در قالب یک
مطالعه بررسی شد
تجربه زنان باردار از خشونت خانگی8مرداد-99
با
توجه به نتایج یک مطالعه پژوهشگران میگویند: «با توجه به خطرات خشونت خانگی در
زنان باردار، به خصوص در خانوادههایی با سابقه خشونت خانگی قبلی، مراکز بهداشتی
درمانی به طور معمول غربالگری خشونت خانگی در بارداری را انجام دهند تا بتوانند
این موارد را شناسایی کرده و در صورت لزوم، مشاوره و ارجاعات ضروری را انجام
دهند».
نتایج یک
مطالعه نشان داد که از نظر زنان باردار، بیکاری و مشکلات اقتصادی، سابقه خشونت و
اعتیاد همسران، مهمترین دلایل بروز خشونت خانگی هستند.
به گزارش
ایسنا، طبق آمارهای سازمان جهانی بهداشت شیوع کلی خشونت خانگی علیه زنان در دنیا
حدود ۴۵ درصد است. به معنای دیگر از هر دو زن یک نفر در معرض خشونت خانگی قرار
دارد.
پژوهشگران
دانشگاههای علوم پزشکی مشهد و خراسان شمالی و دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، در
مطالعهای به بررسی خشونت خانگی فیزیکی در زنان باردار و شایعترین عوامل دخیل در
ایجاد آن، پرداختند.
خشونت
خانگی شایعترین نوع خشونت علیه زنان است و شامل خشونتهای فیزیکی، روانی و جنسی
است که در تمام سنین، جنسیتها، قومیتها، زمینههای آموزشی و گروههای اقتصادی
اجتماعی اتفاق میافتد.
سید مجید
صدرزاده و شقایق رحمانی به همراه همکارانشان در این تحقیق همکاری داشتند. این
مطالعه در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ و با بررسی ۲۳ زن باردار ۱۵ تا ۴۵ ساله که
با شکایت از ترومای ناشی از خشونت خانگی و ۲۳ بیمار باردار دیگر که به علت تروما
ناشی از سایر علل به اورژانس سوانح بیمارستانهای شهید هاشمینژاد و امام رضا (ع)
مشهد مراجعه کرده بودند، انجام شد.
جمعآوری
دادهها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت و اطلاعاتی مثل اطلاعات شخصی بیمار،
خشونت اعمالشده و عوامل دخیل در اعمال خشونت از بیمار گرفته شد. دادههای به دستآمده
از طریق روشهای آماری تحلیل شدند.
در ابتدا
مفهوم خشونت خانگی و انواع آن توسط پرستار با سابقه توضیح دادهمیشد. از نظر
سازمان ملل: «هر نوع عمل خشونتآمیزی است که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب
یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد و یا احتمال منجر شدن آن به این نوع
آسیبها و رنجها وجود داشته باشد، مانند تهدید به اینگونه اعمال، زورگویی و یا
محرومسازی خودسرانه از آزادی، خواه در حضور عموم یا در زندگی خصوصی».
اطلاعات
مربوط به بیمار شامل سن، سن بارداری، دفعه بارداری، خواسته یا ناخواسته بودن
بارداری، سابقه سقط به علت خشونت، محل تولد، محل زندگی، تحصیلات، شغل، استعمال
دخانیات، سوء مصرف مواد مخدر و مصرف داروهای خوابآور یا ضد افسردگی بود.
اطلاعات
مربوط به ازدواج شامل مدت زندگی، فاصله سنی زوجین، ازدواج تحمیلی و عدم رضایت
زناشویی، سابقه طلاق در بیمار و یا همسر او و تعدد زوجین بود.
اطلاعات
مربوط به همسر شامل محل تولد، تحصیلات، شغل، استعمال دخانیات، سوء مصرف مواد مخدر،
اعمال خشونت قبلی، آسیب به کودک و آزار رساندن به کودکان، مصرف داروهای خوابآور
و یا ضد افسردگی بود.
اطلاعات بهدستآمده
نشان داد که در ۲۲ بیمار خشونت توسط همسر بیمار انجام شده بود و تنها یک نفر از
طرف برادر مورد خشونت قرار گرفته بود.
دادههای
به دستآمده نشان داد میانگین سن بیماران حدود ۲۷.۵ سال، میانگین مدت ازدواج ۳.۵
سال و میانگین سن بارداری ۲۸.۵ هفته بود. ۶ مورد از بارداریها کمتر از ۲۰ هفته و
مابقی بیشتر از ۲۰ هفته و دارای قابلیت حیات بودند.
بین بروز
خشونت خانگی و سابقه خشونت خانگی در خانواده، بیکاری همسر و مشکلات اقتصادی، سابقه
بستری به علت خشونت خانگی و مصرف دخانیات و سوءمصرف مواد مخدر، همبستگی وجود
داشت. مهمترین علتهای بروز خشونت خانگی از نظر زنان باردار، بیکاری و مشکلات
اقتصادی همسر، سابقه بستری قبلی به علت خشونت خانگی و اعتیاد همسران بود.
در سه
بیمار، آسیب وارده منجر به از دست رفتن جنین شد که دو مورد مربوط به خشونت خانگی و
یک مورد در سایر تروماها بود. ۱۶ بیمار با رضایت شخصی بیمارستان را ترک کردند و
۳۰ بیمار دوره بستری را گذراندند. تعداد موارد رضایت شخصی به طور معنیدار، بیشتر
از سایر تروماها بود.
با توجه به
نتایج مطالعه پژوهشگران میگویند: «با توجه به خطرات خشونت خانگی در زنان باردار،
به خصوص در خانوادههایی با سابقه خشونت خانگی قبلی، مراکز بهداشتی درمانی به طور
معمول غربالگری خشونت خانگی در بارداری را انجام دهند تا بتوانند این موارد را
شناسایی کرده و در صورت لزوم، مشاوره و ارجاعات ضروری را انجام دهند».
از آنجا
که این زنان بعد از اتمام بارداری نیز در معرض خشونت مجدد و نیز آسیبهای روحی و
روانیاند و فرزندان این خانوادهها نیز در معرض خشونت والدین قرار دارند، باید به
صورت ویژه مورد توجه قرار گیرند.
به گفته
پژوهشگران این تحقیق: «در دوره سه ساله این مطالعه، تنها ۲۳ بیمار با شکایت از
خشونت خانگی شناسایی شدند که در مقایسه با سایر کشورها تعداد کمتری است و میتواند
ناشی از ترسهای فرهنگی و عرفی موجود در جامعه باشد. در برخی موارد بیماران با
وجود مراجعه به اورژانس، شرححال درست وکاملی نسبت به رخداد ارائه نمیدهند و علت
آسیب را مخفی میکنند؛ لذا شناسایی چنین بیمارانی از مشکلات این مطالعه است».
نتایج این
تحقیق به صورت مقاله علمی پژوهشی در مجله «زنان، مامائی و نازایی ایران» وابسته به
دانشگاه علوم پزشکی مشهد، منتشر شده است.