سرمقاله نویس قبل از اینکه
پیرامون کشته شدن ابوبکر بغدادی سرکرده داعش از سوی آمریکا انتقاذ کند و علیه
آمریکا کیفرخواست صادر و محکومش کند که عامل پیدایش داعش بوده است .
باید بگوید چرا قبل از شکل گیری رژیم تروریستی فاشیستی- مذهبی ولایت فقیه هیچ خبر
واثری ازجریانات مذهبی – تروریستی همچون القاعده و طالبان و داعش و جهاد اسلامی و
حماس و حزب الشیطان لبنان و حشد الشعبی عراقی و حوثی های یمنی نبود؟ مگر جزاین است که همه اینان مشتقات ناشی
از ساختار وعملکرد جنگ افروزانه و تروریستی ولایت فقیه حاکم برایران می باشند.
اگر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا،
راست گفته باشد و ابوبکر البغدادی سرکرده داعش کشته شده باشد، هنوز هم نمی‌توان
گفت آمریکا قدمی برای مبارزه با تروریسم برداشته است. زیرا طبق اعتراف خود ترامپ و
هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا، داعش را آمریکا به وجود آورده کمااینکه
القاعده و سایر تروریست‌ها را هم به وجود آورده و با هلاکت سرکرده یکی از این گروه‌های
تروریستی چیزی تغییر نمی‌کند.
درباره تبلیغات پر حجم آمریکا برای اعلام کشته شدن ابوبکر البغدادی لازم است به چند نکته توجه شود.
اول اینکه هنوز تردیدهائی درباره صحت این خبر وجود دارد. روسیه که منطقه ادلب سوریه را در سلطه نظامی خود دارد، می‌گوید در این منطقه هیچ عملیات نظامی در زمانی که ترامپ گفته است انجام نشده. جنازه یا فیلمی از جنازه ابوبکر البغدادی هم تاکنون نشان داده نشده. آمریکائی‌ها می‌گویند فقط تکه‌هائی از بدن ابوبکر البغدادی را دراختیار دارند و آزمایش «دی.ان.ای» هم تعلق این تکه‌ها به البغدادی را ثابت کرده است. اینها ادعاهائی هستند که نشانه‌ای بر صحت آنها ارائه نشده است. بنابراین، نمی‌توان ادعای رئیس‌جمهور آمریکا را پذیرفت.
دوم اینکه حتی اگر بپذیریم که ابوبکر البغدادی کشته شده است، نتیجه این می‌شود که چون تاریخ مصرف او تمام شده بود، آمریکا او را کشته تا بتواند از داعش و سایر گروه‌های تروریستی بازهم استفاده کند. اینکه خود آمریکا کسی را مامور ایجاد یک گروه خطرناک تروریستی کند و خودش او را هر وقت که لازم می‌داند تقویت و حمایت کند و هروقت که لازم بداند او را نابود کند، این یک بازی است آنهم بازی یکجانبه‌ای که تمام مراحل اجزاء و قواعدش را یک نفر تعیین می‌کند و هرطور هم که بخواهد درباره آن داوری می‌کند.
سوم اینکه در تمام مدتی که در عراق و سوریه جنگ علیه داعش توسط مردم و دولت‌های این دو کشور و ایران و روسیه برپا بود، ارتش آمریکا نه‌تنها با این گروه وحشی تروریستی مبارزه نکرد بلکه به شکل‌های مختلف از آن حمایت کرد و در مواقع خطر اقدامات لازم را برای نجات آن به عمل آورد. رژیم صهیونیستی نیز به‌دلیل مجاورت با سوریه، در این قبیل مقاطع به کمک آمریکا می‌شتافت و زخمی‌های داعش را به بیمارستان‌های اسرائیل منتقل و آنها را مداوا می‌کرد. طبیعی است که دولت آمریکا با اینهمه پشتیبانی که از داعش کرده بنا ندارد آن را از بین ببرد. بلکه درصدد بازسازی و استفاده بیشتر از آنست. بنابراین، حتی اگر البغدادی کشته شده باشد، به‌دلیل تمام شدن تاریخ مصرف اوست نه تاریخ مصرف داعش.
چهارم اینکه دونالد ترامپ اکنون به‌دلیل درگیر بودن با تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و مواجه بودن با مشکلات داخلی ازجمله استیضاح، ناچار است به ترفندهائی متوسل شود که یکی از آنها به راه انداختن تبلیغات پر سر و صدای مربوط به ادعای کشتن ابوبکر البغدادی است. سخنرانی پر آب و تاب ترامپ در هنگام اعلام خبر کشته شدن البغدادی، مبالغه‌هائی که درباره توانائی‌های نظامیان آمریکائی دست‌اندرکار عملیات علیه وی کرد و دروغ‌هائی که در این سخنرانی گفت تماماً نشان‌دهنده این بود که این ماجرا یک برنامه تبلیغاتی است که مصرف داخلی دارد و با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن مشکلات داخلی صورت می‌گیرد.
و پنجمین نکته اینکه حمایت از تروریسم، بخشی از خوی استکباری دولت آمریکاست. تا زمانی که دولتمردان آمریکائی از سلطه‌طلبی، زیاده‌خواهی و استثمار کشورها دست برندارند، حامی تروریسم و بلکه اصل و ریشه تروریسم خواهند بود. ترامپ، درست در همان زمان که از کشته شدن ابوبکر البغدادی خبر می‌داد به دزدی ذخایر نفتی سوریه هم اعتراف کرد. وی در نهایت بی‌شرمی گفت ما عده‌ای از نظامیان خود را در سوریه نگه می‌داریم تا از نفت حفاظت کنند و ما بتوانیم شرکت‌های خودمان را برای برداشت از نفت سوریه به آنجا اعزام کنیم. این، وجه دیگر تروریسم است که رئیس‌جمهور آمریکا رسماً به آن اعتراف می‌کند. بنابراین، روشن است که دولت آمریکا در ماجرای ابوبکر البغدادی با داعش و تروریسم مبارزه نکرده بلکه با ادامه حمایت از تروریست‌ها راه را برای چپاول ثروت مردم سوریه هموارتر کرده است.
درباره تبلیغات پر حجم آمریکا برای اعلام کشته شدن ابوبکر البغدادی لازم است به چند نکته توجه شود.
اول اینکه هنوز تردیدهائی درباره صحت این خبر وجود دارد. روسیه که منطقه ادلب سوریه را در سلطه نظامی خود دارد، می‌گوید در این منطقه هیچ عملیات نظامی در زمانی که ترامپ گفته است انجام نشده. جنازه یا فیلمی از جنازه ابوبکر البغدادی هم تاکنون نشان داده نشده. آمریکائی‌ها می‌گویند فقط تکه‌هائی از بدن ابوبکر البغدادی را دراختیار دارند و آزمایش «دی.ان.ای» هم تعلق این تکه‌ها به البغدادی را ثابت کرده است. اینها ادعاهائی هستند که نشانه‌ای بر صحت آنها ارائه نشده است. بنابراین، نمی‌توان ادعای رئیس‌جمهور آمریکا را پذیرفت.
دوم اینکه حتی اگر بپذیریم که ابوبکر البغدادی کشته شده است، نتیجه این می‌شود که چون تاریخ مصرف او تمام شده بود، آمریکا او را کشته تا بتواند از داعش و سایر گروه‌های تروریستی بازهم استفاده کند. اینکه خود آمریکا کسی را مامور ایجاد یک گروه خطرناک تروریستی کند و خودش او را هر وقت که لازم می‌داند تقویت و حمایت کند و هروقت که لازم بداند او را نابود کند، این یک بازی است آنهم بازی یکجانبه‌ای که تمام مراحل اجزاء و قواعدش را یک نفر تعیین می‌کند و هرطور هم که بخواهد درباره آن داوری می‌کند.
سوم اینکه در تمام مدتی که در عراق و سوریه جنگ علیه داعش توسط مردم و دولت‌های این دو کشور و ایران و روسیه برپا بود، ارتش آمریکا نه‌تنها با این گروه وحشی تروریستی مبارزه نکرد بلکه به شکل‌های مختلف از آن حمایت کرد و در مواقع خطر اقدامات لازم را برای نجات آن به عمل آورد. رژیم صهیونیستی نیز به‌دلیل مجاورت با سوریه، در این قبیل مقاطع به کمک آمریکا می‌شتافت و زخمی‌های داعش را به بیمارستان‌های اسرائیل منتقل و آنها را مداوا می‌کرد. طبیعی است که دولت آمریکا با اینهمه پشتیبانی که از داعش کرده بنا ندارد آن را از بین ببرد. بلکه درصدد بازسازی و استفاده بیشتر از آنست. بنابراین، حتی اگر البغدادی کشته شده باشد، به‌دلیل تمام شدن تاریخ مصرف اوست نه تاریخ مصرف داعش.
چهارم اینکه دونالد ترامپ اکنون به‌دلیل درگیر بودن با تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و مواجه بودن با مشکلات داخلی ازجمله استیضاح، ناچار است به ترفندهائی متوسل شود که یکی از آنها به راه انداختن تبلیغات پر سر و صدای مربوط به ادعای کشتن ابوبکر البغدادی است. سخنرانی پر آب و تاب ترامپ در هنگام اعلام خبر کشته شدن البغدادی، مبالغه‌هائی که درباره توانائی‌های نظامیان آمریکائی دست‌اندرکار عملیات علیه وی کرد و دروغ‌هائی که در این سخنرانی گفت تماماً نشان‌دهنده این بود که این ماجرا یک برنامه تبلیغاتی است که مصرف داخلی دارد و با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن مشکلات داخلی صورت می‌گیرد.
و پنجمین نکته اینکه حمایت از تروریسم، بخشی از خوی استکباری دولت آمریکاست. تا زمانی که دولتمردان آمریکائی از سلطه‌طلبی، زیاده‌خواهی و استثمار کشورها دست برندارند، حامی تروریسم و بلکه اصل و ریشه تروریسم خواهند بود. ترامپ، درست در همان زمان که از کشته شدن ابوبکر البغدادی خبر می‌داد به دزدی ذخایر نفتی سوریه هم اعتراف کرد. وی در نهایت بی‌شرمی گفت ما عده‌ای از نظامیان خود را در سوریه نگه می‌داریم تا از نفت حفاظت کنند و ما بتوانیم شرکت‌های خودمان را برای برداشت از نفت سوریه به آنجا اعزام کنیم. این، وجه دیگر تروریسم است که رئیس‌جمهور آمریکا رسماً به آن اعتراف می‌کند. بنابراین، روشن است که دولت آمریکا در ماجرای ابوبکر البغدادی با داعش و تروریسم مبارزه نکرده بلکه با ادامه حمایت از تروریست‌ها راه را برای چپاول ثروت مردم سوریه هموارتر کرده است.
