پرونده‌ ویژه برای 4دهه حضور «تامکت» در آسمان ایران-8

پرونده‌ ویژه برای 4دهه حضور «تامکت» در آسمان ایران-8
تامکت‌های خسته رو در روی شیاطین/ «سجیل» جایگزین «فینیکس» می‌شود+تصاویر  12 اسفند-94
خبرگزاری فارس: تامکت‌های خسته رو در روی شیاطین/ «سجیل» جایگزین «فینیکس» می‌شود+تصاویر
با پایان جنگ، خونی تازه در رگ‌های تامکت‌های خسته ایرانی جاری می‌شود تا همچنان مهمترین نگهبان آسمان ایران باشند.
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- جنگنده رهگیر F-14 ملقب به «تامکت» (گربه نر) به عنوان یک سلاح ارزشمند در نبردهای هوایی تاریخ جهان شناخته می‌شود که تنها در سازمان رزم 2 کشور آمریکا و ایران ایفای نقش کرده است.
این هواپیما همواره به عنوان یکی از برگ‌های برنده نیروهای مسلح ایران شناخته شده و تا به امروز خدمات بسیاری را در این راه به انجام داده است.
به همین منظور خبرگزاری فارس تصمیم بر این گرفت تا طی چند گزارش و مصاحبه به مناسبت 4دهه خدمت این جنگنده در نیروی هوایی، به بیان بخشی از کارکردها و اهمیت این گربه‌های قدرتمند آسمان ایران بپردازد؛ با ذکر این نکته که برای تببین کامل زحمات خلبانان قهرمان و جان برکف گردان‌های پروازی تامکت و همچنین نقش انکار ناپذیر این جنگنده در تاریخ معاصر کشورمان، به زمان بسیار بیشتری نیاز خواهد بود.
آنچه در زیر می‌خوانید، بخش ششم از سلسله گزارش‌های فارس است:
با گذشت چند از سال از آغاز جنگ تحمیلی، تصمیم‌گیرندگان جنگ به این نتیجه رسیدند که در هم شکستن رژیم بعثی عراق تنها با کسب یک پیروزی قاطع در خاک این کشور و تصرف نقطه‌ای راهبردی ممکن است، لذا عملیات‌های متعددی از سال 61 تا 65 جهت کسب این برتری برنامه‌ریزی شد و به اجرا درآمد که هیچ کدام از این عملیات‌ها به اندازه «والفجر 8» که منجر به فتح شبه جزیره فاو شد، موثر نبود.
این عملیات بزرگ و سرنوشت‌ساز آن‌چنان زنگ خطر را برای قدرت‌های شرق و غرب و حامیان رژیم بعثی به صدا در آورد که عملا منجر به باز شدن پای آنان به منطقه، ایجاد درگیری‌های مختلف و پشتیبانی بی قید و شرط از عراق گردید تا جایی که رسما این اقدامات -بدون هرگونه سرپوش گذاشتن- در رسانه ها اعلام می شد.
در چنین شرایطی کشورمان با مشکلات بسیاری در بخش‌های مختلف رو به رو بود. اقتصاد به سبب هزینه جنگ دچار مشکل شده، دسترسی به تجهیزات نظامی با صدها گرفتاری همراه و در بخشی از ارکان سیاسی نیز مسائلی به وقوع می‌پیوست که همه و همه کار را برای ادامه مسیر دشوار می‌کرد.
دقیقا در همین مقطع، همبستگی خیل عظیم مردم با هر دیدگاهی منجر شد تا علیرغم حواشی گوناگون، کشورمان مسیر جنگ را با افتخار طی کرده و عاقبت نیز آن را به پایان ببرد، لذا در این بخش به آخرین مراحل جنگ و پایداری و ایستادگی ملت غیور ایران اشاره خواهیم داشت که می تواند درسی برای تمامی آیندگان باشد.
* خودکفایی؛ نیازی اساسی
گذشت چند سال از جنگ و بهره‌برداری بیش از حد از ناوگان، کم کم اثرات خود را بر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سایر ارکان نظامی گذاشته بود و همین امر تعمیرات پیش از موعد مقرر پرندگان را می‌طلبید؛ پرندگانی که به دلیل حجم و فشار بالای جنگ، یکی پس از دیگری زمین‌گیر می‌شدند و از سوی دیگر، حجم گسترده بکارگیری مهمات، موجودی انبارها را تا میزان خطرناکی کاهش داده بود.
در چنین شرایطی ایران به واسطه تحریم‌های گسترده نظامی عملا تنها با چند کشور محدود در ارتباط بود و برای دستیابی به بخش اعظم قطعات و تجهیزات مورد نیاز دست به دامان بازارهای سیاه می‌شد که همواره با قیمتی بالاتر همراه  بود و ریسک عدم دستیابی یا به عبارتی کلاه برداری نیز در آن وجود داشت.
در این اوضاع و احوال بنا به پیشنهاد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (ریاست جمهور وقت) تصمیم بر خودکفایی گرفته شد و نخستین رکن از نیروهای مسلح کشورمان که عملا وارد این حیطه گردید، نیروی هوایی ارتش بود.


بازدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا از پایگاه هشتم شکاری اصفهان در سال 1370
بنا بر این طرح، ساخت قطعات ساده اما پر مصرف به عنوان سرآغاز این مسیر طولانی و مهم قرار گرفت که امروزه به تولید تجهیزات حساس و راهبردی ختم شده است.

بازدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا از یک فروند تامکت در پایگاه هشتم شکاری اصفهان در سال 1370 به همراه شهید منصور ستاری فرمانده وقت نهاجا
اما در خصوص ناوگان هواپیماهای F-14، پس از تلاش برای به پرواز در آوردن هر آنچه امکان داشت، شاید مهمترین نیاز، تامین موشک های هوا به هوای این جنگنده خصوصا سلاح راهبردی آن یعنی موشک «فینیکس» بود که به دلیل حجم بالای شکارها، به تعداد محدودی تقلیل یافته و اگر فکری به حال آن نمی‌شد، به زودی شاهد اتمام آن بودیم.

بازدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا از بخش خودکفایی پایگاه هشتم شکاری اصفهان در سال 1370 به همراه شهید منصور ستاری
* «سجیل» جای «فینیکس» می‌نشیند
در چنین شرایطی «پروژه سجیل» در نیروی هوایی کلید خورد که منجر به هماهنگ‌سازی موشک سطح به هوا MIM-23 «هاوک» با رادار AN/AWG-9 گردید و به این ترتیب بخشی از توان موشکی بُردبلند تامکت‌ها تامین شد.
اجرای این پروژه توسط مهندس بازرگان (یکی از هُمافران نیروی هوایی) با مدیریت اجرایی فریدون علی‌مازندرانی (از خلبانان تامکت) آغاز شد و طی آن، نخست تعدادی از موشک‌های «هاوک» آسیب دیده پدافند هوایی بر روی هواپیمای F-14 نصب و روی زمین بدون بالک و در داخل چاله ای رها شد تا نخست مشخص شود که آیا بال این هواپیما و ساختار پایلون‌های آن (محل نصب سلاح) توانایی حمل این موشک سنگین و بزرگ را دارد یا خیر.
پس از آن، مرحله هماهنگ‌سازی موشک با رادار پیشرفته تامکت آغاز شد که در حقیقت اصلی‌ترین بخش پروژه محسوب می‌شد و طی آن متخصصان جهاد خودکفایی نهاجا همراه با مراکز دانشگاهی توانستند قطعه‌ای را طراحی کنند که به عنوان واسط بین رادار و موشک، نقش هدایت و کنترل سامانه نیمه فعال راداری «هاوک» را داشته باشد.
* تست در نبرد واقعی/ سوپراتاندارد عراقی منهدم می‌شود
اجرای این مرحله مهم چندین ماه طول کشید که توضیح کامل آن از حوصله مطلب خارج است، عاقبت نخستین تست عملیاتی موشک، علیه یک هدف پهپاد از نوع MQM-107 (که پیش از انقلاب خریداری شده بود) در میدان تیر سمنان انجام و هدف با موفقیت منهدم شد.

رهاسازی نخستین موشک سجیل در میدان تیر سمنان توسط خلبان فریدون علی‌مازندرانی
پس از آن نیز تست دوم در همین منطقه به وقوع پیوست و در نهایت به دلیل اصرار بالای برخی از ناظران، سومین تست به صورت واقعی در منطقه خلیج فارس و علیه یک هدف واقعی صورت پذیرفت که پس از انهدام، مشخص شد هواپیمای مورد اصابت قرار گرفته عراقی، از نوع «سوپراستاندارد» بوده است.
ذکر این نکته ضروریست که تمامی بخش های تست این موشک نیز توسط خلبان فریدون علی‌مازندرانی انجام گرفت.

2 فروند
F-14 تامکت که یکی مسلح به موشک فینیکس، اسپارو و سایدوایندر (عقب) و دیگری مسلح به سجیل، اسپارو و سایدوایندر است (جلو)


پس از ورود این سلاح سنگین و نامتعارف به ناوگان تامکت‌های نیروی هوایی که با نام AIM-23 SkyHawk در نیروی هوایی ایالات متحده شناخته می‌شود، روند خودکفایی معنای دیگری یافت.
* بدون حتی یک شلیک...
در کنار این رخداد، دستیابی به برخی باتری‌های حساس موشک فینیکس از واسطه‌های بین‌المللی توان رزمی را به میزان قابل توجهی بالا برد و خون تازه‌ای را در زرادخانه تامکت تزریق کرد، اما دقیقا در همین مقطع زمانی، اهمیت صرفه جویی در استفاده از تسلیحات بیش از پیش در نیروهای مسلح دیکته می‌شد تا جایی که برای مثال، خلبان حسن افغان‌طلوعی از قهرمانان F-14 همواره با افتخار از این مطلب یاد می‌کند که بدون شلیک حتی یک گلوله، جنگنده‌های عراقی را فراری داده است یا مثال دیگر، مرحوم خلبان محنتی از بزرگان F-14 تنها با رهاسازی شراره (گوی‌های آتشینی که برای منحرف ساختن موشک‌های حرارتی کاربرد دارد) بر فراز خلیج فارس، جنگنده عراقی را فراری داده است و مثال‌های بسیاری که تنها با قفل راداری یا فقط حضور F-14، ماموریت جنگنده‌های عراقی لغو می‌شد ولی اندکی بعد شرایط تغییر کرد.
* جنگ شهرها
پس از پیروزی قاطع رزمندگان کشورمان در عملیات «والفجر 8»، فرماندهان نظامی تصمیم بر اجرای عملیاتی دیگر جهت درهم شکستن مقاومت رژیم بعثی عراق در منطقه بصره و تصرف این شهر گرفتند که نخست با طرح «کربلای 4» شکست خورد و کمی بعدتر «کربلای 5» اجرا شد که به پیروزی‌هایی منجر گردید اما به هدف اصلی یعنی تصرف بصره ختم نشد.
در همین زمان درگیری‌های هوایی بر فراز آسمان منطقه نبرد نیز با شدت دنبال می‌شد و هر طرف به دنبال حفظ ناحیه خود و جلوگیری از نفوذ جنگنده های طرف مقابل بود.
دقیقا در همین مقطع صدام اعلام کرد که «برای ما فرقی ندارد چه تعداد از مردان ایرانی کشته شوند و چه تعداد خانواده ایرانی بی سرپرست بمانند»، لذا جبهه جدیدی همزمان با فشار بر اقتصاد کشور، در شهرها گشوده شد که با نام «جنگ شهرها» شناخته می شود.

2 فروند F-14 تامکت که یکی مسلح به موشک فینیکس، اسپارو و سایدوایندر (عقب) و دیگری مسلح به سجیل، اسپارو و سایدوایندر است (جلو)
در این مرحله، هواپیماهای عراقی و موشک‌های بالستیک ارتش بعثی، مناطق مختلفی از نقاط مرزی تا عمق کشور و حتی تهران را مورد حمله قرار دادند که منجر به شهادت مردم بی‌گناه زیادی شد تا با تحت فشار قرار دادن افکار عموم، آنان را در مقابل نظام قرار داده و حکومت جمهوری اسلامی را از درون نابود سازند غافل از آنکه پایان این داستان، آینده‌ای دیگر دارد.
در جواب به این طرح خبیثانه، بنا بر دستور صریح رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، نیروی های مسلح کشورمان ملزم به پاسخ‌گویی متقابل با هدف قرار دادن نقاط حساس اقتصادی، سیاسی، نظامی و نه مناطق شهری و مردم بی‌گناه شدند.
* انتقام...
در این راستا طرح‌های عملیاتی جهت هدف قرار دادن پالایشگاه‌ها، پایگاه‌های نظامی، بنادر، مراکز انتقال نیرو، نقاط سیاسی و ... در دستور کار نیروی هوایی قرار گرفت و در همین برهه از زمان، برای نخستین بار تامکت‌ها به بمب‌های سقوط آزاد تجهیز شدند که با هدف قرار دادن چند نقطه از نوار مرزی و خطوط پشتیبانی عراق همراه شد.

تصویری کم نظیر از حمل بمب‌های مارک 83 توسط تامکت/ خلبان حاضر در تصویر، قهرمان جنگ جناب اویسی می‌باشد
F-14ها طی این طرح با تجهیز به 2 موشک حرارتی «سایدوایندر» و تا حمل 4 بمب 2000 پوندی مارک 84 (یا کمتر) توانستند وظیفه عملیاتی هوا به سطح را به خوبی انجام دهند.

بمب های خانواده «مارک»، به ترتیب 250، 500، 1000 و 2000 پوندی که سلاح اصلی ناوگان بمب افکن کشورمان محسوب می‌شوند
البته قابلیت حمله به اهداف زمینی با رهاسازی بمب‌های سقوط آزاد در تامکت‌های ایرانی از ابتدا وجود داشت ولی اندکی بعد مشخص گردید که به دلیل ریسک بالا و خطرات ناشی از اصابت این جنگنده گران قیمت، بهتر است که وظیفه عملیات‌های بمباران به عهده همان فانتوم‌ها و تایگرها گذاشته شود.

تصویری دیگر از تامکت حامل بمب مارک ٨٣؛ ماموریت: بمباران خطوط مرزی
* «یاسر» متولد می‌شود
کمی بعد از این نیز متخصصان نیروی هوایی با ترکیب راکت موشک سطح به هوای «هاوک» و بمب های 1000 پوندی مارک 83 سقوط آزاد، سلاحی جدید تحت عنوان راکت «یاسر» را معرفی کردند که F-14 می‌توانست آن را از فاصله دورتر به سمت هدف شلیک کند هرچند «یاسر» تنها به عنوان یک راکت هدایت ناپذیر مورد بهره‌برداری و چند تست قرار گرفت.

راکت «یاسر» آماده نصب روی تامکت می‌شود
* نگهبانان آسمان
در همین زمان، علاوه بر عملیات‌های بمباران که برای برخی از تامکت‌ها برنامه‌ریزی شده بود و برای مدت کوتاهی دنبال شد، وظیفه دفاع هوایی با قدرت تمام بر فراز نقاط حساس کشور از جمله خلیج فارس و پایتخت کشور نیز اجرا شد و تامکت‌ها نقشی ارزنده در این مسیر ایفا کردند؛ هرگز از یاد نخواهیم بُرد که خلبانان F-14 «تامکت» و F-4 «فانتوم» با پروازهای گشت‌زنی هوایی بیش از 10ساعت در آسمان تهران و بسیاری از نقاط ایران، راه را بر متجازوان عراقی بستند.
* شکار Mig25 از زمین و هوا
دقیقا در اوج جنگ شهرها که تجاوزات بعثی با حملات عمقی جنگنده‌های ایرانی و کمی بعدتر، شلیک موشک‌های بالستیک سپاه پاسداران پاسخ داده می‌شد، یک فروند جنگنده بلند پرواز Mig25 حین اجرای عملیات بمباران کور شهرها، توسط خلبان «جهانبخش» مورد اصابت موشک «فینیکس» قرار گرفت و علیرغم تلاش خلبان بعثی برای نجات، هواپیما در خاک عراق سقوط کرد.
کمی بعدتر نیز یک فروند دیگر از این جنگنده با آتش موشک زمین به هوای تازه خریداری شده HQ-2 چینی بر فراز اصفهان هدف قرار گرفت و سرنگون شد و به این ترتیب پرونده بمباران‌های کور Mig25 که با تکیه بر سرعت بالای خود و سقف پرواز زیاد هیچ مانعی را در مقابل خود نمی‌دید، تا پایان جنگ بسته و این هواپیماها تنها به وظیفه سابق شناسایی خود بازگشتند.

دیگر ماموریتی که به دوش جنگنده‌های رهگیر از جمله F-14 گذاشته شده بود، اسکورت هواپیماهای شخصیت‌های سیاسی داخلی و خارجی و حفظ کریدورهای هوایی کشور از حملات جنگنده‌های عراقی بود.
در سال 1360، جنگنده رهگیر عراقی، هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر را که جهت رایزنی برای صلح به کشورمان آمده بود، حین بازگشت، در کریدور بین‌المللی بین ترکیه و ایران هدف قرار دادند و پس از آن جنگنده‌های رهگیر «فانتوم»، «تایگر» و «تامکت» در بازه‌های زمانی گوناگون، وظیفه حفظ هواپیماهای مسافربری و ناوگان هوایی غیرنظامی را در شرایط خاص بر عهده داشتند که از جمله آن می‌توان به اسکورت هواپیمای حامل ریاست جمهوری وقت (آیت‌الله خامنه‌ای) به مقصد تبریز اشاره کرد که در سال 65 به وسیله 3 فروند F-14 و 3 فروند F-4 مسلح انجام گرفت و حین اجرای آن، یک فروند جنگنده عراقی توسط خلبان «جاویدنیا» منهدم شد.
* گلوی اسماعیل نهاجا در آسمان بریده شد
سال 1365 اما آبستن وقایع بسیاری بود، در همین سال شهید منصور ستاری به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش منصوب شد و عباس بابایی معاونت عملیات نیرو که خود از خلبانان تامکت و مبتکر قرارگاه عملیاتی رعد در پایگاه هوایی امیدیه بود، به دلیل اشتباه پدافند هوایی خودی، حین بازگشت از ماموریتی در خاک عراق در کابین عقب یک فروند F-5F «تایگر»، همزمان با عید قربان، به شهادت رسید. (عباس بابایی پیش از تامکت، خلبان F-5 بود)

امیر خلبان شهید عباس بابایی پس از انتصاب به معاونت عملیات نهاجا حکم خود را از دست آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور وقت می‌گیرد
در همین سال نخستین گروه خلبانان تامکت با آموزش اساتید ایرانی در پایگاه هوایی اصفهان فارغ التحصیل شدند و پروازهای عملیاتی خود را از سر گرفتند.
لازم به ذکر است که پیش از انقلاب با خریداری سیمیلاتور (شبیه ساز) کابین جلو و کابین عقب F-14 بخش اعظمی از آموزش‌های مورد نیاز خلبانان و افسران رهگیر هوایی در داخل کشورمان انجام می‌گرفت و عملا جز چند دسته نخست که جهت آموزش‌ها به ایالات متحده اعزام شدند، باقی خلبانان در ایران و تحت نظر اساتید ایرانی و آمریکایی (پیش از انقلاب) مراحل پروازی خود را طی کرده و بعضا برخی از خلبانان آمریکایی نیز در این مسیر همراه دانشجویان ایرانی بودند تا سطح توان پروازی خود را افزایش دهند.
دقیقا در همین زمان (سال 1365) شرایط درگیری‌ها تا حدی تغییر کرد و می‌رفت تا تمامی ابرقدرت‌های شرق و غرب رسما در مقابل اراده کشورمان قد علم کنند.
* رو در روی شیاطین
همزمان با پیروزی‌های نسبی رزمندگان ایرانی در جبهه‌های زمینی، علی‌رغم فشار ناشی از تحریم‌ها و عدم دسترسی به تسلیحات به‌روز و فشار اقتصادی و اجتماعی بالای نیروی هوایی عراق که با بمباران مراکز نفتی خارک و سیری و کشتن مردم  بی‌گناه شهرها همراه بود، قدرت‌های بزرگ به این نتیجه رسیدند که جنگ برای عراق با پیروزی به پایان نخواهد رسید و اگر این روند ادامه پیدا کند، ممکن است شکست سنگینی را نیز متحمل شود.
اعلام سیاست ایران در منطقه خلیج فارس مبنی بر آنکه «اگر خلیج فارس برای ما ناامن شود برای همه ناامن خواهد شد» و پاسخ‌گویی متقابل کشورمان به تجاوزهای هوایی عراق در این منطقه راهبردی، عملا جنگ را وارد فاز جدیدی کرد.
در این زمان منطقه خلیج فارس در شعله آتش می‌سوخت و با اختصاص توان اعظم نیروی دریایی ارتش و نیروی دریایی سپاه در کنار حملات نیروی هوایی، عملا در مقابل یک کشتی که از کشورمان هدف قرار می‌گرفت، یک کشتی عراقی یا متعلق به همپیمانان این کشور مورد حمله واقع شده و غرق می‌شد.
شدت التهاب در منطقه آنچنان بالا رفت که کویت برای حفظ ناوگان خود دست به دامان شوروی شد ولی اندکی بعد ایالات متحده، وظیفه اسکورت ناوگانی از نفتکش‌ها به مقصد عراق را بر عهده گرفت که با برخورد بزرگترین نفتکش این ناوگان (نفتکش بریجتون) با مین‌های دریایی سپاه، بر همه مسجل شد که ایران در راه حفظ تمامیت ارضی و مقابله با متجاوز با هیچ احدی شوخی ندارد.
هواپیماهای F-14 «تامکت» نیز همگام با ناوگان F-4 «فانتوم» در این زمان وظیفه دفاع هوایی و حفاظت ناوگان نفتی–تجاری کشورمان را در بدترین شرایط ممکن بر عهده داشتند.
اسکورت شناور با سرعت نهایت 10گره دریایی، توسط هواپیمای جنگنده‌ای که سرعتی نزدیک به صوت دارد و گردش‌های دائمی بر فراز آنان که حکم گنجینه‌ای ارزشمند را برای کشورمان در شرایط حساس جنگ داشت، کاری بزرگ به حساب می‌آید.
* خدمت فراموش نشدنی آل سعود به صدام علیه ایران
عملا با ورود به سال 1366، تقابل دو طرف در خلیج فارس به اوج رسید.
در این زمان رسما اطلاعات هواپیماهای ایرانی و همچنین نیروهای زمینی کشورمان توسط هواپیماهای هشدار زودهنگام (آواکس) آمریکایی و عربستانی به صورت لحظه‌ای و از واسطه‌های مختلف به بغداد مخابره می‌شد.
کینه سعودی از ایران به همین خدمت ختم نشد و عربستان نهایت همبستگی خود را با دشمن مردم ایران اینگونه به نمایش گذاشت که با تعیین خط پروازی فهد، عملا هواپیماهای عراقی وارد حریم این کشور شده و از سمت جنوب به مراکز نفتی ایران حمله کرده و در صورت رهگیری توسط جنگنده‌های ایرانی سریعا به حریم هوایی عربستان فرار می‌کردند.
این گونه اقدامات آشکار کشورهای منطقه و ابرقدرت‌ها در سطح خلیج فارس تمامی نداشت.
از جمله مثال‌های دیگر می‌توان به حمله نیروی دریایی آمریکا به کشتی «ایران اجر»، درگیری مهرماه نیروی دریایی سپاه و نیروی دریایی ایالات متحده که منجر به شهادت پرسنل ایرانی و هدف قرار گرفتن بالگرد آمریکایی‌ها شد، رهگیری هواپیماهای گشت زنی دریایی P-3F «اوریون» نهاجا جهت اختلال در اجرای ماموریت آنان، درگیری هوایی بین هواپیماهای فانتوم ایران و تامکت آمریکایی که حتی به تبادل موشک نیز کشید و در نهایت، اصابت ناوشکن آمریکایی به مین دریایی اشاره کرد که در نهایت به تقابل مستقیم ایران با ایالات متحده در 29 فروردین 1367 انجامید.
دقیقا در همین زمان آمریکایی‌ها اقدامات خصمانه دیگری را نیز صورت می‌دادند که می‌توان به اخطارهای پی در پی به جنگنده‌های ایرانی در فضای آب‌های بین‌المللی اشاره کرد که مثال بارز آن هدف قرار گرفتن یک فروند جنگنده عراقی توسط خلبان «اویسی» است.
پس از این انهدام، خلبان تامکت قصد داشت تا با اجرای عملیات گشت‌زنی هوایی منطقه را برای ارسال بالگرد هوادریای کشورمان و از آب گرفتن خلبان بعثی فراهم سازد ولی عملا آمریکایی‌ها زودتر اقدام به ارسال بالگرد نجات کرده و خلبان را از آب می‌گیرند و در همین حین نیز بحث و جدل اویسی با ناوشکن آمریکایی به اوج می‌رسد که البته از موارد عادی ماه‌های پایانی جنگ بود.
با آغاز سال 1367، ایران می‌رفت تا با بزرگترین اتفاقات در 8 سال جنگ تحمیلی رو به رو شود.
شروع فروردین با نخستین تحرکات جهت بازپس گیری نقاط آزاد شده توسط ایران همراه شد و عراقی‌ها با اجرای پاتک‌های شیمیایی، نیروهای کشورمان را تحت فشار قرار دادند تا عاقبت با همکاری آمریکایی‌ها، در تاریخ 28 فروردین، شبه جزیره فاو پس از چندین مرحله بمباران سنگین شیمیایی و حملات سنگین توپخانه‌ای از دست ایرانی‌ها در آمد.
تنها چند ساعت پس از این رخداد در 29 فروردین، آمریکایی‌ها به تلافی اتفاقات رخ داده در منطقه خلیج فارس از جمله هدف قرار گرفتن نفتکش‌های تحت اسکورت آنان، برخورد ناوشکن «یو.اس.اس ساموئل بی.رابرتز» و همچنین نفتکش «بریجتون» با مین‌های دریایی، 3 سکوی نفتی کشورمان را در منطقه شمالی خلیج فارس مورد حمله قرار دادند و پس از خارج شدن نیروهای فنی حاضر در آن، هر سه را منهدم ساختند.
نیروی دریایی ارتش نیز علی‌رغم واضح بودن درگیری نابرابر، مقتدرانه در مقابل ناوگان متجاوز آمریکایی ایستاد و در این مسیر ناوشکن «سهند» و ناوچه «جوشن» در آبهای خلیج همیشه فارس جاودانه شدند و ناوشکن «سبلان» نیز با آسیب‌های فراوان از درگیری دریایی نجات یافت.
شهادت مظلومانه تعدادی از بهترین پرسنل نیروی دریایی در این روز غم بزرگی برای کشورمان به حساب می‌آید اما همین اقدام جسورانه و بزرگ که با ایستادگی در مقابل ناوگان ایالات متحده همراه شد، می‌تواند سالها درس آزادگی در بطن خود داشته باشد.
تنها یک روز بعد و با هماهنگی کامل در ارکان مختلف نیروی هوایی عراق، جنگنده‌های رهگیر و بمب افکن در دسته‌های بزرگ مسیر «خارک» را در پیش گرفتند و در بامداد 30 فروردین، بزرگترین حمله هوایی به این جزیره بزرگ نفتی در تاریخ جنگ به وقوع پیوست که منجر به انهدام بزرگترین نفتکش جهان (تحت اجاره کشورمان) و آسیب دیدن سکوهای بارگیری گردید، هرچند در همین حین هواپیماهای رهگیر F-14 و F-4 از پایگاه هوایی بوشهر به همراه پدافند جزیره موفق به هدف قرار دادن 4 فروند هواپیمای متجاوز عراقی شدند.
اما همین اقدامات و وارد کردن حداکثر فشار در جبهه اقتصادی، نظامی و سیاسی بر کشورمان آن هم تنها در 3 روز نشان از این داشت که شرایط شاید دیگر به نفع کشورمان نباشد، رخدادهای پس از این اتفاقات نیز به صورت دور تند تنها بیان‌گر همین مطلب بود.
ایجاد کریدور امن هوایی برای جنگنده‌های عراقی بر فراز خلیج فارس که منجر به حضور خلبانان بعثی حتی تا تنگه هرمز و حمله به جزیره لارک شد، ایجاد اختلال در عملیات هواپیماهای گشت‌زنی دریایی کشورمان، رهگیری هواپیماهای شکاری ایران در منطقه و جدال دائمی، حملات هوایی عراق به عمق خاک کشورمان، تجاوز حتی از سوی همسایه شرقی (افغانستان) در جهت در هم شکستن اجماع نیروهای ایرانی در یک نقطه واحد و در نهایت هدف قرار گرفتن هواپیمای ایرباس A300 هواپیمایی ملی ایران (ایران ایر) توسط ناوگان جنایت کار ایالات متحده نشان داد که ادامه جنگ بیش از این به صلاح نیست.
در خصوص رخداد تلخ و جنایت آمیز هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری کشورمان در تاریخ 12 تیر ماه 1367 نیز باید گفت که آمریکایی‌ها ادعا داشتند که در زیر هواپیمای مسافربری، یک فروند F-14 ایرانی پنهان شده و قصد حمله به ناوگان دریایی آنان را داشته است.
در بیان مضحک بودن این ادعا، 3 دلیل می‌توان ذکر کرد: نخست آنکه در آن روز تنها هواپیمای نظامی حاضر در منطقه تنگه هرمز، یک فروند «اوریون» نهاجا بود که جهت انجام گشت‌زنی دریایی حضور داشت و موقعیت خود را نیز به ناوهای آمریکایی اعلام کرده بود.
دوم آنکه علی‌رغم شرایط بحرانی پایان جنگ که منجر به حضور مقطعی و بسیار محدود جنگنده‌های F-14 در پایگاه نهم شکاری بندرعباس شد، در آن روز هیچ F-14 و حتی F-4 نیز در منطقه پرواز نداشت.
سوم آنکه ناوهای آمریکایی حین هدف‌گیری هواپیمای ایرباس در آب‌های کشورمان حضور داشته و هواپیمای مسافربری نیز بر خلاف گفته آنان نه در حال کم کردن ارتفاع بلکه در حال افزایش آن بود و مکالمات آن با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و دبی و همچنین مرکز کنترل فضای کشور و مرکز پدافند هوایی کشورمان موجود است و در نهایت و از همه مهمتر، با فرض آنکه جنگنده F-14 نیز در زیر ایرباس پنهان شده بود، با چه سلاحی می‌خواست ناوهای آمریکایی را هدف قرار دهد؟
آیا بنا بود با روشی خودکشی‌گونه خود را به ناوهای آمریکایی بکوبد یا با موشک هوا به هوا آن را هدف قرار دهد؟
همین دلایل ساده، ادعای مضحک آنان را به خوبی اثبات می‌کند و هرکسی در سطح دنیا نداند، آمریکایی‌ها به خوبی از توانایی و عملکرد صرفا دفاع هوایی جنگنده‌های F-14 «تامکت» مطلع بودند و اندک عملیات‌های هوا به سطح نیز قطعا در مقابل ناوشکن‌های پیشرفته این کشور کارساز نبود.
با این شرایط و عدم دستیابی به پیروزی قاطع بنا بر نظر فرماندهان نظامی و سیاسیون کشور، حضرت امام خمینی(ره) قطعنامه 598 سازمان ملل را مبنی بر پایان جنگ می‌پذیرد هرچند اعلام می‌دارد که این کار برای وی به مانند نوشیدن از جام زهر است.
* خودکفایی ادامه دارد...
در همین زمان، برخی از اقدامات اساسی در سطح جهاد خودکفایی نهاجا در جریان است.
نمونه آن نصب غلاف سوخت‌دهی بیچ پاد 1080 هواپیماهای تانکر بوئینگ 707 در مقر مرکزی فانتوم است که این جنگنده را به هواپیمایی سوخت‌رسان جهت اجرای عملیات سوخت‌گیری شکاری از شکاری تبدیل ساخت که هدف آن نخست سوخت‌دهی به یک فروند جنگنده RF-4E با سامانه پراپ بود ولی اندکی بعد با جنگنده F-14 نیز تست شد.

تصویری بی‌نظیر از سوخت‌گیری جنگنده رهگیر F-14 «تامکت» از F-4 «فانتوم»
با پذیرش قطعنامه 598 در تیرماه 1367، صدام بار دیگر رویاهای روزهای نخست جنگ را در سر خود پروراند و با این تصور که کشورمان دیگر توانایی نبرد ندارد، اقدام به پیشروی و حمله به مناطق مرزی کرد و اندکی بعد نیز با حمایت بی‌چون و چرای منافقین خود فروخته، آنان را برای تسخیر مناطق غربی کشور و به خیال خود تهران روانه ساخت که تنها چند روز پس از اجرای آن، طی عملیات غرور آفرین «مرصاد» شکست سنگینی به منافقین و حامی اصلی آنها یعنی صدام وارد آمد.
* جدیدترین پرنده عراق هم به تیر غیب تامکت ایرانی دچار می‌شود
در حین اجرای این عملیات نیز یک فروند جنگنده F-14 «تامکت» به خلبانی «عادلی» در یک درگیری هوا به هوا با جنگنده پیشرفته و تازه تحویل Mig29 «فالکروم» عراقی (البته این جنگنده و بمب افکن‌های ضربتی Su-24 «فنسر» عملا در سال 1364 تحویل عراق شدند ولی تا 3 سال بعد چندان فرصت حضور پیدا نکردند) توانست با موشک «سجیل» (هاوک هواپایه) آن را از رو به رو مورد اصابت قرار داده و منهدم سازد و در مقابل موشک شلیک شده از میگ عراقی نیز تنها با آسیب به دماغه تامکت، کار دیگری به جایی نبرد.
این شکار موفقیت‌آمیز یکی از پیشرفته‌ترین جنگنده‌های آن زمان بلوک شرق نیز نشان داد که علیرغم گذشت 8 سال از جنگ تحمیلی و پس از سالها پرواز، همچنان تامکت‌های ایرانی توانمند هستند.
عاقبت نیز در تاریخ 27 مرداد 1367، با حضور نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در مرزهای دو کشور، 8 سال جنگ تحمیلی پایان یافت ولی تا مدتی پس از این تاریخ نیز نیروهای ایرانی در آماده باش بودند و جنگنده‌های رهگیر F-14 نیز ماموریت گشت زنی خود را انجام می دادند ولی با مسجل شدن پایان جنگ، روند جدیدی آغاز شد که هدف از آنT بازسازی و نوسازی ارکان مختلف کشور پس از این جنگ خانمان سوز بود و این بار نیز تامکت ها نشان دادند که همچنان در خط مقدم حضور دارند.
در خصوص شکارهای هواپیماهای تامکت طی جنگ نیز تعداد مختلفی در منابع گوناگون وجود دارد اما همانطور که در نوشتار قبلی ذکر کردیم، به دلیل نبود آمار موثق و اعلام رسمی نیروی هوایی نمی‌توان به هیچ یک از این آمار استناد کرد.
آنچه واضح است انواع هواپیماهای عراقی که در ناوگان این کشور چه به صورت ملکی و چه به صورت اجاره‌ای فعالیت داشتند طعم داغ آتش موشک‌ تامکت‌های ایرانی را چشیده‌اند و چندین خلبان این جنگنده، شایسته‌ی لقب «تک خال» شدند که از این بین می‌توان به خلبان «جلیل زندی» اشاره کرد که بیشترین تعداد شکار هوایی F-14 را به نام خود ثبت کرده است.
اما اگر بنا باشد عددی را در خصوص تعداد جنگنده‌های عراقی شکار شده توسط تامکت بیان کنیم شاید بتوان به 140 فروند یا کمی بیشتر رسید هرچند بازهم لازم به ذکر است که این تعداد دقیق نیست و می‌تواند کمتر یا بیشتر باشد.
در پایان این بخش که در آن به سالهای پایانی جنگ پرداخته شد، یاد و خاطره قهرمانان جان برکف گردان‌های پروازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران خصوصا F-14 را که در طی 8 سال جنگ در عین گمنام بودن، هرآنچه داشتند را پای کار آوردند تا در آسمان نیلگون و دوست داشتنی ایران مجالی برای عرض اندام کرکس‌ها نباشد، گرامی‌می‌داریم.
این نوشتار ادامه دارد...
پایان بخش ششم

گزارش: دانیال بهمنش