سهیل قبادیان در روزنامه قانون نوشت: یکشنبهای که گذشت برای طنزنویسان کشور روزی
حماسی بود. البته نه جشنوارهای برپا بود و نه جایزهای به ما قشر مرفه بیدرد نان
به نرخ روز آمریکا خور تعلق گرفت.
فقط و فقط محمود احمدینژاد بار دیگر با
خبرگزاریها صحبت کرد و نشان داد هنوز هم دود از خودش بلند میشود. احمدینژاد
در جواب خبرنگاری که پرسید چرا سکوت خود را نمیشکنید، گفت: «سکوت را نشانم دهید
تا بشکنمش!» یعنی یک نفر تا چه حد میتواند بامزه باشد؟ عینهو عمو سعید ما میماند
در بامزگی.
حتما شما هم در خانواده یک چنین فردی
دارید. فردی که جوک تعریف میکند و هیچکس نمیخندد و باز همان جوک را با صدایی
بلندتر تعریف میکند. این افراد اصرار عجیبی دارند بر اینکه حتما جوکم را نشنیدند
که نخندیدند وگرنه من که خیلی بامزه تعریف میکنم. ما هم جدیدا اولین بار که جوک
را می شنویم میخندیم تا مجبور نباشیم دوباره همان جوک بیمزه را گوش کنیم. احمدینژاد
هم مطمئنا روزی عمو سعید چند نفر بوده.
از بامزگی رئیس دولت سابق که بگذریم میرسیم
به این موضوع که لحن گفتارش شبیه آقای دوشواری بود. شوما سکوت را به من نیشان بده
تا بشکنمش. شبیه نبود؟ هی ی ی محمود. ببین چقدر بیسوژه شدیم که از همین یک جمله،
سه مدل سوژه درآوردیم. خدا بگوییم اینهایی که با کلید آمدند را چه کار نکند. نه
اینترنت سرعت پیدا کرد، نه فیسبوک رفع فیلتر شد، نه آزادی بیان بهبودی داشت، نه
محسن حاجیلو از صداوسیما رفت، نه آلودگی هوا، نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد
کاکلی، هیچکی باهاش بازی نکرد. میبینید؟ ما هم در بیمزگی دست کمی از عمو سعید و
محمود نداریمها. آب نمیبینیم وگرنه دیپلمات خوبی هستیم. احمدینژاد در ادامه در
خصوص اینکه آیا صحت دارد وزرای او میخواهند در انتخابات مجلس شرکت کنند، گفت: من
فقط سخنگوی خودم هستم.
اگر بخواهیم منطقی با این گفته برخورد
کنیم باید قبول کنیم این حرف احمدینژاد جزو معدود حرفهایی است که طنز نوشتن
ندارد. ما هم فقط نوشتیم که ستونمان پر شود. همین چند کلمه هم که داریم مینویسیم
باز هم به همان دلیل است. یعنی اگر قبل از این کلمات، این ستون پر میشد دیگر
نیازی نبود این قدر وقت شما را بگیریم. در انتها به نوشته خود پایان میدهیم!