گفته می شود دزد که از دزد بزند شاه دزد
است . سایت کلمه وابسته به میر حسین موسوی در دفاع از صیاد شیرازی قاتل مردم کردستان
ایران که بهانه ای برای باز کردن شیوه برخورد در کودتای
22 خرداد 88 است . اما سر بازجو پاسدار شریعتمداری صیاد
شیرازی را پیشمرگه ی جانباز خمینی شیاد وجانشین و ی خامنه ای دانسته است . برای همین تلاش کرده است تا با پرخاشگری علیه ی رقیب، هدف نویسنده سایت کلمه را بر روی وی وسایت کلمه
وجنبش سبزی ها آوار کند. پس ابتدا از سایت
كلمه
گزینه
این چنین نقل کرده است يكي از رويه
هاي تلخ جاري در كشورمان، از دست دادن بي جايگزين سرمايه هاي اجتماعي است. اتفاقي
كه دوره اي با زباني ديگر به عنوان «نخبه كشي» در جامعه ايران مطرح شد و هنوز هم
به كار مي رود. براي اثبات ادعاي بي توجهي به سرمايه هاي اجتماعي، مروري براسامي
پرافتخاري كه در زندان هاي كشورمان به عنوان زنداني سياسي در اسارت اند، به تنهايي
گوياست. همين طور بلايي كه پيشتر در تبليغات رسمي بر سر بزرگاني چون دكتر محمد
مصدق، مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي، آيت الله منتظري، و امثالهم آورده
شد و موج آن سرمايه سوزي ها به ديگر بزرگان هم رسيد. در ادامه نقل
قول از سايت کلمه و پس از لیست کردن این
اسامی کوشش کرده موضوع را به کودتای 22
خرداد 88 و موسوی و صیاد شیرازی پیوند
بزند چون گفته از جمله صحنه هاي زيباي
بلوغ اجتماعي در زمان تبليغات انتخاباتي سال 88 بود كه هواداران ميرحسين كه عمدتاً
از جوان ها بودند، شعار «بسيجي واقعي، همت بود و باكري»
را سر دادند كه گوياي اوج درك و شعور سياسي آنها بود. اين جامعه نشان داده كه فارغ
از حب و بغض هايي كه حاكمان درصدد تحميل آنها به جامعه هستند، توان تشخيص اصولي از
ارزش هاي واقعي و سرمايه هايش را دارد و در اين بين
شهيد امير سپهبد علي صياد شيرازي جايگاهي كم نظير دارد
و به عنوان سرمايه اي اجتماعي، بر سر و چشم همه علاقمندان به ميهن قرار دارد. در
پاسخ سربازجو پاسدار شریعتمداری با شیوه
توبره و آخور خوری کردن و برای اینکه یک
تیر وچند نشان زده باشد .به خصوص کینه حیوانی ودشمنی شتری اش نسبت به مجاهدین را
به نمایش گذاشته باشد. بعلاوه نگرانی و وحشت فراموش نا شدنی اش از شعارهای
معترضان در تظاهرات های گذشته همچون شعار توپ
تانك بسيجي ديگر اثر ندارد و " نه غزه نه
لبنان "
را برجسته کرده باشد گفته اين نوشته مالامال از فريبكاري است . زیرا صياد شيرازي توسط گروهكي به شهادت رسيد كه در
فتنه سبز دوشادوش فتنه گران در آشوب هاي خياباني نقش آفريني مي كردند و سركرده
آنها -مريم رجوي- مدعي بود سازمان متبوع وي با جريان ساختارشكن در تقاطع جنبش سبز
به هم رسيده اند. همچنین جريان فتنه گري
كه دوبار در سال هاي 78 و 88 دست به آشوب خياباني زد در تكاپوي رسانه اي مداوم خود
نه تنها شهدا و شهادت را سرمايه جامعه و محور همبستگي و غرور ملي معرفي نمي كرد
بلكه با تعابيري اهانت آميز (به استناد آراء آشفته امثال فرويد) درباره شهيد و
شهادت قضاوت مي كرد و در بستر اغتشاش و آشوب نيز هر چند مجال بروز پيدا كرد «شعار توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد» را عليه خاستگاه اصلي شهدا و فرهنگ شهادت سر داد. . بعلاوه
صياد شيرازي ارادتمند و مطيع پاكباخته خميني شیاد و خامنه اي شیاد تر از وی بود و جان گرامي او
آماج انتقام دشمنان ولايت فقيه (مهره هاي مفلوك آمريكا و اسرائيل) شد. آيا فتنه
گران كه به نيابت از سرويس هاي جاسوسي بيگانه مشغول ايجاد آشوب بودند، جز با ولايت
فقيه و امام و رهبري سر دشمني داشتند؟ و آيا آنها دشمن باورهايي جز باورهاي سپهبد
شهيد صياد شيرازي بودند؟ يعني رجب مزروعي و اردشير اميرارجمند و ده ها منافق فراري
مانند آنها به هنگام كاسه ليسي آمريكا و انگليس، راه شهيداني چون صياد شيرازي، همت
و باكري را دنبال مي كنند؟ آن وقت تكليف خط كشيدن روي نام اسلام در شعار «جمهوري
اسلامي» و يقه چاك كردن براي رژيم صهيونيستي با شعار «نه غزه نه لبنان» جسارت به
ساحت سيدالشهدا(ع) چه مي شود؟ 4- آيا بازرگان و منتظري در معارضه با جمهوري اسلامي
و ولايت فقيه هم مسير شهداي والامقام بودند؟ 5- شهيد همت مي گفت ما شاخ آمريكا را
مي شكنيم، آيا فتنه گراني كه علي الدوام بر طبل تسليم مقابل آمريكا كوبيده اند،
كمترين نسبتي با آن شهيد و همرزمان وي دارند؟!
ارگان رسانه اي شبكه فتنه و نفاق مدعي احترام به شهيد صياد شيرازي
شد و نوشت: شهدا، سرمايه هاي جامعه و محور همبستگي و غرور ملي هستند.پايگاه
اينترنتي كلمه كه به كمك عناصر فراري مقيم پاريس و بروكسل به روزرساني مي شود، به
بهانه پنج هزارمين روز ترور شهيد صياد شيرازي نوشت: يكي از معدود بخش هايي كه
سرمايه هاي انساني اش با همه كج سليقگي هاي حكومتي نزد جامعه محترم مانده،
ايثارگران و شهداي 8 سال جنگ تحميلي هستند؛ و از جمله اين سرمايه هاي ماندگار،
شهيد صياد شيرازي است؛ امير شجاع ارتش كه پس از سال ها رشادت در جبهه هاي دفاع از
ميهن، جانش را در كينه توزي خائن ترين جريان تروريستي ايراني و همسنگران دشمن
متجاوز، يعني فرقه رجوي از دست داد و به خيل شريف شهداي سرفرازمان پيوست...كلمه در
عين حال مي افزايد: يكي از رويه هاي تلخ جاري در كشورمان، از دست دادن بي جايگزين
سرمايه هاي اجتماعي است. اتفاقي كه دوره اي با زباني ديگر به عنوان «نخبه كشي» در
جامعه ايران مطرح شد و هنوز هم به كار مي رود. اين در حالي است كه جوامع توسعه
يافته اصرار زيادي در حفظ سرمايه هاي خود به عنوان لنگرگاه هاي جامعه و محورهاي
تفاهم و همبستگي ملي دارند. براي اثبات ادعاي بي توجهي به سرمايه هاي اجتماعي،
مروري براسامي پرافتخاري كه در زندان هاي كشورمان به عنوان زنداني سياسي در اسارت
اند، به تنهايي گوياست. همين طور بلايي كه پيشتر در تبليغات رسمي بر سر بزرگاني
چون دكتر محمد مصدق، مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي، آيت الله منتظري، و
امثالهم آورده شد و موج آن سرمايه سوزي ها به ديگر بزرگان هم رسيد.اين سايت
اينترنتي در ادامه مي نويسد: از جمله صحنه هاي زيباي بلوغ اجتماعي در زمان تبليغات
انتخاباتي سال 88 بود كه هواداران ميرحسين كه عمدتاً از جوان ها بودند، شعار
«بسيجي واقعي، همت بود و باكري» را سر دادند كه گوياي اوج درك و شعور سياسي آنها
بود. اين جامعه نشان داده كه فارغ از حب و بغض هايي كه حاكمان درصدد تحميل آنها به
جامعه هستند، توان تشخيص اصولي از ارزش هاي واقعي و سرمايه هايش را دارد و در اين
بين شهيد امير سپهبد علي صياد شيرازي جايگاهي كم نظير دارد و به عنوان سرمايه اي
اجتماعي، بر سر و چشم همه علاقمندان به ميهن قرار دارد.درباره اين نوشته مالامال
از فريبكاري بايد يادآوري كرد؛ 1- شهيد صياد شيرازي توسط گروهكي به شهادت رسيد كه
در فتنه سبز دوشادوش فتنه گران در آشوب هاي خياباني نقش آفريني مي كردند و سركرده
آنها -مريم رجوي- مدعي بود سازمان متبوع وي با جريان ساختارشكن در تقاطع جنبش سبز
به هم رسيده اند 2- جريان فتنه گري كه دوبار در سال هاي 78 و 88 دست به آشوب
خياباني زد در تكاپوي رسانه اي مداوم خود نه تنها شهدا و شهادت را سرمايه جامعه و
محور همبستگي و غرور ملي معرفي نمي كرد بلكه با تعابيري اهانت آميز (به استناد
آراء آشفته امثال فرويد) درباره شهيد و شهادت قضاوت مي كرد و در بستر اغتشاش و
آشوب نيز هر چند مجال بروز پيدا كرد «شعار توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد» را عليه
خاستگاه اصلي شهدا و فرهنگ شهادت سر داد. 3- شهيد صياد شيرازي ارادتمند و مطيع
پاكباخته حضرت امام خميني و حضرت آيت الله خامنه اي بود و جان گرامي او آماج
انتقام دشمنان ولايت فقيه (مهره هاي مفلوك آمريكا و اسرائيل) شد. آيا فتنه گران كه
به نيابت از سرويس هاي جاسوسي بيگانه مشغول ايجاد آشوب بودند، جز با ولايت فقيه و
امام و رهبري سر دشمني داشتند؟ و آيا آنها دشمن باورهايي جز باورهاي سپهبد شهيد
صياد شيرازي بودند؟ يعني رجب مزروعي و اردشير اميرارجمند و ده ها منافق فراري
مانند آنها به هنگام كاسه ليسي آمريكا و انگليس، راه شهيداني چون صياد شيرازي، همت
و باكري را دنبال مي كنند؟ آن وقت تكليف خط كشيدن روي نام اسلام در شعار «جمهوري
اسلامي» و يقه چاك كردن براي رژيم صهيونيستي با شعار «نه غزه نه لبنان» جسارت به
ساحت سيدالشهدا(ع) چه مي شود؟ 4- آيا بازرگان و منتظري در معارضه با جمهوري اسلامي
و ولايت فقيه هم مسير شهداي والامقام بودند؟ 5- شهيد همت مي گفت ما شاخ آمريكا را
مي شكنيم، آيا فتنه گراني كه علي الدوام بر طبل تسليم مقابل آمريكا كوبيده اند،
كمترين نسبتي با آن شهيد و همرزمان وي دارند؟!درباره مشي منافقانه و نوكرمآبانه
گردانندگان سايت كلمه يادآور مي شود كه كيهان در خبر ويژه روز سه شنبه به تلاش اين
سايت براي جاانداختن دروغ «مذاكره با آمريكا» و القاي ضعف ايران در مواجهه با
استكبار پرداخته بود. پس از افشاگري كيهان، گردانندگان سايت كلمه از موضع انفعال
به اظهارات سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مبني بر اينكه آماده مذاكره هستند استناد
كردند. با اين حال جريان نفاق دست اندركار پايگاه اينترنتي كلمه به دلايل كاملاً
روشن، اظهارات وزير امور خارجه و رئيس سازمان انرژي اتمي كشورمان مبني بر اينكه
«مذاكره در فشار تهديد و فشار و اتهام هيچ توجيهي ندارد و جمهوري اسلامي ايران
هرگز غني سازي 20 درصد را متوقف نمي كند» را سانسور كردند، حال آن كه يك رسانه بي
غرض و مرض طبيعتاً در كنار انتشار اوهام و خيالات خود، اخبار حقيقي و مواضع روشن
را ولو ناقض دروغ هايش باشد منتشر مي كند.