ایرانیها برای درمان به خارج نمیروند10-مرداد-1401
لابد این ممنوعیت وزارت بهداشت دولت دژخیم رئیسی به خاطر گروگان گرفتن شان برای مبادله زندانیان گروگان گرفته شده درزندان های ایران است.
کیاوش حافظی طی یادداشتی در شماره امروز همدلی نوشت: بهرام عیناللهی وزیر بهداشت دولت ابراهیم رئیسی در اظهارنظری گفت که هیچ ایرانی برای درمان به خارج از کشور نمیرود. گویا با پدیدهای مسری روبهرو هستیم که هرکس بر صندلی وزارت بهداشت مینشیند زبانش شروع به زخم زدن به جامعه میکند. سال گذشته همین موقع عدم انتخاب سعید نمکی که پیش از عیناللهی، این مسئولیت مهم را بر عهده گرفته بود، از نقاط مثبت روی کار آمدن دولت رئیسی به شمار میرفت. او هم عادت داشت هرچند وقت یکبار با اظهارنظرهایش داغ دل مردم را تازه کند؛ اما کجای حرفهای بهرام عیناللهی داغ را تازه میکند؟ بلافاصله بعد از خواندن جمله وزیر بهداشت دولت رئیسی تصویری از مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام که در واپسین روزهای زندگی برای معالجه به آلمان رفته بود، در ذهن نقش میبندد. کاش دستکم آقای وزیر بهجای کلمه ایرانیان از کلمه «مردم» استفاده میکرد تا شبهه ناشی از سخنانش کمتر شود.
شاید در پی این مطلب هر مقام مسئولی در وزارت بهداشت، دنبال اثبات ادعای وزیر با توسل به آمار و ارقام برآید. نگارنده نیز بر همین باور است که افرادی که برای معالجه به خارج از ایران اعزام میشوند کمتر دیده میشوند؛ اما آقای وزیر اگر منطق عدد و رقم برای وصف جامعه کافی بود، متخصصان آمار از هر فرد جامعهشناسی در تحلیل اوضاعواحوال جامعه خبرهتر بودند. فهم جامعه منطق خاص خودش را دارد.
مدتهاست ناظران نسبت به کالایی شدن خدمات درمانی و سلامت جامعه هشدار میدهند. در شرایطی که توصیه اکید برخی پزشکان به بیماران خود، بستری شدن و عمل جراحی در بیمارستانهای خصوصی است، پزشک ممکن است با خود فکر کند که چرا باید منفعت و هزینه درمان بیمار محتاجش به جیب پزشک خارجی برود؟ این سخن بدان معنا نیست که همه کادر درمان و پزشکان بیمار را به چشم اسکناس و پر شدن حساب بانکی خود میبینند؛ در دو سال مقابله با کرونا شاهد جانفشانیهای بسیاری از ارزندهترین کادر درمان در کشور بودیم؛ اما کیست که نداند در همین مدت نیز به خاطر دلایل متعدد ازجمله خود نظام بهداشت و سلامت تقاضای کادر درمان برای مهاجرت روزافزون شد.
اما سؤالی که باید از آقای وزیر پرسید آن است که واقعاً فکر میکنید اگر آن دسته از پزشکان دلسوز و متعهد کشور تشخیص دهند که بیمار برای معالجه باید به یکی از کشورهای اروپایی سفر کند آیا با این هزینهها اصلاً وجدانش اجازه چنین توصیهای را میدهد؟ سفر برای درمان به خارج از کشور پیشکش، اما اگر ارزش پولی ملی به پایینترین حد خود نرسیده بود و مردم توان پرداخت هزینههای دوا و درمان را داشتند، اصلاً کسی پیدا میشد که بهجای مراجعه به پزشک و متخصص سری به دکان برخی مدعیان طب سنتی بزند؟