ترقی : عارف
خارج از حاکمیت است . 29 آذر -91
حمید رضا ترقی عضو باند مافیایی و غارتگر مؤنلفه و همشهری رهبر ولی فقیه می
باشد . اکنون محور احمدی نژاد و رحیم
مشایی موضع نه سیخ بسوزد نه کباب اتخاذ کرده به جز یک مورد که گفته است جابجاييها یی که در دولت ايجاد شده، يک دليل
بيشتر ندارد و آن هم بيتوجهي به توصيه رهبري براي عدم شروع زود هنگام تحرکات
انتخاباتي است. وافزوده اگر آقايان مصلحت
را در نظر داشته باشند که کشور در شرايط کنوني به آرامش احتياج دارد، با ورود زود
هنگام به بحثهاي انتخاباتي فضاي فعلي را به وجود نميآوردند ودر مورد تعریف
وتمجید رئیس جمهور از رحیم مشایی گفته . اينکه احمدينژاد و چهرههاي نزديکش دنبال
اين هستند تا با حمايتهاي خود کانديداي مشخصي را به عنوان برنده به دولت يازدهم
بفرستند، شکي نيست و به همين دليل ميتوان اينطور گفت که هدف دولت موفقيت در
انتخابات رياست جمهوري است. اصولا بايد گفت که اين طبيعت قدرت است که دل کندن را
دشوار ميکند و باعث ميشود تا دولتمردان به فکر حضور جدي در انتخابات بيفتند.
همانطور که در سال پاياني دولتهاي هاشمي و خاتمي چنين چيزي مشاهده شد، حالا هم
دنبال اين هستند که در پايان فرصت قانوني هشت ساله يکي از نفرات خود را در جاي
احمدينژاد بنشانند.اما در مورد عارف مدعی
اصلاح طلب موضع انتقادی و اتهامی در پیش
گرفته است . زیرا دردفاع از همشهری اش پاسدار ترکشی وموجی سعید جلیلی گفته وی که دبير شوراي عالي امنيت ملي است، از وی هيچ
تمايلي براي استفاده از ابزاري از موقعيتش ديده نشده است. پس بايد اينطور نتيجهگيري
کنيم که سلامت رفتاري بستگي به درون افراد دارد نه موقعيت شان.*به نظر من پرداختن به اينکه مشايي گزينه احمدينژاد
براي انتخابات رياست جمهوري است، نميتواند منطقي باشد. همه ميدانند که رييس
جمهوري و مشايي رابطه نزديکي با هم دارند و احمدينژاد او را قبول دارد. اما اين
اصلا دليل خوبي نيست که بخواهيم بگوييم مشايي با حمايت ويژه رييس دولت در انتخابات
حاضر خواهد شد.ولی داستان عارف که
معاون ریاست جمهوری دوران خاتمی بود فرق می کند .چون وی خارج از نظام است . چرا نسبت به عارف که عضو مجمع مصلحت
نظام است چنین متهم به خارج از نظام می
شود و زیر سئوال برده شده است چون این روز ها صحبت ازنامزدی وی برای ریاست جمهور ی
آنهم از موضع برد می شود .برای همین ترقی تأکید کرده
که وی خارج از نظام است .
روزنامه مردم سالاری گفت و گویی با حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه اسلامی
انجام داده که در ادامه بخشی از آن می آید:*متن نامه احمدينژاد به مشايي حرکتي سياسي بود و نشان ميداد
که هدفي پشت آن لحن است. بقيه تغييرات را بايد اينطور گفت به نظر رييس دولت، مشايي
براي جنبش عدم تعهد مناسب بود و ملکزاده هم به خاطر سابقه خود رييسي ايدهآل براي
سازمان ميراث فرهنگي است مير حسن موسوي هم ميتواند به خوبي جاي مشايي را در دفتر
رييس جمهوري پر کند. به همين دليل بنده ايرادي در انتصابهاي جديد دولت نميبينم.*اگر عدهاي
فعاليتهاي دولت را به انتخابات ربط ميدهند، پس بايد به گروههاي ديگر هم اين حق
را داد که مثلا کارهاي عمراني شهرداري را به رفتار تبليغاتي قاليباف ربط داد و
سخنان رييس مجلس را هم همچنين. پس بهتر است زودتر از زمان لازم به بحث انتخابات
ورود نکنيم تا دستگاههاي مختلف بتوانند بدون هيچ مشکل و محدوديتي برنامههاي خود
را پيگيري کنند.*نفراتي که جديدا سمت گرفتهاند، نميتوانند کار خاصي را انجام
بدهند. در ضمن اين حق رييس جمهوري است و نبايد براي هر تصميمش علامت سوال گذاشت،
چون در آن صورت نميتوان مملکت را به خوبي اداره کرد.*ذهنيتي که در نتيجه اين جابجاييها در دولت ايجاد
شده، يک دليل بيشتر ندارد و آن هم بيتوجهي به توصيه مقام معظم رهبري براي
عدم شروع زود هنگام تحرکات انتخاباتي است. اگر آقايان مصلحت را در نظر داشته باشند
که کشور در شرايط کنوني به آرامش احتياج دارد، با ورود زود هنگام به بحثهاي
انتخاباتي فضاي فعلي را به وجود نميآوردند. در شش ماه آتي هر کسي با هر مسئوليتي
هر کاري انجام بدهد، حتما با اتهامهاي اينچنيني مواجه خواهد شد که خب! اين مساله
به شدت آسيب رسان است و اجازه نميدهد مسئولان آنطور که بايد به فکر برآورده کردن
انتظارات باشند.*در
اينکه احمدينژاد و چهرههاي نزديکش دنبال اين هستند تا با حمايتهاي خود کانديداي
مشخصي را به عنوان برنده به دولت يازدهم بفرستند، شکي نيست و به همين دليل ميتوان
اينطور گفت که هدف دولت موفقيت در انتخابات رياست جمهوري است. اصولا بايد گفت که
اين طبيعت قدرت است که دل کندن را دشوار ميکند و باعث ميشود تا دولتمردان به فکر
حضور جدي در انتخابات بيفتند. همانطور که در سال پاياني دولتهاي هاشمي و خاتمي
چنين چيزي مشاهده شد، حالا هم دنبال اين هستند که در پايان فرصت قانوني هشت ساله
يکي از نفرات خود را در جاي احمدينژاد بنشانند.*آقاي عارف خارج از حاکميت هستند و به
همين دليل شرايطشان فرق ميکند. من به سعيد جليلي اشاره ميکنم که با وجود اينکه
دبير شوراي عالي امنيت ملي است، هيچ تمايلي براي استفاده از ابزاري از موقعيتش
ديده نشده است. پس بايد اينطور نتيجهگيري کنيم که سلامت رفتاري بستگي به درون
افراد دارد نه موقعيتشان.*به نظر من پرداختن به اينکه مشايي گزينه احمدينژاد براي
انتخابات رياست جمهوري است، نميتواند منطقي باشد. همه ميدانند که رييس جمهوري و
مشايي رابطه نزديکي با هم دارند و احمدينژاد او را قبول دارد. اما اين اصلا دليل
خوبي نيست که بخواهيم بگوييم مشايي با حمايت ويژه رييس دولت در انتخابات حاضر
خواهد شد