دولت سوم روحانی یا دولت پنجم خاتمی؟9-خرداد-۱۴۰۰
تکرار دولت خاتمی تدارکاتچی امکان ندارد .چون مردم ایرانی نه مردم توهم زده دوم خرداد ۷۶هستند که تجربه دو دوره ۴ ساله خاتمی رمال را دارند که منجر به دولت احمدی نژاد گردید .برای همین فریاد زدند اصلاح طلب اصول گرادیگه تمام شد ماجرا از طرف دیگر خامنه ای رمال وپاسداران جنایتکار تصمیم گرفته اند تا رژیم ولایت فقیه را از طریق طرح مهندسی یک پایه کنند برای همین جایی برای همتی و مهر علیزاده جز بازارگرمی تبلیغاتی درقدرت مهندسی ۱۴۰۰ وجود ندارد.
جریان اصلاحات در چرخشی عجیب از دو دولت روحانی عبور میکند و دم از دولت سوم خاتمی میزند. این ادعا که اصلاحات به دنبال روی کار آوردن دولت سوم خاتمی است چه معنایی دارد؟
به گزارش فارس پلاس، شماره ۲۵ ام «انتخابات پلاس» را به بررسی کنش سیاسی اصلاحطلبان اختصاص دادیم.
اصلاحطلبان میتوانستند با گزینههایی وارد صحنه شوند که امکان تایید صلاحیتشان بیشتر است. احتمالا گزینههایی مانند عارف، صدر، واعظی، ستاری، نوبخت و ... شانس بیشتری برای عبور از فیلتر شورای نگهبان داشتند اما جریان اصلاحات ترجیح داد این گزینهها را عقب نگه دارد و گزینههایی را برای ورود به انتخابات شارژ کندکه شک و تردید برای تایید صلاحیتشان از ابتدا مشهود بود.
با این حال اکنون اصلاحات با دو گزینه مواجه است. مهرعلیزاده که خود را یک دو آتیشه اصلاحاتی میداند و همتی که خبرها از گفتوگوهای پشتپردهاش با خاتمی حکایت دارد.
تیتر اول روزنامه آفتاب یزد امروز این بود:" مهرعلیزاده وعده داد: تشکیل دولت سوم اصلاحات".
مهرعلیزاده در بیانیهای که منتشر کرده، خود را تنها نامزد جریان اصلاحات دانسته و گفته است: "میتوان حماسهای دیگر از جنس دوم خرداد آفرید و دولت سوم خاتمی را تشکیل داد".
طیف دیگری از اصلاح طلبان همچون فرج کمیجانی و آذر منصوری از اعضای جبهه اصلاحات ایران در روزهای گذشته نیز تاکید داشتند شعار آنها تشکیل دولت سوم خاتمی است.
البته پیش از این ها محمد شریعتمداری بود که در اردیبهشت ماه و در جلسه با اعضای جبهه اصلاحات برای آنکه بتواند اصلاحات را با خود همسو کند ادعا کرده بود میتواند دولت سوم خاتمی را تشکیل دهد.
خط ثابت این روزهای جریان اصلاحات به نظر میرسد عبور از روحانی است و یا به معنای دقیقتر پرش از روحانی. اصلاحات با پررنگ کردن خط «دولت سوم خاتمی» ظاهرا نمیخواهد بپذیرد دولت سوم و چهارم خاتمی در سالهای ۹۲ و ۹۶ تشکیل شده است.
چند سوال را اصلاحات باید پاسخ دهد:
1- روحانی با کدام بدنه اجتماعی توانست هسته اولیه هواداران خود را ایجاد کند؟
2- چهرههای اصلی حامی روحانی چه کسانی بودند؟
3- وزرا و بدنه اصلی دولت روحانی را کدام طیف سیاسی تامین کرد؟
4-پس از دولت اول روحانی حمایت کدام جریان سیاسی او را دوباره به قدرت رساند؟
5- حامی سیاستهای اصلی دولت روحانی کدام طیف سیاسی بودند؟
6- رسانههای حامی روحانی کدامها بودند؟
در پاسخ به تمام این سوالات یک محور اصلی و اساسی وجود دارد و آن حضور پررنگ و تمام قد اصلاحات و پدرخوانده معنوی این جریان یعنی محمد خاتمی در تمام لحظات حساس و بحرانی دولت روحانی است. اگر نبود حمایتهای خاتمی و هاشمی چگونه میتوان رای آوری روحانی را در سالهای ۹۲ و ۹۶ تحلیل کرد؟
اما معنای این پرش از روحانی چیست؟ تنها مفهوم این حرکت سیاسی عدم مسوولیت پذیری است. یکی از مهمترین مولفههای احزاب سیاسی پاسخگو بودن این احزاب به عملکرد سیاسیشان است. شاید محمدرضا تاجیک درست میگوید، اصلاحات به یک هالیدی تاریخی نیاز دارد. بهتر است اصلاحات یک بار مبانی یک فعالیت سیاسی را برای خود بازخوانی کند.