چون سردازد قالیباف جرو مهره های خیلی خودیست . بنابراین نقش دکوری وی هم فرمانده سرکوب و سانسور و اختلاس و هم رئیس تشریفاتی مجلس ارتجاعی -کودتایی - نامشروع مهندسی شده می باشد.
قالیباف
در عرصه نظامی-انتظامی یا شهرداری سالها در نقش یک مدیر دستوردهنده ظاهر شده؛
ولی ریاست مجلس جایگاهی تعاملی- مدیریتی است، نه دستوری. نشستن بر صندلی بالاتر
فقط برای اداره بهتر جلسه است، نه به معنای ریاست بر جلوسکنندگان. مشخص نیست که
فرمانده سابق اگر روزی همانند لاریجانی، از سوی همکاران و نه زیردستانش،
«دیکتاتور» خطاب شود، آیا ظرفیت مواجهه با چنین موقعیتی را دارد؟
«بسیاری از دانشآموزان عزیز داوطلب کنکور و
خانوادههای محترم آنان، نگران پیامدهای برگزاری آزمون سراسری در شرایط فعلی
هستند. از کمیسیون آموزش و تحقیقات خواستم به فوریت و به دقت، ابعاد مختلف این
موضوع را با حضور متخصصان بررسی کنند و در صورت لزوم آن را از مراجع ذیصلاح
پیگیری کنند». این توییت محمدباقر قالیباف است، شاید این برای نخستین بار است که
شنیده میشود یک نماینده به نمایندگان دیگر دستور میدهد درباره چه چیزی طرح دهند!
شرق در ادامه نوشت: پیشتر در یادداشتی
به قلم امیر پسندهپور پیشبینی کرده بودیم که، چون سالها فرمانده و شهردار بوده،
احتمالا فکر میکند مجلس را که جایگاهی تقنینی دارد، هم میتواند به شیوه دستوری
اداره کند. به نظر میرسد طولی نکشیده که پیشبینیها درست از آب درآمده است.
درحالیکه طبق قانون رئیس قوه مقننه فقط
رئیس شکلی مجلس است، از همان حق رأیی برخوردار است که دیگر نمایندگان برخوردارند و
رئیس جلسات و نقشش ادارهکردن است، نه ریاست بر نمایندگان، رئیس مجلس رابطه طولی
با نمایندگان ندارد که چیزی را دستور بدهد و دیگر نمایندگان اطاعت کنند و بله
بگویند؛ بلکه به لحاظ قانونی همعرض آنهاست. نمایندگان بر مبنای تخصص و کمیسیونی
که عضو آن هستند، خودشان در ارائه طرحها و بررسی لوایح دولت آزادند و تصویبشدن
یا نشدن آن هم به رأی اکثریت بستگی دارد، نه خواست رئیس مجلس!
پیشتر نوشته بودیم: «آمدن قالیباف به
مجلس هم برای رسیدن به پاستور بوده و حتی رئیس قوه مقننه شدن او نیز دستگرمی برای
رسیدن به ریاست قوه مجریه است؛ اما اگر واقعا او همچنان قصد پاستور کرده باشد،
حضورش در قامت یک رئیس مجلس برایش شمشیری دودَم خواهد بود. مهمترین دلیل آن،
تفاوت در ذات وظایف رئیس مجلس با یک رئیس اجرائی مانند شهردار یا فرمانده نظامی
است.
قالیباف در عرصه نظامی-انتظامی یا
شهرداری سالها در نقش یک مدیر دستوردهنده ظاهر شده؛ ولی ریاست مجلس جایگاهی
تعاملی- مدیریتی است، نه دستوری. نشستن بر صندلی بالاتر فقط برای اداره بهتر جلسه
است، نه به معنای ریاست بر جلوسکنندگان. مشخص نیست که فرمانده سابق اگر روزی
همانند لاریجانی، از سوی همکاران و نه زیردستانش، «دیکتاتور» خطاب شود، آیا ظرفیت
مواجهه با چنین موقعیتی را دارد؟
از سویی دیگر، مجلس جایگاهی تقنینی دارد
و مانند شهرداری یا ناجا نیست که با تعویض ناوگان یا عملیاتهای عمرانی عظیم،
خروجی ملموس قابل رؤیت با تأثیر زودهنگام داشته باشد؛ پس ظرفیت مجلس بههیچعنوان
همراستا با استعدادهای قالیباف، معروف به یک «مدیر جهادی» نیست...».
حالا کمکم نقاط ضعف قالیباف در اداره
مجلس نمایان میشود. همان روزی که ظریف به مجلس آمده بود و مخاطب رفتار ناخوشایند
مجلسیان قرار گرفت، مشخص بود که قالیباف هرچه هم تلاش میکرد، نمیتوانست دیگران
را به سکوت و آرامش وادارد. این را مقایسه کنید با نحوه اداره جلسه از سوی علی
لاریجانی.
«مهدی آیتی»، نماینده سابق مجلس، در
واکنش به برخوردهای مجلسیان با وزرای دولت بهویژه ظریف گفته بود: این انتقاد به
شخص قالیباف وارد است که مجلس را بهخوبی مدیریت نکرد و جلوی تندرویها، توهینها
و بداخلاقیها را نگرفت؛ حتی بهنوعی خودش هم از این رفتار نمایندگان حمایت کرد و
حرفهای آنها را تأیید کرد. در نتیجه رئیس مجلس که باید الگو و سرمشق مجلس باشد،
در قضیه برخورد با ظریف، برخورد اخلاقی نکرد.
در ماجرای بذرپاش هم بهنوعی قالیباف و
هیئترئیسه از سوی بخشی از اصولگرایان زیر تیغ قرار گرفته است. الیاس نادران، هیئترئیسه
و بهنوعی شخص قالیباف را متهم به قانونشکنی کرده است. این در حالی است که
قالیباف در مراسم معارفه بذرپاش کاملا این انتخاب را قانونی دانست. از سویی دیگر
قالیباف زیر فشار مطالبه حامیان و طیف جوانان اصولگرایی هم قرار دارد که آنها هم
با درک نادرست از جایگاه رئیس مجلس، از او انتظار شقالقمر دارند.
شاید همین باعث شود او گاه دست به رفتارهایی
عجولانه و غیرمرتبط با جایگاه واقعی خودش بزند؛ مانند همان توییتی که حامل دستورش
به جمعی از نمایندگان بود. چندیقبل دو گروه؛ یکی بسیج دانشجویان و دیگری اتحادیه
جامعه اسلامی دانشجویان به او نامه نوشته و درخواست اقدامات عاجل کرده بودند. یا
درباره یک انتخاب به او مواردی را متذکر شده بودند. جمعی از دفاتر بسیج دانشجویی در
دانشگاههای کشور در نامهای به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، بر
لزوم اقدامات فوری و خارج از نوبت مجلس برای حل مشکلات تأکید کرده بودند.
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم خطاب
به قالیباف درباره دیوان محاسبات نوشته بود که انتخاب ریاست دیوان محاسبات نباید
محلی برای منازعه احزاب سیاسی باشد. در انتها هم خواسته بودند که در انتخاب رئیس
دیوان محاسبات، امتیازات کسبشده از سوی گزینههای داوطلب در کمیسیون برنامه و
بودجه شفاف برای مردم و رسانهها اعلام شود تا مشخص شود که چه اندازه اراده مجلس
در نظارت جدی است؛ اتفاقی که البته رخ نداد. این سختی کار حالا به چشم یاران
نزدیکش هم آمده است؛ تاجاییکه مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر، به ایلنا گفته
است: در مجموع عوامل و نکاتی دست به دست هم داده و کار مدیریت مجلس را برای
قالیباف سخت میکند.