صداي و نامههاي شما6 اسفند -92
فراموش
نشود که این صدا ها ونامه های انتقادی با رعایت عدم عبور از خطوط قرمز ترسیم شده
دررسانه های خبری رژیمولایت فقیه بازتاب داده می شود.
* يك بازنشسته از تهران: اگر قرار بود چيزي به بازنشستگان تعلق گيرد صداي
نمايندگان مجلس در ميآمد، امااگر خودشان هدايايي ميگرفتند اشكالي نداشت، اين
نمايندگان براي ما چه كردند؟ از دولتمردان خواستارم به درد ما بازنشستگان برسند.
آيا خبر دارند سيبزميني كيلويي چهار هزارتومان شده است؟! * يك شهروند تهراني: مدتي است در قبوض گاز "مانده صورتحساب"
و "مانده بدهي بابت عوارض توسعه" از مشتركين گرفته شده و انتهاي قبض
عوارض توسعه در رديفي مجزا قيد شده است. در واقع در هر قبض دو مرتبه عوارض توسعه
گرفته ميشود، تازه اداره گاز هم پاسخگو نيست. چرا ديوان عدالت اداري يا بازرسي كل
كشور مدعي شركت گاز نميشوند؟چه كسي پاسخگوست؟ ما بازنشستگان، معلمين بازنشسته آموزش و پرورش كه
در تمام مدت خدمت، جز تحقير در عمل و احترام در حرف نداشته و نداريم، اكثريت قريب
به اتفاق ما با حقوق بازنشستگي كه زير خط فقر است، اموراتمان را ميگذرانيم، چرا
بايد براي احقاق حق قانوني خود، به اين در و آن در بزنيم و جواب درست و منطقي هم
نشنويم؟ با عنايت به قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي ماده 125 قانون مديريت خدمات
كشوري و ماده 150 قانون توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران
(برنامه چهارم) و قانون تفسير جزء (الف) بند (7) ماده واحده قانون بودجه سال 1389
كل كشور و تبصره 3 ماده 65 قانون مديريت خدمات كشوري درباره ما اعمال نشده است و
با وجود آنكه در بخشنامه 4113/ص/250-3/3/91، مسئول و مدير كل صندوق بازنشستگي
كشوري قول اجراي آراي صادره از شعب و هيات عمومي ديوان عدالت اداري را دادهاند،
دريغ از اجراي حتي يكي از احكام قطعي صادره از سوي ديوان عدالت اداري! چرا و
به چه دليل عاملين عدم اجراي قوانين نبايد جوابگوي ما باشند؟ واقعاً چه كسي
پاسخگوست؟
صداي شما
* غضنفري از تهران: در رابطه با خسارات و تصادفات در جادهها بگويم
آيا وقت آن نرسيده كه نسبت به اين موضوع توجه و نظارت بهتري صورت گيرد؟ بعضيها
خرابي جادهها را علت تصادف ميدانند و بعضيها هم رانندگان را مقصر اصلي جلوه ميدهند.
تا بيش از اين جان انسانها از بين نرفته راهكار اساسي انديشيده شود.
* يك بازنشسته از تهران: اگر قرار بود چيزي به بازنشستگان تعلق گيرد
صداي نمايندگان مجلس در ميآمد، امااگر خودشان هدايايي ميگرفتند اشكالي نداشت،
اين نمايندگان براي ما چه كردند؟ از دولتمردان خواستارم به درد ما بازنشستگان
برسند. آيا خبر دارند سيبزميني كيلويي چهار هزارتومان شده است؟!
* يك شهروند تهراني: مدتي است در قبوض گاز "مانده
صورتحساب" و "مانده بدهي بابت عوارض توسعه" از مشتركين گرفته شده و
انتهاي قبض عوارض توسعه در رديفي مجزا قيد شده است. در واقع در هر قبض دو مرتبه عوارض
توسعه گرفته ميشود، تازه اداره گاز هم پاسخگو نيست. چرا ديوان عدالت اداري يا
بازرسي كل كشور مدعي شركت گاز نميشوند؟
نامههاي شما
صدور كارت آني يا غيرآني؟!
جهت كار اداري روز گذشته به مركز صدور آني كارت بانك ملت واقع در
خيابان استاد نجات الهي رفتم كه صحنههايي را مشاهده كردم كه گفتنش خالي از لطف
نيست. ضمن تشكر از مدير بانك مربوطه طي پنج - شش ساعتي كه بنده در آن مركز حضور
داشتم حداقل 6 - 7 درگيري لفظي بين ارباب رجوع با كارمندان صورت گرفت كه اگر پا در
مياني بعضي از افراد نبود شايد كار به درگيري فيزيكي هم كشيده ميشد! علي ايحال
وقتي مدير بانك كه خود از نزديك شاهد اين مشاجرات بود و مورد خطاب حاضرين قرار
گرفت در جواب گفت: با اين تعداد پرسنل كم و ارباب رجوع فراوان شما بگوييد چه كنم؟ از
روزنامه شما تقاضا دارم پيام من را چاپ كنيد شايد گوش شنوايي براي آن پيدا شود. يك
مراجعه كننده - تهران
شكوائيه يك مادر به قوه قضائيه
دو سال پيش فرزندم حسين سالاري كه در كلاس سوم دبستان در مدرسه شهيد
ذاكري واقع در حاجي آباد بندرعباس تحصيل ميكرد توسط معلم ورزش خود مورد ضرب و شتم
قرار گرفت كه اين رفتار معلم موجب خونريزي از ناحيه بيني و دهان فرزندم شد و حتي
گوش او عفونت كرد و اين عملكرد معلم باعث طول درمان از طريق پزشكي قانوني براي
فرزندم شد و من به عنوان مادر اين دانش آموز شكايت كردم حالا بعد از 2 سال ميگويند
شكايت بايد توسط ولي دم يعني پدر، مطرح شود. اين درحالي است كه همسرم به خاطر
شغلشان يك جا ثابت نيستند و امكان پيگيري موضوع را نداشتند و در همان ابتداي كار
نيز به من نگفتند كه به عنوان مادر نميتوانم شاكي باشم! آيا چنين قانوني وجود دارد؟
آيا ميتوانند پرونده مرا به اين بهانه رها كنند و رسيدگي ننمايند؟ از قوه محترم قضائيه انتظار دارم به اين پرونده به شماره كلاسه 8764510081291099
رسيدگي كنند. كبري ملائي - كرمان
چه كسي پاسخگوست؟
ما بازنشستگان، معلمين بازنشسته آموزش و پرورش كه در تمام مدت خدمت،
جز تحقير در عمل و احترام در حرف نداشته و نداريم، اكثريت قريب به اتفاق ما با
حقوق بازنشستگي كه زير خط فقر است، اموراتمان را ميگذرانيم، چرا بايد براي احقاق
حق قانوني خود، به اين در و آن در بزنيم و جواب درست و منطقي هم نشنويم؟ با عنايت
به قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي ماده 125 قانون مديريت خدمات كشوري و ماده 150
قانون توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (برنامه چهارم) و
قانون تفسير جزء (الف) بند (7) ماده واحده قانون بودجه سال 1389 كل كشور و تبصره 3
ماده 65 قانون مديريت خدمات كشوري درباره ما اعمال نشده است و با وجود آنكه در
بخشنامه 4113/ص/250-3/3/91، مسئول و مدير كل صندوق بازنشستگي كشوري قول اجراي آراي
صادره از شعب و هيات عمومي ديوان عدالت اداري را دادهاند، دريغ از اجراي حتي يكي
از احكام قطعي صادره از سوي ديوان عدالت اداري! چرا و به چه دليل عاملين عدم
اجراي قوانين نبايد جوابگوي ما باشند؟ واقعاً چه كسي پاسخگوست؟ حيدرعلي
بنائيان جهرمي - از طرف دبيران بازنشسته- تهران