چنا نچه قرار براین بوت که سیاست زور
واجباز و سرکوب جواب می داشت دلیل نداشت
جای شیاه با شیخ عوض شود.
تهران-
ایرناپلاس- با کسانی که در ملأ عام روزهخواری میکنند چه باید کرد؟ برخوردهایی
مثل شلاق و حبس یا بیتفاوتی و نادیده گرفتن؟ دین چه میگوید و اقتضای امروز جامعه
ما چیست؟ مجازاتهای سنتی فقهی نتیجه معکوس دارد یا مطلوب؟
هر سال در
ماه رمضان با دو تصویر روبهرو هستیم: یکی روزهخواری برخی شهروندان در مکانها و
معابر عمومی و دیگری برخورد نیروی انتظامی با روزهخواران که در نهایت به کشمکش و
درگیری میانجامد. هرچند به نظر میرسد در سالهای اخیر روزهخواری در ملأعام
افزایش یافته و برخوردهای انتظامی و قضایی بسیار کمتر است، اما انعکاس دومی و
تأثیرش بر فضای جامعه چند برابر و چالشبرانگیزتر است.
این
روزها برخی فیلمها و کلیپهای ناراحتکننده که حاکی از برخورد نیروی انتظامی با
جوانی است که علناً روزهخواری کردهاند، در فضای مجازی دست به دست میشود و
دوباره این سؤال مطرح میشود که حکم دین در اینگونه موارد چیست و راهکار امروزی
برخورد با روزهخواری چیست؛ بیتفاوتی نسبت به این تظاهرها یا برخورد سخت و جدی با
روزهخواران و اجرای احکامی که حتی ممکن است در نهایت با شرایطی به اعدام هم برسد؟
نگاه
هویتبخش یا رهاییبخش
برای
بررسی نظر فقه و تبعات احتمالی برخی احکام با حجتالاسلام والمسلمین علی شفیعی گفتوگو
کردیم. این عضو هیأت علمی و مدیر گروه فقه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان در گفتوگو
با خبرنگار ایرناپلاس درباره نگاه جوامع به عبادات و از جمله روزه گفت: ابتدا باید
اشاره کنم که در ماهیت عبادات دو ساحت وجود دارد: یکی ساحت هویتبخشی و دیگری ساحت
رهاییبخشی. عبادات هم هویتبخش و هم رهاییبخش دیده شدهاند. بستگی دارد کدامیک
از این دو ساحت در یک جامعه و در یک زمان اهمیت پیدا کند و برجسته شود. اگر ساحت
هویتبخشی روزه برجسته شود، شیوه تعامل ما با عبادات، از جمله روزه، بهگونهای
خواهد بود و اگر ساحت رهاییبخشی برجسته شود و اولویت پیدا کند، قاعدتاً شیوه
متفاوت خواهد بود. در جوامعی مانند جامعه ما که هویتبخشی اهمیت و اصالت بیشتری
دارد، به جهت اینکه جوامع معطوف به نگاههای فقهی هستند و فقه آنجا حرف اول را میزند،
قاعدتاً نسبت به افرادی که هنجارشکنیشان معطوف به این عبادات است، دنبال تعبیه
مجازات هستند؛ چون این هنجارشکنان به هویتآفرینی صدمه میزنند و مجازاتی لحاظ میشود
تا بتواند مانع هنجارشکنیهایی بشود که به این هویتآفرینی صدمه میزند. در این
نگاه، البته دنبال این هم هستند که شدیدترین برخورد را بکنند تا بهتر مانع هویتشکنی
بشود.
شفیعی
در ادامه با اشاره به آنچه در متون فقهی درباره روزهخواری آمده است، گفت: من
منابع فقهی و روایی را نگاه کردهام. هم در منابع فقهی و هم در منابع روایی، بهصراحت
این نکته آمده: کسی که از روی آگاهی و به عمد در ماه رمضان افطار کند و روزهاش را
بخورد، بدون اینکه مجوزهای شرعی را داشته باشد، حاکم شرع میتواند برای بار اول و
دوم او را تعزیر کند و اگر بار سوم ببیند این بازدارندگی تأثیری ندارد، حتی میتواند
حکم اعدامش را صادر کند. این نوع برخورد و نگاه، معطوف به همان جنبه هویتبخشی
روزه است.
از
فقه قرآنی تا فقه روایی
این
پژوهشگر فقه به تفاوت آنچه در قرآن و احادیث درباره روزهخواری وجود دارد، اینطور
اشاره کرد: نکته مهم، بحث دیگری است تحت عنوان «از فقه قرآنی تا فقه روایی». نوع
توجه ما به فقه هم میتواند در شیوه مواجهه ما با این بحث تفاوت ایجاد کند. یعنی
اگر کسی قرآن را بهعنوان محور و اساس فقه خود قرار دهد و فقه روایی را حداکثر
حاشیهای بر فقه قرآنی بداند، شیوه مواجهه این فرد با مسائل نوپیدا با کسی که فقه
روایی را محور قرار میدهد، متفاوت است؛ این فرد فقه خودش را با روایت بسته است؛
چراکه وقتی شما به قرآن مراجعه میکنید، در آیات قرآن هیچ اشارهای به برخورد با
روزهخواران نشده است؛ چه برسد به حد، تعزیر و برخوردهای فیزیکی مانند شلاقزدن.
این خودش یک نوع نگاه است. آبشخور یا خاستگاه شما به فقه میتواند در شیوه مواجهه
شما با این بحثهای نوپیدا تفاوت ایجاد کند.
قصد
ما از مجازات چیست؟
عضو
هیأت علمی دفتر تبلیغات اسلامی در ادامه افزود: نکته قابل تأمل این است که
بالاخره مجازات هنجارشکنان به چه دلیل باید اجرا شود؟ قصد ما از مجازات هنجارشکنان
چیست؟ یکوقت هدف بازدارندگی و یکوقت جزا و پاداش دادن است. اگر قصد ما
بازدارندگی باشد، این بازدارندگی یک امر کاملاً سیال و شناور است. مثلاً شما شاید
در 200 – 300 سال پیش میتوانستید با شلاقزدن و تعزیر ایجاد بازدارندگی کنید، اما
الان احساس میکنید این شیوه مواجهه بازدارندگی ندارد. اگر این نکته برایتان مهم
باشد که مجازات با هدف بازدارندگی است، تلاش خواهید کرد از رهآوردهای بشری برای
بازدارندگی استفاده کنید. مثلاً چه بسا به این نتیجه برسید که بهجای شلاقزدن،
کار فرهنگی و علمی بکنید و بازدارندگی این کار بیشتر باشد. فرض کنید بهجای شلاقزدن
به این نتیجه برسید که مجازاتهای مالی وضع کنید. هم در روایتها و هم در فقه،
بازدارندگیهای مالی هم دیده شده است. مثلاً وقتی کسی روزهخواری میکند، مجبورش
میکنید چند یتیم یا فقیر یا نیازمند را اطعام بدهد، این خودش عملی است که میتواند
پارهای از رنجها و چالشها و بحرانهای اجتماعی را حل کند.
قانون
چه میگوید؟
حجتالاسلام
شفیعی با اشاره به آنچه در قانون درباره روزهخوار آمده است، گفت: یک یادداشتی
خواندم که نویسنده ادعا کرده بود ماده 638 قانون مجازات اسلامی که تلاش کرده این
مسأله را جرمانگاری کند، بهگونهای نیست که قضات ما برداشت کردهاند و طبق آن با
روزهخواری برخورد میکنند. عنوان این یادداشت «تظاهر به روزهخواری جرم نیست»
بود. نویسنده واژگان همین ماده 638 را که طبق آن هرکس علناً در انظار عمومی و
معابر تظاهر به عمل حرامی کند، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دو ماه یا
74 ضربه شلاق محکوم میگردد را کنار هم چیده بود و نتیجهای که از چینش عبارات و
واژگان گرفته بود، این بود که «بهصراحت از تحلیل ماده نتیجه میگیریم که تظاهر به
روزهخواری جرم نیست و متأسفانه قضات ما سالهاست با بیدقتی از این ماده استفاده
کرده و افرادی را که اقدام به روزهخواری علنی میکنند، محکوم مینمایند. در حالی
که در قانون فعلی مجازات هیچ مادهای که عنصر قانونی این مجازات قرار بگیرد، وجود
ندارد و چنین محکومیتهایی مخالف صریح اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها و عقاب
بلابیان است.» این یک نکته قابل تأمل است. نمیگویم هرچه ایشان برداشت کرده درست
است، اما حرف قابل تأمل و دقت است. اصل شبههای که ایشان در برداشت قضات از ماده
638 کرده، قابل احترام است و جای بحث هم دارد.
این روزها برخی فیلمها و کلیپهای ناراحتکننده که حاکی از برخورد نیروی انتظامی با جوانی است که علناً روزهخواری کردهاند، در فضای مجازی دست به دست میشود و دوباره این سؤال مطرح میشود که حکم دین در اینگونه موارد چیست و راهکار امروزی برخورد با روزهخواری چیست؛ بیتفاوتی نسبت به این تظاهرها یا برخورد سخت و جدی با روزهخواران و اجرای احکامی که حتی ممکن است در نهایت با شرایطی به اعدام هم برسد؟
نگاه هویتبخش یا رهاییبخش
برای بررسی نظر فقه و تبعات احتمالی برخی احکام با حجتالاسلام والمسلمین علی شفیعی گفتوگو کردیم. این عضو هیأت علمی و مدیر گروه فقه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس درباره نگاه جوامع به عبادات و از جمله روزه گفت: ابتدا باید اشاره کنم که در ماهیت عبادات دو ساحت وجود دارد: یکی ساحت هویتبخشی و دیگری ساحت رهاییبخشی. عبادات هم هویتبخش و هم رهاییبخش دیده شدهاند. بستگی دارد کدامیک از این دو ساحت در یک جامعه و در یک زمان اهمیت پیدا کند و برجسته شود. اگر ساحت هویتبخشی روزه برجسته شود، شیوه تعامل ما با عبادات، از جمله روزه، بهگونهای خواهد بود و اگر ساحت رهاییبخشی برجسته شود و اولویت پیدا کند، قاعدتاً شیوه متفاوت خواهد بود. در جوامعی مانند جامعه ما که هویتبخشی اهمیت و اصالت بیشتری دارد، به جهت اینکه جوامع معطوف به نگاههای فقهی هستند و فقه آنجا حرف اول را میزند، قاعدتاً نسبت به افرادی که هنجارشکنیشان معطوف به این عبادات است، دنبال تعبیه مجازات هستند؛ چون این هنجارشکنان به هویتآفرینی صدمه میزنند و مجازاتی لحاظ میشود تا بتواند مانع هنجارشکنیهایی بشود که به این هویتآفرینی صدمه میزند. در این نگاه، البته دنبال این هم هستند که شدیدترین برخورد را بکنند تا بهتر مانع هویتشکنی بشود.
شفیعی در ادامه با اشاره به آنچه در متون فقهی درباره روزهخواری آمده است، گفت: من منابع فقهی و روایی را نگاه کردهام. هم در منابع فقهی و هم در منابع روایی، بهصراحت این نکته آمده: کسی که از روی آگاهی و به عمد در ماه رمضان افطار کند و روزهاش را بخورد، بدون اینکه مجوزهای شرعی را داشته باشد، حاکم شرع میتواند برای بار اول و دوم او را تعزیر کند و اگر بار سوم ببیند این بازدارندگی تأثیری ندارد، حتی میتواند حکم اعدامش را صادر کند. این نوع برخورد و نگاه، معطوف به همان جنبه هویتبخشی روزه است.
از فقه قرآنی تا فقه روایی
این پژوهشگر فقه به تفاوت آنچه در قرآن و احادیث درباره روزهخواری وجود دارد، اینطور اشاره کرد: نکته مهم، بحث دیگری است تحت عنوان «از فقه قرآنی تا فقه روایی». نوع توجه ما به فقه هم میتواند در شیوه مواجهه ما با این بحث تفاوت ایجاد کند. یعنی اگر کسی قرآن را بهعنوان محور و اساس فقه خود قرار دهد و فقه روایی را حداکثر حاشیهای بر فقه قرآنی بداند، شیوه مواجهه این فرد با مسائل نوپیدا با کسی که فقه روایی را محور قرار میدهد، متفاوت است؛ این فرد فقه خودش را با روایت بسته است؛ چراکه وقتی شما به قرآن مراجعه میکنید، در آیات قرآن هیچ اشارهای به برخورد با روزهخواران نشده است؛ چه برسد به حد، تعزیر و برخوردهای فیزیکی مانند شلاقزدن. این خودش یک نوع نگاه است. آبشخور یا خاستگاه شما به فقه میتواند در شیوه مواجهه شما با این بحثهای نوپیدا تفاوت ایجاد کند.
قصد ما از مجازات چیست؟
عضو هیأت علمی دفتر تبلیغات اسلامی در ادامه افزود: نکته قابل تأمل این است که بالاخره مجازات هنجارشکنان به چه دلیل باید اجرا شود؟ قصد ما از مجازات هنجارشکنان چیست؟ یکوقت هدف بازدارندگی و یکوقت جزا و پاداش دادن است. اگر قصد ما بازدارندگی باشد، این بازدارندگی یک امر کاملاً سیال و شناور است. مثلاً شما شاید در 200 – 300 سال پیش میتوانستید با شلاقزدن و تعزیر ایجاد بازدارندگی کنید، اما الان احساس میکنید این شیوه مواجهه بازدارندگی ندارد. اگر این نکته برایتان مهم باشد که مجازات با هدف بازدارندگی است، تلاش خواهید کرد از رهآوردهای بشری برای بازدارندگی استفاده کنید. مثلاً چه بسا به این نتیجه برسید که بهجای شلاقزدن، کار فرهنگی و علمی بکنید و بازدارندگی این کار بیشتر باشد. فرض کنید بهجای شلاقزدن به این نتیجه برسید که مجازاتهای مالی وضع کنید. هم در روایتها و هم در فقه، بازدارندگیهای مالی هم دیده شده است. مثلاً وقتی کسی روزهخواری میکند، مجبورش میکنید چند یتیم یا فقیر یا نیازمند را اطعام بدهد، این خودش عملی است که میتواند پارهای از رنجها و چالشها و بحرانهای اجتماعی را حل کند.
قانون چه میگوید؟
حجتالاسلام شفیعی با اشاره به آنچه در قانون درباره روزهخوار آمده است، گفت: یک یادداشتی خواندم که نویسنده ادعا کرده بود ماده 638 قانون مجازات اسلامی که تلاش کرده این مسأله را جرمانگاری کند، بهگونهای نیست که قضات ما برداشت کردهاند و طبق آن با روزهخواری برخورد میکنند. عنوان این یادداشت «تظاهر به روزهخواری جرم نیست» بود. نویسنده واژگان همین ماده 638 را که طبق آن هرکس علناً در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دو ماه یا 74 ضربه شلاق محکوم میگردد را کنار هم چیده بود و نتیجهای که از چینش عبارات و واژگان گرفته بود، این بود که «بهصراحت از تحلیل ماده نتیجه میگیریم که تظاهر به روزهخواری جرم نیست و متأسفانه قضات ما سالهاست با بیدقتی از این ماده استفاده کرده و افرادی را که اقدام به روزهخواری علنی میکنند، محکوم مینمایند. در حالی که در قانون فعلی مجازات هیچ مادهای که عنصر قانونی این مجازات قرار بگیرد، وجود ندارد و چنین محکومیتهایی مخالف صریح اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها و عقاب بلابیان است.» این یک نکته قابل تأمل است. نمیگویم هرچه ایشان برداشت کرده درست است، اما حرف قابل تأمل و دقت است. اصل شبههای که ایشان در برداشت قضات از ماده 638 کرده، قابل احترام است و جای بحث هم دارد.