روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 11 اسفند
ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه
جمهوری "مردم شناس باشید "
کسی حرفی در مورد دلیل اینکه چرا 40% شهروندان واجدین شرایط رأی دادن درنمایش
انتخابات شرکت نمی کنند ورأی نمی دهند؟ یا اینکه چرانباید انتخابات آزاد باشد
وهمگان هم حق نامزد شدن در انتخابات همچون رأی دادن داشته باشند؟ مگر 40% رقم کمی است که درنمایش ا نتخاباتی شرکت نمی کنند؟
درحالیکه رهبر ولی فقیه انتصابی مدعیست ريژم وی دمکراتیک ترین کشور منطقه وقدرت
برتر است؟
بهر حال
سرمقاله نویس اذعان کرده است : نتایج نمایش انتخابات هفتم اسفند نشان داد شناخت
بسیاری از فعالان سیاسی کشورمان از مردم شناخت درستی نیست. عدهای از آنها در
نهایت غرور و خود شیفتگی فکر میکردند مردم در هر حال با آنها هستند و به آنها رای
خواهند داد. با همین محاسبه غلط بود که با رقبای خود رفتار متکبرانهای داشتند و
بداخلاقیها را به اوج رساندند. عدهای از این افراد و بعضی گروهها و احزاب حاضر
نشدند به حرف مردم گوش بدهند و مطالعهای در افکار و اندیشههای مردم داشته باشند
و با آنچه در جامعه میگذرد آشنا شوند و سپس سخن بگویند و درباره این و آن موضع گیری
کنند. با همین غفلت و خودمحوری به هر کس که توانستند تاختند، هر طور که مایل بودند
تصمیم گرفتند و در عین حال پیشگوئی کردند که پیروز میدان رقابت سنگین انتخابات
خواهند بود! طرفه اینکه درست در همان زمان که این فعالان
سیاسی برای خود و به اندازه قد وقامت خود میبریدند و میدوختند. مردم درحال رصد
کردن گفتارها و کردارهای آنها بودند و برای آشنا ساختن آنان با واقعیتها برنامهریزی
میکردند. مردم با خود میگفتند درست است که فعلاً شما میداندار هستید و ریش و
قیچی در اختیار شماست ولی روز واقعه که فرا برسد، هر یک از شماها مثل ما فقط یک
رای دارید و آن روز است که ما میتوانیم حرف خودمان را به گوش شما برسانیم. و
سرانجام روز واقعه فرا رسید و مردم حرف خود را زدند.
سرمقاله نویس برای اینکه بیشتر پته ی رقبا را روی آب
بریزد دست به ا فشاگری بیشتری زده است .غافل ازآنکه بر سر شاخ نشسته وبن می برد .
برای اینکه زیاد فرقی بین رقبا نیست .
زیرا اعضای هردو رقیب برای قبضه ی قدرت
تلاش می کنند ودر شرایط نمایش انتخابات نام مردم یدک کشیدن ووعده های دروغین برای
جلب آرای بیشتر می دهند . در صورتیکه سرمقاله نویس خطاب به نمایندگان مجلس دهم ارتجاع توصیه کرده است :
این درس برای کسانی که مردم به آنها در این انتخابات
رای دادهاند و مجوز ورود به مجلس دهم را دریافت کردهاند نیز آموختنی است. تجربه
نشان داده است که وقتی افراد بر روی صندلیهای نرم و فراخ مجلس مینشینند خود را
در مقابل دوربینها میبینند و بلندگو در اختیارشان قرار میگیرد، حالی به حالی میشوند
مگر آنها که اهل تهذیب نفس باشند و زمام نفس اماره را دردست و اختیار خود داشته
باشند. به همین دلیل، به کسانی که در انتخابات هفتم اسفند رای آوردهاند توصیه میکنیم
از هم اکنون بخشی از وقت خود را صرف شناخت مردم کنند و بخش دیگری را به تهذیب نفس
اختصاص دهند تا عنان نفس اماره را از کف ندهند و مجلس را محل خدمت به مردم بدانند
نه خدمت به خود و این واقعیت را نیز بدانند که مردم با هیچکس قوم و خویشی ندارند و
افراد را به نوبت امتحان میکنند. رگ رگ است این آب شیرین واب شور – برخلایق میرود
تا نفخ صور.
با پایان یافتن شمارش آراء و اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی، اکنون
زمان ارزیابی عملکردها فرا رسیده است. اگر این ارزیابی توسط خود داوطلبان نمایندگی
مجلس، اعم از آنها که در انتخابات هفتم اسفند رای آوردهاند و آنها که رای نیاوردهاند،
و جناحها و گروهها و احزاب حامی آنها صورت بگیرد، بهتر است. این، دستور پیشوایان
دینی است که فرمودهاند «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» قبل از آنکه عملکردتان ارزیابی
شود خودتان این ارزیابی را انجام دهید.
شاید فلسفه دستور حکیمانه «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» این باشد که عملکرد خود را ارزیابی کردن میتواند زمینه را برای تجدیدنظر در اقدامات نادرست و تقویت اقدامات درست فراهم نماید. هر چند ممکن است افرادی هم وجود داشته باشند که گذشته را چراغ راه آینده قرار نمیدهند و بر ادامه راه نادرست خود اصرار میکنند، ولی عمل به دستور حکیمانه ارزیابی عملکرد خود حتی برای همان افراد نیز میتواند راهی برای نجات آنها از این وضعیت نامطلوب باشد.
نتایج انتخابات هفتم اسفند نشان داد شناخت بسیاری از فعالان سیاسی کشورمان از مردم شناخت درستی نیست. عدهای از آنها در نهایت غرور و خود شیفتگی فکر میکردند مردم در هر حال با آنها هستند و به آنها رای خواهند داد. با همین محاسبه غلط بود که با رقبای خود رفتار متکبرانهای داشتند و بداخلاقیها را به اوج رساندند. عدهای از این افراد و بعضی گروهها و احزاب حاضر نشدند به حرف مردم گوش بدهند و مطالعهای در افکار و اندیشههای مردم داشته باشند و با آنچه در جامعه میگذرد آشنا شوند و سپس سخن بگویند و درباره این و آن موضعگیری کنند. با همین غفلت و خودمحوری به هر کس که توانستند تاختند، هر طور که مایل بودند تصمیم گرفتند و در عین حال پیشگوئی کردند که پیروز میدان رقابت سنگین انتخابات خواهند بود!
طرفه اینکه درست در همان زمان که این فعالان سیاسی برای خود و به اندازه قد وقامت خود میبریدند و میدوختند. مردم درحال رصد کردن گفتارها و کردارهای آنها بودند و برای آشنا ساختن آنان با واقعیتها برنامهریزی میکردند. مردم با خود میگفتند درست است که فعلاً شما میداندار هستید و ریش و قیچی در اختیار شماست ولی روز واقعه که فرا برسد، هر یک از شماها مثل ما فقط یک رای دارید و آن روز است که ما میتوانیم حرف خودمان را به گوش شما برسانیم. و سرانجام روز واقعه فرا رسید و مردم حرف خود را زدند.
اینجا دیگر جائی نبود که کسی بتواند انگشتها را به گوش خود فرو کند تا حرف دیگران را نشنود. رای، سخن خاموشی است که به هر گوشی وارد میشود و هیچکس نمیتواند آن را نشنود و یا خود را به نشنیدن بزند. تمام امکانات سمعی و بصری و فضاهای کاغذی و مجازی نیز که تا دیروز در اختیار خودشیفتگیها و خودشیفتگان بودند، ناچار میشوند در اختیار صدای آراء مردم قرار گیرند و واقعیتهای باورنکردنی را به سمع و نظر حضرات برسانند. دست و پا زدنهای فریبکارانه برای وارونه جلوه دادن واقعیتها هم در این فضا بیفایده است و هیچکس چارهای جز پذیرش واقعیت ندارد.
حالا که مردم در روز واقعه حرف خود را به گوشها رساندند، فعالان سیاسی باید آنچه از مردم شنیدهاند را درس سیاست بدانند و به آنچه از مردم آموختهاند پای بندی نشان بدهند. انتخابات هفتم اسفند برای کسانی که نتوانستند رای مردم را به دست بیاورند این درس را دارد که تلاش کنند مردم را بشناسند. مردم ایران در طول 37 سال گذشته نشان دادهاند بسیار کم توقع و در عین حال آماده فداکاری برای کشور و نظام و انقلاب اسلامی هستند. همین حضور مردم در انتخابات هفتم اسفند بهترین نشانه وفاداری و فداکاری آنهاست. این مردم با حضور پرشور و آراء با معنای خود به فعالان سیاسی گفتند خواهان دعوا و درگیری نیستند، بداخلاقی را نمیپسندند، تحت تاثیر شعارها و انگ زدنها قرار نمیگیرند و به کسانی که با این شگردها درصدد به دست آوردن آراء آنان باشند روی خوش نشان نمیدهند. مردم میخواهند هر کس در هر جا هر مسئولیتی برعهده دارد، چارچوبهای قانونی و اخلاقی را رعایت کند، حریمها را حفظ نماید و برای حذف کردن رقیب به شگردهای غربی و غیراسلامی متوسل نشود. اگر همین درس ساده را که حتی دبستانیها هم میفهمند فعالان سیاسی ما از انتخابات هفتم اسفند بگیرند، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
این درس برای کسانی که مردم به آنها در این انتخابات رای دادهاند و مجوز ورود به مجلس دهم را دریافت کردهاند نیز آموختنی است. تجربه نشان داده است که وقتی افراد بر روی صندلیهای نرم و فراخ مجلس مینشینند خود را در مقابل دوربینها میبینند و بلندگو در اختیارشان قرار میگیرد، حالی به حالی میشوند مگر آنها که اهل تهذیب نفس باشند و زمام نفس اماره را دردست و اختیار خود داشته باشند. به همین دلیل، به کسانی که در انتخابات هفتم اسفند رای آوردهاند توصیه میکنیم از هم اکنون بخشی از وقت خود را صرف شناخت مردم کنند و بخش دیگری را به تهذیب نفس اختصاص دهند تا عنان نفس اماره را از کف ندهند و مجلس را محل خدمت به مردم بدانند نه خدمت به خود و این واقعیت را نیز بدانند که مردم با هیچکس قوم و خویشی ندارند و افراد را به نوبت امتحان میکنند. رگ رگ است این آب شیرین واب شور – برخلایق میرود تا نفخ صور.
شاید فلسفه دستور حکیمانه «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» این باشد که عملکرد خود را ارزیابی کردن میتواند زمینه را برای تجدیدنظر در اقدامات نادرست و تقویت اقدامات درست فراهم نماید. هر چند ممکن است افرادی هم وجود داشته باشند که گذشته را چراغ راه آینده قرار نمیدهند و بر ادامه راه نادرست خود اصرار میکنند، ولی عمل به دستور حکیمانه ارزیابی عملکرد خود حتی برای همان افراد نیز میتواند راهی برای نجات آنها از این وضعیت نامطلوب باشد.
نتایج انتخابات هفتم اسفند نشان داد شناخت بسیاری از فعالان سیاسی کشورمان از مردم شناخت درستی نیست. عدهای از آنها در نهایت غرور و خود شیفتگی فکر میکردند مردم در هر حال با آنها هستند و به آنها رای خواهند داد. با همین محاسبه غلط بود که با رقبای خود رفتار متکبرانهای داشتند و بداخلاقیها را به اوج رساندند. عدهای از این افراد و بعضی گروهها و احزاب حاضر نشدند به حرف مردم گوش بدهند و مطالعهای در افکار و اندیشههای مردم داشته باشند و با آنچه در جامعه میگذرد آشنا شوند و سپس سخن بگویند و درباره این و آن موضعگیری کنند. با همین غفلت و خودمحوری به هر کس که توانستند تاختند، هر طور که مایل بودند تصمیم گرفتند و در عین حال پیشگوئی کردند که پیروز میدان رقابت سنگین انتخابات خواهند بود!
طرفه اینکه درست در همان زمان که این فعالان سیاسی برای خود و به اندازه قد وقامت خود میبریدند و میدوختند. مردم درحال رصد کردن گفتارها و کردارهای آنها بودند و برای آشنا ساختن آنان با واقعیتها برنامهریزی میکردند. مردم با خود میگفتند درست است که فعلاً شما میداندار هستید و ریش و قیچی در اختیار شماست ولی روز واقعه که فرا برسد، هر یک از شماها مثل ما فقط یک رای دارید و آن روز است که ما میتوانیم حرف خودمان را به گوش شما برسانیم. و سرانجام روز واقعه فرا رسید و مردم حرف خود را زدند.
اینجا دیگر جائی نبود که کسی بتواند انگشتها را به گوش خود فرو کند تا حرف دیگران را نشنود. رای، سخن خاموشی است که به هر گوشی وارد میشود و هیچکس نمیتواند آن را نشنود و یا خود را به نشنیدن بزند. تمام امکانات سمعی و بصری و فضاهای کاغذی و مجازی نیز که تا دیروز در اختیار خودشیفتگیها و خودشیفتگان بودند، ناچار میشوند در اختیار صدای آراء مردم قرار گیرند و واقعیتهای باورنکردنی را به سمع و نظر حضرات برسانند. دست و پا زدنهای فریبکارانه برای وارونه جلوه دادن واقعیتها هم در این فضا بیفایده است و هیچکس چارهای جز پذیرش واقعیت ندارد.
حالا که مردم در روز واقعه حرف خود را به گوشها رساندند، فعالان سیاسی باید آنچه از مردم شنیدهاند را درس سیاست بدانند و به آنچه از مردم آموختهاند پای بندی نشان بدهند. انتخابات هفتم اسفند برای کسانی که نتوانستند رای مردم را به دست بیاورند این درس را دارد که تلاش کنند مردم را بشناسند. مردم ایران در طول 37 سال گذشته نشان دادهاند بسیار کم توقع و در عین حال آماده فداکاری برای کشور و نظام و انقلاب اسلامی هستند. همین حضور مردم در انتخابات هفتم اسفند بهترین نشانه وفاداری و فداکاری آنهاست. این مردم با حضور پرشور و آراء با معنای خود به فعالان سیاسی گفتند خواهان دعوا و درگیری نیستند، بداخلاقی را نمیپسندند، تحت تاثیر شعارها و انگ زدنها قرار نمیگیرند و به کسانی که با این شگردها درصدد به دست آوردن آراء آنان باشند روی خوش نشان نمیدهند. مردم میخواهند هر کس در هر جا هر مسئولیتی برعهده دارد، چارچوبهای قانونی و اخلاقی را رعایت کند، حریمها را حفظ نماید و برای حذف کردن رقیب به شگردهای غربی و غیراسلامی متوسل نشود. اگر همین درس ساده را که حتی دبستانیها هم میفهمند فعالان سیاسی ما از انتخابات هفتم اسفند بگیرند، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
این درس برای کسانی که مردم به آنها در این انتخابات رای دادهاند و مجوز ورود به مجلس دهم را دریافت کردهاند نیز آموختنی است. تجربه نشان داده است که وقتی افراد بر روی صندلیهای نرم و فراخ مجلس مینشینند خود را در مقابل دوربینها میبینند و بلندگو در اختیارشان قرار میگیرد، حالی به حالی میشوند مگر آنها که اهل تهذیب نفس باشند و زمام نفس اماره را دردست و اختیار خود داشته باشند. به همین دلیل، به کسانی که در انتخابات هفتم اسفند رای آوردهاند توصیه میکنیم از هم اکنون بخشی از وقت خود را صرف شناخت مردم کنند و بخش دیگری را به تهذیب نفس اختصاص دهند تا عنان نفس اماره را از کف ندهند و مجلس را محل خدمت به مردم بدانند نه خدمت به خود و این واقعیت را نیز بدانند که مردم با هیچکس قوم و خویشی ندارند و افراد را به نوبت امتحان میکنند. رگ رگ است این آب شیرین واب شور – برخلایق میرود تا نفخ صور.