آموزههای روسری خبرساز 9اذر-96
رژیم زن
ستیز قرون وسطایی ولایت فقیه هرروز که می گذرد بیشتر مسخره خاص وعام درد اخل کشور
ومنطقه وجهان می شود.
«بعد از نزدیک به چهار دهه
مواجهه بحثبرانگیز با پوشش زنان ایران و گسترهای از واکنشهایی که بعضاً نه تنها
مددکار حفظ این ارزش نیست، بلکه در مواردی تحقیر زنان ایران را نیز به دنبال
دارد... آیا به راستی وقت آن نرسیده است که عملکرد خود را در این ۴۰ سال بررسی و آسیبشناسی کنیم؟
آیا وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم چگونه رفتار کردهایم که در چنین مواقعی و در
مواجهه با چنین رفتارهای ناروا انگشت حیرت بر دهان میگیریم؟»
به گزارش ایسنا، آذر منصوری، فعال
حوزه زنان، در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: «مربی تایلندی برای حضور در سالن
مسابقات عرقگیر را تبدیل به روسری کرده است.» تنها یک تصویر از او کافی بود تا ما
یک بار دیگر مات و مبهوت انگشت حیرت به دهان بگیریم و بمانیم که در برابر این
اقدام ناروا چه واکنشی نشان بدهیم؟
بارها گفتهایم و گویی گوش شنوایی
برای این حرفها نیست. در این واقعیت شکی نیست که پوشش متناسب با فرهنگ و هنجارهای
جامعه، ضمن آن که با تکیه بر مبانی اعتقادی یا برگرفته از چارچوبهای قانونی است،
نشان از احترام متقابلی است که لازمه حفظ روابط متقابل در حوزههای فرهنگی،
اجتماعی و سیاسی بین کشورهاست. قاعدهای که معمولاً از جانب مسافرین و میهمانان
خارجی همه کشورها رعایت میشود و هر نوع رفتاری که در این چارچوب قرار نگیرد، علیالقاعده
به عنوان رفتاری نامتعارف و زشت قلمداد میشود. موضوع پوشش زنان ایران هم با توجه
به همه آن چه در قانون و ارزشهای فرهنگی تعریف میشود، ضمن اختلاف نظرهایی که در
زمینه نوع مواجهه با آن وجود دارد، به عنوان یکی از قواعد گفته شده مطرح است و
طبیعی است که وقتی مربی کشوری که خود و تیم همراهش میهمان ایران هستند، این قاعده
را بر هم میزند، کانون توجه و اعتراض به خصوص زنان ایران قرار میگیرد و باید
دلیل این رفتار را توضیح دهد و عذرخواهی کند و مسئولین نیز باید پاسخگوی این سهلانگاری
باشند.
اما این که مربی تایلندی از این
چارچوبها اطلاعی نداشته یا این که هنگام وارد شدن به سالن ورزشی کنترلهای لازم
صورت نگرفته است، یک سوی ماجراست و به باور نگارنده، در جای خود اهمیت دارد و
مسئولین باید پاسخگوی این سهلانگاری باشند. اما نکته مهمتر که نباید از نظرها
دور بماند، ارزشی است که نوع مواجهه با آن، نه تنها آن ارزش را ارتقا نداده، بلکه
کار به جایی میرسد که برخی رفتارها موجب وهن آن ارزش و جایگاه نیمی از جمعیت کشور
میشود. بعد از نزدیک به چهار دهه مواجهه بحثبرانگیز با پوشش زنان ایران و گسترهای
از واکنشهایی که بعضاً نه تنها مددکار حفظ این ارزش نیست، بلکه در مواردی تحقیر
زنان ایران را نیز به دنبال دارد - نمونههای آن را میتوان در شبکههای برونمرزی
و البته خارج از کنترلهای نظام دید - آیا به راستی وقت آن نرسیده است که عملکرد
خود را در این ۴۰ سال بررسی و آسیبشناسی
کنیم؟ آیا وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم چگونه رفتار کردهایم که در چنین مواقعی
و در مواجهه با چنین رفتارهای ناروا انگشت حیرت بر دهان میگیریم؟ چند سال پیش یکی
از فرماندهان نیروی انتظامی ادعا کرد اگر ما حجاب را آزاد کنیم، وضعیت حجاب در
کشور ما از فلان کشورها بدتر میشود (نقل به مضمون). آیا زنان ایران و پوشش آنان
شایسته این نوع نگاه غیر واقعبینانه توأم با سوءظن هستند؟»