گزیده ها قسمت پنجم

گزیده ها   قسمت  پنجم  5 آذر -96
معاون رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه کاهش دامنه نوسان نرخ ارز مورد توجه قرار دارد، گفت: مؤسسه مالی غیرمجاز فعال در کشور وجود ندارد.

به گزارش فارس، اکبر کمیجانی امشب در نشست فرصت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری ایران در مرکز همایش‌های بین‌المللی صداوسیما در تهران با اشاره به تحولات اقتصاد کلان اظهار داشت: وضع خاص اقتصاد ایران در دهه اخیر، شیوه سیاست‌گذاری و اداره کشور و دشواری‌های مضاعفی که برای تحریم به اقتصاد ایران گذشت، رهبری را بر آن داشت تا به کلیدواژه اقتصاد مقاومتی ما را توجه دهند.

وی تصریح کرد: با محورهای 24 گانه اصول اقتصاد مقاومتی، دو بند به طور مشخص به بازارهای مالی و ماموریت‌های بانک مرکزی مربوط است و شاید در پیام کلی رهبر معظم انقلاب در حوزه اقتصاد مقاومتی، تاکید بر استفاده از ظرفیت های داخلی در ابعاد مادی و معنوی و مزیت‌های تولیدمحوری در حول مفاهیم درون‌زایی، برون‌گرایی، عدالت‌محوری و مردم‌گرایی مورد توجه قرار داشته است.

معاون رئیس کل بانک مرکزی ادامه داد: دو سال اخیر نیز نام‌گذاری‌ها در همین راستا بوده است و بانک مرکزی در تحقق اهداف قانونی خود و با الهام از مبانی و اصول مطرح‌شده در اقتصاد مقاومتی، ثبات وپایداری در اقتصاد کلان را ترسیم کرد و اهداف میانی نیز ترسیم شد.

کمیجانی افزود: کاهش دامنه نوسان نرخ ارز نیز مورد توجه قرار داشت و خوشبختانه در تحقق این اهداف ترسیمی به طور قابل ملاحظه‌ای شاهد موفقیت‌ها به ویژه در جهت هدایت اقتصاد از رکود عمیق و رشد اقتصادی هستیم.

وی با بیان اینکه شاهد کاهش و مهار تورم و ثبات قیمت‌ها به طور وصف‌ناپذیری در تجربه اقتصاد ایران و حصول ثبات نسبی در نرخ ارز هستیم، اضافه کرد: در مقوله تورم، با رعایت انضباط پولی و مالی در دولت و سایر موارد شاهد تورم به 9 درصد در پایان سال 95 رسیدیم.

معاون رئیس کل بانک مرکزی ادامه داد: این روند بهبود پیدا کرده است و همچنان روند کاهشی را در شهریور مشاهده می‌کنیم و تورم نقطه به نقطه در مهرماه به 8.4 درصد رسیده است و انتظار می‌رود در ماه‌های آینده سال نیز ادامه داشته باشد.

کمیجانی اظهار داشت: تورم آثار تخریبی در فرایند تصمیم‌گیری، افزایش هزینه‌ها، تلاطم و بلاتکلیفی که ایجاد می‌کند، اقتصاد را شکننده خواهد کرد و از این رو، امروز مورد توجه جدی قرار دارد.

وی تصریح کرد: سال 92 را در دولت یازدهم به گونه‌ای آغاز کردیم که کشور با وضع رکود دست و پنجه نرم می‌کرد و رشد منفی در سال های 91 و 92 داشتیم و با اتخاذ سیاست‌های کلان شفاف و رفع ابهامات شاهد رفع مشکلات موجود در این حوزه بودیم.

معاون رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه در برهه‌ای در کشور مؤسسات مالی غیرمجاز رشد یافتند، گفت: این مؤسسات بخش قابل توجهی از بازار پولی کشور را در اختیار گرفتند و تلاش شد تا در دولت برای این بخش برنامه‌ریزی جدی شود.

کمیجانی افزود: مبارزه و ساماندهی بی ‌امان بانک مرکزی با مؤسسات اعتباری غیرمجاز در دستور کار قرار گرفت و با حمایت‌های سایر قوا، در این بخش تلاش‌های خوبی انجام شد.

وی تصریح کرد: امروز می‌توان گفت مؤسسه غیرمجاز اعتباری فعال در کشور وجود ندارد و این ساماندهی تا پایان سال جاری نیز ادامه خواهد یافت.

معاون رئیس کل بانک مرکزی گفت: نظام بانکی با 270 بانک در دنیا روابط کارگزاری دارد و خدمات تجاری خوبی نیز ارائه شده است و این روند کماکان ادامه دارد.
 «ضاحی خلفان» در جدیدترین اظهارات جنجالی خود در پی انفجار خونین مصر، خواستار بمب‌گذاری در دفتر شبکه خبری قطری الجزیره شد!

به گزارش باشگاه خبرنگاران، «ضاحی خلفان»، معاون رئیس پلیس دبی، در واکنش به بمب گذاری روز گذشته در مسجدی در مصر که صد‌ها کشته و زخمی برجا گذاشت، گفت: باید در مقر شبکه الجزیره در قطر بمب گذاری کنید؛ شبکه‌ای که ماشین تروریست پروری است. الجزیره تروریست‌های داعش، القاعده و جبهه النصره را پرورش می‌دهد.

او این سخنان جنجالی و خشونت آمیز را در حساب توییتر خود منتشر کرد. معاون رئیس پلیس دبی پیش از این نیز بار‌ها در توییتر به قطر حمله لفظی کرده بود. خلفان همواره در توییت هایش، شبکه الجزیره را به حمایت از تروریست‌ها متهم می‌کند. او مدعی است الجزیره برای برهم زدن امنیت ملی مصر تلاش می‌کند.

خلفان در این باره مدعی شد: برای مدت طولانی است که آن‌ها (شبکه الجزیره) به مداخله برای تضعیف امنیت ملی مصر و جهان عرب مشغول هستند.

او سپس در اقدامی گستاخانه، عکسی از لوگوی الجزیره همراه با تصویری از «سید حسن نصرالله»، دبیر کل جنبش حزب الله، در کنار جنایتکارانی مانند «اسامه بن لادن»، سرکرده القاعده، و «ابوبکر بغدادی»، سرکرده داعش، منتشر کرد.

عربستان، امارات متحده، بحرین و مصر از ۵ ژوئن روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند. این کشور‌ها مدعی شدند حمایت قطر از تروریست ها، دلیل اصلی تصمیمشان بوده است. سپس عربستان برای از سرگیری روابط با قطر چند شرط گذاشت که تعطیلی شبکه الجزیره، بستن دفتر عرب نیوز در لندن و قطع ارتباط با ایران از جمله این شروط بود.

بحرین نیز ماه گذشته خواستار لغو عضویت قطر در شورای همکاری‌های خلیج فارس شد و صدور روادید برای متقاضیان قطری را لغو کرد.

بررسی  افزایش گرایش ایرانی‌ها به تماشای ویدیوی آنلاین نسبت به تلویزیون و ماهواره
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: روند تماشای تلویزیون و ماهواره در دنیا کاهشی است تماشای ویدیوهای آنلاین در ٥ سال گذشته رشد ٩٢ درصدی داشت

به گزارش شهروند، تماشای ویديوی آنلاین در ایران تلویزیون را به حاشیه برد. این موضوعی است که محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرده و گفته است رشد تماشای ویدیوهای آنلاین در ایران خیره‌کننده است و حالا به نظر می‌رسد جعبه جاودیی گویا به پایان خود نزدیک می‌شود. 

تلویزیون که بعد از جنگ جهانی دوم تا پایان قرن بیستم سردمدار رسانه‌های جهان و ابزار دست غول‌های رسانه‌ای و دولت‌ها برای مدیریت افکار عمومی بوده است، چند سالی است که ورق برایش برگشته است. این را از آمارهایی که آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به‌تازگی اعلام کرده به خوبی می‌توان فهمید. 

متوسط زمان تماشای تلویزیون از ١٥٠ دقیقه در ‌سال ٢٠١٢ به ١٣٠ دقیقه در ‌سال ٢٠١٧ کاهش پیدا کرده است؛ در حالی ‌که در این مدت رشد ١٨ دقیقه‌ای تماشای ویدیوهای آنلاین را شاهد بوده‌ایم. 

این عضو کابینه یازدهم که معتقد به رویگردانی تدریجی مردم از تلویزیون و گرایش به سمت ویديوهای آنلاین است، می‌گوید: هر کاربر ایرانی روزانه ١٩,٢ دقیقه از زمان خود را صرف تماشای آنلاین ویدیو می‌کند که از رشد بیشتر از ٩٢‌درصدی در ٥‌ سال گذشته حکایت می‌کند.

میثم رمضانعلی، کارشناس بازار ‌آی‌تی که معتقد است رسانه ملی روزهای سختی را سپری می‌کند،می‌گوید: پیدایش و توسعه استفاده از اینترنت و به دنبال آن شکل‌گیری فضای مجازی تعاملات اجتماعی، در کمترین زمان ممکن توانست بازی را برگرداند و باعث افول مخاطبان تلویزیون شود. 

تکنولوژی‌های روزآمد و به‌ویژه گسترش استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند، جادوی تلویزیون را در نظر کاربران شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی کمرنگ کرد و به مرور مخاطبان تلویزیون به کاربران اینترنت تبدیل شدند.

به گفته او بررسی آمارها نشان می‌دهد که در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه که زیرساخت‌های اینترنت شکل‌گرفته، گرایش مردم به استفاده از تلویزیون کاهش چشمگیری را تجربه کرده است؛ این در حالی است که هر روز به تعداد کاربران فضای مجازی اضافه می‌شود. این اتفاق خریداران امتیاز پخش تلویزیونی را با نگرانی‌های عمیقی مواجه کرده است.

این کارشناس ‌آی‌تی با اشاره به محدودیت پخش زنده در ماه‌های گذشته می‌گوید: تا همین چند ماه پیش هر پخش زنده‌ای تنها از طریق صدا و سیما امکانپذیر بود؛ اما این انحصار حالا دیگر رفع شده و این فرصت در اختیار دیگر گروه‌های عمومی (آپارات) هم قرار داده شده است.

او با انتقاد از عملکرد صداوسیما در سال‌های گذشته ادامه داد: صداوسیما در شرایط فعلی تولید چندانی ندارد و بیشتر برنامه‌هايی که از طریق رسانه ملی در حال پخش است، بازپخش فیلم‌ها و برنامه‌های از قبل تولید شده است؛ اما مشکل رسانه ملی به همین جا ختم نمی‌شود. 

مشکل اصلی اینجاست که رسانه ملی هم‌اکنون سهم جدی از جریان اطلاع‌رسانی ندارد؛ جریانی که در فضای مجازی شاهد آن هستیم پویایی است که صدا‌و‌سیما نشان داده به دلیل ساختار تشکیلاتی و محافظه‌کاری‌اش هیچ‌گاه نمی‌تواند آن پویایی و سرعت لازم را داشته باشد.

دولت از آی تی عقب ماند
بر اساس آماری که CISCO ارایه کرده است، تا ‌سال ۲۰۱۷، ۶۹درصد از ترافیک اینترنت صرف تماشای ویدیو خواهد شد. با توسعه ویدیوهای آنلاین و استفاده روز‌افزون کاربران برای کسب دانش و تفریح از آنها، کسب‌وکارهایی که از آن غافل مانده‌اند، خود را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهند. 

کیوان نقره‌کار در این‌باره می‌گوید: تولید مدیا نه‌تنها خود به صورت مستقیم درآمد بالایی را برای سازندگان آن به همراه دارد، بلکه استفاده از آن در بازاریابی و تبلیغ و معرفی محصولات از این طریق نیز رقم‌های بالایی را در دل خود جای داده است.

مطالعات مختلف نشان می‌دهند ٦٤‌درصد از بازاریاب‌ها قصد دارند در آینده‌ای نزدیک به صورت جدی وارد استراتژی‌های تولید ویدیو شوند. بر اساس آمارهای اعلام شده YouTube به تنهایی بیش از يك ‌میلیارد بازدیدکننده در یک ماه دارد و این بیش از کانال‌های تلویزیونی است. 

ضمن این‌که البته آن‌گونه که این کارشناس‌ آی‌تی می‌گوید: به دلیل نبود سیستم جامع مالیاتی در این بخش و نقص قوانین آمار کاملی از تعداد تولیدکنندگان ویديوهای اینترنتی در ایران وجود ندارد؛ اما تعداد تولیدکنندگان ویدیوهای اینترنتی با افزایش قابل ملاحظه‌ای همراه شده است.

به گفته او، علاوه بر تولیدکنندگان حرفه‌ای همه روزه شاهد حجم قابل ملاحظه‌ای از تولیدات ویدیو از طرف افراد معمولی هستیم. ضمن این‌که هزینه‌های تولید ویدیو همچون گذشته سرسام‌آور نیست و در سال‌های اخیر بشدت کاهش یافته است و دیگر نیازی به تجهیزات پیچیده و عجیب نداریم.

با وجود سرعت بالای رشد تکنولوژی فعالان صنعت ‌آی‌تی از عقب‌ماندگی دولت در این بخش می‌گویند. به گفته نقره‌کار، فعالیت‌های حمایتی و قانون‌گذاری دولت متناسب با پیشرفت در این بخش نیست و در بسیاری مواقع دولت موجب توقف فعالیت بخش خصوصی می‌شود.

شیب تند افزایش تماشای ویديوهای آنلاین در ایران
هر چند که مدت زمانی که کاربران ایرانی صرف تماشای آنلاین ویدیو در ایران می‌کنند ٣٣ دقیقه از آمارهای جهانی کمتر است (متوسط تماشای ویدیو آنلاین در جهان ٥٢,٢ دقیقه است) اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که گرایش ایرانیان به تماشای ویديوهاي آنلاین حتی با شیب تندتری از متوسط جهانی دنبال می‌شود. میزان تماشای ویديوهای آنلاین در حالی از ١.٢ دقیقه در ‌سال ٢٠١٢ به ١٩.٢ دقیقه در سال ٢٠١٧ افزایش یافته و رشد ١٨ دقیقه‌ای را تجربه کرده که متوسط جهانی این شاخص در این مدت ١٧.٤ دقیقه افزایش را نشان می‌دهد.

بخشی از شیب تند تغییر گرایش ایرانیان از شبکه‌های تلویزیونی به ویديوهای آنلاین را در افزایش تعداد کاربران اینترنت در سال‌های گذشته باید دنبال کرد. تعداد کاربران اینترنت از ۲۳‌میلیون نفر در ‌سال ۲۰۰۸ به ۷ /۵۶‌میلیون نفر در ‌سال ۲۰۱۶ بالغ شده است که رشدی حدودا دو و نیم برابری را نشان میدهد. افزون بر این، اتمام مجوز انحصاری رایتل برای ارایه خدمات اینترنت نسل سوم و چهارم در بهار ۱۳۹۳ از یک‌سو و سیاستهای دولت یازدهم در افزایش سرعت و سطح دسترسی به اینترنت از سویی دیگر موجب شده متوسط کیفیت اینترنت به نحو محسوسی افزایش یافته و قیمت نهایی آن کاهش یابد.

٢٣/٥٣درصد ایرانی‌ها از اینترنت استفاده می‌کنند
بر مبنای پایش شاخص‌های توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور که اوایل امسال منتشر شده بود تا پایان‌ سال ۹۵، شمار کاربران ایرانی که از اینترنت استفاده می‌کنند، به ۵۳.۲۳‌درصد رسید. 

این گزارش که از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی نظام پایش شاخص‌های ICT به‌ عنوان زیرمجموعه سازمان فناوری اطلاعات منتشر شده، نشان می‌دهد که ۶۱.۳۹‌درصد خانوار ایرانی یعنی ۱۴‌میلیون و ۸۵۴‌هزار و ۱۲۴ خانواده، دارای رایانه و کامپیوتر هستند. آمار ارایه‌شده تا پایان ‌سال ۹۵ را مورد بررسی قرار داده و مشخص شده که در پایان ‌سال ۹۴، میزان دسترسی خانوار ایرانی به رایانه ۵۷.۴‌درصد بوده است و این مقدار رشد ۷‌درصدی را نشان می‌دهد. 

در همین حال بر مبنای گزارش مرکز آمار ایران که به سازمان فناوری اطلاعات ایران ارایه شده است، ۶۲.۲۱‌درصد خانوار ایرانی به اینترنت دسترسی دارند؛ به این معنی که اینترنت در خانه ۱۵‌میلیون و ۵۱‌هزار و ۳۴۸ ایرانی وجود دارد. این شاخص در ‌سال ۹۴ حدود ۵۵.۵‌درصد بود و در این زمینه رشد ۱۲‌درصدی حاصل شده است.

بر اساس تخمین اعلام‌شده از سوی مرکز آمار ایران در انتهای‌ سال ۱۳۹۵، نسبت کاربران اینترنت در کشور نسبت به‌ سال ۱۳۹۴، ۱۷.۵‌درصد رشد داشته است. 

به نحوی که هم اکنون ۵۳.۲۳‌درصد ایرانی‌ها از اینترنت استفاده می‌کنند و شمار کاربران اینترنت بالای ۶‌ سال در کشور، ۳۸‌میلیون و ۹۹۶‌هزار و ۴۸۰ نفر اعلام شده است. این رقم در ‌سال ۹۴ بالغ بر ۴۵.۳‌درصد گزارش شده بود. بر اساس بررسی صورت‌گرفته از حیث برخورداری خانوار ایرانی از ابزارهای فناوری اطلاعات، کاربر اینترنت به افرادی اطلاق می‌شود که حداقل در ۳ ماه گذشته از اینترنت استفاده کرده باشند.

رسانه غیر اثربخش
«رسانه ملی دوران سختی را می‌گذراند؛ چرا که از یک طرف رسانه‌های اجتماعی رقیبی برای او شده‌اند و بخشی از مخاطبان رسانه ملی را از آن گرفته‌اند و از سوی دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان، تعدادشان بیشتر شده، حرفه‌ای‌تر از گذشته پا به عرصه رقابت رسانه‌ای گذاشته‌اند و در پی جذب مخاطبان بیشتر هستند. از این‌رو، شاهد انتقال تدریجی مخاطب به سایر رسانه‌های جدید هستیم.» 

رمضانعلی، کارشناس بازار ‌آی‌تی ادامه می‌دهد: متاسفانه طي اين سال‌ها رسانه ملي نتوانست آن گونه كه از نامش برمي‌آيد پاسخگوي نياز مخاطبان ملي خود باشد. اين در حالي است كه انتظار مي‌رفت سياست تكثر‌گرايي رسانه ملي و ازدياد كمي شبكه‌ها با يك هم‌افزايي مثبت و با بهره‌گيري از شبكه‌هاي متنوع استاني و تأسيس شبكه‌هاي تخصصي مختلف بتواند پاسخگوي مناسبي براي اين مهم باشد اما بی‌هيچ ملاحظه‌ای بايد گفت عملا اين‌گونه نشد.

به گفته این فعال بازار، در حال حاضر بسیاری از شرکت‌های به سمت مدیا محور‌شدن در حال حرکت هستند. 

هر چند که تعداد تولیدکنندگان تلویزیون اینترنتی در ایران محدود است اما تعداد این شرکت‌ها از روند رو به رشد مناسبی برخوردار هستند. ضمن این‌که درآمد بالای فعالیت در این حوزه تمایل به افزایش تولیدات مدیا محور را بالا برده است.
گفت‌وگو با ٣ خانواده که ارزشمندترین دارایی‌هایشان را به مردم زلزله‌زده اهدا کردند
از آن شب سخت ١٣روز گذشت. شبي كه زمين غريد و شهرها و روستاهاي استان كرمانشاه با تكان‌هاي زمين به ويرانه‌اي تبديل شد. شبي كه واژه درد برايمان معنا شد، اما از همان شب سخت دست پرسخاوت مردم از سراسر كشور روي شانه‌هاي زلزله‌زدگان قرار گرفت.

به گزارش شهروند، مردم هم كنار ارتش و سپاه و تيم‌هاي امدادي آمدند. آمدند تا مهر و دوستي را به كودكان، زنان، مردان و پيران رنجديده ديار زاگرس انتقال دهند. با وجودي كه نيازهاي مردم در اين مناطق نسبت به روزهاي نخست زلزله تغيير كرده اما همچنان سيل كمك‌هاي نقدی و غيرنقدي مردمي جريان دارد تا گوشه‌اي از رنج‌هاي هموطنان خود را التيام ببخشند. 

كودكي كاپشن تنش را هديه داد، هژبر و علي ماشينشان را پيشكش كردند. اسماعيل و شهين حلقه ازدواجشان را دادند. ديگري جايزه ١٠٠ميليوني بانكش را بخشيد و خانواده‌اي اموال پسر شهيدشان را هديه دادند. آدم‌هاي ساده اما با دل دريايي. 

از ميان اين سيل كمك‌هاي مردمي، «شهروند» با ٣ خانواده‌اي گفت‌و‌گو كرده است كه با وجود كم‌بضاعت‌بودن اما همدل و همراه بودند. با ارزش‌ترين زندگي خود را به ساكنان زلزله‌زده هديه كرده‌اند.


١٠٠‌میلیون تومان کمک به ایتام زلزله‌زده
برنده‌شدن در قرعه‌کشی بانک، بهانه‌ای شد تا محمدعلی کمالی ١٠٠‌میلیون تومان به کودکانی که در زلزله کرمانشاه خانواده‌هایشان را از دست داده‌اند، کمک کند. این مرد ٤٨ساله ساکن شهرستان «اوز» فارس است. کسی که با وجود درآمد معمولی سخاوتمندانه زندگی‌اش را با کودکان زلزله‌زده قسمت کرد:

خودتان را معرفی کنید؟
محمد کمالی هستم. ٤٨‌سال دارم. ساکن شهرستان «اوز» از توابع لارستان.

ازدواج کردید؟
بله. من صاحب سه فرزند هستم. یک پسر ١٨ساله به نام عبدالله و دو دختر به نام‌های فاطمه و منیر.

شغل شما چیست؟
من پرورش گل‌وگیاه دارم. الان چند ‌سال است که در این حرفه فعالیت می‌کنم.


وقتی خبر کمک مالی شما در رسانه‌ها منتشر شد، صحبت‌ها و شایعاتی درخصوص وضع مالی و درآمد قابل ‌توجه شما بر سر زبان‌ها افتاد.
واقعیت این است که من اصلا تمایلی به رسانه‌ای‌شدن این موضوع نداشتم، اما همکاران شما بالاخره از طریقی خبر کوتاهی دراین‌باره منتشر کردند، اما درباره درآمد و وضع مالی که گفتید، من زندگی متوسطی دارم، یک خانه و یک شغلی که به آن علاقه دارم. وضع زندگی‌ام بد نیست اما درآمد آنچنانی ندارم. تحصیلات یا تخصص خاصی هم ندارم که درآمد چند میلیونی داشته باشم. به ‌نظر من کمک‌کردن به افراد نیازمند چندان ارتباطی به وضع مالی ندارد. شاید خیلی‌ها اگر جای من بودند، همین کار را می‌کردند.

چه شد که تصمیم گرفتید به زلزله‌زدگان کرمانشاه کمک کنید؟
من مثل همه مردم ایران وقتی خبر زلزله را شنیدم، خیلی ناراحت شدم. تصاویر روستاها و خانه‌های ویران‌شده مردم آن منطقه بسیار دلخراش بود. از همان دوشنبه یعنی فردای زلزله پیگیر اخبار و گزارش‌های این حادثه بودم. 

سرنوشت زلزله‌زده‌ها به‌خصوص بچه‌هایی را که خانواده‌هایشان را از دست داده بودند، کودکان بی‌سرپناه و یتیمی که همه زندگی آنها از بین رفته بود و کسی را هم نداشتند تا از آنها در این شرایط و پس از زلزله حمایت کند، ذهن من را بشدت درگیر کرده بود. دوست داشتم برای آنها کاری انجام دهم. از همان فردای زلزله به دنبال راهی برای کمک این کودکان بودم.

شما قبل از زلزله در قرعه‌کشی بانک برنده شده بودید؟
نه. روز چهارشنبه یعنی دو روز بعد از زلزله حوالی ظهر بود که از طرف بانک سپه با من تماس گرفتند و گفتند که در قرعه‌کشی حساب‌های قرض‌الحسنه این بانک یک‌میلیارد ریال برنده شدم. ابتدا باورم نمی‌کردم، چندبار اسم و مشخصاتم را از پشت تلفن چک کردم، اما همه ‌چیز درست بود، ١٠٠‌میلیون تومان پول نقد از طرف بانک به اسم من درآمده بود.

کی حساب قرض‌الحسنه را افتتاح کرده بودید؟
راستش من اصلا به دنبال برنده‌شدن در قرعه‌کشی بانک نبودم. به خاطر کارم از بانک یک دستگاه کارتخوان درخواست کردم و برای استفاده از این دستگاه حساب قرض‌الحسنه را باز کردم. وقتی این خبر را شنیدم، خیلی خوشحال شدم. به‌ هرحال رقم قابل توجهی است.

همان موقع تصمیم گرفتید که این پول را به زلزله‌زدگان کمک کنید؟
نه همان موقع. تا بعدازظهر با خودم فکر کردم. از یک طرف پول زیادی بود، از سوی دیگر تصاویر بچه‌های بی‌سرپناه و زلزله‌زده منطقه ذهاب در نظرم بود. به هرحال تصمیم سختی بود، هر چه با خودم کلنجار رفتم، به نتیجه‌ای نرسیدم. درنهایت تصمیم گرفتم موضوع را با همسرم درمیان بگذارم.

بعدش چه شد؟
بعدازظهر به خانه رفتم و به همسرم گفتم که ١٠٠‌میلیون تومان برنده شدم. بعد هم از نیتم برای اهدای این پول به بچه‌های بی‌سرپرست زلزله‌زده با او گفتم. همسرم هم وقتی صحبت‌های من را شنید، قبول کرد تا همه این پول را به بچه‌های بی‌سرپرست و یتیم این زلزله اهدا کنیم.

همسر شما هیچ مخالفتی نکرد؟
اتفاقا خیلی هم استقبال کرد. او وقتی از تصمیم من مطلع شد، بی‌درنگ موافقت کرد. حتی من را تشویق کرد که زودتر پول را به دست آنها برسانم. همسر من خودش یکی از خیرین منطقه است. در این کار‌ها او از من خیلی جلوتر است.

چرا کودکان بی‌سرپرست مناطق زلزله‌زده را برای کمک انتخاب کردید؟
همانطور که گفتم، از همان روز نخست زلزله، تصاویر بچه‌هایی که خانواده‌هایشان را از دست داده بودند، برای من خیلی غم‌انگیز بود. همان موقع تصمیم گرفتم هرکمکی که از دستم بربیاید، برای آنها انجام دهم. ضمن این‌که انجمن خیریه ما و کلا شهرستان ما در حمایت از بچه‌های بی‌سرپرست فعالیت زیادی دارد. هرچند ١٠٠‌میلیون رقم زیادی نیست، اما به هرحال می‌تواند کمکی برای آنها باشد.

این پول را چطور به دست زلزله‌زدگان رساندید؟
هنوز به دست آنها نرسیده. چون منتظریم تا شرایط آن‌جا کمی عادی شود و بچه‌های یتیم و آنها که خانواده‌هایشان را از دست داده‌اند دقیق شناسایی کنیم.

یعنی خودتان این کار را انجام می‌دهید؟
نه به کمک تعدادی از دوستانم. من عضو هیأت امنای یک انجمن خیریه هستم. انجمن «سلمان فارسی»، چند ‌سال است که عده‌ای دور هم جمع شدیم و در حد توانمان به نیازمندان کمک می‌کنیم. 

الان هم این پول را به حساب انجمن واریز کرده‌ام. انجمن ما نمایندگانی هم در کرمانشاه دارد. آنها مشغول شناسایی بچه‌های مورد نظر هستند. در واقع این پول از طریق انجمن به دست نیازمندان می‌رسد. البته همه این اقدامات تحت نظارت انجمن سلمان «اوز» انجام می‌شود.

انجمن شما چه اقدامات دیگری برای زلزله‌زدگان کرمانشاه انجام داده است؟
از همان روزهای نخست، کار جمع‌آوری کمک‌ها را آغاز کرد. «اوز» شهر کوچکی است و مردم بخشنده‌ای دارد. در این شهر کمک‌های زیادی از طرف انجمن ما جمع‌آوری شد. همشهری‌های ما کمک‌های نقدی زیادی هم به هلال‌احمر تحویل دادند. چند کامیون کمک غیرنقدی هم از شهر ما به سمت مناطق زلزله‌زده رفت که بیشتر آنها از طریق هلال‌احمر جمع‌آوری شد. 

تا جایی که من اطلاع دارم، یکی دیگر از اهالی این منطقه ٣٥٠‌میلیون تومان کانکس برای زلزله‌زدگان خریداری کرده است. شاید دوست نداشته باشد که نام او را فاش کنم اما او با این پول ۱۲۰عدد کانکس ١٢متری مجهز به آشپزخانه و سرویس بهداشتی و ۵۰۰ تخت پتو تهیه کرد و برای زلزله‌زدگان فرستاد.

بخشش یادگاری‌های «بهشت»
یک‌سال‌ونیم تمام کسی به وسایلش دست نزده بود. هیچ‌کس حتی به خانه‌اش هم نمی‌رفت. یادگاری‌های شهیدعلی پویا، سرگردی که هنگام دستگیری گروهک‌های تروریستی کشته شده بود، همچنان در خانه مجردی‌اش باقی مانده بود. مادرش دلش می‌خواست یادگاری‌های پسرش دست‌نخورده باقی بماند تا هروقت دلتنگ شد، به سراغ آنها برود. 

تنها چیزی که از پسرش مانده بود، همین وسایل‌ها و یادگاری‌ها بود. این‌ها، علی را برای مادرش تداعی می‌کرد تا این‌که یک زلزله همه چیز را تغییر داد. کرمانشاه زیرورو شد و خانواده شهیدعلی پویا با دیدن مصیبت و ماتم هموطنانشان تصمیم سخت را گرفتند. با تنها یادگاری‌های علی خداحافظی کردند و آنها را به زلزله‌زدگان بخشیدند. وسایل‌ها و یادگاری‌هایی که ارزش مالی کمی هم نداشت. بین ١٠ تا ١٥‌میلیون تومان قیمت داشت و هرکدامشان می‌توانست زندگی را برای یک زلزله‌زده آسان‌تر کند. 

مادر علی با دیدن آوارگان زلزله کرمانشاه درنهایت راضی شد تا تنها یادگاری‌های پسرش را ببخشد. کار خیری که شهیدعلی پویا زمانی که زنده بود نیز، در زندگی‌اش زیاد انجام داده بود. حسین پویا برادر کوچکتر شهیدعلی پویا است. او در گفت‌وگویی با «شهروند» از زندگی برادرش و درنهایت تصمیمی که در رابطه با این بخشش گرفته شد، می‌گوید:

برادرتان دقیقا چه روزی شهید شد؟
ششم تیرماه ‌سال گذشته. دقیقا شب ٢١ماه رمضان بود که در درگیری با گروهک‌های تروریستی شهید شد.

ماجرای این درگیری چه بود؟
برادرم سپاهی بود. او ٢٢‌سال خدمت کرده بود. کارش شناسایی بود. روز حادثه به برادرم و همکارانش اطلاع دادند که در مرز ایران و عراق چند نفر از عوامل گروهک‌های تروریستی پنهان شده‌اند. برادرم به همراه سه‌نفر دیگر برای دستگیری به محل رفتند و در آن‌جا پس از درگیرشدن برادرم و دونفر دیگر از همکارانش شهید شدند. آنها ١٢نفر بودند که به سمت برادرم و همکارانش تیراندازی کردند.

چی‌ شد که تصمیم گرفتید یادگاری‌های برادرتان را به زلزله‌زدگان اهدا کنید؟
بعد از این‌که برادرم شهید شد، خانه‌اش خالی ماند. وسایل خانه‌اش هم که به ‌تازگی خریده بود، در آن‌جا مانده بود. هیچ‌کدام دلمان نمی‌آمد به وسایل و یادگاری‌های برادرم دست بزنیم. هر ازگاهی مادرم می‌رفت و آنها را تمیز می‌کرد. مادرم هربار دلش برای برادرم تنگ می‌شد، به خانه‌اش می‌رفت. می‌گفت؛ آن‌جا بوی برادرم را می‌دهد. 

ما هم حرفی نمی‌زدیم تا این‌که بعد از گذشت یک‌سال از فوت علی، به مادرم پیشنهاد دادیم که وسایل خانه علی را به‌عنوان جهیزیه به یک زوج اهدا کنیم، ولی مادرم قبول نمی‌کرد. دوست نداشت از یادگاری‌های پسرش دل بکند. ما هم اصرار نکردیم تا این‌که در کرمانشاه زلزله آمد. مادرم با دیدن مصیبت و ناراحتی مردم آنجا، خودش پیشنهاد داد تا یادگاری‌های با ارزش برادرم را به آنها اهدا کنیم.

این یادگاری‌ها چه بود و چقدر ارزش داشت؟
تقریبا در حدود ١٠ تا ١٥‌میلیون تومان قیمتش بود. ساعت‌های برادرم، وسایل خانه و بعضی از یادگاری‌ها و حتی طلاهای برادرم را به مردم زلزله‌زده بخشیدیم. هرچه در خانه‌اش بود، بخشیدیم.

وضع مالی برادرت چطور بود؟
وضع مالی بدی نداشت. خیلی هم خوب نبود، ولی از زندگی‌اش راضی بود.

فکر می‌کنی اگر برادرت زنده بود، خودش به مردم زلزله‌زده کمکی می‌کرد؟
مطمئنم اگر علی زنده بود، خودش می‌رفت به آن مناطق و هرچه کمک از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد. پول و وسیله که کمک کمی است. می‌دانم که برادرم بیشتر از این حرف‌ها کمک می‌کرد، چون علی مرد خیری بود. تازه بعد از فوتش بود که متوجه شدیم به چند نفر کمک مالی کرده است. 

بعد از شهیدشدن برادرم، چند نفر در مراسمش شرکت کردند و گفتند که علی به آنها کمک می‌کرده است. ما خبر نداشتیم. یعنی هیچ‌کس خبر نداشت. 

برادرم تمام کمک‌هایش پنهانی بود. مثلا مردی آمد و گفت که مادرش سرطان دارد و در این مدت برادرم هزینه درمان مادرش را پرداخت می‌کرده؛ افراد زیادی مثل این مرد بودند که هرکدام مشکلی داشتند و به دست برادرم حل شده بود تا جایی که دوستان و آشناهایش به خانه می‌گفتند بهشت؛ برای همین مطمئنیم که روح علی با این کار شاد شده است. ما در واقع کاری را انجام دادیم که خودش خیلی دوست داشت.

تمام افراد خانواده‌تان به این کار راضی بودند؟
بله. من و خواهرهایم خیلی دوست داشتیم که این یادگاری‌ها را به کسی اهدا کنیم، چون فهمیده بودیم علی در دوران زندگی‌اش مرد خیری بوده؛ اما مادرم به دلیل علاقه زیاد به برادرم راضی به این کار نمی‌شد، ولی زلزله باعث شد تا نظر مادرم هم عوض شود. خودش می‌داند که علی از این کار راضی است. 

مادرم می‌گوید تا الان راضی به این کار نبودم، ولی بعد از زلزله انگار مطمئن شدم که این همان کاری است که علی دوست دارد. بعد از این اتفاق هم علی به خواب خواهرهایم رفته بود. در خواب خیلی خوشحال بود. درست همان شبی که کمک‌ها را فرستادیم، یکی از خواهرهایم که اصلا از موضوع اطلاعی نداشت، خواب برادرم را دیده بود که خیلی خوشحال بود. وقتی فردایش تماس گرفت و خوابش را تعریف کرد، به او گفتیم حتما علی به خاطر کاری که دیشب انجام دادیم، خوشحال است. 

خانه علی خالی شده، هیچ یادگاری خاصی از او نداریم، ولی تمام خانواده حتی مادرم خوشحال هستیم، چون می‌دانیم که برادرم هم خوشحال است. کاش می‌شد کمک‌های بیشتری به این مردم مصیبت‌زده می‌کردیم.

وسایل را چطور به مردم زلزله‌زده اهدا کردید؟
خودمان شبانه به آن مناطق رفتیم و با دستان خودمان وسایل را اهدا کردیم.


هدیه ارزشمند تازه عروس‌ و داماد
اسماعيل و شهين زوج ٣٢ و ٢٨ساله‌اي از روستای هیأت‌آباد کامیاران هستند كه تنها ٣ ماه از زندگي مشتركشان مي‌گذرد. آنها هم مثل خيلي ديگر از هموطنانمان تنها به آوارگان ديار فرهاد فكر كردند و رفتند براي كمك. اسماعيل دانشجوي رشته مديريت بود اما به ‌خاطر مشكلات مالي دست از تحصيل كشيده و در زمين پدري مشغول كشاورزي است.

اسماعيل محمدی مي‌گويد: تنها به كمك‌كردن فكر مي‌كرديم و هرگز تصور نمي‌كردم اين همه بازتاب داشته باشد. هدف ما آوارگان بي‌سرپناه زلزله‌زده بود؛ نمي‌خواستيم جلب‌ توجه كنيم اما زماني كه انگشتر‌ها را اهدا كرديم، از ما عكس گرفتند و گفتند اين بخشش شما كار هر كسي نيست. 

او درباره اينكه چطور اين فكر در ذهنشان شكل گرفت، گفت: زلزله آمده بود، در تلويزيون و خبرگزاري‌ها تصاوير زلزله‌زده‌ها را مي‌ديدم. خيلي ناراحت‌كننده بود. ديدن رنج مردم برايم سخت بود. داغدار و مجروح بودند. گريه‌ها و ناله‌هايشان عذابم مي‌داد. داغي بود كه بر دلم نشسته بود. بي‌سرپناه و سرگردان و رنجور بودند. سر زمين بودم كه فكري به ذهنم رسيد. 

در حال خوردكردن گندم بوديم. همسرم هم كنارم بود. به شهين گفتم براي تو باارزش‌ترين چيز در زندگي مشتركمان چيست؛ مكثي كرد و گفت: تو. لبخندي زدم و گفتم منظورم جسم و روح نيست. در زندگي مشتركمان. سکوت کرد و فکر کرد. سند ازدواجمان را گفت اما وقتی نگاهم را دید، متوجه منظورم شد؛ حلقه ازدواجمان را نشان داد. ٣ ماه پیش آن را خریده بودیم. تازه به خانه بخت آمده بود اما با تمام وجود گفت آن را می‌بخشم. او در ادامه می‌گوید: همانجا بود که به سمت شهر حرکت کردیم. سوار تاکسی شدیم. 

از روستای ما تا شهر ٥ کیلومتری راه هست. باجناقم در شهر کامیاران آشنایی داشت که اقلام نقدی و غیرنقدی برای زلزله‌زده‌ها جمع می‌کرد. وقتی رسیدیم حلقه‌هایمان را از دستمان بیرون آوردیم. همانجا بود که هدف دوربین‌های عکاسی شدیم. نمی‌خواستیم در رسانه‌ها انعکاس پیدا کند اما به‌سرعت تیتر خبرها شدیم. 

وقتی حلقه‌هایمان را دادیم، مردی که اقلام برای زلزله‌زده‌ها جمع می‌کرد، گفت این انگشتر‌ها این‌جا گم می‌شود بهتر است آنها را بفروشید و بعد هدیه بدهید. به همین خاطر آنها را به یکی از دوستان دادیم تا آنها را به فروش برساند. وقتی برگشتیم تازه به اقواممان گفتیم که تعجب کردند. وقتی مردم شهرمان انعکاس خبر را دیدند، ترغیب شدند تا راحت‌تر ببخشند. دوست داشتم خودم به مناطق زلزله‌زده بروم اما نمی‌خواستم بگویند او برای خودنمایی و نمایش آماده است.

اسماعیل که پدرو مادرش را سال‌هاست از دست داده و تا پیش از ازدواج با تنها برادرش زندگی می‌کرد، می‌گوید؟ انگشترهایمان را یک‌میلیون و پانصد‌هزار تومان خریده بودیم. شاید هدیه ما خیلی ناچیز باشد اما می‌خواستم مرهمی باشد بر دل داغدیدگان. امیدوارم گوشه‌ای از زندگی مردم زلزله‌زده تأمین بشود. ما خودمان هنوز نتوانسته‌ایم وام ازدواجمان را بگیریم. 

چون هنوز یک ضامن کارمند پیدا نکرده‌ایم؛ اما خدا را شکر من همسرم را دارم و در کنار او آرامم. هر زنی نمی‌تواند به راحتی از حلقه ازدواجش بگذرد اما او این کار را کرد.

شهین گیلاسی هم همسر اسماعیل است. او که حتی ثانیه‌ای فکر نکرد و حلقه ازدواجش را تقدیم مردم زلزله‌زده کرد، می‌گوید: «من از ازدواج اولم یک بچه دارم. سه سالی است که فرزندم را ندیده‌ام. بعد از طلاق او پیش شوهر سابقم ماند و دیگر او را ندیدم. وقتی که اسماعیل پیشنهاد اهدای حلقه به زلزله‌زدگان را داد، با خود فکر کردم كه من کودکم را ممکن است سال‌ها بعد ببینم، ولی به فکر زنان و مردان زلزله‌زده‌ای افتادم که بچه‌هایشان زیر آوارها گرفتار شدند و دیگر هرگز امیدی برای دیدن آنها ندارند. هموطن‌هایم با رویاهایشان تا ابد زندگی می‌کنند. 

به همین خاطر حلقه‌ام را بخشیدم تا مرهمی باشد بر دل داغدار هموطنانم در کرمانشاه؛ من حتی پیش از اهدای حلقه‌ام با خانواده‌ام در این‌باره صحبت نکردم تا آنها مانع کارم نشوند. پس از این‌که به شهر رفتیم و حلقه‌هایمان را هدیه کردیم، خانواده‌ام در جریان قرار گرفتند.  

او می‌گوید: «همسرم درآمد خاصی ندارد. به‌جز زمین کشاورزی که از پدرش به ارث رسیده؛ شاید سالانه ١٠ تا ١٢‌میلیون تومان دستمان را بگیرد. به جز یارانه‌هایی که دولت برایمان واریز می‌کند هیچ منبع درآمد ثابتی نداریم. با این حال از این‌که حلقه ازدواجمان را اهدا کرده‌ایم، راضی و خوشحالیم. 


مطمئنم که هیچوقت از این کارمان پشیمان نمی‌شویم. من و اسماعیل دارایی دیگری به جز همین حلقه ازدواجمان نداشتیم وگرنه آن را تقدیم زلزله‌زدگان می‌کردیم. خیلی دوست داشتیم که بیشتر از این به آنها کمک کنیم، ولی تنها دارایی با ارزشمان که می‌تواند کمکی باشد برای آنها، همین حلقه بود که تقدیم کردیم. امیدوارم که زلزله‌زدگان به‌زودی بتوانند سر و سامان بگیرند و به زندگی عادیشان برگردند.»