گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان
30 بهمن -92
گفتم : سربازجوی پخ ، چه گفته این بی مخ؟
گفت : وی جای او ، خورده آب ِ جو
زده سگ
دو ، گرفته یه کادو
چون یه یارویی ، می
خواسته بره دستشویی
کادوش داده به این ، اما سربازجوی اوین
میگه
این شیاد ، کادو رانمیاره به یاد
گفت: یکی از ضد انقلابیون مقیم آمریکا در وبلاگ شخصی خود خطاب به
اردشیر امیرارجمند، مشاور فراری موسوی نوشته است؛«هر چه فکر میکنم میبینم که تو
خیلی از من بیچارهتری».
گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟!
گفت: خطاب به او نوشته است؛ «من وقتی بیمحلی آمریکاییها را دیدم، از همکاری بیشتر با آنها خودداری کردم ولی تو همه چیزت را دادهای و هیچچیز به دست نیاوردهای»!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند تا به حال از کسی کادو گرفتهای؟ گفت؛ یکبار از دوستم یک کادوی گرانقیمت گرفتم. پرسیدند؛ چی بود؟ گفت؛ نمیدونم! میخواست بره دستشویی کادویش را داد دست من براش نگه دارم تا بره و برگرده!
گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟!
گفت: خطاب به او نوشته است؛ «من وقتی بیمحلی آمریکاییها را دیدم، از همکاری بیشتر با آنها خودداری کردم ولی تو همه چیزت را دادهای و هیچچیز به دست نیاوردهای»!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند تا به حال از کسی کادو گرفتهای؟ گفت؛ یکبار از دوستم یک کادوی گرانقیمت گرفتم. پرسیدند؛ چی بود؟ گفت؛ نمیدونم! میخواست بره دستشویی کادویش را داد دست من براش نگه دارم تا بره و برگرده!
گفت : سربازجو با چرند ، خودشو گرفته به
ریشخند
گفتم : سربازجوی پلید ، چه چرندکرده تولید؟
گفت : این مردک مسخره ، تو گندآب ِ تا خرخره
با منقل میکنه بازی ، تابا وافور بزنه
سازی
، تابا سناریو سازی ، شروع کنه
سر آغازی
گیر داده به ارجمند ، تا به وی زند گزند
گفتم : سربازجوی پخ ، چه گفته این بی مخ؟
گفت : وی جای او ، خورده آب ِ جو
زده سگ
دو ، گرفته یه کادو
چون یه یارویی ، می
خواسته بره دستشویی
کادوش داده به این ، اما سربازجوی اوین
میگه
این شیاد ، کادو رانمیاره به یاد