محمدرضا خباز: کاهش مشارکت زهر هلاهل است

 محمدرضا خباز: کاهش مشارکت زهر هلاهل است  10-مرداد-99    
بررسی موانع و مشکلات اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری محمدرضا خباز: کاهش مشارکت زهر هلاهل است  انتخابات حداقلی  زیر دندان اصولگرایان مزه کرده است و همچنان دنبال انتخابات حداقلی هستند و برایشان مهم نیست که کیان کشور خدای ناکرده در اثر انتخابات حداقلی به خطر بیفتد. این به کام آن‌ها شیرین آمده است چرا که باعث عدم موفقیت رقیب آن‌ها می‌شود، ولی این شیرین نیست این زهر هلاهل است که مردم در انتخابات کمتر شرکت بکنند تا جریانی انتخاب شود.

خاباتی خود را از مجلس آغاز کردند، اما اصلاح‌طلبان در گیر و دار چالش‌های پیشاروی خود در انتخابات ریاست جمهوری هستند.

به گزارش فرارو، اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ با چالش‌های متعدد از جمله رد صلاحیت و کاهش مشارکت مواجه هستند؛ چالش‌هایی که شاید در هر انتخابات پیش روی اصلاح‌طلبان قرار داشت، اما این بار به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی و معیشتی مردم و احتمال مشارکت پایین بر اهمیت آن‌ها افزوده شده است. این در حالی است که برخی از این چالش‌ها همچون رد صلاحیت‌ها برای اصولگرایان، آنقدر‌ها معنا ندارد و حتی کاهش مشارکت نیز به سود آنان نتیجه داده است.

برخی از چالش‌ها نیز درون جریانی است و گاه مانند انتخابات مجلس به تفاوت نظر آن‌ها در نحوه حضور در انتخابات بر می‌گردد. چنانچه در این جریان بر سر چگونگی حضور در انتخابات اسفندماه (حضور مشروط یا بی قید و شرط و یا حتی عدم حضور در انتخابات) اختلاف نظر بود. گروهی، چون سعید حجاریان، ایده مشارکت مشروط را مطرح کردند، ایده‌ای که بازخورد‌های متعددی داشت. این ایده به تحریم انتخابات تعبیر شد. اصولگرایان آن را راهی برای گریز از مسئولیت وضعیت موجود و برخی نیز این ایده را تنها راه پیش روی اصلاح طلبان در مقابل رد صلاحیت‌های احتمالی شورای نگهبان دانستند. در نهایت نیز شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان از دادن یک فهرست واحد خودداری کرد و این برخی احزاب اصلاح‌طلب بودند که وارد گود شدند. همین نیز موجب شد تا وحدت درونی اصلاح‌طلبان در انتخابات محقق نشود.

کاهش سرمایه اجتماعی، ردصلاحیت‌ها و نحوه مشارکت اگر در انتخابات پیشین چالش‌های پیش روی اصلاح‌طلبان را شکل می‌داد در این دوره نیز همچنان گریبان آن‌ها را گرفته است و پس از انتخابات اسفندماه، گفتگو‌ها برای کیفیت حضور اصلاح‌طلبان در رسانه‌ها آغاز شده است، اما سایه سنگین کرونا، اصلاح‌طلبان را از دور همنشینی و جلسات محروم کرده است تا یک چالش دیگر به فهرست اصلاح‌طلبان اضافه شود. چالشی که تنها مختص اصلاح‌طلبان نیست و درد مشترک این روز‌های هر آدمی است.

چالش‌های فراروی اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400کاهش مشارکت زهر هلاهل است
محمدرضا خباز عضو حزب اعتماد ملی در گفتگو با فرارو در این باره گفت: مهم‌ترین چالش فراروی اصلاحات، کاهش مشارکت مردمی است. به این معنی که تا یکی دو سال پیش همه ما و همه ارکان و بزرگان کشور اصرار بر انتخابات حداکثری داشتند، ولی در این انتخابات نشان داده شد دیگر اصراری بر انتخابات حداکثری نیست یا کم‌رنگ شده است. البته از مشارکت حداکثری گفته می‌شود، ولی در عمل طوری طراحی می‌شود که انتخابات حداقلی برگزار شود. از این‌رو، بزرگ‌ترین چالش اصلاح‌طلبان، مشارکت حداقلی است.

وی افزود: چون ما تجربه کردیم که رقیب ما یک کف رای را در کشور دارد. اصولگرایان حدود ده -پانزده درصد کف رای را دارند خب، به همین دلشان خوش است که اگر کف رای هم به صحنه بیایند چه در مجلس چه در ریاست جمهوری انتخابات را خواهند برد. ولی ارزشی که از اول انقلاب مطرح بوده شرکت در انتخابات به صورت حداکثری بوده است که متأسفانه در این دور از انتخابات خود را نشان نداد و با مشارکت چهل و دو درصد، انتخابات به پایان رسید و این کمترین مشارکت در طول ادوار گذشته بود.

وی اظهار کرد: انتخابات حداقلی  زیر دندان اصولگرایان مزه کرده است و همچنان دنبال انتخابات حداقلی هستند و برایشان مهم نیست که کیان کشور خدای ناکرده در اثر انتخابات حداقلی به خطر بیفتد. این به کام آن‌ها شیرین آمده است چرا که باعث عدم موفقیت رقیب آن‌ها می‌شود، ولی این شیرین نیست این زهر هلاهل است که مردم در انتخابات کمتر شرکت بکنند تا جریانی انتخاب شود.

او اضافه کرد: درصورتی که ما باید در مرحله اول از آموزه‌هایی که امام و رهبری به ما یاد دادند بهره ببریم به این معنا که باید اول به فکر انتخابات حداکثری باشیم یعنی اصرار و تلاش کنیم که مردم پای صندوق رأی بیایند حالا چه به ما رای بدهند یا ندهند، اگر به ما رای دادند چه بهتر و اگر ندادند مهم نیست. مهم این است که تعداد آرایی که به صندوق می‌رود پشتوانه نظام خواهد بود. آن هم کشوری که استکبار جهانی در مقابلش صف‌آرایی کرده است و انتخابات حداکثری موجب رونق این کشور و نظام خواهد شد؛ بنابراین مهم‌ترین چالش ما در مرحله اول کاهش حضور مردم در انتخابات است.

وی افزود: رد صلاحیت‌ها دیگر چالش ماست که به عدم مشارکت منجر می‌شود. یعنی اگر هیئت‌های نظارت با نگاه بازتر به انتخابات بنگرند طبیعتاً مشارکت مردم افزایش پیدا می‌کند. در انتخابات اسفند سال گذشته، چون عده زیادی از اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شدند تعداد زیادی از مردم گفتند ما کاندیدای موردنظر نداریم؛ برویم پای صندوق چکار کنیم؛ بنابراین اگر بخواهند انتخابات حداکثری باشد یکی از راه‌هایش این است که با نگاه وسیع‌تر با کاندیدا‌ها برخورد کنند.

نماینده سابق مجلس بیان کرد: هر چقدر رقابت قوی‌تر باشد احتمال حضور مردم بیشتر است و وقتی رقابت به حداقل می‌رسد و انتخابات آن شور خود را از دست می‌دهد؛ رقیب احساس می‌کند که دیگر جایی در انتخابات ندارد پس شرکت نمی‌کند طبیعتاً مخاطبین و طرفداران آن‌ها هم در انتخابات کمتر مشارکت می‌کنند پس یکی از راه‌های انتخابات حداکثری این است هیئت‌های نظارت بازتر به مسئله نگاه کنند و اصلاً قانونی عمل کنند.

وی افزود: قانون مشخص کرده است که هیئت‌های نظارت نباید اعمال سلیقه‌ها، برداشت‌ها، نگاه‌های حزبی، سیاسی و گروهی را در تایید افراد لحاظ کند. اجرای این امر باعث می‌شود تا کاندیدا‌های قوی‌تری وارد صحنه شوند و افراد توانمندی بیایند و در نهایت مردم هم احساس بکنند که می‌توانند به کاندیدای موردنظر خودشان در پای صندوق رای بدهند.

خباز در ادامه تأکید کرد: اصلاح‌طلبان، مجموعه فراوانی حدود سی حزب هستند و حتی در دوم خرداد و هم در دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی نگاه‌ها و سلایق فراوانی بر آن‌ها حاکم بود. در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سلیقه‌های متفاوتی داشتند و از آرا و نظریات متعددی برخوردار بودند، اما آن زمان هم در یک چیز مشترک بودند آن هم وجود پرارزش جناب آقای خاتمی بود. الان هم خوشبختانه آن نعمت را داریم و واقعاً این نعمت ارزشمندی است که اصلاح‌طلبان یک محوری به نام جناب آقای خاتمی دارند.

او افزود: شاید اصلاح‌طلبان در مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با هم اختلاف نظر داشته باشند، اما خوشبختانه درباره وجود شخص شخیص آقای خاتمی با هم اختلاف نظر ندارند و این نعمت فوق‌العاده‌ای است. آقای خاتمی هم برای این‌که کار دموکراتیک باشد یکی دو نفر از احزاب اصلاح‌طلب را دعوت کردند اسمش را شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان قرار دادند که این خود از اختلاف نظرات کم می‌کرد نه این‌که به‌طورکلی اختلاف‌نظر‌ها را از بین ببرد. ما نتیجه این شورا را در سال ۹۲ با کنار رفتن آقای عارف و موفقیت آقای روحانی و در سال ۹۶ با کناره‌گیری آقای جهانگیری دیدیم که باز بحمدالله موفقیت بدست آمد و اختلاف‌نظر‌ها به حداقل رسید.

این فعال سیاسی ادامه داد: حالا هم این نعمت هست، اما تفاوتش این است که اصلاح‌طلبان، چون در این انتخابات به دلیل رد صلاحیت‌ها با علاقه شرکت نکردند و هر کس بنا به تشخیص خود در انتخابات شرکت کرد و شورای عالی سیاست‌گذاری هم بیانیه نداد باید در سیاستگذاری این مجموعه فکری بکنند.

او افزود: اصلاح‌طلبان باید یک پوست‌اندازی بکنند و به بازنگری در روش‌های گذشته خود بپردازند. مهم‌تر از همه باید برای رئیس جمهور یک مانیفست و برنامه داشته باشند. جناب آقای خاتمی باید برای این‌که خون جدیدی در کالبد اصلاح‌طلبان جریان پیدا کند از سراسر کشور و از اصلاح‌طلبان همه استان‌ها بخواهند که نظرات خود را به دبیرخانه‌ای که در تهران تشکیل می‌دهند؛ بفرستند. الان شورای عالی سیاست‌گذاری هست، اما رییس و معاونش یعنی آقایان عارف و موسوی لاری استعفا کردند. طبیعی است که این شورا باید با نظر دوستان بازسازی شود و مانیفست را تنظیم کنند و بعد از آن برای حضور در جریان انتخابات آماده شوند. اگر این اتفاقات بیفتد ان‌شاءالله هدفی که اصلاح‌طلبان و علاقمندان آن‌ها و همه اشخاصی که دل در گروی سربلندی کشور دارند، محقق خواهد شد.