(يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " دست برتر "



 نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " دست برتر "  


"وقتی قلم وامدار و صاحب قلم یا قلم زن  نقش مأمور داشته باشد که وظیفه دارد هر آنچه به وی دیکته شده را در مطبوعاتی که  بشدت زیر تیغ سانسور یا وابسته  به رهبر و مبلغ ارگان های سرکوبگر به ویژه پاسداران کودتا گر است رله کند . بدتر اینکه شیوه  شکنجه وباز جویی و اعتراف گیری و پرونده سازی و وارونه گویی هم مکمل قلم زنی شده باشد که روزانه بطور یادداشت وسرمقاله و... بازتاب داده می شود .به خصوص اینکه تلاش می شود تا صورت مسأله پاک شود تا حد اقل نیمی از واقعیت یا علت سانسور و کتمان  گردد تا از موضع معلول گرایی  همیشه طلبکار انه  ادعای برتری و پیروزی شود . بطور مثال با فراموش کردن کودتای 22 خرداد 88 و وقایع پس از آن که موجب جرقه ی اعتراضی وقیام های پیگیر و زنجیره ای در منطقه شد که  منتهی به تغییر وتحولات حکومت های دیکتاتوری شد. اما سیاست حاکمان ایران شدت بخشیدن سرکوب وسانسور داخل کشور وموج سواری و مصادره کردن بهار عربی زیر چتر جنبش بیداری منطقه وادعای رهبری آن داشتن موازی آن شد . چون  برای دفع خطر اعتراضات داخلی  و پوشش گسترش حاشیه امنیت پروژه ی هسته ای به اتکای تز پاسداران که باید در برون خانه به جای درون خانه جنگید. کوشش تبلیغاتی تهدید آمیز شده است هر طوری شده از سوی حزب الله لبنان و حماس و گروه های جهادی فلسطین با اسراییل بر پا شود . ولی چون در مصر اخوان المسلمین بقدرت رسیدند . از سوی دیگر ادامه بهار عرب به سوریه هم پیمان حاکمان ایران سرایت نمود. ولی در سوریه مبارزات مردم  خونین تر وادامه دار تر از سایر تغییر و تحولات منطقه شده است ....".

وقتی قلم وامدار و صاحب قلم یا قلم زن  نقش مأمور داشته باشد که وظیفه دارد هر آنچه به وی دیکته شده را در مطبوعاتی که  بشدت زیر تیغ سانسور یا وابسته  به رهبر و مبلغ ارگان های سرکوبگر به ویژه پاسداران کودتا گر است رله کند . بدتر اینکه شیوه  شکنجه وباز جویی و اعتراف گیری و پرونده سازی و وارونه گویی هم مکمل قلم زنی شده باشد که روزانه بطور یادداشت وسرمقاله و... بازتاب داده می شود .به خصوص اینکه تلاش می شود تا صورت مسأله پاک شود تا حد اقل نیمی از واقعیت یا علت سانسور و کتمان  گردد تا از موضع معلول گرایی  همیشه طلبکار انه  ادعای برتری و پیروزی شود . بطور مثال با فراموش کردن کودتای 22 خرداد 88 و وقایع پس از آن که موجب جرقه ی اعتراضی وقیام های پیگیر و زنجیره ای در منطقه شد که  منتهی به تغییر وتحولات حکومت های دیکتاتوری شد. اما سیاست حاکمان ایران شدت بخشیدن سرکوب وسانسور داخل کشور وموج سواری و مصادره کردن بهار عربی زیر چتر جنبش بیداری منطقه وادعای رهبری آن داشتن موازی آن شد . چون  برای دفع خطر اعتراضات داخلی  و پوشش گسترش حاشیه امنیت پروژه ی هسته ای به اتکای تز پاسداران که باید در برون خانه به جای درون خانه جنگید. کوشش تبلیغاتی تهدید آمیز شده است هر طوری شده از سوی حزب الله لبنان و حماس و گروه های جهادی فلسطین با اسراییل بر پا شود . ولی چون در مصر اخوان المسلمین بقدرت رسیدند . از سوی دیگر ادامه بهار عرب به سوریه هم پیمان حاکمان ایران سرایت نمود. ولی در سوریه مبارزات مردم  خونین تر وادامه دار تر از سایر تغییر و تحولات منطقه شده است. چونکه  ارتش سوریه با حمایت مالی ونیرویی و تسلیحاتی حاکمان ایران  و پشتیبانی سیاسی روسیه وچین دست به بمباران هوایی جنایتکارانه ضد بشری زده است . برای همین موجب شد تا ترکیه ومصر و عربستان وقطر از مخالفان سوری حمایت وپشتیبانی کنند . مهمتر اینکه حماس چون گرایش اخوان المسلمین دارد پس  به مصر و ترکیه نزدیک شد . لذا موجب فاصله گرفتنش از دو هم پیمان تهران و دمشق شد . بهمین دلیل تلاش جنگ افروزی حاکمان ایران در منطقه به تأخیر افتاد .تا اینکه از طریق سودان ومصر موشک های پاسداران به گروه های جهادی فلسطین منتقل گردید . همزمان شیخ حسن نصرالله  رهبر حزب الله لبنان بدستور رهبر ولی فقیه خامنه ای  شروع به سخنرانی های  پی در پی تهدید آمیز آتشین علیه اسراییل کرد و از موضع دفاع از سوریه ترکیه هم تهدید  کرد . تا اینکه هواپیمای جاسوسی پاسداران را حزب الله لبنان در آسمان اسراییل به پرواز در آورد . اما از سوی اسراییل سرنگون شد . ولی منتهی به واکنش نظامی  ارتش اسراییل علیه مواضع حزب الله لبنان نشد تا منتهی به جنگ شود .پس از آن رئیس جمهور احمدی نژاد ومقامات دیگر رژیم بانکدار تروریست  جهانی به بیروت وسوریه سفر کردند تا حزب الله لبنان بیشتر تشویق به تهدید کردن اسراییل شوند . تا اینکه جنگنده های اسراییل کارخانه سلاح سازی پاسداران در خارطوم پایتخت سودان را بمباران وویرانش کرد  .پس از آن پرتاب موشک های گروه های  جهادی بسوی اسراییل شتاب گرفت تا بالاخره با ارتش اسراییل واکنش نظامی موشکی  انجام داد .  منتهی  به جنگ 8 روزه موشکی  میان  اسراییل  وگروه های تندروی جهادی فلسطین و حماس شد . ولی با وساطت محمد مرسی  رئیس جمهور مصر با پیشنهاد حماس آتش بس موافقت نمود و خواب رؤیایی حاکمان ایران مبنی بر ادامه جنگ زمینی میان اسراییل وحماس  آشفته شد . بد تر اینکه این جنگ موجب نشد تا حماس مثل گذشته به آغوش حاکمان باز گردد . بهر حال وکیل تسخیری یادداشت روز نویس با سانسور واقعیات اشاره شده از موضع وارونه گویی  اسراییل را آغاز گر جنگ موشکی 8 روزه  قلمدادکرده است . برای همین بطور گزینه ای  از     پايگاه صهيونيستي دبكا فايل- نزديك به موساد نقل کرده است که در گزارشي از يك كودتاي شكست خورده در جنگ غزه عليه ايران پرده برداشته است و افزوده . كودتايي كه بخشي از پازل توطئه آمريكايي- صهيونيستي بود تا روند «بيداري اسلامي» در منطقه مختل شود. به این روش وارونه خبررسانی  تصویر مار کشیدن ومار قالب کردن  گفته می شود که تحلیل گران در خدمت رهبر وپاسداران کودتا گر در دفاع از پروژه ی هسته ای و اهداف نظامی آن  تحریر و  دنبال می کنند . بهر صورت  قلم زن وامدار و وکیل تسخیری دروغ نامه کیهان ویادداشت روز نویس مثل همیشه با گزینه بر داری  ونقل قول کردن دستگاه های جاسوسی ونظامی آمریکا واسراییل و برخی سیاست مداران و خبرگزاری ومطبوعات غربی دست به جنگ روانی ضد اسراییلی و آمریکایی  زده است وگزارش از شکست اینان مقابل حاکمان ایران و پیروزی هایش  ارائه  داده است . به خصوص پیرامون جنگ 8 روزه اخیر مانور تبلیغاتی گسترده داده و آن را وصل به جنگ های 33 و22 روزه با اسراییل کرده است که چگونه موجب شکست اسراییل  و پیروزی های حزب الله لبنان وگروه های جهادی فلسطین و صد البته رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران شده  که این پیروزی ها را  چنین لیست وفرموله و تحلیل وتبیین  کرده است:
"جنگ 8 روزه غزه بار ديگر توجه و نگاه جهانيان را به منطقه معطوف ساخته و در پي پيروزي گروه هاي مقاومت بر رژيم صهيونيستي در اين جنگ، پيام ها و پيامدهاي راهبردي اين حماسه بزرگ و تاريخي ادامه دارد. از همين روي؛ طي هفته گذشته و در فاصله كوتاهي از پايان جنگ و شكست مفتضحانه تل آويو، بخش قابل توجهي از تبعات استراتژيك جنگ 8 روزه برملا شد.ابتدا ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي مجبور به استعفا شده و اظهار داشت از قدرت كناره گيري خواهد كرد.بعد از آن بود كه پايگاه صهيونيستي دبكا فايل- نزديك به موساد- در گزارشي از يك كودتاي شكست خورده در جنگ غزه عليه ايران پرده برداشت. كودتايي كه بخشي از پازل توطئه آمريكايي- صهيونيستي بود تا روند «بيداري اسلامي» در منطقه مختل شود.ادامه واكنش ها و مواضع نسبت به جنگ غزه، بيشتر نقش ايران را در تغيير توازن قدرت در منطقه نشان مي داد. در اين باره كافي است به جز اظهارنظر رهبران گروه هاي مقاومت كه به وضوح و با صراحت تاكيد كردند كه «پيروزي در جنگ غزه را مديون ايران هستيم» موضع گيري هاي برژينسكي، سولانا، جان بولتون و... تحليل و آناليز شود.نكته گفتني اين است كه كار بدين جا نيز ختم نشد و حتي كسي مثل «جان بولتون»- سفير سابق آمريكا در سازمان ملل- كه معمولا مواضعي راديكال و جنگ طلبانه عليه ايران دارد به سخن آمد و با فاكس نيوز رسانه تندرو و افراطي آمريكا به مصاحبه پرداخت.بولتون سه نكته كليدي را در اين مصاحبه درباره جمهوري اسلامي علني كرد؛ 1- تحليل جنگ غزه به وضوح نشان مي دهد قدرت ايران بيش از گذشته افزايش پيدا كرده است. 2- جنگ غزه علاوه بر نمايش قدرت ايران، آزموني خوب براي موشك هاي ايراني بود. 3- جمع بندي درباره ايران اين است كه اين كشور اكنون دست بالا و برتر را دارد.اعتراف اين مقام آمريكايي به دست برتر ايران در حالي است كه يك روز قبل از آن- سه شنبه گذشته- رهبر معظم انقلاب در بياناتي حكيمانه تاكيد كردند؛ «نگاه به اوضاع منطقه و جهان به خوبي دست برتر جمهوري اسلامي را در اين تحولات نشان مي دهد» و بلافاصله از اين نكته پرده برداشتند كه؛ «در مقايسه سياست خاورميانه اي غربي ها و سياست خاورميانه اي جمهوري اسلامي به وضوح مشاهده مي شود كه سياست منطقه اي جمهوري اسلامي به اهداف خود نزديك شده است».اكنون در باره دست بالاتر و برتر جمهوري اسلامي ايران در تحولات منطقه نكاتي قابل اعتناست:جنگ 33 روزه در سال 2006 نشان داد كه «طرح خاورميانه بزرگ» به نتيجه نرسيده است. طرحي كه در واقع نقشه راه آمريكايي ها و صهيونيست ها براي جنايت، تجاوز، چپاولگري و غارت منابع و ثروت هاي عمومي منطقه بود.2 سال بعد و در جنگ 22 روزه در سال 2008 مشخص شد كه طرح خاورميانه جديد هم با مختصات آمريكايي-صهيونيستي محقق نشده و اين شكست به شكست قبلي پيوست شد.از 21 ماه پيش و با بروز و ظهور تحولات منطقه در بيداري اسلامي يك شاخص به اثبات رسيد و آن حركت منطقه به سمت و سوي خاورميانه با مختصات «اسلامي» است.به عبارت روشن تر، پروژه هاي نظام سلطه براي شكل دهي خاورميانه با مختصات آمريكايي و صهيونيستي واژگون شده و نمادها و مولفه هاي خاورميانه اسلامي رخ نمود.اكنون جنگ 8 روزه غزه و تأثير و نقش ايران در پيروزي گروه هاي مقاومت بر رژيم صهيونيستي نشان مي دهد آن «دست برتر» كه طي سال هاي گذشته سياست خاورميانه اي غربي ها را به شكست كشانده با قدرت و اقتدار ايران است.همچنانكه حمايت ايران از جبهه مقاومت در دو جنگ قبلي-جنگ 33 روزه لبنان و جنگ 22 روزه غزه- معادلات آمريكايي و صهيونيستي را بهم ريخت.- اتفاق مهمي كه مقارن با شكست پروژه هاي آمريكايي-صهيونيستي در منطقه افتاده است بيداري افكار عمومي و دريافت منطق پرصلابت و اصولي جمهوري اسلامي ايران است.طرفه آنكه حتي سردبير مجله فارين پاليسي- جرمي هاموند- اذعان مي كند؛ «ايران به اين دليل كه از آمريكا سرپيچي مي كند مورد غضب اين كشور قرار گرفته است» و اين حقانيت ايران، همان دست برتر جمهوري اسلامي است كه مي تواند در منطقه «الگو» باشد.تحولات اخير منطقه در دو سال گذشته در بستر بيداري اسلامي بيش از پيش «الگو بودن» ايران را نشان داده و ثابت كرد كه الهام از جمهوري اسلامي موتور محركه خيزش ها و خروش ها عليه سياست هاي آمريكايي و صهيونيستي و حاكمان مرتجع و دست نشانده و سرسپرده است.4- و بالاخره بايد گفت نفوذ ايران و «قدرت نرم» جمهوري اسلامي از ديگر عوامل و مولفه هايي است كه دست برتر ايران را در تحولات منطقه و فرامنطقه اي به وضوح و آشكارا نشان مي دهد. به عنوان نمونه ماجراي سوريه طي ماه هاي گذشته حاكي از آن است كه نمي توان قدرت و اقتدار نرم و پرنفوذ ايران در معادلات منطقه اي را انكار كرد"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان شنبه  11 آذر ماه سال 1391
دست برتر (يادداشت روز)