اوین نامه ی کیهان یکشنبه 16
اسفند ماه سال 1394
يادداشت روز اوین
نامه ی کیهان "چك هاي وعده دار! "
ادعای ابتدای یادداشت روز سربازجو شریعت نداری تداعی کننده
ی آخرین دوره ی انتخابات مجلس شورای ملی زمان شاه است که یک ژاندارم بازنشسته جزو یکی از نامزدان مجلس بود که درجمع برخی ازدانشجویان
معترض علوم اراک گفته بود که ای خاک بر سر
دانشجویان عزیز! سپس این گفته یا سخنرانی اش تبدیل به جوک شد . یااینکه نامزد انتخاباتی
یک استان کویری درنطق تبلیغاتی خود گفته بود اگر به من رأی دهید کویررا برای تان
قیراندود می کنم ودیگری گفته بود اگر به من رأی دهید برای تان آثار باستانی خواهم
ساخت که دهان به دهان نقل می شدو مایه طنز وخنده شده بود . اکنون سربازجو شریعت
نداری برای اینکه نامزدان انتخاباتی رقیب را مسخره و زیر سئوال برده باشد با بازتولیدتکراری یک نقل قولش از آن اینگونه یاد کرده است - :
مي گويند يکي از نامزدها در
متينگ انتخاباتي خود و در ميان مردمي که براي شنيدن نظرات وي و آشنايي با برنامه
هاي او جمع شده بودند، مي گفت: ايها الناس! بدانيد و آگاه باشيد که اگر مرا انتخاب
کنيد همه توان و امکانات خود را براي مبارزه با امپرياليسم، کاپيتاليسم،
سوسياليسم، کمونيسم، ليبراليسم، مدرنيسم و... به کار مي گيرم. پيرمردي از وسط
جمعيت گفت؛ از ميان اين همه ايسم که رديف کرده اي و نمي دانم چيست، لطفا براي
رماتيسم بنده هم فکري بکنيد که مدتي است بدجوري اذيتم مي کند و امانم را بريده است!
در انتخابات جمعه گذشته اگرچه برخلاف ادعاي پر سر و صداي مجموعه
موسوم به کارگزاران و اصلاحات و اعتدال، تاکنون و در پايان مرحله اول، اصولگرايان
در مقياس سراسر کشور حائز اکثريت نامزدهاي راه يافته به خانه ملت هستند ولي مجموعه
سه ضلعي ياد شده نيز در مجلس دهم از اقليت قابل توجهي برخوردار شده اند که به گفته
خود آنان، بيرون از انتظارشان بود. دراين باره طي چند روز گذشته، يادداشت ها و
گزارش هاي مستندي داشته ايم و يادداشت پيش روي نگاهي گذرا و از زاويه اي ديگر به
همان ماجراست.
سربازجو شریعت نداری درادامه
ی مقدمه
تمسخر آمیزمثل همیشه مانور تبلیغاتی ضد آمریکایی داده و لیست اتهامی رقیب
را لیست کرده که همراه با مخالفت شدید با برجام است تا اینکه چنین جمع بندی یا نتجیه گیری پایانی کرده است:
دولت روحانی و مجموعه اصلاح طلبان و کارگزاران در تبليغات
انتخاباتي، بيشترين و اصلي ترين برگ برنده خود را روي «برجام» و «فرجام» آن متمرکز
کرده بودند اما چگونه؟
در تبليغات انتخاباتي طيف مورد اشاره از برجام با عنوان «فتح الفتوح»! بزرگترين دستاورد تاريخ انقلاب! معجزه قرن! برتر از فتح خرمشهر، تسليم قدرت هاي بزرگ در مقابل ايران! آغاز گشايش اقتصادي! و شکوفايي علمي! و... ياد مي شد و با حمله به منتقدان و ناسزاگويي به آنان در جاده يک طرفه دستاوردهاي خيالي برجام تخته گاز مي رفتند! و مدعي بودند که آثار و برکات و دستاوردهاي خيره کننده برجام در آينده اي نزديک براي همگان قابل درک و مشاهده است. ولي با توجه به ماهيت و ساختار برجام بي آن که قصد ناديده گرفتن تلاش طاقت فرسا و قابل تقدير تيم محترم مذاکره کننده در ميان باشد، بديهي بود که اين تبليغات فراتر از واقعيات و بزرگنمايي هاي بي محتوا درباره دستاوردهاي برجام دوام چنداني نخواهد داشت و عهدشکني حريف در انجام تعهداتي که برعهده داشت به زودي از پرده بيرون خواهد افتاد. و امروزه مي بينيم که چنين شده است و سوال اين است که چرا دست اندرکاران محترم، بعد از پايان انتخابات زبان به بيان واقعيات گشوده و از برخي نافرجامي هاي برجام خبر مي دهند. آقاي صالحي مي گويد «غرب در اجراي برخي تعهدات برجام تاخير دارد»! و «رفع تحريم به موجب توافق» را از مصاديق اين تاخير برمي شمارد! و تاکيد مي کند که بانک هاي اروپايي به تحريم هاي خود پايان نداده اند. سوئيفت همچنان بسته است. آقاي ظريف مي گويد «آمريکا بايد تعدادي از تحريم ها را روي کاغذ لغو مي کرد که انجام داده اند(!) اما اين يک روند است و بايد ببينيم آنچه در روي کاغذ لغو کرده اند در عمل هم تحريم ها برداشته مي شود»؟ و...
درپایان افزوده : ولي آنچه با جرات مي توان گفت اين که راي بخشي از مردم شريف کشورمان به نامزدهاي معرفي شده از سوي سه ضلعي مورد اشاره شبيه چک وعده دار است که نقد شدن آن در گرو تحقق وعده هايي است که در تبليغات انتخاباتي به آنان داده شده است. آنهم وعده هايي که به مشکلات پيش روي آنان نظير رکود، بيکاري، گراني و... مربوط است و نه ادعاهاي تعريف نشده اي نظير توسعه سياسي! و...نويسنده: حسين شريعتمداري
در تبليغات انتخاباتي طيف مورد اشاره از برجام با عنوان «فتح الفتوح»! بزرگترين دستاورد تاريخ انقلاب! معجزه قرن! برتر از فتح خرمشهر، تسليم قدرت هاي بزرگ در مقابل ايران! آغاز گشايش اقتصادي! و شکوفايي علمي! و... ياد مي شد و با حمله به منتقدان و ناسزاگويي به آنان در جاده يک طرفه دستاوردهاي خيالي برجام تخته گاز مي رفتند! و مدعي بودند که آثار و برکات و دستاوردهاي خيره کننده برجام در آينده اي نزديک براي همگان قابل درک و مشاهده است. ولي با توجه به ماهيت و ساختار برجام بي آن که قصد ناديده گرفتن تلاش طاقت فرسا و قابل تقدير تيم محترم مذاکره کننده در ميان باشد، بديهي بود که اين تبليغات فراتر از واقعيات و بزرگنمايي هاي بي محتوا درباره دستاوردهاي برجام دوام چنداني نخواهد داشت و عهدشکني حريف در انجام تعهداتي که برعهده داشت به زودي از پرده بيرون خواهد افتاد. و امروزه مي بينيم که چنين شده است و سوال اين است که چرا دست اندرکاران محترم، بعد از پايان انتخابات زبان به بيان واقعيات گشوده و از برخي نافرجامي هاي برجام خبر مي دهند. آقاي صالحي مي گويد «غرب در اجراي برخي تعهدات برجام تاخير دارد»! و «رفع تحريم به موجب توافق» را از مصاديق اين تاخير برمي شمارد! و تاکيد مي کند که بانک هاي اروپايي به تحريم هاي خود پايان نداده اند. سوئيفت همچنان بسته است. آقاي ظريف مي گويد «آمريکا بايد تعدادي از تحريم ها را روي کاغذ لغو مي کرد که انجام داده اند(!) اما اين يک روند است و بايد ببينيم آنچه در روي کاغذ لغو کرده اند در عمل هم تحريم ها برداشته مي شود»؟ و...
درپایان افزوده : ولي آنچه با جرات مي توان گفت اين که راي بخشي از مردم شريف کشورمان به نامزدهاي معرفي شده از سوي سه ضلعي مورد اشاره شبيه چک وعده دار است که نقد شدن آن در گرو تحقق وعده هايي است که در تبليغات انتخاباتي به آنان داده شده است. آنهم وعده هايي که به مشکلات پيش روي آنان نظير رکود، بيکاري، گراني و... مربوط است و نه ادعاهاي تعريف نشده اي نظير توسعه سياسي! و...نويسنده: حسين شريعتمداري
1- مي گويند يکي از نامزدها در متينگ انتخاباتي خود و در ميان
مردمي که براي شنيدن نظرات وي و آشنايي با برنامه هاي او جمع شده بودند، مي گفت:
ايها الناس! بدانيد و آگاه باشيد که اگر مرا انتخاب کنيد همه توان و امکانات خود
را براي مبارزه با امپرياليسم، کاپيتاليسم، سوسياليسم، کمونيسم، ليبراليسم،
مدرنيسم و... به کار مي گيرم. پيرمردي از وسط جمعيت گفت؛ از ميان اين همه ايسم که
رديف کرده اي و نمي دانم چيست، لطفا براي رماتيسم بنده هم فکري بکنيد که مدتي است
بدجوري اذيتم مي کند و امانم را بريده است!
در انتخابات جمعه گذشته اگرچه برخلاف ادعاي پر سر و صداي مجموعه موسوم به کارگزاران و اصلاحات و اعتدال، تاکنون و در پايان مرحله اول، اصولگرايان در مقياس سراسر کشور حائز اکثريت نامزدهاي راه يافته به خانه ملت هستند ولي مجموعه سه ضلعي ياد شده نيز در مجلس دهم از اقليت قابل توجهي برخوردار شده اند که به گفته خود آنان، بيرون از انتظارشان بود. دراين باره طي چند روز گذشته، يادداشت ها و گزارش هاي مستندي داشته ايم و يادداشت پيش روي نگاهي گذرا و از زاويه اي ديگر به همان ماجراست.
2- آراي بيش از 60 درصدي مردم قبل از آن که به اين يا آن جناح و سليقه سياسي تعلق داشته باشد، راي قاطع به جمهوري اسلامي ايران و نشانه اي بي ترديد از باور عميق ملت به نظام برخاسته از انقلاب اسلامي و سلامت انتخابات است. چرا که تمامي شرکت کنندگان در انتخابات روز جمعه، نامزدهاي مورد نظر خود را با اين پيش فرض که قرار است در بستر اصول و ساختار قانوني نظام انجام وظيفه کنند، برگزيده و به خانه ملت فرستاده اند. بنابراين توهم پراکني دشمنان بيروني که اصرار دارند انتخابات روز جمعه را دوقطبي طرفداران و مخالفان نظام! قلمداد کنند، فقط يک آرزوي بارها برزمين مانده است.
3- راي مردم به شماري از نمايندگان معرفي شده از سوي مجموعه سه ضلعي موسوم به کارگزاران، اصلاحات و اعتدال برخلاف ادعاي برخي از مدعيان اصلاحات، نه فقط از پيروزي اين جريان در انتخابات ياد شده، حکايت نمي کند بلکه به وضوح حاکي از شکست قطعي رويکردي است که اين جريان طي دو دهه گذشته دنبال کرده بود. با اين توضيح که مدعيان اصلاحات - و نه همه اصلاح طلبان - بعد از تجربه چند شکست و بن بست پي در پي، به نقطه کنوني که تسليم شدن در برابر نظام و تن دادن به راهکارها و ساختار قانوني آن است، رسيده اند.
اين جريان در مجلس ششم که علاوه بر دولت اصلاحات، اکثريت قاطع مجلس شوراي اسلامي را نيز در اختيار داشت - 220 نماينده از 297 نماينده - براي تغيير رفتار و ساختار نظام خيز برداشت و با تصويب چند لايحه مغاير با قانون اساسي که از سوي دولت وقت ارائه شده بود و تصويب چند طرح همسو با لوايح مورد اشاره، خواسته نامشروع و غيرقانوني خود را دنبال کرد و هنگامي که با ديوار پرصلابت قانون اساسي و حمايت توده هاي ميليوني از آن روبرو شد، جمعي از نمايندگان و تعدادي از دولتمردان وقت در اقدامي هنجارشکنانه و با سمت و سوي جلب حمايت هاي بيروني دست به تحصن و سپس استعفاء يعني «خروج از حاکميت» زدند که با بي اعتنايي مردم و نظام روبرو شد. اين جريان در فتنه 88 که تحت مديريت آشکار و بي پرده مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس تدارک شده بود، خروج عليه حاکميت را کليد زدند و تا آنجا پيش رفتند که نتانياهو به صراحت اعلام کرد «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند»! جريان ياد شده از نصب مدال وطن فروشي بر سينه خود نيز احساس شرم نکرد و نهايتا با حماسه بي نظير 9دي، بار ديگر به تاريکخانه رفت. جماعت مدعي اصلاحات در ادامه خيانت هاي قبلي و در حالي که تعدادي از مسئولان دولتي اصلاح طلب و نمايندگان مدعي اصلاحات مجلس ششم به آمريکا و اروپا پناهنده شده بودند، دست به خيانت ديگري زد و شرکت در انتخابات مجلس نهم را تحريم کرد...
نامه به مقامات آمريکايي براي تشديد تحريم ها عليه ايران، نامه به بشاراسد در اعتراض به ايستادگي دولت وي در برابر غرب و با تاکيد بر حمايت از معارضان - تروريست هاي تکفيري - و ده ها خيانت ريز و درشت ديگر اين جريان که تمامي آنها مستند و غيرقابل انکار است، بماند!
جماعت مدعي اصلاحات با حضور در انتخابات هفتم اسفند، بر اين واقعيت بارها به اثبات رسيده اعتراف کرده اند که چاره اي جز تن دادن به اصول و مباني نظام و تسليم در برابر ساختار و راهکارهاي قانوني آن ندارند. آيا، اين رويکرد، يک پيروزي بزرگ براي جمهوري اسلامي ايران و توده هاي چند ده ميليوني وفادار به اصول و مباني نظام تلقي نمي شود؟
4- راي بخشي از مردم به نامزدهاي معرفي شده از سوي طيف مورد اشاره را تنها مي توان در حد و اندازه «چک وعده دار» تلقي کرد زيرا مروري گذرا به اين وعده ها، نشان مي دهد که بيشترين آنها از نوع «وعده هاي نسيه» است و به «چک هاي وعده دار»شبيه است و فقط هنگامي داراي ارزش خواهد بود که در زمان و تاريخ مندرج در چک، قابليت نقد شدن داشته باشد و در غير اين صورت برگه هاي خالي از اعتبار خواهند بود. بخوانيد!
5- دولت محترم طي نزديک به 3 سالي که از عمر آن مي گذرد در تحقق بسياري از وعده هايي که به مردم داده است، ناکام بوده است و اين ناکامي از سوي برخي طرفداران و حاميان پر و پا قرص دولت نيز با ارائه دلايل فراوان مورد تائيد قرار گرفته و مي گيرد.
قرار بود علاوه بر چرخ سانتريفيوژها، چرخ معيشت مردم نيز به چرخش درآيد ولي امروزه نزديک به 12 هزار سانتريفيوژ از چرخش افتاده اند و چرخ معيشت مردم نيز به عقب چرخيده است، وعده صادرات 100 ميليارد دلاري داده شده بود که اين روزها رقم بالاو نگران کننده واردات غيرضروري و قاچاق کالابيداد مي کند. قول مقابله با بيکاري و اشتغال زايي داده شده بود که امروزه به قول وزيرکار، هر 5 دقيقه يک ايراني بيکار مي شود. قرار بود کشاورزي رونقي چشمگير پيدا کند ولي اين روزها، شاهد ورشکستگي کشاورزان و واردات بي رويه و قاچاق محصولات کشاورزي هستيم. گفته شده بود سهم قابل توجهي از منابع حاصل از آزاد شدن حامل هاي انرژي به بخش توليد اختصاص داده مي شود که تاکنون به اذعان وزير محترم صنعت حتي يک ريال هم به بخش توليد پرداخت نشده است. قرار بود با رکود مقابله شود و اکنون به اعتراف اقتصاددانان حامي دولت، و نامه 4 وزير ذيربط کابينه، رکود نهادينه شده و در آستانه تبديل به بحران است. آقاي رئيس جمهور گفته بود ملاک تورم جيب مردم است و حالابه وضوح مي توان ديد که گراني بيداد مي کند و...
بنابراين به آساني مي توان نتيجه گرفت که سابقه طيف مزبور نمي تواند عامل و علت راي مردم به تعدادي از نامزدهاي سه ضلعي مورد اشاره باشد.
6- دولت محترم و مجموعه اصلاح طلبان و کارگزاران در تبليغات انتخاباتي، بيشترين و اصلي ترين برگ برنده خود را روي «برجام» و «فرجام» آن متمرکز کرده بودند اما چگونه؟
در تبليغات انتخاباتي طيف مورد اشاره از برجام با عنوان «فتح الفتوح»! بزرگترين دستاورد تاريخ انقلاب! معجزه قرن! برتر از فتح خرمشهر، تسليم قدرتهاي بزرگ در مقابل ايران! آغاز گشايش اقتصادي! و شکوفايي علمي! و... ياد مي شد و با حمله به منتقدان و ناسزاگويي به آنان در جاده يکطرفه دستاوردهاي خيالي برجام تخته گاز مي رفتند! و مدعي بودند که آثار و برکات و دستاوردهاي خيره کننده برجام در آينده اي نزديک براي همگان قابل درک و مشاهده است. ولي با توجه به ماهيت و ساختار برجام بي آن که قصد ناديده گرفتن تلاش طاقت فرسا و قابل تقدير تيم محترم مذاکره کننده در ميان باشد، بديهي بود که اين تبليغات فراتر از واقعيات و بزرگنمايي هاي بي محتوا درباره دستاوردهاي برجام دوام چنداني نخواهد داشت و عهدشکني حريف در انجام تعهداتي که برعهده داشت به زودي از پرده بيرون خواهد افتاد. و امروزه مي بينيم که چنين شده است و سوال اين است که چرا دست اندرکاران محترم، بعد از پايان انتخابات زبان به بيان واقعيات گشوده و از برخي نافرجامي هاي برجام خبر مي دهند. آقاي صالحي مي گويد «غرب در اجراي برخي تعهدات برجام تاخير دارد»! و «رفع تحريم به موجب توافق» را از مصاديق اين تاخير برمي شمارد! و تاکيد مي کند که بانک هاي اروپايي به تحريم هاي خود پايان نداده اند. سوئيفت همچنان بسته است. آقاي ظريف مي گويد «آمريکا بايد تعدادي از تحريم ها را روي کاغذ لغو مي کرد که انجام داده اند(!) اما اين يک روند است و بايد ببينيم آنچه در روي کاغذ لغو کرده اند در عمل هم تحريم ها برداشته مي شود»؟ و...
7- دراين باره گفتني هاي ديگري نيز هست ولي آنچه با جرات مي توان گفت اين که راي بخشي از مردم شريف کشورمان به نامزدهاي معرفي شده از سوي سه ضلعي مورد اشاره شبيه چک وعده دار است که نقد شدن آن در گرو تحقق وعده هايي است که در تبليغات انتخاباتي به آنان داده شده است. آنهم وعده هايي که به مشکلات پيش روي آنان نظير رکود، بيکاري، گراني و... مربوط است و نه ادعاهاي تعريف نشده اي نظير توسعه سياسي! و... حسین شریعت نداری
در انتخابات جمعه گذشته اگرچه برخلاف ادعاي پر سر و صداي مجموعه موسوم به کارگزاران و اصلاحات و اعتدال، تاکنون و در پايان مرحله اول، اصولگرايان در مقياس سراسر کشور حائز اکثريت نامزدهاي راه يافته به خانه ملت هستند ولي مجموعه سه ضلعي ياد شده نيز در مجلس دهم از اقليت قابل توجهي برخوردار شده اند که به گفته خود آنان، بيرون از انتظارشان بود. دراين باره طي چند روز گذشته، يادداشت ها و گزارش هاي مستندي داشته ايم و يادداشت پيش روي نگاهي گذرا و از زاويه اي ديگر به همان ماجراست.
2- آراي بيش از 60 درصدي مردم قبل از آن که به اين يا آن جناح و سليقه سياسي تعلق داشته باشد، راي قاطع به جمهوري اسلامي ايران و نشانه اي بي ترديد از باور عميق ملت به نظام برخاسته از انقلاب اسلامي و سلامت انتخابات است. چرا که تمامي شرکت کنندگان در انتخابات روز جمعه، نامزدهاي مورد نظر خود را با اين پيش فرض که قرار است در بستر اصول و ساختار قانوني نظام انجام وظيفه کنند، برگزيده و به خانه ملت فرستاده اند. بنابراين توهم پراکني دشمنان بيروني که اصرار دارند انتخابات روز جمعه را دوقطبي طرفداران و مخالفان نظام! قلمداد کنند، فقط يک آرزوي بارها برزمين مانده است.
3- راي مردم به شماري از نمايندگان معرفي شده از سوي مجموعه سه ضلعي موسوم به کارگزاران، اصلاحات و اعتدال برخلاف ادعاي برخي از مدعيان اصلاحات، نه فقط از پيروزي اين جريان در انتخابات ياد شده، حکايت نمي کند بلکه به وضوح حاکي از شکست قطعي رويکردي است که اين جريان طي دو دهه گذشته دنبال کرده بود. با اين توضيح که مدعيان اصلاحات - و نه همه اصلاح طلبان - بعد از تجربه چند شکست و بن بست پي در پي، به نقطه کنوني که تسليم شدن در برابر نظام و تن دادن به راهکارها و ساختار قانوني آن است، رسيده اند.
اين جريان در مجلس ششم که علاوه بر دولت اصلاحات، اکثريت قاطع مجلس شوراي اسلامي را نيز در اختيار داشت - 220 نماينده از 297 نماينده - براي تغيير رفتار و ساختار نظام خيز برداشت و با تصويب چند لايحه مغاير با قانون اساسي که از سوي دولت وقت ارائه شده بود و تصويب چند طرح همسو با لوايح مورد اشاره، خواسته نامشروع و غيرقانوني خود را دنبال کرد و هنگامي که با ديوار پرصلابت قانون اساسي و حمايت توده هاي ميليوني از آن روبرو شد، جمعي از نمايندگان و تعدادي از دولتمردان وقت در اقدامي هنجارشکنانه و با سمت و سوي جلب حمايت هاي بيروني دست به تحصن و سپس استعفاء يعني «خروج از حاکميت» زدند که با بي اعتنايي مردم و نظام روبرو شد. اين جريان در فتنه 88 که تحت مديريت آشکار و بي پرده مثلث آمريکا، اسرائيل و انگليس تدارک شده بود، خروج عليه حاکميت را کليد زدند و تا آنجا پيش رفتند که نتانياهو به صراحت اعلام کرد «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند»! جريان ياد شده از نصب مدال وطن فروشي بر سينه خود نيز احساس شرم نکرد و نهايتا با حماسه بي نظير 9دي، بار ديگر به تاريکخانه رفت. جماعت مدعي اصلاحات در ادامه خيانت هاي قبلي و در حالي که تعدادي از مسئولان دولتي اصلاح طلب و نمايندگان مدعي اصلاحات مجلس ششم به آمريکا و اروپا پناهنده شده بودند، دست به خيانت ديگري زد و شرکت در انتخابات مجلس نهم را تحريم کرد...
نامه به مقامات آمريکايي براي تشديد تحريم ها عليه ايران، نامه به بشاراسد در اعتراض به ايستادگي دولت وي در برابر غرب و با تاکيد بر حمايت از معارضان - تروريست هاي تکفيري - و ده ها خيانت ريز و درشت ديگر اين جريان که تمامي آنها مستند و غيرقابل انکار است، بماند!
جماعت مدعي اصلاحات با حضور در انتخابات هفتم اسفند، بر اين واقعيت بارها به اثبات رسيده اعتراف کرده اند که چاره اي جز تن دادن به اصول و مباني نظام و تسليم در برابر ساختار و راهکارهاي قانوني آن ندارند. آيا، اين رويکرد، يک پيروزي بزرگ براي جمهوري اسلامي ايران و توده هاي چند ده ميليوني وفادار به اصول و مباني نظام تلقي نمي شود؟
4- راي بخشي از مردم به نامزدهاي معرفي شده از سوي طيف مورد اشاره را تنها مي توان در حد و اندازه «چک وعده دار» تلقي کرد زيرا مروري گذرا به اين وعده ها، نشان مي دهد که بيشترين آنها از نوع «وعده هاي نسيه» است و به «چک هاي وعده دار»شبيه است و فقط هنگامي داراي ارزش خواهد بود که در زمان و تاريخ مندرج در چک، قابليت نقد شدن داشته باشد و در غير اين صورت برگه هاي خالي از اعتبار خواهند بود. بخوانيد!
5- دولت محترم طي نزديک به 3 سالي که از عمر آن مي گذرد در تحقق بسياري از وعده هايي که به مردم داده است، ناکام بوده است و اين ناکامي از سوي برخي طرفداران و حاميان پر و پا قرص دولت نيز با ارائه دلايل فراوان مورد تائيد قرار گرفته و مي گيرد.
قرار بود علاوه بر چرخ سانتريفيوژها، چرخ معيشت مردم نيز به چرخش درآيد ولي امروزه نزديک به 12 هزار سانتريفيوژ از چرخش افتاده اند و چرخ معيشت مردم نيز به عقب چرخيده است، وعده صادرات 100 ميليارد دلاري داده شده بود که اين روزها رقم بالاو نگران کننده واردات غيرضروري و قاچاق کالابيداد مي کند. قول مقابله با بيکاري و اشتغال زايي داده شده بود که امروزه به قول وزيرکار، هر 5 دقيقه يک ايراني بيکار مي شود. قرار بود کشاورزي رونقي چشمگير پيدا کند ولي اين روزها، شاهد ورشکستگي کشاورزان و واردات بي رويه و قاچاق محصولات کشاورزي هستيم. گفته شده بود سهم قابل توجهي از منابع حاصل از آزاد شدن حامل هاي انرژي به بخش توليد اختصاص داده مي شود که تاکنون به اذعان وزير محترم صنعت حتي يک ريال هم به بخش توليد پرداخت نشده است. قرار بود با رکود مقابله شود و اکنون به اعتراف اقتصاددانان حامي دولت، و نامه 4 وزير ذيربط کابينه، رکود نهادينه شده و در آستانه تبديل به بحران است. آقاي رئيس جمهور گفته بود ملاک تورم جيب مردم است و حالابه وضوح مي توان ديد که گراني بيداد مي کند و...
بنابراين به آساني مي توان نتيجه گرفت که سابقه طيف مزبور نمي تواند عامل و علت راي مردم به تعدادي از نامزدهاي سه ضلعي مورد اشاره باشد.
6- دولت محترم و مجموعه اصلاح طلبان و کارگزاران در تبليغات انتخاباتي، بيشترين و اصلي ترين برگ برنده خود را روي «برجام» و «فرجام» آن متمرکز کرده بودند اما چگونه؟
در تبليغات انتخاباتي طيف مورد اشاره از برجام با عنوان «فتح الفتوح»! بزرگترين دستاورد تاريخ انقلاب! معجزه قرن! برتر از فتح خرمشهر، تسليم قدرتهاي بزرگ در مقابل ايران! آغاز گشايش اقتصادي! و شکوفايي علمي! و... ياد مي شد و با حمله به منتقدان و ناسزاگويي به آنان در جاده يکطرفه دستاوردهاي خيالي برجام تخته گاز مي رفتند! و مدعي بودند که آثار و برکات و دستاوردهاي خيره کننده برجام در آينده اي نزديک براي همگان قابل درک و مشاهده است. ولي با توجه به ماهيت و ساختار برجام بي آن که قصد ناديده گرفتن تلاش طاقت فرسا و قابل تقدير تيم محترم مذاکره کننده در ميان باشد، بديهي بود که اين تبليغات فراتر از واقعيات و بزرگنمايي هاي بي محتوا درباره دستاوردهاي برجام دوام چنداني نخواهد داشت و عهدشکني حريف در انجام تعهداتي که برعهده داشت به زودي از پرده بيرون خواهد افتاد. و امروزه مي بينيم که چنين شده است و سوال اين است که چرا دست اندرکاران محترم، بعد از پايان انتخابات زبان به بيان واقعيات گشوده و از برخي نافرجامي هاي برجام خبر مي دهند. آقاي صالحي مي گويد «غرب در اجراي برخي تعهدات برجام تاخير دارد»! و «رفع تحريم به موجب توافق» را از مصاديق اين تاخير برمي شمارد! و تاکيد مي کند که بانک هاي اروپايي به تحريم هاي خود پايان نداده اند. سوئيفت همچنان بسته است. آقاي ظريف مي گويد «آمريکا بايد تعدادي از تحريم ها را روي کاغذ لغو مي کرد که انجام داده اند(!) اما اين يک روند است و بايد ببينيم آنچه در روي کاغذ لغو کرده اند در عمل هم تحريم ها برداشته مي شود»؟ و...
7- دراين باره گفتني هاي ديگري نيز هست ولي آنچه با جرات مي توان گفت اين که راي بخشي از مردم شريف کشورمان به نامزدهاي معرفي شده از سوي سه ضلعي مورد اشاره شبيه چک وعده دار است که نقد شدن آن در گرو تحقق وعده هايي است که در تبليغات انتخاباتي به آنان داده شده است. آنهم وعده هايي که به مشکلات پيش روي آنان نظير رکود، بيکاري، گراني و... مربوط است و نه ادعاهاي تعريف نشده اي نظير توسعه سياسي! و... حسین شریعت نداری