دو گزارش اجتماعی 23 خرداد -93
دو گزارش اجتماعی بیانگر فاجعه در جامعه ساخته شده ای 35 ساله ای است که حاکمانش مدعی اند اخلاقی ومعنوی ودینی است . در صورتیکه جامعه ای سراسر آلوده از فساد وعدم تنظیم روابط سالم اجتماعی
و خانوادگی می باشد
عذاب وجدان؛ عامل اعتراف زن جوان به قتل
عذابوجدان، زني جوان را كه مرتكب قتل شده بود بعد
از بستهشدن پرونده وادار به اعتراف كرد. اين زن در جلسه دادگاه جزييات جنايت را
شرح داد. جسد مردي 11اسفند سال86 كنار اتوبان قم پيدا شد. جسد به شدت سوخته بود
و هيچ اثري كه بتوان از روي آن هويت متوفي را تشخيص داد وجود نداشت. با اين حال
جسد به پزشكيقانوني منتقل شد تا اينكه چند روز بعد زني كه از مفقودشدن همسر
60سالهاش به نام هوشنگ خبر داده بود براي شناسايي جنازه به پزشكيقانوني دعوت
شد. همسر هوشنگ با توجه به يك تكه از لباس و همچنين ساعت شوهرش اعلام كرد جسد
متعلق به همسرش است. بررسي فهرست مكالمات تلفني اين مرد، پليس را به زوجي مشكوك
كرد كه آخرين تماس را با هوشنگ گرفته بودند. ريحانه -مظنون33ساله- به ماموران گفت
اگرچه هوشنگ را ميشناسد، خبري از سرنوشت او ندارد. اين زن درباره نحوه
آشنايي با هوشنگ گفت: همراه شوهرش براي خريد لباس بهصورت عمده به مغازه او ميرفت.
اين زن درباره آخرين مكالمه با مقتول نيز گفت: "قرار بود چند قابعكس به او
بفروشيم. هوشنگ آن روز تماس گرفت و خواست براي بردن قاب عكسها بيايد، چند ساعت
بعد زنگ زدم و گفتم شوهرم نيست بعدا بيا، بعد هم مكالمه ما قطع شد و نميدانم چه
اتفاقي براي او افتاد." ريحانه و شوهرش حميد ابتدا بازداشت اما به دليل
كافينبودن ادله عليه آنها آزاد شدند. يكسالونيم بعد با توجه به اينكه عاملان
قتل شناسايي نشدند اوليايدم درخواست كردند از بيتالمال ديه دريافت كنند. اين
درخواست توسط شعبه1144 دادگاه عمومي تهران مورد قبول قرار گرفت. وقتي پرونده براي
پرداخت ديه به اجراي احكام رفت، از شهرستان چالوس خبر رسيد زني به قتل مردي به نام
هوشنگ اعتراف كرده و توضيح داده او را چطور كشته و جسدش را سوزانده است.
بنابراين پرداخت ديه متوقف شد و پرونده يكبار ديگر به جريان افتاد.
با ارسال پرونده به تهران مشخص شد حميد، شوهر ريحانه بهدليل رابطهاي
كه اين زن با مردي به نام حامد داشت از او شكايت كرده و گفتهاست همسرش او را ترك
كرده و با حامد زندگي ميكند. بعد از اينكه ريحانه به اتهام رابطه نامشروع بازداشت
شد بهدليل عذابوجدان به قتل هوشنگ اعتراف كرد و مدعي شد هوشنگ قصد داشت به او
تجاوز كند. ريحانه يكبار ديگر در تهران مورد بازجويي قرار گرفت. او باز هم به قتل
اقرار و ادعا كرد: روز حادثه شوهرم در خانه نبود، هوشنگ تماس گرفت تا براي بردن
قاب عكسها بيايد. بعد از چند ساعت آمد، يكدفعه متوجه شدم قصد آزار مرا دارد.
من هم او را با چاقو زدم و سپس جسد را با كمك يكي از دوستانم به نام
اسد به بيرون منتقل كرديم و آتش زديم. ريحانه در بازجويي بعدي عنوان كرد اسد قاتل
بود و او نقشي در قتل نداشت. وقتي ماموران براي بازداشت اسد رفتند، متوجه شدند اين
جوان سه ماه بعد از حادثه فوت شده است. ريحانه نيز به همين دليل مدعي شده اسد
عامل اصلي قتل است. پرونده بعد از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست براي رسيدگي به
شعبه 71 دادگاه كيفرياستان تهران ارسال شد. روز گذشته بعد از اينكه نماينده
دادستان تهران كيفرخواست را خواند اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور
حكم قصاص كردند. پسر مقتول گفت: من ريحانه را چندينبار در مغازه پدرم ديدهبودم.
او براي خريد لباس به مغازه ميآمد. پدرم عمدهفروش بود، ريحانه هم با شوهرش به
مغازه ميآمد.
همچنين يكي از اوليايدم گفت: مقتول روز حادثه ششميليونتومان پول همراه داشت كه گم شده است. در ادامه ريحانه در جايگاه حاضر شد. او اتهام قتل، سرقت و جنايت بر ميت را قبول اما اتهام رابطه نامشروع را رد كرد. او گفت: من و شوهرم بهلحاظ مالي در تنگنا بوديم به همين دليل هم با چرخدستي لباس ميفروختم و هزينه زندگيمان را تامين ميكردم. در زمان حادثه هم در خانهاي قديمي كه متعلق به پيرزني تنها بود زندگي ميكرديم. آن پيرزن فلج بود و از او هم پرستاري ميكردم. مدتي قبل از حادثه متوجه شده بودم هوشنگ نسبت به من نظر دارد. او يكبار به من پول داده بود و من هم موضوع را به همكارش گفته بودم. همكارش به من گفت ديگر تنها به مغازه او نروم. تا اينكه روز حادثه ساعت ششصبح هوشنگ به من زنگ زد و گفت براي بردن قاب عكسها ميآيد. اين قابها متعلق به من و شوهرم بود. ما هردو كيك بوكسينگ كار كرده بوديم و تقديرنامههاي زيادي داشتيم. قاب آنها را براي فروش آماده كرده بوديم يكي، دو ساعت بعد زنگ زدم و گفتم قابها آماده است اگر ميخواهي بيا و ببر. متهم در ادامه مدعي شد: "وقتي هوشنگ آمد به او گفتم قابها در زيرپله است و بعد از آن گفت يك ليوان آب به من بده، وقتي رفتم آب بياورم ديدم او وسط اتاق است. مشروب خورده بود، من هم براي اينكه بتوانم از تجاوز جلوگيري كنم به او التماس كردم اما نشد، گفتم خجالت ميكشم، بيا چشمانت را ببندم، وقتي چشمهايش را بستم با چاقو به او ضربهاي زدم. به شوهرم گفتم اين كار را كردم، گفت بازهم توهم زدهاي چون شيشه ميكشيدم خيلي دچار توهم ميشدم. او گفت با اسد تماس بگير. من هم اسد را خبر كردم، با اسد جسد را بيرون برديم و آتش زديم." به گزارش شفاف، او درباره ادعاي شوهرش و شكايت او به اتهام رابطه با مردي ديگر گفت: اين اتهام را قبول ندارم. متهم درباره نقش شوهرش در اين قتل گفت: او هيچ نقشي نداشت. من بعد از پنجسال عذاب وجدان تصميم گرفتم اعتراف كنم.
بنابر اين گزارش هيات قضات بعد از پايان جلسه رسيدگي براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
همچنين يكي از اوليايدم گفت: مقتول روز حادثه ششميليونتومان پول همراه داشت كه گم شده است. در ادامه ريحانه در جايگاه حاضر شد. او اتهام قتل، سرقت و جنايت بر ميت را قبول اما اتهام رابطه نامشروع را رد كرد. او گفت: من و شوهرم بهلحاظ مالي در تنگنا بوديم به همين دليل هم با چرخدستي لباس ميفروختم و هزينه زندگيمان را تامين ميكردم. در زمان حادثه هم در خانهاي قديمي كه متعلق به پيرزني تنها بود زندگي ميكرديم. آن پيرزن فلج بود و از او هم پرستاري ميكردم. مدتي قبل از حادثه متوجه شده بودم هوشنگ نسبت به من نظر دارد. او يكبار به من پول داده بود و من هم موضوع را به همكارش گفته بودم. همكارش به من گفت ديگر تنها به مغازه او نروم. تا اينكه روز حادثه ساعت ششصبح هوشنگ به من زنگ زد و گفت براي بردن قاب عكسها ميآيد. اين قابها متعلق به من و شوهرم بود. ما هردو كيك بوكسينگ كار كرده بوديم و تقديرنامههاي زيادي داشتيم. قاب آنها را براي فروش آماده كرده بوديم يكي، دو ساعت بعد زنگ زدم و گفتم قابها آماده است اگر ميخواهي بيا و ببر. متهم در ادامه مدعي شد: "وقتي هوشنگ آمد به او گفتم قابها در زيرپله است و بعد از آن گفت يك ليوان آب به من بده، وقتي رفتم آب بياورم ديدم او وسط اتاق است. مشروب خورده بود، من هم براي اينكه بتوانم از تجاوز جلوگيري كنم به او التماس كردم اما نشد، گفتم خجالت ميكشم، بيا چشمانت را ببندم، وقتي چشمهايش را بستم با چاقو به او ضربهاي زدم. به شوهرم گفتم اين كار را كردم، گفت بازهم توهم زدهاي چون شيشه ميكشيدم خيلي دچار توهم ميشدم. او گفت با اسد تماس بگير. من هم اسد را خبر كردم، با اسد جسد را بيرون برديم و آتش زديم." به گزارش شفاف، او درباره ادعاي شوهرش و شكايت او به اتهام رابطه با مردي ديگر گفت: اين اتهام را قبول ندارم. متهم درباره نقش شوهرش در اين قتل گفت: او هيچ نقشي نداشت. من بعد از پنجسال عذاب وجدان تصميم گرفتم اعتراف كنم.
بنابر اين گزارش هيات قضات بعد از پايان جلسه رسيدگي براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
مردي كه كبوترهايش را بيشتر از همسرش دوست داشت
زني در دادگاه خانواده مدعي شد به دليل علاقه زيادي كه همسرش به
حيوانات خانگي دارد، زندگياش در شرف نابودي است. به گزارش باشگاه خبرنگاران، اين زن براي ضرب عمدي از همسرش به دادگاه در خراسان
جنوبي شكايت كرده بود، درباره مشكلات خانوادگياش خطاب به قاضي گفت: ازدواج من از
اول اشتباه بود. من و همسرم از نظر طبقاتي و تحصيلات فاصله زيادي با هم داريم. اما
هيچگاه فكر نميكردم، عشق افراطي همسرم به حيوانات خانگي اينقدر دردسر ساز شود كه
حتي زندگيام در آستانه نابودي قرار بگيرد. زن ادامه داد: همسرم براي اينكه
بتواند كبوترهايش را در منزل نگهداري كند، همواره به دنبال اجاره مكانهايي با
قيمت پايين در حاشيه شهر است. وي افزود: همسرم حتي اتاق مرا به مكان اختصاصي
براي نگهداري كبوترها تبديل كرده است و از بوي تعفن اين پرندگان من و دو فرزندم
دچار بيماري شديم ولي او بازهم كبوترهايش را از خانه بيرون نبرد. و با اين كارها
باعث اذيت و آزار ما ميشود. همچنين اين زن در ادامه ادعا كرد كه همسرش به
خاطر كبوترها او را مورد ضرب و شتم قرار داده و گواهي پزشكي قانوني نيز گواه بر
اين ادعا است. متهم در اين جلسه با انكار جرم وارده گفت: حرفهاي همسرم كذب
محض است، خودش مصدوم شده و ميخواهد به دروغ اين كار را به من نسبت بدهد. در
پايان با توجه به شكايت شاكي و مستندات پزشكي قانوني اتهام مرد مبني بر ضرب و جرح
عمدي محرز اعلام شد و متهم به پرداخت ديه محكوم گرديد