ای هم قائل بوده است؟ اگر جواب مثبت باشد، این حق‌التحریرها در نهایت به جیب چه کسی یا کسانی می‌رفته‌؟
به گفته خود ده‌نمکی در این برنامه تلویزیونی، بسیاری از مطالب شلمچه که با اسامی مردگان و دست کوتاه شدگان از دنیا نوشته ‌می‌شده، با پاسخ‌های انتقادی شخصیت‌های اجتماعی روبه‌رو می‌شده‌اند. حتی یک بار به گفته سردبیر این نشریه، یکی از همین مطالب به احضار در دادگاه ختم می‌شود. نویسنده که شهید بوده و قادر به حضور در دادگاه نبوده است و اما ده‌نمکی که امروز با خنده جلوی دوربین از تقلبش به راحتی حرف می‌زند، آن موقع هم آن قدر دوست در طبقات مختلف نظام داشته که توجهی به احضارهای قانونی برای پاسخ‌گویی نکند.
مسعود ده‌نمکی در گفت‌وگوییدر شهریور ۱۳۹۱ درباره انگیزه‌اش برای راه‌اندازی نشریه شلمچه گفته بود می‌خواسته است با «توده مردم» ارتباط برقرار کند: «نشریه‌ای که من می‌خواستم، رسانه‌ای بود که با توده‌های مردم و افکار عمومی ارتباط برقرار کند. بنابراین درخواست نشریه شلمچه را دادم
او در جای دیگری از این گفت‌وگو می‌گوید افرادی برای مطبوعات تربیت کرده است که تا زمان انتشار شلمچه دست به قلم نبرده بودند. به گفته او، آن‌ها «نیروهای سردرگمی» بوده که یا از رسانه‌های اصول‌گرا «اخراج» شده یا به خاطر «تند» بودن‌شان، به شلمچه رفته بودند.
بیش از هفت سال پس از این گفت‌وگو، اکنون مشخص نیست منظور دقیق ده‌نمکی چه کسانی بوده است. آیا منظور فقط خودش بوده که به خاطر سردرگمی‌، نشریه‌ای منتشر کرده یا واقعا افراد دیگری هم در شلمچه قلم می‌زده‌اند. واقعیت کدام است؟
در نهایت شلمچه با دستور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل توهین به یکی از مراجع تقلید که او را وابسته به «ساواک» معرفی کرده بود، در دوران وزارت «عطاالله مهاجرانی» توقیف شد.
ده‌نمکی چندین سال بعد لابد با این فکر که دیگر آب‌ها از آسیب افتاده‌اند و حالا دیگر به عنوان طنز و «من چه باهوشم» می‌‌شود بیانش کرد، از شاه‌کار خود گفت. او با بیان این حرف‌ها مشخص کرد نه تنها ارزشی برای اصول روزنامه‌نگاری قائل نیست بلکه از نام شهدا نیز در جهت القای اندیشه‌های خود استفاده کرده است؛ اندیشه‌هایی که نویسندگان شهید مطالبش شاید با آن‌ها موافق نبوده‌اند.
آقای ده‌نمکی در کارنامه کاری خود سردبیری «یالثارات»، نشریه رسمی انصار حزب‌الله ومدیر مسوولی و سردبیری هفته‌نامه‌های شلمچه، «جبهه» و «صبح دوکوهه» را دارد. او پس از فعالیت‌هایش در عرصه روزنامه‌نگاری در دهه ۱۳۸۰ تصمیم گرفت به دنیای مستندسازی روی بیاورد. او دو مستند و بعد فیلم داستانی «اخراجی‌ها» که درباره جنگ است را ساخت.
تبدیل دروغ به واقعیت و جا دادن در دل تاریخ، قصه‌های عجیب دیگری هم دارد. پس از مرگ «حمید هوشنگی»، معاون ستاد تبلیغات جنگ و از روزنامه‌نگاران باسابقه، مشخص شد که داستان «حسین فهمیده» چنان هم پایه‌ای بر واقعیت نداشته است.
ساعاتی پس از اعلام درگذشت حمید هوشنگی در سال ۱۳۹۶، «رضا ویسی»، روزنامه‌نگار فاش کرد که روایت مرگ حسین فهمیده منطبق بر واقعیت نیست. ویسی گفت هوشنگی در گفت‌وگویی با وی اعتراف کرده بود زمان جنگ به عنوان خبرنگار برای تهیه گزارش از شهدای جنگ به دیدن پیکر کشته‌شدگان رفته و دریافته که شهید نوجوانی نیز میان آن‌ها است: «هنگام تهیه گزارش، واقعیت موجود را پر و بال داده و به آن ابعاد حماسی داده است.»
در کتاب‌های درسی، تاریخ فوت محمد حسین فهمیده ۸ آبان ۱۳۵۹ در سن ۱۳ سالگی عنوان شده در حالی که زیر تانک‌های عراقی جان سپرده است.

اما چندین دهه پس از انتشارش در کتاب‌های درسی مشخص شد نحوه مرگ این جوان چندان هم با گفته‌ها واقعیت نداشته است. زمان جنگ بوده و دولت نیاز به پروپاگاندا و ساختن شهید راه ملت داشته و برای همین او را زیر تانک دشمن انداخته است.