گویا جنگ قلمی میان صادق زیبا کلام با
سربازجو شریعتمداری که ناشی از سرکشی جام زهر توافق هسته ای است فضای اختناق
وسانسور ترک خورده و روزنه ای باز شده است
تاکه زیبا کلام بتواندبدون واهمه ی تواند
واکنش اعتراضی نشان دهد .از سوی دیگر فرجه ای برای طنز نویسان شده تا خودنمایی
کنند.
آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت: آقای دکتر زیباکلام از معدود افرادی هستند که راجع
به تمامی مسائل موجود در جهان هستی اعم از لوله کشی نامناسب گاز در شهرهای شمالی
جمهوری دموکراتیک کنگو تا علل سرگیجه زنان در دوره بارداری صاحب نظرند و می توانند
ما را از نظرات کارشناسانه خود بهرهمند کنند. ولی متاسفانه گاهی اتفاق میافتد
زیباکلام هم مثل ما طنزنویسها سوژه کم میآورد و دست به کارهای محیرالعقولی میزند.
مثلا او دیروز چند نفر از چهرههای مهم سیاسی را به دانشگاه تهران آورد و از آنها
امتحان گرفت. گزارشی از این امتحان تاریخی به دست ما رسیده که منتشر میکنیم.ساعت 10 صبح روز شنبه جمعی از چهرهها و شخصیتهای
سیاسی تاثیرگذار در 10 سال گذشته سر کلاس حاضر شدند و روی صندلیهای خود نشستند.
زیباکلام ضمن خوشامدگویی به حضار در حال توزیع برگه سوالات به شرکتکنندگان گفت:
دوستان و بزرگواران دقت کنند که این امتحان اوپنبوک بوده و استفاده از ماشین حساب
و جزوه آزاد است.همین که زیباکلام این را گفت، یکی از افراد اصولگرا با عصبانیت بلند
شد و در اعتراض به اوپن بودن کتاب جلسه را ترک کرد. وی معتقد بود اگر امروز در
مقابل اوپن شدن بوکها نایستیم فردا همه چیزمان اوپن میشود.بعد از خروج اصولگرا از جلسه، آقای هاشمی رفسنجانی
دستش را بلند کرد و گفت: پس من میتوانم خاطراتم را باز کنم؟
زیباکلام: ای وای شما چرا حاج آقا؟ دستتون خسته میشه. هر سوالی در زمینه خاطراتتان داشتید بپرسید من خودم همه رو حفظم، درجا میرسونم.
زیباکلام رو به حضار گفت: مهلت پاسخگویی به سوالات یک ساعت است.
احمدی نژاد: من میتونم یه ساعت و بیست دقیقه بنویسم؟
زیباکلام: برای چی؟
احمدی نژاد: بیست دقیقه وقت بیشتر برای پاسخگویی به اتهامات و دروغ پردازیهایی که بقیه توی برگههایشان علیه من مینویسند.
زیباکلام: نخیر آقا. فکر کردی اینجا هم صداوسیماست؟ خب دوستان شروع کنید به نوشتن.
چهره ها و شخصیتهای سیاسی برگه سوالات را نگاه میکنند ولی معلوم است که چیزی دستگیرشان نشده. محمدباقر قالیباف از زیر میز یواشکی میخواهد با تبلت از مشاورانش مشورت بگیرد که زیباکلام متوجه میشود و تبلت را از او میگیرد. قالیباف درگوشی به زیباکلام میگوید: استاد داشتم به این فکر میکردم که شما چقدر برای ریاست مجموعه همشهری مناسب هستید. زیباکلام: یعنی چی؟ قالیباف خودش را به گوش زیباکلام نزدیکتر میکند: ببین اون تبلت رو بده، من هم پیشاپیش انتصاب بجا و شایسته شما را به عنوان رئیس موسسه همشهری تبریک عرض میکنم.
زیباکلام یک برآوردی کرد و گفت: یعنی با این حساب تو همه همشهریها میتونم بنویسم؟
قالیباف: کافیه اراده کنی.
زیباکلام: حتی تو همشهری معماری؟
قالیباف: تو اصلا بگو همشهری تندرستی!
زیباکلام کمی فکر میکند، تبلت را توی جیب کتش میگذارد و میگوید: نچ! من همین الانشم تو همه اینا میتونم بنویسم!
زیباکلام و قالیباف مشغول بحث هستند که ناگهان صدای محمدرضا خاتمی از منتهاالیه چپ کلاس بلند میشود که با لحن اعتراضی میگوید: آقا اجازه! این احمدی نژاد از رو برگه ما تقلب میکنه.
حمید رسایی با عصبانیت از جایش بلند میشود و برگهاش را محکم میکوبد روی میز و میگوید: امروز شاهد این هستیم که مردودین دوباره بر طبل تقلب در امتحانات میکوبند، در حالی که خیلی وقت است کوس رسوایی آنان به صدا درآمده.
محمدرضا خاتمی عصبانی میشود و با فریاد میگوید: مودب باش آقا! مال خودت به صدا درآمده.
کار داشت به جاهای باریک میکشید که سعید حجاریان گفت: آقایان! برادران! رانت خواران! کوتاه بیایید. منظور آقا ممدرضا تدلیس بوده. چند دقیقه پیش هم آقای احمدینژاد داشت به من یک گونی سیبزمینی میداد که جواب سوال 5 را بهش برسانم. این اسمش تدلیس است.
زیباکلام با لحن تحکمآمیز گفت: ساکت باشید. مثلا جلسه امتحانه. کسی از رو برگه کسی تدلیس نکنه. همه از آیتا... هاشمی رفسنجانی یاد بگیرند. ببینید ایشان همه سوالات را خودش...
آقای هاشمی سرش را به سمت زیباکلام برمیگرداند و حرفش را قطع میکند: صادق جواب سوال 4 چی میشه؟
زیباکلام آرام میگوید: گزینه الف حاج آقا.
عباس عبدی گوشه کلاس نشسته، با دیدن این صحنه با خشم به زیباکلام نگاه میکند و دندان به دندان میخاید!
بعد از چند دقیقه یک ساعت مهلت امتحان تمام میشود و زیباکلام برگهها را جمع میکند و با دیدن جوابها در حیرت فرو میرود.
محمود احمدی نژاد در پاسخ به تمامی سوالات نوشته بود: «من از شما می پرسم»! هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که کدام اندیشمند طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی دولت است؟ نوشته بود خودم! و خاطراتی را از زمان بستن قراردادهای اجتماعی در زمینه سدسازی با کشورهای خارجی نقل کرده بود.
حمید رسایی در پاسخ به این سوال که «فردریش فون هایک» یکی از کسانی بود که نئولیبرالیسم را پایهگذاری کرد، نظر شما راجع به اندیشه او چیست؟ نوشته بود «هایک غلط کرد با اون آمریکا و شما مزدورانش و روزنامههای زنجیرهای جیرهخورش» قالیباف هم کلا برگه را خالی گذاشته بود ولی در آخر برگه شدیدا روی این موضوع تاکید کرده بود که: استاد همهجوره در خدمتیم!
به این ترتیب امتحان زیباکلام هم تمام شد ولی آنقدر «فان» درآمد که جایی برای اظهارنظر باقی نگذاشت. بعد از این که ما این سوژه را از چنگ زیباکلام درآوردیم، وی در تماسی تلفنی یادآور شد: «ایشالا از گلوتون پایین نره. این سوژهها خوردن نداره!»
زیباکلام: ای وای شما چرا حاج آقا؟ دستتون خسته میشه. هر سوالی در زمینه خاطراتتان داشتید بپرسید من خودم همه رو حفظم، درجا میرسونم.
زیباکلام رو به حضار گفت: مهلت پاسخگویی به سوالات یک ساعت است.
احمدی نژاد: من میتونم یه ساعت و بیست دقیقه بنویسم؟
زیباکلام: برای چی؟
احمدی نژاد: بیست دقیقه وقت بیشتر برای پاسخگویی به اتهامات و دروغ پردازیهایی که بقیه توی برگههایشان علیه من مینویسند.
زیباکلام: نخیر آقا. فکر کردی اینجا هم صداوسیماست؟ خب دوستان شروع کنید به نوشتن.
چهره ها و شخصیتهای سیاسی برگه سوالات را نگاه میکنند ولی معلوم است که چیزی دستگیرشان نشده. محمدباقر قالیباف از زیر میز یواشکی میخواهد با تبلت از مشاورانش مشورت بگیرد که زیباکلام متوجه میشود و تبلت را از او میگیرد. قالیباف درگوشی به زیباکلام میگوید: استاد داشتم به این فکر میکردم که شما چقدر برای ریاست مجموعه همشهری مناسب هستید. زیباکلام: یعنی چی؟ قالیباف خودش را به گوش زیباکلام نزدیکتر میکند: ببین اون تبلت رو بده، من هم پیشاپیش انتصاب بجا و شایسته شما را به عنوان رئیس موسسه همشهری تبریک عرض میکنم.
زیباکلام یک برآوردی کرد و گفت: یعنی با این حساب تو همه همشهریها میتونم بنویسم؟
قالیباف: کافیه اراده کنی.
زیباکلام: حتی تو همشهری معماری؟
قالیباف: تو اصلا بگو همشهری تندرستی!
زیباکلام کمی فکر میکند، تبلت را توی جیب کتش میگذارد و میگوید: نچ! من همین الانشم تو همه اینا میتونم بنویسم!
زیباکلام و قالیباف مشغول بحث هستند که ناگهان صدای محمدرضا خاتمی از منتهاالیه چپ کلاس بلند میشود که با لحن اعتراضی میگوید: آقا اجازه! این احمدی نژاد از رو برگه ما تقلب میکنه.
حمید رسایی با عصبانیت از جایش بلند میشود و برگهاش را محکم میکوبد روی میز و میگوید: امروز شاهد این هستیم که مردودین دوباره بر طبل تقلب در امتحانات میکوبند، در حالی که خیلی وقت است کوس رسوایی آنان به صدا درآمده.
محمدرضا خاتمی عصبانی میشود و با فریاد میگوید: مودب باش آقا! مال خودت به صدا درآمده.
کار داشت به جاهای باریک میکشید که سعید حجاریان گفت: آقایان! برادران! رانت خواران! کوتاه بیایید. منظور آقا ممدرضا تدلیس بوده. چند دقیقه پیش هم آقای احمدینژاد داشت به من یک گونی سیبزمینی میداد که جواب سوال 5 را بهش برسانم. این اسمش تدلیس است.
زیباکلام با لحن تحکمآمیز گفت: ساکت باشید. مثلا جلسه امتحانه. کسی از رو برگه کسی تدلیس نکنه. همه از آیتا... هاشمی رفسنجانی یاد بگیرند. ببینید ایشان همه سوالات را خودش...
آقای هاشمی سرش را به سمت زیباکلام برمیگرداند و حرفش را قطع میکند: صادق جواب سوال 4 چی میشه؟
زیباکلام آرام میگوید: گزینه الف حاج آقا.
عباس عبدی گوشه کلاس نشسته، با دیدن این صحنه با خشم به زیباکلام نگاه میکند و دندان به دندان میخاید!
بعد از چند دقیقه یک ساعت مهلت امتحان تمام میشود و زیباکلام برگهها را جمع میکند و با دیدن جوابها در حیرت فرو میرود.
محمود احمدی نژاد در پاسخ به تمامی سوالات نوشته بود: «من از شما می پرسم»! هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که کدام اندیشمند طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی دولت است؟ نوشته بود خودم! و خاطراتی را از زمان بستن قراردادهای اجتماعی در زمینه سدسازی با کشورهای خارجی نقل کرده بود.
حمید رسایی در پاسخ به این سوال که «فردریش فون هایک» یکی از کسانی بود که نئولیبرالیسم را پایهگذاری کرد، نظر شما راجع به اندیشه او چیست؟ نوشته بود «هایک غلط کرد با اون آمریکا و شما مزدورانش و روزنامههای زنجیرهای جیرهخورش» قالیباف هم کلا برگه را خالی گذاشته بود ولی در آخر برگه شدیدا روی این موضوع تاکید کرده بود که: استاد همهجوره در خدمتیم!
به این ترتیب امتحان زیباکلام هم تمام شد ولی آنقدر «فان» درآمد که جایی برای اظهارنظر باقی نگذاشت. بعد از این که ما این سوژه را از چنگ زیباکلام درآوردیم، وی در تماسی تلفنی یادآور شد: «ایشالا از گلوتون پایین نره. این سوژهها خوردن نداره!»