گفت وشنود دروغ نامه ی کیهان 30
مرداد-92
گفتم: چراسربازجو درنقش
عروسک؟علیه ی پورنجاتی شده مترسک
گفت:دانش آموزی نسناس،اجازه
گرفت ازمعلم سرکلاس
گفت،آقانیازداره به
دستشویی، معلم گفت برورفع حاجت کن وخودشویی
دانش آموز بازگشت فردا،
معلم وی را زد صدا
تاازوی کند سئوال ،محورتأخیرش
دهدشرح حال
دانش آموز به معلم جواب میده ، منظورش دستشوئی خونه مون بوده
گفت:سربازجومنفور گفت: چه
خبر؟!
گفتم: آقای پورنجاتی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد گفته است من همیشه طرفدار خاتمی بودهام!
گفت: ولی ایشان در انتخابات سال 76 عضو مرکزیت جمعیت دفاع از ارزشها بود و با همه توان از کاندیداتوری آقای ریشهری حمایت میکرد.
گفتم: ایشان میگوید من تنها کسی بودم که مخالف ریاست جمهوری آقای ریشهری بودم!
گفت: این هم یک دروغ دیگر چون در آن هنگام مدیر مسئول کیهان از روی علاقه به آقای ریشهری نزد ایشان رفت و در حضور اعضای شورای مرکزی جمعیت که این آقا هم جزو آنها بود به آقای ریشهری توصیه کرد که نامزد نشود چون زیر یک میلیون رأی میآورد و برای شخصیت ایشان مناسب نیست ولی همین آقا بدجوری از این توصیه مدیر کیهان تُرش کرده بود!
گفتم: تازه اگر مخالف بود چرا تا پایان انتخابات با شدت و حرارت از نامزدی آقای ریشهری حمایت میکرد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! اگر راست میگوید که طرفدار خاتمی بوده پس حتما نفوذی او در ستاد ریشهری بوده و اگر صادقانه در ستاد ریشهری بوده پس دروغ میگوید که طرفدار خاتمی بوده.
گفتم: دانشآموزی به آقا معلم گفت؛ آقا اجازه! برم دستشویی؟! معلم گفت؛ برو و یارو رفت و فردا به کلاس برگشت. معلم با عصبانیت گفت؛ مگه نگفتی میرم دستشویی؟ پس چرا دیگه نیومدی؟ و طرف گفت؛ آقا اجازه! منظورم دستشویی خونه خودمون بود!جانی ، گیرداده به احمدپورنجاتی
گفتم: آقای پورنجاتی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد گفته است من همیشه طرفدار خاتمی بودهام!
گفت: ولی ایشان در انتخابات سال 76 عضو مرکزیت جمعیت دفاع از ارزشها بود و با همه توان از کاندیداتوری آقای ریشهری حمایت میکرد.
گفتم: ایشان میگوید من تنها کسی بودم که مخالف ریاست جمهوری آقای ریشهری بودم!
گفت: این هم یک دروغ دیگر چون در آن هنگام مدیر مسئول کیهان از روی علاقه به آقای ریشهری نزد ایشان رفت و در حضور اعضای شورای مرکزی جمعیت که این آقا هم جزو آنها بود به آقای ریشهری توصیه کرد که نامزد نشود چون زیر یک میلیون رأی میآورد و برای شخصیت ایشان مناسب نیست ولی همین آقا بدجوری از این توصیه مدیر کیهان تُرش کرده بود!
گفتم: تازه اگر مخالف بود چرا تا پایان انتخابات با شدت و حرارت از نامزدی آقای ریشهری حمایت میکرد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! اگر راست میگوید که طرفدار خاتمی بوده پس حتما نفوذی او در ستاد ریشهری بوده و اگر صادقانه در ستاد ریشهری بوده پس دروغ میگوید که طرفدار خاتمی بوده.
گفتم: دانشآموزی به آقا معلم گفت؛ آقا اجازه! برم دستشویی؟! معلم گفت؛ برو و یارو رفت و فردا به کلاس برگشت. معلم با عصبانیت گفت؛ مگه نگفتی میرم دستشویی؟ پس چرا دیگه نیومدی؟ و طرف گفت؛ آقا اجازه! منظورم دستشویی خونه خودمون بود!جانی ، گیرداده به احمدپورنجاتی
گفت:سربازجومنفورجانی ، گیرداده به
احمدپورنجاتی
چون سربازجوی شیاد، نقل کرده از روزنامه
ی اعتماد
چراوی داده پیامی ؟ ازاول بوده حامی
خاتمی
اماسربازجوی کلاش ،محورپورنجاتی کرده
فاش
در موردش داده خبری ، بوده معاون
آخوندری شهری
اکنون پورنجاتی بطور
وارونه ، زیرچترخاتمی گرفته بهونه
گفتم: چراسربازجوی بهانه گیر؟ برای
پورنجاتی شده پاچه گیر
گفت: درادامه جنگ قدرت واختلاف، دعوای
ملاکشیده به لحاف
نامزدان اصول گراخوردندشکست، ولی فقیه
قرارگرفت در بن بست
برای همین سربازجوی دلقک، برای پورنجاتی
زده جفتک
گفتم: چراسربازجو درنقش عروسک؟علیه ی
پورنجاتی شده مترسک
گفت:دانش آموزی نسناس،اجازه گرفت ازمعلم
سرکلاس
گفت،آقانیازداره به دستشویی، معلم گفت
برورفع حاجت کن وخودشویی
دانش آموز بازگشت فردا، معلم وی را زد
صدا
تاازوی کند سئوال ،محورتأخیرش دهدشرح
حال
دانش آموز به معلم جواب میده، منظورش
دستشوئی خونه مون بوده