نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه‌هاي زنجيره‌اي جناح رقیب.


نگاه بازجویانه  اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداري به ديروزنامه‌هاي زنجيره‌اي جناح رقیب.  11 دی -98
در شرايطي که همه روزنامه‌هاي زنجيره‌اي اصلاح‌طلب روز گذشته برگزاري باشکوه مراسم سالگرد يوم‌الله ? دي در سراسر کشور را به‌طور مطلق بايکوت کرده بودند، روزنامه اعتماد به مدير مسئولي «الياس حضرتي» نماينده فراکسيون اصلاح‌طلبان مجلس در گزارشي مغرضانه به عقده‌گشايي عليه آن پرداخت و ضمن اينکه را يک «سناريوي فشار به دولت» ناميد و مدعي شد: «مخالفان دولت خواب استيضاح و سقوط دولت را مي‌بينند. سوداي آنها نيمه‌کاره ماندن رياست حسن روحاني و خداحافظي توأم با شکست او از پاستور است. براي رسيدن به آن نيز همه راه‌هاي رفته و نرفته را مي‌آزمايند؛ راه‌هايي که پس از 6 سال برخي نيز مستعمل به‌حساب مي‌آيد اما آنها همچنان اميدوارند که شايد حسن روحاني نيز در تاريخ به مهدي بازرگاني که استعفا داد يا بني‌صدري که خروج از کشور را به ‌کرسي رياست ‌ترجيح داد، بپيوندد
سرويس سياسي-
اين روزنامه در ادامه مدعي شد: «فشارها به دولت همان‌طور که گفته شد با سناريوهاي مختلفي در حال اجراست. کما اينکه روز گذشته نيز در جريان برگزاري راهپيمايي 9 دي ‌تريبون‌هايي فراهم شد تا اين فشارها در قالب سخنراني و پلاکاردنويسي بروز و ظهور داشته ‌باشد... راهپيمايان مراسم 9 دي در اغلب شهرها «پلاکاردهاي مشابه» و يکساني با «شعارهاي هم‌سان» در دست داشتند. در پايتخت نيز شعارها و پلاکاردهايي با مضمون يکسان در دست حاضران در راهپيمايي قرار داشت، فيضيه قم گوي سبقت در حمله به دولت را از ساير شهرها ربود
گفتني است چنين ادعاي مضحکي در حالي از سوي اين روزنامه مطرح مي‌شود که پس از ماجراي افزايش ناگهاني و بي‌برنامه قيمت سوخت که به بهانه آشوب‌ها و اغتشاشات در شهرهاي مختلف کشور تبديل شد، اين طيف موسوم به اصلاح‌طلب بودند که بار ديگر پروژه استعفاي روحاني را کليد زدند و در همين راستا عباس عبدي از فعالين سياسي اصلاح‌طلب ابتدا در گفت‌و‌گو با همين روزنامه موضوع برگزاري انتخابات زودرس را مطرح و سپس در گفت‌و‌گو با نشريه صدا صريحاً خواستار استعفاي روحاني شد. از مدير مسئول اين روزنامه که چندي پيش تصاوير مربوط به کله‌پاچه خوري و پيوند فساد آلودش با بزرگ مفسد اقتصادي شهرام جزايري منتشر شده بايد پرسيد که آيا خوردن کله پاچه موجب آلزايمر مي‌شود که پروژه استعفا و اسقاط دولت را که از ‌تريبون همين روزنامه و از سوي يکي از تئوريسين‌هاي همين طيف مطرح شده را با حرف در دهان ديگري گذاشته و به رقيب سياسي نسبت مي‌دهند؟!
مردم مي‌گويند اصلاح‌طلبان مؤثر نيستند
روزنامه سازندگي در يادداشتي به قلم فعال سياسي آورده است: «افرادي که بحث عبور از خاتمي ‌را مطرح کردند و اتفاقاً در درون خود جريان اصلاح‌طلب بودند را نبايد فراموش کرد
کساني که عبور از خاتمي ‌را کليد زدند بحث استعفاي روحاني را دنبال مي‌کنند
در ادامه آمده است: «امروز هم همان افراد و همان جريان دارند بحث استعفاي رئيس‌جمهور را مطرح مي‌کنند. عملکرد اين افراد بايد مورد تدقيق قرار بگيرد
اين مطلب افزوده است: «در هر حال امروز هم دقيقاًً دچار همان نااميدي شده‌ايم. وقتي مردم از يک اصلاح‌طلب و يا از يک حزب اصلاح‌طلب انتقاد مي‌کنند يک بحث است و زماني که مردم مي‌گويند اين اصلاحات در چارچوب يک راه‌حل ديگر براي جامعه ما مؤثر نيست بحث ديگري است که نتيجه کاملاًً متفاوت را در پي دارد. از اين جهت هر دو برهه ?? با سال ?? قابل مقايسه هستند
عامل اصلي اعتراضات آبان‌ماه
مجلس و دولت نبودند! نظام مقصر بود!
نويسنده در بخش ديگري آورده است: عامل اصلي و تعيين‌کننده اتفاقي که در آبان‌ماه ?? پديد آمد مشخص مي‌شود؛ جرياني در درون خود حاکميت در رده اولي هستند که از اين وقايع سود مي‌برند. وقتي مي‌گويند ما به‌دنبال تشکيل مجلسي در ‌تراز انقلاب هستيم، چه برداشتي از اين عبارت مي‌توان داشت؟.‌... از ياد نبريم که اصلاح‌طلبان و ارکان انتخابي قدرت هيچ‌کدام عامل تعيين‌کننده براي اعتراضات آبان‌ماه ارزيابي نمي‌شوند... عامل تعيين‌کننده همان است که‌ اشاره کردم
گفتني است اصلاح‌طلبان در حالي لب به اعتراف گشوده‌اند که 6 سال تمام از دولت روحاني حمايت کردند و کمتر از 2 ماه تا انتخابات مجلس شوراي اسلامي مانده است! البته برخي از آنها مانند سعيد حجاريان پيشتر از اينها گفتند که «مردم مي‌گويند ديگر با طناب اصلاح‌طلبان به چاه نمي‌رويم
از سوي ديگر و در مورد اين ادعا که «جرياني در درون خود حاکميت در رده اولي هستند که از اين وقايع آبان‌ماه سود مي‌برند» بايستي گفت که نعل وارونه زدن و تقصيرها را بر گردن نظام انداختن شگرد هميشگي اصلاح‌طلبان بوده است. گرچه پريشان‌گويي روزنامه سازندگي و نويسنده اين يادداشت، به قدري مشمئزکننده است که محلي از اعراب ندارد اما لازم به ذکر است وضعيت مشکلات امروزي کشور و به ستوه آمدن مردم از شدت گراني‌ها، محصول عملکرد دولت روحاني و مجلسي است که در نظارت بر عملياتي شدن قوانين مربوط به افزايش بنزنين کوتاهي کرد.
FATF
براي حل مشکلات تضميني نمي‌دهد
روزنامه دنياي اقتصاد (حامي ‌دولت) در مطلبي نوشت: «در حالي که منتقدان تصويب لوايح مربوط به همکاري با گروه ويژه اقدام مالي(FATF) بر آن هستند تا حاميان آن تضميني دهند که در صورت پيوستن کشورمان به آن، وضعيت نظام بانکي دگرگون و وضع معيشتي مردم بهتر مي‌شود، حاميان اما خسته از يک پروسه طاقت فرسا بر اين نظرند که پيوستن ما به آن تنها مي‌تواند وضعيت نامساعد روابط بانکي امروز را نامساعدتر نکند».
اين روزنامه نوشت: «در حالي که دشمنان ايران با ابزار تحريمي‌شهروندان ما را از داشتن مراودات معمول جهاني محروم کرده‌اند، در داخل نيز اين رويکرد با ترس به معدود مراودات با ديگران و سازمان‌هاي بين‌المللي مي‌نگرد. منطق اين رويکرد آن است که سازمان‌هاي بين‌المللي نماينده هژمون قدرت‌هاي جهاني به‌خصوص آمريکا هستند و نبايد با آنها روابط عادي ديگر کشورها را داشت و طنز تلخ اما آن است که امروز در ايالات متحده گروهي بر سرکارند که همه ارگان‌هاي بين‌المللي را ابزاري براي چاپيدن آمريکايي‌ها مي‌دانند و برآنند تا مي‌توانند از هر سازمان و توافق بين‌المللي خارج شوند. عامل هر دو اين رويکردها، درون‌گرايي است. درون‌گرايي بيم از معاهدات بين‌المللي را ايجاد مي‌کند؛ اما در صدر سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي، بر برون‌گرايي تأکيد شده است. وقتي ملتي اتکا و اعتماد به خود داشته باشد، هيچ بيمي ‌از گسترش روابط و اجراي معاهدات بين‌المللي که تمام کشورهاي دنيا از آن پيروي کرده‌اند، وجود نخواهد داشت
ادعاي برخي از اصلاح‌طلبان مبني بر اينکه «FATF براي مبارزه با پولشويي در جهان شکل گرفته و از سوي ديگر براي تسهيل به مبادلات بانکي کشورمان، پيوستن به آن يک ضرورت است» در حالي است که مقامات دستگاه ديپلماسي کشورمان بارها گفته‌اند که FATF تضميني نمي‌دهد. روز دوشنبه بود که پور ابراهيمي، عضو کميسيون اقتصادي مجلس گفت: «از شخص وزير امور خارجه سؤال کردم اگر جمهوري اسلامي ايران، همه تعهدات را بپذيرد آيا هيچ تضميني وجود دارد که از بلک ليست خارج شود يا اتفاق ديگري رقم مي‌خورد. ظريف گفت، خير هيچ تضمين و تعهدي وجود ندارد
ذلت در مقابل غرب، نسخه هميشگي مدعيان اصلاحات در سياست خارجي!
احمد نقيب‌زاده از فعالين مدعي اصلاحات با‌ اشاره به رزمايش اخير مشترک ايران، روسيه و چين در يادداشتي در روزنامه آرمان نوشت: «ايران مي‌خواهد بگويد متحداني جدي در موضوع برجام دارد و انزواي مدنظر آمريکا هرگز حاصل نشده است. ايران قصد دارد که سياست مقابله و مقاومت در برابر فشار حداکثري را ادامه دهد و براي اين مقاومت، روي روسيه و چين حساب مي‌کند. معتقدم اين سياست در بلندمدت حاصلي جز بلاتکليفي ميان شرق و غرب نخواهد داشت. ما از اهداف و نيات نهايي مسئولان کشور آگاه نيستيم اما گمان من اين است که در آخر، آنچه نتيجه اين تنش با غرب را تعيين مي‌کند، مذاکره است
مدعيان اصلاحات همواره تنها يک گزينه براي سياست خارجي کشورمان تعريف مي‌کنند و آن چيزي نيست جز ذلت در مقابل غرب.
در شرايطي که رزمايش مشترک ايران، روسيه و چين بازتاب گسترده در جهان داشته و خشم مقامات آمريکايي را در پي داشته است، طيف مدعي اصلاحات همصدا با آمريکا، اين رزمايش را مورد حمله قرار داده و دستاوردهاي آن را ناچيز جلوه مي‌دهند.
نوع رابطه ايران با چين و روسيه، رابطه‌اي هم‌سطح و بر پايه عزت، حکمت و مصلحت است. اما نوع سياست خارجي مطلوب مدعيان اصلاحات در مقابل غرب، رابطه ارباب و رعيتي است. رابطه‌اي که در آن ايران بايد يک‌طرفه امتياز داده و اين امتيازدهي تمامي ‌ندارد.
کار رسانه، تحريف و جنجال‌آفريني است!
روزنامه زنجيره‌اي آفتاب يزد در يادداشتي به‌صراحت «تحريف» و «جنجال‌آفريني» را جزو وظايف رسانه‌ها دانسته است. شايد اين کمي ‌باورنکردني به‌نظر برسد اما ضرورت خوانش متن دقيق آن خالي از لطف نيست.
اين روزنامه در يادداشتي آورده است: «چرا برخي، سخناني مي‌گويند که جامعه را متشتت مي‌کند و وقتي تشتت دردسرآفرين شد تازه طلبکار هم مي‌شوند که سخنان ما اين‌گونه نبوده و لابد اول و آخر آن را درز گرفته‌اند که اين‌گونه از آب درآمده وگرنه ما کجا و چنين فرمايشاتي!؟... مگر گوينده نمي‌داند وظيفه رسانه انتقال تمامي‌حرف‌ها نيست؟ مگر گوينده نمي‌داند در چه جايگاه و مقامي ‌قرار دارد؟! مگر گوينده نمي‌داند تيتر انتخابي در اختيار رسانه است و رسانه حتي اگر کلمه به کلمه نيز منتقل کند که نمي‌کند چون چنين وظيفه‌اي ندارد حداقل در انتخاب تيتر، از برداشت و فهم و خلاقيت خود بهره مي‌برد.» سپس اين يادداشت افزوده است: «برخي در جايگاه‌هاي گاه حساس و اثرگذار، چون به اصطلاح مجلس را مناسب و سرحال مي‌بينند حرف‌هايي مي‌زنند و وقتي مي‌بينند و درمي‌بايند که بخش‌هايي از سخنان آنها نه تنها در داخل که در عرصه بين‌الملل به يک چالش و حاشيه جدي بدل شده تازه يادشان مي‌افتد که تقطيع شدن را بهانه کنند و اما نمي‌دانند چون ياد نگرفته‌اند که رسانه تعريف دارد، جايگاه دارد و وظايفي اما در تعريف و جايگاه و وظايف رسانه، جايي درج نشده که بايد همه گفتار نقل شود که منظور را به مخاطب حالي کند بلکه اصلاً برخي رسانه‌ها دنبال بريده‌هايي از برخي سخنراني‌ها مي‌گردند براي جنجال‌آفريني.»!
نکته قابل تأمل آن است که اين روزنامه اصلاح‌طلب در وارونه‌نمايي و اساساًً عملياتي کردن آن‌گونه کارکردهاي رسانه‌اي که خود به آن‌ اشاره کرد، يد طولايي دارد.