چهرههایی
که نابود کردیم26ابان-98
به دلیل محدودیت سانسوری که گزارشگر خبرگزاری
ایسناباآن مواجه شده است . بنابراین مجاز نبوده است تا نه به حذف فیزیکی مخالفان
اشاره کند که حتی نمی بایست نامی از خیلی
خودی ها که به مرور غیر خودی و متهم به بی بصیرت و فتنه گرو.... شدند ببرد که چگونه چهره های شان همچون منتظری تخریب و
رفسنجانی که حذف شد و موسوی وکروبی در حصر خانگی و خاتمی ممنوع التصویر شدند؟
جوگیری و واکنشهای برخاسته از آن چه
بلایی سر چهره ها آورده است؟
به گزارش ایسنا، یگانه خدامی، خبرنگار،
در روزنامه ایران نوشت: «امروز نوبت
کیه؟» گاهی وقتی شبکههای اجتماعی را باز و صفحه را اسکرول میکنی، فکر میکنی
بعضیها اولین سؤال هر روزشان همین است. این که امروز قرار است برای چه کسی هشتگ
بسازند و آن قدر علیهاش بنویسند که مدتها جایی پیدایش نشود یا مجبور شود بیانیه
بدهد و دفاع کند و باز هم فحش بخورد. هر روز بالاخره یک نفر در این شبکهها متهم
میشود و انگار واجب است همه علیه این متهم واکنش نشان دهیم. آن قدر که در مقابلش
بعضیها در توئیتر و برای تمسخر جوی که شکل میگیرد، مینویسند: «اگر ننویسیم
امتیاز این مرحله رو از دست میدیم.» معمولاً کاری هم نداریم حرفی که از طرف آن
متهم منتقل شده واقعی بوده یا ساختگی، اتهام بوده یا جرم یا اصلاً به ما ربط دارد
یا ندارد؟ مهم فقط این است که جو شکل گرفته و ما را هم باید جو بگیرد. قصه اینجاست
که یک پای جوگیریهای این دوره و زمانه در شبکههای اجتماعی است. ما چند نمونه
مثال میزنیم اما حتماً شما نمونههای بیشتری هم یادتان میآید.
متهم: طیبه ماهروزاده
جرم: تأسیس مدرسه برای پسرش
آنچه گذشت: طیبه ماهروزاده را خیلیها
به عنوان همسر غلامعلی حدادعادل میشناسند اما او عضو شورای سیاستگذاری آموزش و پرورش
است و به دلیل همین سمت به برنامه زاویه در شبکه ۴ دعوت شد. در این برنامه او از
اشکالات سیستم آموزشی کشور صحبت کرد و گفت زمانی که پسرش میخواسته در رشته علوم انسانی
درس بخواند، مدتها به دنبال مدرسه مناسب گشتند و البته موفق نشدند. به همین دلیل
به فکر تأسیس مدرسهای ویژه رشته علوم انسانی افتادند. همین حرف کافی بود که هشتگها
برایشان زده شود و به شیوه همه ترندهای این چند سال به شکلها و شیوههای مختلف به
ماهروزاده و حدادعادل بتازند. میگفتند کسانی که سالهاست از سیاستگذاران سیستم
آموزشی هستند، نباید از آن گله کنند و باید پاسخگو باشند. مدرسه فرهنگ که حداد
عادل تأسیس کرده با مدرسه غیر انتفاعی فرهنگ اشتباه گرفته شد و خیلیها از شهریه
نجومیاش نوشتند.
واکنش متهم: ماهروزاده بیانیهای نوشت و
درباره حرفهایش توضیح داد تا شاید آتش انتقادات خاموش شود. او نوشت: «۱- تأسیس
دبیرستان فرهنگ بعد از فراغت فریدالدین [فریدالدین حداد عادل] از دوره دبیرستان
صورت گرفته و وی در این دبیرستان تحصیل نکرده است. ۲- اشاره به تحصیل وی صرفاً به
منظور بیان وضعیت نامطلوب رشته علوم انسانی در آن زمان بوده و این مطلب با دقت در
صحبت اینجانب به روشنی قابل اثبات است. ۳- در برنامه به صراحت گفته شد که مدارس
دولتی فرهنگ (که تعداد آنها در حال حاضر در حدود یکصد مدرسه تخمین زده میشود و
باعث توسعه علوم انسانی شده است)، هیچ ارتباطی با مؤسسه غیر انتفاعی فرهنگ ندارد.»
متهم: علی مطهری
جرم: نحوه صحبت با یک دانشجو
آنچه گذشت: دو خبرگزاریهای فیلمی از
سخنرانی علی مطهری در دانشگاه شهید بهشتی منتشر کردند که در آن مطهری به یک دختر
دانشجو میگوید: «اگر قرص ضد بارداری بخواهید، دارم.» این فیلم آن قدر منتشر شد و
آن قدر دربارهاش نوشتند که یکی دو روزی حواس کاربرها فقط به آن بود. علی مطهری که
هرازگاهی به دلیل عقایدش درباره حجاب و چندهمسری چهره روز شبکههای اجتماعی میشود
و بارها برایش هشتگ زدهاند، این بار هم با عنوانهایی چون «ضد زن» مورد انتقاد
قرار میگرفت. جوی درست شده بود بدون این که کسی دنبال این باشد که این فیلم همه
واقعیت است یا نه.
واکنش متهم: علی مطهری بیانیهای با
عنوان رذالت دو خبرگزاری منتشر کرد و نوشت: «در بخش پرسش و پاسخ، یکی از دانشجویان
پسر با شروع هر پاسخ اینجانب شروع به داد و فریاد میکرد. در اواخر جلسه فریاد زد
که شما باید قرص ضدفراموشی بخورید، من هم پاسخ درخور او را در قالب یک مزاح دادم و
حضار خندیدند. دو خبرگزاری در یک ویدئوی ساختگی چنین جلوه دادند که مزاح من با یک
دانشجوی دختر بوده و نوشتند توهین زشت علی مطهری به یک دانشجوی دختر. نکته قابل
ذکر این است که انتشار این ویدئوی ناجوانمردانه ربطی به بسیج دانشجویی دانشگاه
شهید بهشتی ندارد و آنها دخالتی نداشتهاند. البته بنده از آن دو خبرگزاری شکایت
کردم.»
متهم: شهیندخت مولاوردی
جرم: پیشنهاد عقیمسازی زنان کارتنخواب
آن چه گذشت: برای مرور جوی که علیه
مولاوردی شکل گرفت، باید کمی به عقب برگردیم. ماجرا چند سال پیش اتفاق افتاد. حرفهایی
از قول مولاوردی منتشر شد که گفته بود عقیم کردن زنان کارتنخواب مورد بررسی است.
حرفهای او به شکلی منتقل شد که انگار او مدافع این کار است و از آن دفاع میکند.
آن زمان مولاوردی معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری بود و از همان روزها تا
الان از این جو و هشتگهایش حرف میشنود و میخواند تا جایی که بارها مجبور شده
دربارهاش توضیح دهد. ضد زن بودن، غربی بودن، ناآگاهی از شرایط اقشار آسیبپذیر و
حتی مرفه بیدرد بودن چیزهایی بود که بابت این مسأله به شهیندخت مولاوردی نسبت
داده میشد.
واکنش متهم: مولاوردی پس از این داستانها
بارها در گفتوگوهای مختلف و حتی در اینستاگرامش اعلام کرده که از حرفهایش بد
برداشت شده است: «از مصاحبه سال ۹۴ من برداشت نادرستی شد، از من پرسیده شد آیا
دولت برنامهای در این خصوص دارد، گفتم دولت برنامهای در این خصوص ندارد و اگر
قرار است چنین برنامهای اجرا شود، توسط وزارت بهداشت و با بررسی کارشناسی صورت میگیرد.»
متهم: ستاره اسکندری
جرم: انتشار یک فیلم در ترکیه
آنچه گذشت: یکی از ایرانیان در ترکیه
فیلمی از ستاره اسکندری در یکی از فروشگاهها ضبط و بعد پخش کرد که اسکندری در آن
کشور حجاب نداشت. کسی که فیلم را گرفت، اسکندری را سلبریتی خائن خطاب کرد و
اسکندری هم به او اعتراض کرد و در واقع درگیری لفظی بینشان شکل گرفت. این فیلم
مثل بمب در شبکههای اجتماعی ترکید و هشتگ ستاره اسکندری چند روز ترند ایرانیها
بود. مهم هم نبود که رطب و یابس به هم بافته میشود. نوبت ستاره اسکندری بود و
باید فحش میخورد. بهانهاش چه بود؟ این که او در مصاحبهای گفته بود حجاب قانون
ایران است.
واکنش متهم: چند روزی بعد از این التهاب
مصاحبهای اینترنتی از ستاره اسکندری پخش شد که در آن گفت: «امیدوارم فرهنگش در
مردم به وجود بیاید که بدون این که آدم بخواهد به کسی حق بدهد یا ندهد یا کسی را
مقصر بداند یا نداند، فکر کند من چطور میتوانم از محیط امن آدمها نگهداری کنم؟
من گاهی صفحات مجازی را میبینم، خیلی دلم میگیرد و میگویم چرا آدمها فکر نمیکنند
ممکن است این اتفاق درباره خودشان هم بیفتد؟»
متهمان: همایون شجریان و علیرضا قربانی
جرم: ضبـــــط ویدئوکلیپ در ایرانمال
آن چه گذشت: این مورد جدیدترین نمونه
جوگیریهای مجازیمان بود. تا عکسی از همایون شجریان و علیرضا قربانی روی پلههای
ایرانمال منتشر شد، در توئیتر و اینستاگرام کاربرها ریختند بر سر این دو نفر. گلهها
که البته گاهی هم رنگ توهین و تمسخر میگرفت بابت این بود که ایرانمال به یک نماد
به اصطلاح لاکچری تبدیل شده و قبل از این ماجرا هم خیلیها از آن و کتابخانه و عکسهایش
دل خوشی نداشتند. کار همایون سختتر بود چون او را با پدرش مقایسه میکردند و میگفتند
که او همیشه همراه و کنار مردم بود و به نظرشان همایون حالا در ایرانمال از مردم
فاصله گرفته است.
واکنش متهمان: همایون شجریان بعد از یکی
دو روز در اینستاگرامش نامهای منتشر کرد که مشخص بود با خشم نوشته شده است:
«گروهی نیز بودهاند که به مثال قدارهکشان و قمهکشان، قلم از پر شال برداشتهاند
و با جوهر حسادت و تعصب کور و به قصد تخریب وارد عمل شدهاند. اینها به سیاق آن
قمهکشان، قلمکشانند. شنیدهها حاکی از تخلفات گسترده است!؟ چرا دایر است پس چنین
جایی!؟ چرا تعطیلش نمیکنند تا مردم و هنرمندانشان تکلیف خود را بدانند. قلمکشان
محترم شما به من یاد ندهید چه بکنم چه نکنم.»
استفاده از واژه قلمکش باعث شد بیشتر
به همایون شجریان انتقاد شود اما علیرضا قربانی با آرامش بیشتر پاسخش را نوشت:
«پروژه افسانه چشمهایت همان طور که در تبلیغات هم مطرح شده است، توسط یک حامی
مالی (اسپانسر) و حقیقتاً با یک نگاه فرهنگی حمایت میشود و غیر از آن هیچ شخص
حقیقی یا حقوقی دخل و تصرفی در پروژه ندارد. استفاده از یک مکان خاص برای
فیلمبرداری صرفاً به پیشنهاد مدیر هنری و کارگردان تصویری پروژه بوده و بر اساس
معیارهای دیداری متناسب با شعر و ادب و زیبایی بصری انتخاب شده است.»
نکته اصلی اما اینجاست که در این حملهها
چقدر اعتقادمان بر این بود که این دو خواننده کار نادرستی کردهاند و چقدر تحت
تأثیر جو قرار گرفتیم و فکر کردیم اگر حرف نزنیم و ننویسیم، امتیاز این مرحله را
از دست میدهیم؟
متهم: سردار آزمون
جرم: گل نزدن در جام جهانی
آنچه گذشت: سردار آزمون از آن بازیکنهای
پرحاشیه تیم ملی است که یا خودش برای خودش حاشیه درست میکند یا بازیهایش برایش
دردسرساز میشوند. او در جام جهانی نتوانست گل بزند و بلافاصله بعد از اولین بازی
ایران، کاربرها به اینستاگرامش حمله کردند. آن قدر به خودش، خانوادهاش و اسبهایش
حرف زدند و توهین کردند که سردار یک تصمیم جنجالی گرفت.
واکنش متهم: سردار آزمون بعد از بازی با
اسپانیا با بغض گفت: «شاید آنها میخواهند من ۲۳ ساله را شکست دهند. اکنون که من
گریه میکنم به خاطر بازنده بودنم نیست و این گریه به خاطر این است که دلم به حال
خودم و قدرنشناسی مردم میسوزد. اگر مردم از عملکرد من ناراضی هستند، بعد از جام جهانی
برای تیم ملی بازی نخواهم کرد.»
بله آزمون خداحافظی کرد و گفت حاضر نیست
به دلیل توهینهایی که به او میشود، مادر بیمارش دچار مشکل شود. البته سردار
آزمون به تیم ملی بازگشت اما این خاطره در حافظه مجازی ما ماند.
متهم: رامبد جوان
جرم: به دنیا آمدن فرزند در کانادا
آنچه گذشت: رامبد جوان بعد از خندوانه
هرازگاهی خبرساز میشد اما ماجرای به دنیا آمدن فرزندش در کانادا کاری کرد که او
تبدیل به یکی از منفورترین چهرههای شبکههای اجتماعی شود. تنفری که هنوز هم ادامه
دارد. تا خبر تولد دختر جوان منتشر شد، فضای مجازی پر شد از فیلم بخشهای خندوانه
که رامبد جوان در آنها میگفت: «مردم ایران. ما شما رو خیلی دوست داریم.» و با
همین جمله آنچنان جملههای کوبندهای علیه جوان ساخته شد که شبکههای اجتماعی را
تکان داد. جو آنچنان سنگین بود که تعدادی از هنرمندان تصمیم گرفتند از جوان حمایت
کنند و آنها هم بد و بیراه شنیدند.
واکنش متهم: رامبد جوان واکنش خاصی نشان
نداد. هرچند که در مصاحبههایش گفت دلیل حضورش در کانادا نه تولد فرزندش که اکران
«قانون مورفی» بوده است. او فقط در اینستاگرام پستی منتشر کرد و نوشت: «ممنون بابت
همه محبتها و تبریکهاتون.» خیلی سنگین، خیلی کنایهآمیز.
متهم: مهناز افشار
جرم: همسر یاسین رامین بودن
آنچه گذشت: مهناز افشار از آن بازیگرانی
است که از طرفی طرفداران خیلی قرص و محکمی دارد و از طرف دیگر منتقدان اساسی.
منتقدانی که از علاقه قدیمی او به کتاب «دالان بهشت» شروع میکنند و به ازدواجش با
یاسین رامین میرسند. پسر محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی دولت نهم که پروندهای
درباره وارد کردن شیرخشکهای آلوده برایش تشکیل شده بود. مهناز افشار با همین چوب
زده میشود. با هر اظهار نظر و هر عکسی که افشار در توئیتر یا اینستاگرام میگذارد،
بالاخره کسانی پیدا میشوند که بنویسند «تو که زن وارد کننده شیرخشک فاسد شدی حرف
نزن.» جوی که قرار نیست تمام شود. یاسین رامین از آن اتهام تبرئه شد اما افشار در
ذهن جوگیران شبکههای اجتماعی تبرئه نشد. البته یک جو دیگر هم علیه افشار چند وقت
پیش شکل گرفت. او به دلیل یکی از توئیتهایش متهم به این شد که جو دشمنی علیه
روحانیون ایجاد کرده و حتی قتل یک روحانی همدانی که چند روز بعد انجام شد به نتایج
این توئیت نسبت داده شد. هرچند که بعدها مشخص شد نه اکانتی که افشار آن را کوت کرد
و توئیت زد واقعی بود و نه قتل طلبه همدانی ربطی به افشار داشت.
واکنش متهم: افشار در گفتوگوهای مختلف
و در پستهای مجازیاش بارها نوشته که پرونده همسرش ربطی به او نداشته. او حتی یک
بار گفت: «امیدوارم زودتر بتوانم به شکل درستتری ابهاماتی را که درباره زندگیام
وجود دارد برطرف کنم. مانند سن همسرم، عکس اشتباهش، محل تولد نادرست و موضوع
شیرخشکهای تاریخ گذشته که به او نسبت داده شد و من سر آن خیلی اذیت شدم.»
متهم: مهدی طارمی
جرم: چرا گفتی خیریت دارد؟
آنچه گذشت: آن زمان که طارمی بازیکن
پرسپولیس بود در هر بازی حرف میشنید و فحش میخورد. حتی اگر گل هم زده بود، باز
موقعیتهای از دست رفته را به رویش میآوردند و میگفتند دلیل پیر شدن پرسپولیسیهاست.
اما فقط این نبود. طارمی به تیم ریزهاسپورت ترکیه رفت اما بعد خواست برگردد و
قراردادش را فسخ کرد اما این فسخ پرسپولیس را از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم
کرد. اما آنچه آتش منتقدان طارمی را تند کرد و یکدفعه علیه او جو شکل گرفت، اولین
مصاحبهاش بعد از این ماجرا بود که گفت: «در محرومیت او و ضرر پرسپولیس، حتماً
خیریتی بوده» و این خیریتی کار اساسی دست طارمی داد. آنقدر در توئیتر و
اینستاگرامش فحش دادند و تهدیدش کردند که مدتها سر و کلهاش آن طرفها پیدا نمیشد.
واکنش متهم: طارمی بعد از بازی تیم ملی
ایران و چین در مصاحبهاش به فحشهایی که در شبکههای اجتماعی و از روی سکوها میخورد
اشاره کرد و گفت: «متأسفانه پندار خمارلو کلمه خیریت را به من نسبت داد و عادل
فردوسیپور هم به آن دامن زد و به همین دلیل وسط بازی به من میگویند بیغیرت و
خیریت.»
متهم: مهدی هاشمی
جرم: ازدواج مجدد
آنچه گذشت: مهنوش صادقی از ازدواجش با
مهدی هاشمی بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون حرف زد و مهدی هاشمی چند روز یکی از
منفورترین چهرههای شبکههای اجتماعی شد. شاید به این دلیل که خیلیها از او و
همسرش گلاب آدینه یک زوج رؤیایی در ذهنشان ساخته بودند و به نظرشان عشقشان
آسمانی بود. بعد از حرفهای صادقی مشخص شد که مدتی است زندگی آنها به هم خورده است
هر چند که نورا هاشمی، دختر هاشمی و آدینه این را تکذیب میکرد. شاید به دلیل همان
تصویر رؤیایی بد و بیراه گفتن به هاشمی و تصمیمش چیزی بود که انگار واجب بود کسی
آن را از دست ندهد. حتی کسانی هم که مینوشتند زندگی خصوصی هر کسی به خودش مربوط
است و نباید از کسی بت ساخت که اینطور بشکند، مورد حمله قرار میگرفتند. چارهای
نبود. مهدی هاشمی باید فحش میخورد.
واکنش متهم: هاشمی یک فیلم منتشر کرد و
گفت: «چند وقت پیش خانم صادقی حقیقتی را در صفحه خود منتشر کرد که توسط عدهای
تکذیب شد. آنان که خبر ازدواج ما را تکذیب کردند مقصر نیستند، چون بیاطلاع بودند.
فضای مجازی فضای پرداختن به مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... است. من تعجب
میکنم که چرا آن قدر این مسأله را بزرگ میکنید؟ این موضوع یک چیز کاملاً شخصی
است، لطفاً تا این حد بزرگ و شلوغش نکنید.»