سوگواری به شیوه سه هزار سال قبل


سوگواری به شیوه سه هزار سال قبل 9اذر-96
 چرا درگورستان آبادو ماتم سرای  ایران باید به جای شیوه مراسم جشن وشادی های  گذشته های دور شیون وزاری باز سازی  شود؟
زلزله غرب کشور - سرپل ذهاب
شیون‌ها و دست‌هایی که روی می‌خراشند، شیوه عزاداری است که تصاویری از آن بعد از زلزله غرب کشور بارها منتشر شد. این شیوه از عزاداری پیشینه‌ای تاریخی دارد که همچنان در برخی مناطق ایران از جمله کرمانشاه انجام می‌شود.
هوشنگ جاوید- پژوهشگردر گفتوگو با ایسنا درباره مراسم سوگواری زنان در مناطق زلزله زده غرب کشور بیان کرد: این نوع سوگواری در مناطق غرب کشور دیرینه باستانی دارد و پیکرک‌هایی در کاوش‌های باستان‌شناسی از تپه مارلیک گیلان بدست آمده که مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است و درباره این مراسم اطلاعاتی به ما می‌دهند.
او با بیان اینکه این نوع مراسم سوگواری  به جز کرمانشاه در مناطق زاگرس نشین هم اجرا می‌شود، گفت: اقوام بختیاری‌، لر، لک  و کرد نیز این مراسم را همچنان انجام می‌دهند. همچنین درباره چگونگی به وجود آمدن این نوع سوگواری تحقیقاتی به صورت دانشجویی انجام شده است. پیش از انقلاب نیز از نظر مردم شناسی در این باره پژوهش‌هایی انجام شده اما بعد از انقلاب به اندازه کافی به این موضوع پرداخته نشده است.
نویسنده کتاب «آشنایی با موسیقی نواحی ایران» درباره این مراسم سوگواری توضیح داد: به این گونه سوگواری «وای» گفته می‌شود. این آئین از دوره ساسانی شکل جدی به خود گرفته است که در حال حاضر هم در برخی مناطق انجام می‌شود اما نوع شیون کردن آن تفاوت پیدا کرده و متن با باورهای اسلامی عجین شده است اما نوع حرکات و نغمه‌گی‌ها به نوعی کهن بودن و بدوی بودن خودش را نشان می‌دهد
عزاداری زنان شاهنامه برای از دست دادن عزیزان‌شان
جاوید با بیان اینکه این مراسم به چند شکل برگزار می‌شود، اضافه کرد: زمانی که زن‌ها، این کار را انجام می‌دهند، دست‌هایشان را می‌چرخانند که حکایت از پیچان بودن مرگ در زندگی بشر است. روی خراشیدن نیز در شاهنامه و در داستان مرگ سیاوش و سهراب آمده است. تهمینه و فرنگیس در مرگ عزیزانشان موهای خود را بریدند. این حرکت همچنان دراقوام زاگرس نشین انجام می‌شود. این حرکت نشان دهنده بدبختی و به معنای سیاه روزی است
او افزود: زمانی که سیاوش به شکل ناجوانمردانه کشته ‌شد، زنان درباری موهای خود را ‌بریدند یا به وسیله آتش جدا کردند و به کمر خود بستند. همچنین طبق نوشته‌ها، مرثیه خوانی نیز همراه با فریاد و شیون انجام شده است. شعر/ همه بندگان موی کردند باز/ فرنگیس مشکین کمند دراز/ برید و میان را به گیسو ببست / به فندق گل ارغوان را بخست/ باز گو کننده این حرکت است. در این شعر منظور از گل ارغوان، صورت است.گفته می‌شود افراسیاب به حدی از سوگواری فرنگیس برای سیاوش ناراحت می‌شود که دستور می‌دهد با لگد به شکم او بزنند که با این حرکت جنین او سقط شود
رسم گلاب ریختن روی مزار از چه زمانی مرسوم شد؟
این پژوهشگر بیان کرد: مردان نیز این مرثیه سرایی را انجام می‌دادند. زال نیز این کار را برای کشته شدن رستم و زواره انجام می‌دهد. از همان زمان هم رسم گلاب، مشک و عنبر به خاک پاشیدن یا گل باران کردن مزار از سمت مردم ایران شکل می‌گیرد.
جاوید با بیان اینکه در حال حاضر نقش این مراسم در پاره‌ای از مناطق ایران کم شده است، گفت: حتی در سمنان نیز شاهد این مراسم هستیم. وجود پیکره مرد و زن سوگوار در موزه ملی نشان دهنده قدمت این مراسم در ایران است.  در پیکره زن سوگوار که در تپه مارلیک گیلان به دست آمده با زنی روبرو هستیم که با ناخن روی صورتش را می‌خراشد.  تاریخ این پیکره به حدود ۳۵۰۰ سال پیش بر می‌گردد.
او اظهار کرد: پرفسورهنینگ - زبان شناس- سندی از مرثیه سرایی پیدا می‌کند که نشان دهنده مرثیه در مرگ پیشوایان در دوره اشکانیان است. همچنین مری بویس- پژوهشگر- نیز در دوره اشکانیان پژوهش‌های خوبی انجام داده و درباره مرثیه ایرانیان صحبت می‌کند. رومن گیریشمن- باستان شناس- نیز چند پیکره  پیدا کرد که نشان دهنده شیون و سوگواری هستند. این پیکره‌ها مردانی را در حال کرب زدن نشان می دهد. بسیاری از باستان‌شناسان دریافتند که ایجاد قبرستان یا سوگواری کردن در اواخر عصر برنز در آسیای مرکزی همچنین در حاشیه‌های تپه سیلک تا مارلیک شکل گرفته است.
نویسنده کتاب «آشنایی با موسیقی نواحی ایران» بیان کرد: از دوره نخست ساسانیان هفت سروده مانوی مرثیه باقی مانده که بسیار مهم هستند. سرود «شهریار تاریخی و دوزخ»، «نخستین نبرد»، سروده‌ای پیرامون «فرستاده سوم دیو سالاران»، « زندانی شدن روشنایی در جهان»، « پیدایی جهان»، «پیروزی روشنایی» و سرود بلند «هو ویدگان» از جمله‌ی این هفت سرود است.
جاوید با بیان اینکه پیشینه مراسم سوگواری در ایران بسیار زیاد است اما در هر قوم و منطقه‌ای از  زاگرس به شیوه خاصی انجام می‌شده است، گفت: آیین «راو» تحت شرایط خاصی انجام می‌شود که همراه آن سرنا و دُهُل می‌نوازند. آیینی به نام «چَمَر» در بین کردها و لک‌ها برگزار می‌شود که سرنا و دهل نیز در آن نواخته می‌شود و مردها و زن‌ها به شیون می‌پردازند. به آواز خاصی که زن‌ها می‌خوانند «مور» می‌گویند.  همین آواز را در کرمانشاه «وای» کردن می‌گویند.
سوگینه‌هایی که بودجه‌ای برای ثبت آنها نبود
او افزود: عده‌ای از زنان خاص در گذشته نیز این آئین را برگزار می‌کردند. برای مثال در بخشی از کرمانشاه به این آئین «لاواندن» یعنی به گریه یا شور انداختن زنان می‌گویند. لاواندن گونه‌ای از لالایی‌های مرثیه‌وار است که برای جوانان کشته شده می‌خواندند. به زنانی که این کار را انجام می‌دادند، «بِلوان» می‌گفتند. مهمترین زنی که حدود چهل سال گذشته در کرمانشاه این کار را انجام می‌داد به کوکی بلوان معروف بود. این زن مادر شاعر معروف کرمانشاهی به نام منوچهر آذرنیا بود.

این پژوهشگر بیان کرد: حتی مادران شهدا نیز این آیین را در دوران جنگ بر سر مزار فرزندان خود انجام می‌دادند. زنان لُر و کُرد به صورت بداهه سر خاک شعر می‌گویند. آنها سوگینه‌هایی برای فرزندانشان می‌خواندند که باور کردنی نیست. سال‌ها پیش که در تحقیقاتم به این زنان برخوردم درخواست کردم بودجه‌ای برای آن فراهم کنند تا شعرهایی را که این مادران بر مزار فرزندان شهید خود می‌خوانند، ثبت و ضبط کنیم زیرا بخشی از فرهنگ جنگ است اما این درخواست انجام نشد و با فوت بسیاری از این مادران، این فرهنگ نیز از بین رفت.

پیکره مرد سوگوار