دروغ
نامه ی کیهان 7 آذر- 96
گفت و شنود
پا پهن ها
پا پهن ها
گفت: تازه
چه خبر؟!
گفتم:« موشه يعلون» وزير جنگ سابق رژيم صهيونيستي در پارلمان اين رژيم گفته است؛ «افتخار مي کنم که هيچ کس به اندازه من، عرب و فلسطيني نکشته است»!
گفت: ولي مقامات رژيم صهيونيستي چرا حالا اين اعتراف ها را مي کنند؟! حالا که روابط پنهان خود با آل سعود و برخي ديگر از کشورهاي عربي را آشکار کرده و قرار است با آنها ائتلاف کرده و خاله خواهر زاده شوند؟!
گفتم: اي عوام! مگر رژيم آل سعود در قتل عام مسلمانان دست کمي از رژيم صهيونيستي دارد؟! موشه يعلون در يک کلام به کشورهاي دست نشانده عرب و سران مزدور و کاسه ليس آن مي گويد؛ حالا که در مسلمان کشي مثل هم هستيم، چرا يکپارچه نشويم؟!
گفت: با سران سرسپرده عرب يکپارچه مي شوند ولي دمار از روزگار ملت هاي آنان در مي آورند!
گفتم: گرگ و شتر با هم رفيق شده بودند و قرار گذاشتند خانه مشترکي داشته باشند. يک روز که شتر براي چرا به صحرا رفته بود گرگ از غيبت او استفاده کرد و دوتا از بچه شترها را خورد. وقتي شتر به خانه بر مي گشت با حالتي غمزده به او گفت؛ متاسفانه امروز حيوان درنده اي حمله کرده و دوتا از بچه ها را خورده است! شتر با نگراني پرسيد؛ بچه هاي مرا يا بچه هاي تو را؟ و گرگ گفت؛ من و تو نداريم، دوتا از آن پا پهن ها را!!
گفتم:« موشه يعلون» وزير جنگ سابق رژيم صهيونيستي در پارلمان اين رژيم گفته است؛ «افتخار مي کنم که هيچ کس به اندازه من، عرب و فلسطيني نکشته است»!
گفت: ولي مقامات رژيم صهيونيستي چرا حالا اين اعتراف ها را مي کنند؟! حالا که روابط پنهان خود با آل سعود و برخي ديگر از کشورهاي عربي را آشکار کرده و قرار است با آنها ائتلاف کرده و خاله خواهر زاده شوند؟!
گفتم: اي عوام! مگر رژيم آل سعود در قتل عام مسلمانان دست کمي از رژيم صهيونيستي دارد؟! موشه يعلون در يک کلام به کشورهاي دست نشانده عرب و سران مزدور و کاسه ليس آن مي گويد؛ حالا که در مسلمان کشي مثل هم هستيم، چرا يکپارچه نشويم؟!
گفت: با سران سرسپرده عرب يکپارچه مي شوند ولي دمار از روزگار ملت هاي آنان در مي آورند!
گفتم: گرگ و شتر با هم رفيق شده بودند و قرار گذاشتند خانه مشترکي داشته باشند. يک روز که شتر براي چرا به صحرا رفته بود گرگ از غيبت او استفاده کرد و دوتا از بچه شترها را خورد. وقتي شتر به خانه بر مي گشت با حالتي غمزده به او گفت؛ متاسفانه امروز حيوان درنده اي حمله کرده و دوتا از بچه ها را خورده است! شتر با نگراني پرسيد؛ بچه هاي مرا يا بچه هاي تو را؟ و گرگ گفت؛ من و تو نداريم، دوتا از آن پا پهن ها را!!
