زمانی اطاعت از رییس جمهور «اطاعت از خدا» بود



زمانی اطاعت از رییس جمهور «اطاعت از خدا» بود   8 اذر-98
بدلیل رشد اختلاف و تضاد ورقابت های جناحی و باندی قدرت و ثروت جای اطاعت ازرئیس جمهور مرگ بر روحانی گرفته است.
لوگوی عصر ایران
«بسیاری از آنهایی که امروز از دولت و مجلس انتقاد می‌کنند در دولت پیشین و سه مجلس اصول‌گرا، زبان در دهان گرفته بودند».
به گزارش ایسنا، مصطفی داننده در عصرایران نوشت: تقریبا یک ماه بعد از انتخابات سال ۸۸، آیت‌الله مصباح یزدی از حامیان سرسخت محمود احمدی نژاد در مورد جایگاه رییس جمهور گفت:« وقتی رییس جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می شود. وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.» 
حالا حدود ۱۰ سال بعد منبری معروف تهران یعنی علیرضا پناهیان که از طرفداران سرسخت آیت‌الله مصباح یزدی است در مورد دولت و رییس آن می‌گوید:«با حمایت از کُلیت نظام می‌توانند از دولت انتقاد کنند و این همان کاری است که مردم تهران در تجمع "امنیت و اقتدار" در روز دوشنبه چهارم آذر انجام دادند
بالاخره ما کدام یک از این حرف‌ها را باور کنیم؟ اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خداست یا فقط اینکه در نظام جمهوری اسلامی می‌شود از دولت انتقاد کرد؟
این همه تناقض از کجا می‌آید؟ چرا زمان احمدی نژاد، نمی‌شد از دولت انتقاد کرد ولی حالا فقط می‌شود از دولت انتقاد کرد؟ فلسفه دولت تغییر کرده است یا چون رییس جمهور، رییس جمهور محبوب شما نیست انتقاد از دولت آزاد است و اگر در انتخابات آینده یکی از دوستان شما به راس قدرت رسید بازهم دولت در حصار تقدس گرایی قرار می‌گیرد؟
می‌دانید وقتی این حرف‌‌ها را می‌شنویم، حس می‌کنیم حرف‌هایی که برخی از منبری‌ها می‌زنند از روی صداقت و دغدغه نیست. بسیاری از آنهایی که امروز از دولت و مجلس انتقاد می‌کنند در دولت پیشین و سه مجلس اصول‌گرا، زبان در دهان گرفته بودند و هیچ حرفی نمی‌زدند گویا در مدینه فاضله‌ای زندگی می‌کردند که هیچ مشکلی در آن وجود نداشت.
حالا که نام رییس جمهور حسن روحانی است در مورد دولت و تصمیمات آن می‌شود هرچه گفت و هرچه نوشت. باید به این نکته اشاره کنم که این یادداشت در دفاع از روحانی نیست. باید این روزها از روحانی، تصمیمات‌اش و ادبیات‌اش انتقاد کرد اما باید دید این انتقاد از سوی چه کسانی مطرح می‌شود و اگر فرد دیگری رییس جمهور بود این افراد چه رفتاری داشتند.
اگر امروز سعید جلیلی که آیت‌لله مصباح او را نامزد اصلح می‌دانست یا قالیباف که او را مرد جهادی می‌نامند در مورد بنزین چنین تصمیمی می‌گرفتند و با همین شیوه اصلاح قیمت بنزین را اجرا می‌کردند، شما از چه ادبیاتی استفاده می‌کردید؟ بگذارید با توجه به سابقه سخنرانی‌ها و رفتار شما، برایتان بگویم.
تصمیم آنها را عدالت جویانه می‌دانستید و می‌گفتید این تصمیم انقلابی در برابر اشرافیت ساخته شده در دولت سازندگی و اصلاحات است. در گرفتن حق از مظلوم نباید با کسی تعارف داشت و بعد معترضین به دولت این افراد را دست نشانده خارج می‌خواندید و برچسب ضد انقلاب را به همه آنها می‌زدید و می‌گفتید اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خداست.
تا وقتی جنس انتقادها از جنس منافع ملی نباشد، آش کشور همان آش است و کاسه همان کاسه. تلویزیون را نگاه کنید.