رسم
دیرینه تفسیر به رای نتایج انتخابات 12
اسفند-94
عجیب است که رقیب بازنده
نمایش انتخابات 7ا سفند که بد جوری توی کما رفته وگیج شده است . بنابراین برای
جبران شکست هر چه مهره یر یز ودرشته داشته بسیج و به خط کرده است تا علیه ی رقیب هذیان و وارونه گویی کنند
در این خط رسانه
ای-روانی به گونه ای هدفمند نتایج به طور مطلق به نفع جریان اصلاحات و دولت تفسیر
می شود در حالیکه همه نتایج رسمی خلاف این گزاره را نشان میدهد و از پیروزی قاطع
اصولگرایان در سطح کشور به استثنای تهران حکایت میکند که صد البته ایران معادل
تهران نیست.
اکنون و پس از
برگزاری باشکوه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، رسانه های خارجی و
اپوزیسیون خط واحدی را در تحلیل نتایج انتخابات آغاز کرده اند. در این خط رسانه
ای-روانی به گونه ای هدفمند اولا نتایج به طور مطلق به نفع جریان اصلاحات و
دولت تفسیر می شود در حالیکه همه نتایج رسمی خلاف این گزاره را نشان میدهد و از
پیروزی قاطع اصولگرایان در سطح کشور به استثنای تهران حکایت میکند که صد البته
ایران معادل تهران نیست؛ و ثانیا این نتیجه گیری، تفسیر بزرگتری را در پی دارد که
به زبان این رسانه ها «نمایش میل عمومی برای تغییر ساختاری و ماهوی جمهوری اسلامی»
خوانده می شود. در پاسخ به این شبهه لازم است به نکاتی به شرح ذیل توجه شود:
در تحلیل نتایج
انتخابات بایستی «مـشارکت سـاختاری» را از «مشارکت سیاسی» در درون نظام جدا
دانست. به تعبیر دقیقتر در حالی که در مشارکت ساختاری، حمایت از موجودیت نظام
مطرح است مـشارکت سـازمانی و داخـلی بیانگر اعتقاد عمومی به حل مشکلات در چارچوب
نظام موجود است. به این ترتیب هر رای دهنده قبل از آن که به کاندیداهای مد نظر خود
رای داده باشد به مشروعیت ساختار نظام سیاسی رای داده و نسبت به حدود و ثغور آن
اعلام وفاداری کرده است. رای 20 میلیونی خاتمی در خرداد 76 و رای 24 میلیونی احمدی
نژاد در خرداد 88 هر دو در وهله اول رای به مشروعیت ساختار نظام بود و در مرحله
دوم نمادی بود از انتخاب، مطالبه یا حتی اعتراض.
1- سابقه 37 ساله
انقلاب و تجربه چندین دوره مشارکت بالای سیاسی نشان می دهد مردم ایران بر
سرموجودیت نظام موجود اتفاقنظر دارند و حمایتهای متعدد آنها گویای این امر
میباشد. البته باید دانست که معمولا بروز هـر گونه اشکال در نوع و میزان مشارکت
ساختاری، از مشارکت سازمانی و داخلی نظام شـروع مـیشود. بنابراین کـمرنگ شدن
مشارکت ساختاری دیرتر از افت مشارکت درونی چهره مینماید. تا زمانی که مردم
اعتقاد داشته باشند حل مـشکلات و رسـیدن به آرمانها و ارزشهای مورد نظرشان را
میتوانند از طریق نظام موجود دنبال کنند مشارکت سـاختاری وجـود دارد با این
حال مشارکت درونی نظام میتواند در جهات و درجات مختلفی روی دهد. بنابر این میتوان
کیفیت مشارکت ساختاری را براساس مشارکت سیاسی درونـی نظام مورد ارزیابی قرار
داد. این بدان معناست که هر گونه بحران در مشارکت درونـی نظام میتواند در
فاصله زمـانی مـعینی به کاهش مشارکت ساختاری و نهایتا تغییراتی دربرداشت مردم
بیانجامد. با این مقدمات، نتایج 2 انتخابات اخیر که مشارکت سیاسی 70 درصدی را درپی
داشته است سه پیام روشن دارد:
- مردم ساختار نظام
را قبول دارند و به امتداد این ساختار معتقدند. و نگرش مردم در زمینه یافتن راهحلهای
جدید از درون نـظام، نشانه مـشروعیت سـاختاری نظام نزد مردم است.
- برخی مطالبات درون
ساختاری را از طریق گزینش میان دو جریان سیاسی به مثابه 2 روش اجرایی بروز داده
اند.
- ظرفیت سیاسی نظام
و بلوغ آن به قدری بالا رفته است که رهبر انقلاب از همه کسانی که حتی نظام را قبول
ندارند برای شرکت در انتخابات دعوت می کند و جالب آن که کسری از این افراد به این
دعوت لبیک می گویند.
2- پروژه نخ نمای
رسانه های مخالف نظام در تفسیر به رای نتایج انتخابات ها، سابقه ای دیرینه دارد.
در این بین نکته حیاتی آن است که حاکمیت سیاسی میتواند بی اعتنا به پروپاگاندای
بیرونی، از نگرش و خـصیصههای رفـتاری مردم در انتخابات ها و از جمله دو انتخابات
مهم اخیر بهره فراوان گیرد.
3- تنها در یک صورت
معادله فوق بی جواب یا دارای جواب متفاوت خواهد بود و آن اینکه در اثر مسامحه
دستگاه های نظارتی یا نفاق پیچیده کاندیداها، افرادی به مرحله انتخابات نفوذ کنند
که رویکردشان به جای «کنش گری در ساختار» کنش گری «برساختار» باشد.