رد پول هاي كثيف در صفحه اول يك روزنامه زنجيره اي

اعضاي سابق تحريريه فاش كردند رد پول هاي كثيف در صفحه اول يك روزنامه زنجيره اي 7 دی -94
سربازجو شریعت نداری که داستان روشنگری نیمه تمام مانده ی نقش پول های کثیف باندهای مافیایی موادمخدر در انتخابات واهداف سیاسی بدجوری  گزیده شده و تبدیل به استخوان توی گلو گیر کرده برایش شده بود .گویا اکنون  موقعیت مناسب گیر آورده تاتوپ راوارد زمین رقیب مدعی اصلاح طلب کند. برای همین همچون یارو که ازگرده خرافتاده وگردو جسته و بادُمش شکست  این چنین ابرازخ وشحالی نموده است.
اعضاي تحريريه روزنامه بهار با انتشار اطلاعيه اي در اعتراض به مديريت اين روزنامه استعفا کردند.
    
سرويس سياسي-
    
در نامه اي از سوي اعضاي مذکور تحت عنوان «اين بهار، ديگر بهار نيست» منتشر شده مي خوانيم: عمر روزنامه خوش نام و اصلاح طلبي بهار در دوره جديد هم بهاري بود. در 77 شماره اي که با همکاري اميرعباس کلهر، مهناز شوقي، مهدي وزيرباني، روح الله سپندارند، فرشاد اعظمي، فرشاد قربانپور، زهرا رحيمي، شاهرخ زبردست، فاطمه رجبي، مجتبي فتحي، سميه داوري، اسماعيل محمد ولي، اميرعباس نخعي، محمد اميرپور و سنا حيدريان منتشر شد؛ تلاش کرديم با وجود محدوديت هاي فراوان ناشي از مشکلات اقتصادي کاري شايسته و درخور و در حد استانداردهاي حرفه اي ارايه کنيم. اما ادامه اين روند به دليل وجود مديري نالايق و ناآشنا با امر مطبوعات ديگر امکان پذير نبود.
    
اين نامه مي افزايد: سعيد پورعزيزي مدير مسئول سابق روزنامه بهار در دوره جديد و پس از رفع توقيف روزنامه، مديريت روزنامه را به فردي واگذار کرد تا اين فرد که از گذشته نگاهش به روزنامه و کار مطبوعاتي استفاده از آن براي پوشش ساير کارهاي اقتصادي بود، با رويکرد کاسبکارانه و غير حرفه اي، از يک سو اهداف قبلي خود يعني استفاده پوششي از روزنامه براي ساير کارهاي اقتصادي را دنبال کند و از سوي ديگر با بهره گيري از برند بهار و نزديک کردن هر چه بيشتر خود به جريان اصلاح طلبي که به گفته خود او اين روزها باد زير پرچم آنها است به سود سريع و کلاني دست پيداکند و بتواند ماهيانه حداقل 100 ميليون تومان به جيب بزند.!! (اين برآوردي بود که بر پايه آن سرمايه گذاري بهار را پذيرفت!!)... اما مشکلات از همان ماه اول که هيچ يک از برآوردهاي قنواتي که ذره اي آشنايي با يک روزنامه حرفه اي ندارد تحقق پيدا نکرد روز به روز بيشتر شد چرا که او سود خود را باز در تعديل تحريريه کوچک مي ديد. در کنار آن آغاز زد و بندهاي کثيف سياسي و اقتصادي و فشار براي دريافت کمک اقتصادي از افرادي که تصاويرشان بر صفحه نخست روزنامه مي نشست که به هيچ وجه مورد تاييد اعضاي تحريريه نبود سبب شد ادامه همکاري با روزنامه بهار غيرممکن شود. بر همين اساس از روز چهارشنبه 2 دي ماه اعضاي تحريريه همکاري خود با اين مجموعه را قطع کردند.
    
در همين حال منصور قنواتي مدير مسئول روزنامه بهار در گفت وگو با خبرگزاري ايرنا براي ماله کشي بر خبر استعفاي دسته جمعي خبرنگاران اين روزنامه اصلاح طلب به دليل تيتر فروشي، خبر استعفاي دسته جمعي اعضاي تحريريه اين نشريه را شايعه و کذب محض خواند و افزود: استعفايي در کار نبوده بلکه افرادي به دليل بي انضباطي از اين روزنامه اخراج شده اند.
    
به نظر مي رسد وجدان بيدار اين خبرنگاران و حرکت در مسير رسالت خبرنگاري باعث شده تا اين عده ديگر تاب و تحمل تيتر فروشي و فروش خبر صفحه اول اين روزنامه زنجيره اي به يک قشر خاص را نياورند و لب به افشاي اسرار پشت پرده بگشايند، اسراري که افشاي آن احتمالابه مذاق مشتريان پروپاقرص صفحه اول و تيتر يک اين روزنامه خوش نخواهد آمد و عواقبي نيز براي آن خبرنگاران خواهد داشت.
    
با بررسي عکس درشت صفحه يک روزنامه بهار که گويا مشتريان خاص خود را دارد تصوير چهره هاي اصلاح طلبي همچون محمدرضا عارف 3 مرتبه در صفحه يک اين رسانه زنجيره اي چاپ شده و ديگراني همچون هاشمي رفسنجاني 2 مرتبه، سيدحسن خميني2 مرتبه و علي مطهري 2 مرتبه در صفحه نخست اين روزنامه به چاپ رسيده است.
    
البته شخصيت هاي اصلاح طلب ديگري همچون الهه کولايي، اشرف بروجردي، آذر منصوري، مهرعليزاده، سوسن شريعتي و مرتضي الويري نيز اين مرتبه در يک ماه اخير تصويرشان در صفحه نخست اين روزنامه به عنوان عکس اول منتشر شده است.
    
علاوه بر اين مسئله نکته حائز اهميت ديگري که وجود دارد اين است که مدعيان جريان اصلاح طلب دائماً از رسوخ پول هاي کثيف به عرصه رسانه اي و خبري کشور جهت تبليغات طيفي خاص صحبت به ميان مي آورند که با اين اوصاف بايد به آنها متذکر شد که به مردم آدرس غلط ندهيد چرا که با بيانيه استعفاي دسته جمعي خبرنگاران روزنامه بهار و افشاي نگاه سرمايه سالارانه و درآمدزايي گردانندگان اين روزنامه و تيتر فروشي آن، معلوم مي شود که سرنخ پول هاي کثيف را بايد در لابلاي معاملات سرمايه گذاران رسانه هاي زنجيره اي جهت پروپاگاندا و تبليغات انحصاري چهره هاي مطرح اصلاح طلبي جست.