اوین نامه کیهان 5 شنبه 12 دی ماه سال 1398
مگرقراراست هنوزکسی باور کندآنچه
امثال اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری روزانه تولید می کند وارونه نمی باشد؟ چون سناریوی نخ نماشده تکراری تاکتیک
صورت مسأله پاک کردن وبا مخرج مانور تبلیغاتی دادن است . برای اینکه آمریکا محکوم
شده است که چرا حمله به پایگاه های نظامی تروریست های عراقی وابسته به سپاه قدس
درعراق وسوریه کرده است بدون آنکه اشاره
ای شود که دلیل نظامی آمریکا این حمله چه بوده است؟ مشروط براینکه چنانچه برای
آمریکا حاکمیت عراق اهمیتی ندارد مواضع رژیم ولایت فقیه با حضور سپاه قدس درعراق و
اقدامات قانون شکنانه اش که خیلی بدتر از اقدامات آمریکاست . بنابراین زطب خورده که
تواندمنع رطب کند.
1- آمریکاییها بدون توجه به مخالفت نخستوزیر عراق و بیتوجه به حاکمیت قانونی این کشور مواضع حشدالشعبی را بمباران کرده و حدود 30 نیروی بسیج مردمی را به شهادت رساندند. دقت کنید...! با شما تماس میگیرند و میگویند میخواهیم کشورت را بمباران کنیم و مخالفت شما هم هیچ اهمیتی ندارد! خشمبرانگیز و نفرتانگیز است، نیست؟ آمریکاییها پیش از این نیز به مراکز حشدالشعبی حمله کرده بودند اما هرگز مسئولیت آن را نمیپذیرفتند. این بار اما پشت تریبونهای رسمی اعلام کردند: «کار ما بود»! به این اقدام تحقیرآمیز، سفرهای مخفیانه و بدون اطلاع مقامات آمریکایی به عراق (همینطور برخی کشورهای دیگر) را هم اضافه کنید. عصبانیکننده و نفرتانگیز است! سهشنبهای که گذشت مردم خشمگین عراق به سفارت آمریکا حمله کرده و قسمتهایی از سفارتخانه را به آتش کشیدند و خشم و نفرت خود را از این اقدامات آمریکا به نمایش گذاشتند. عراقیها پرچم عراق و حشدالشعبی را بر فراز سفارت برافراشتند و پرچم آمریکا را هم آتش زدند.
2- چهارم جولای امسال و در جریان روز استقلال آمریکا (پنجشنبه13 تیرماه 98) عدهای از مردم آمریکا پرچم کشورشان را آتش زدند! اتفاقی که به ندرت در کشورهای دیگر رخ میدهد و نمونه آن را تقریبا در هیچ جای دنیا نمیتوان دید. آنجا در عراق مردم برای آتش زدن پرچم آمریکا دلیل دارند، هرچه باشد، اهانت دیدهاند، تحقیر شدهاند. اما مردم آمریکا چرا پرچم کشورشان را آتش میزنند؟ آیا این واکنش نیز، ریشه در نفرت و عصبانیت دارد؟ با این دو مقدمه، تلاش میکنیم، پاسخ این سؤالها را بیابیم... بخوانید:
شاید آمریکا تنها کشوری در دنیاست که در آن خیلی زیاد از «وطن» و «وطنپرستی» (Patriot) گفته میشود اما در عمل، «آمریکایی بودن» اصلا افتخار محسوب نمیشود. به قول موسسه نظرسنجی «گالوپ»، «مردم آمریکا دیگر به آمریکایی بودن خود افتخار نمیکنند».
شما کدام کشور را سراغ دارید که مردمش در روز استقلال کشورشان، پرچم خود را به آتش بکشند؟! معمولا کشورها چنین روزی را جشن میگیرند، مراسم ویژه برگزار کرده با افتخار چگونگی استقلال کشورشان را مرور میکنند. اما 13 تیرماه امسال، مردم جامعه دوقطبی شده آمریکا مقابل کاخ سفید جمع شدند، به جان هم افتادند، یک عده علیه ترامپ و عدهای دیگر به نفع او شعار دادند، با هم درگیر شدند، پرچم آمریکا را به آتش کشیدند و یک رسوایی بزرگ را رقم زدند.
دلایل متعددی میتوان برای بروز چنین پدیده غریبی در آمریکا یافت. اما آنچه مسلم است، روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در تشدید این وضع موثر بوده. پیش از این نیز تصاویر به آتش کشیده شدن پرچم آمریکا در این کشور از سوی آمریکاییها منتشر شده بود اما نه در روز استقلال این کشور و نه در مقابل کاخ سفید و نه توسط شهروندان آمریکایی! بهدلیل مهاجر بودن بخشی از جمعیت آمریکا و شرایط سخت آنها در این کشور که حالا با آمدن ترامپ، نژادپرست هم شده، پرچم آمریکا از سوی همین مهاجران آتش زده میشد. مهاجران به هر حال مهاجرند و متولد آمریکا نیستند، بنابراین عجیب نیست اگر عِرق ملی و حس وطنپرستی نداشته باشند اما حوادثی که تیرماه امسال مقابل کاخ سفید اتفاق افتاد، با موارد قبل کمی تفاوت داشت. سیاهپوست و سفیدپوست، هواداران دموکرات و جمهوریخواه، مهاجر و غیرمهاجر در این تجمع مشارکت داشتند، به جان هم افتادند و در این بین مثل عراقیها، پرچم آمریکا را به آتش کشیدند. شاید باور نکنید اما گاهی همین مردم آمریکا، حین تجمعات ضدآمریکاییشان پرچمهای فلسطین را هم حمل میکنند!
گزارشهای مستند زیادی از جامعه علمی و اطلاعاتی آمریکا منتشر شده که نشان میدهد، با آمدن ترامپ، ناسیونالیستها و «سفیدبرترپندارها»، نه فقط در جامعه آمریکا که در اروپا نیز فرصت عرضاندام یافته و قدرت گرفتهاند. تجمعاتی که هر از چند گاهی در این کشور از سوی هواداران دو طیف برگزار شده، درگیریهای خونین بین آنها و از همه مهمتر، پیروزی چنین جریانهایی در انتخابهای محلی و پارلمانی همه نشان میدهد، با قدرت گرفتن ترامپ در آمریکا و امثال ترامپ در برخی کشورهای اروپایی، نژادپرستها هم قدرت گرفتهاند. طبیعی است قدرت گرفتن چنین موجوداتی حساسیتبرانگیز است و باعث واکنش متقابل از سوی بخش دیگری از جامعه میشود. این را هم نباید فراموش کرد که امثال ترامپ، به گفته نخبگان غرب، آبرویی برای غرب و ارزشهای آنها نگذاشتهاند و ضربهای هستند بر غرور و آبروی یک ملت. به این ترتیب میتوان به این نتیجه رسید که، آتش زدن پرچم یک کشور از سوی شهروندان آن کشور در شرایطی مشابه شرایط امروز آمریکا، نباید عجیب باشد. ملتی که غرورش لگدمال و هویتش تحقیر میشود، حسی برای «وطنپرستی» و «غرور ملی» برایش نمیماند. ملتی که فردی در مختصات ترامپ بر آن حکومت میکند، و در چهارگوشه جهان به اسم کشورش جنایت میشود، چطور میتواند به ملیتش افتخار کند؟
اینجا جای یک نکته مهم خالی است و آن اینکه این شرایط، مختص دوران «ترامپ» نیست. «ترامپ» نمای بدون روتوش «اوباما»ست و تفاوت زیادی بین آنها وجود ندارد. او فقط لایه پنهان و واقعی جامعه سیاسی آمریکاست که بیپرده و غیردیپلماتیک حرف میزند. این دو به منزله یک روح هستند در دو بدن. ترامپ فقط برخلاف روسایجمهور قبلی آمریکا، نیت درونی خود و واقعیتهای موجود در آمریکا را کتمان نمیکند و بیمحابا و بدون توجه به تبعات اظهاراتش، آنها را بر زبان میراند.
اما برای درک دقیقتر علت «لگدمال» شدن غرور آمریکاییها و افتخار نکردنشان به ملیت و پرچم و رسیدن به پاسخی جامعتر شاید لازم باشد کمی هم تاریخ را مرور کنیم. شبیه این ماجرا در ماجرای جنبش ضدسرمایهداری «وال استریت» هم دیده شد. مردم با مشاهده نابرابریهایی که به اسم ارزشهای آمریکایی بر آنها تحمیل میشد، کارد به استخوانشان رسیده بود، از آن طرف حاکمیت مدام روی ارزشهایی تاکید میکرد که در چنین شرایطی، یک سِنت برایشان ارزش نداشت. در چنین جوی بروز چنین واکنشهایی از سوی مردم عجیب نیست.
یا مثلا اتفاقات 11 سپتامبر. همینطور جنایات این کشور در عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان، یمن و حتی ایران و سایر کشورهای جهان. مردم آمریکا با دیدن رهبرانشان، سیاستهای کشورشان و جنایتهایی که هر روز به اسم «آمریکا» در دنیا صورت میگیرد، چرا باید به آمریکایی بودن خود و پرچم کشورشان افتخار کنند؟! وقتی مردم یک کشور به این حد از نفرت و عصبانیت از سردمدارانشان میرسند که پرچم کشورشان را به آتش بکشند، درک این میزان خشم و نفرت از آمریکا و غَلَیان هیجانات ضدآمریکایی که روز سهشنبه گذشته سفارت آمریکا را سوزاند، راحتتر میشود.
به قول رهبر انقلاب: «آمریکاییها باید بفهمند که مردم منطقه همچون عراق و افغانستان، از آنها بهدلیل جنایتهایشان متنفرند و این تنفر یک جا خود را نشان خواهد داد...نتیجه حرکتهای سیاسی و امنیتی آمریکا و ظلم به مردم منطقه و غارت منافع، و تکبر در مقابل آنها، چنین تنفری است...
سفر مقامهای آمریکایی به برخی کشورهای منطقه بدون اجازه آن کشورها و حضور در پایگاههای خود نمونه دیگری از رفتارهای تحقیرآمیز علیه کشورها و ملتهای منطقه و زمینهساز موج نفرت و عصبانیت است و...». (دیروز در دیدار هزاران نفر از پرستاران سراسر کشور)
جعفر بلوری
1- آمریکاییها بدون توجه به مخالفت نخستوزیر عراق و بیتوجه به حاکمیت قانونی این کشور مواضع حشدالشعبی را بمباران کرده و حدود 30 نیروی بسیج مردمی را به شهادت رساندند. دقت کنید...! با شما تماس میگیرند و میگویند میخواهیم کشورت را بمباران کنیم و مخالفت شما هم هیچ اهمیتی ندارد! خشمبرانگیز و نفرتانگیز است، نیست؟ آمریکاییها پیش از این نیز به مراکز حشدالشعبی حمله کرده بودند اما هرگز مسئولیت آن را نمیپذیرفتند. این بار اما پشت تریبونهای رسمی اعلام کردند: «کار ما بود»! به این اقدام تحقیرآمیز، سفرهای مخفیانه و بدون اطلاع مقامات آمریکایی به عراق (همینطور برخی کشورهای دیگر) را هم اضافه کنید. عصبانیکننده و نفرتانگیز است! سهشنبهای که گذشت مردم خشمگین عراق به سفارت آمریکا حمله کرده و قسمتهایی از سفارتخانه را به آتش کشیدند و خشم و نفرت خود را از این اقدامات آمریکا به نمایش گذاشتند. عراقیها پرچم عراق و حشدالشعبی را بر فراز سفارت برافراشتند و پرچم آمریکا را هم آتش زدند.
2- چهارم جولای امسال و در جریان روز استقلال آمریکا (پنجشنبه13 تیرماه 98) عدهای از مردم آمریکا پرچم کشورشان را آتش زدند! اتفاقی که به ندرت در کشورهای دیگر رخ میدهد و نمونه آن را تقریبا در هیچ جای دنیا نمیتوان دید. آنجا در عراق مردم برای آتش زدن پرچم آمریکا دلیل دارند، هرچه باشد، اهانت دیدهاند، تحقیر شدهاند. اما مردم آمریکا چرا پرچم کشورشان را آتش میزنند؟ آیا این واکنش نیز، ریشه در نفرت و عصبانیت دارد؟ با این دو مقدمه، تلاش میکنیم، پاسخ این سؤالها را بیابیم... بخوانید:
شاید آمریکا تنها کشوری در دنیاست که در آن خیلی زیاد از «وطن» و «وطنپرستی» (Patriot) گفته میشود اما در عمل، «آمریکایی بودن» اصلا افتخار محسوب نمیشود. به قول موسسه نظرسنجی «گالوپ»، «مردم آمریکا دیگر به آمریکایی بودن خود افتخار نمیکنند».
شما کدام کشور را سراغ دارید که مردمش در روز استقلال کشورشان، پرچم خود را به آتش بکشند؟! معمولا کشورها چنین روزی را جشن میگیرند، مراسم ویژه برگزار کرده با افتخار چگونگی استقلال کشورشان را مرور میکنند. اما 13 تیرماه امسال، مردم جامعه دوقطبی شده آمریکا مقابل کاخ سفید جمع شدند، به جان هم افتادند، یک عده علیه ترامپ و عدهای دیگر به نفع او شعار دادند، با هم درگیر شدند، پرچم آمریکا را به آتش کشیدند و یک رسوایی بزرگ را رقم زدند.
دلایل متعددی میتوان برای بروز چنین پدیده غریبی در آمریکا یافت. اما آنچه مسلم است، روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در تشدید این وضع موثر بوده. پیش از این نیز تصاویر به آتش کشیده شدن پرچم آمریکا در این کشور از سوی آمریکاییها منتشر شده بود اما نه در روز استقلال این کشور و نه در مقابل کاخ سفید و نه توسط شهروندان آمریکایی! بهدلیل مهاجر بودن بخشی از جمعیت آمریکا و شرایط سخت آنها در این کشور که حالا با آمدن ترامپ، نژادپرست هم شده، پرچم آمریکا از سوی همین مهاجران آتش زده میشد. مهاجران به هر حال مهاجرند و متولد آمریکا نیستند، بنابراین عجیب نیست اگر عِرق ملی و حس وطنپرستی نداشته باشند اما حوادثی که تیرماه امسال مقابل کاخ سفید اتفاق افتاد، با موارد قبل کمی تفاوت داشت. سیاهپوست و سفیدپوست، هواداران دموکرات و جمهوریخواه، مهاجر و غیرمهاجر در این تجمع مشارکت داشتند، به جان هم افتادند و در این بین مثل عراقیها، پرچم آمریکا را به آتش کشیدند. شاید باور نکنید اما گاهی همین مردم آمریکا، حین تجمعات ضدآمریکاییشان پرچمهای فلسطین را هم حمل میکنند!
گزارشهای مستند زیادی از جامعه علمی و اطلاعاتی آمریکا منتشر شده که نشان میدهد، با آمدن ترامپ، ناسیونالیستها و «سفیدبرترپندارها»، نه فقط در جامعه آمریکا که در اروپا نیز فرصت عرضاندام یافته و قدرت گرفتهاند. تجمعاتی که هر از چند گاهی در این کشور از سوی هواداران دو طیف برگزار شده، درگیریهای خونین بین آنها و از همه مهمتر، پیروزی چنین جریانهایی در انتخابهای محلی و پارلمانی همه نشان میدهد، با قدرت گرفتن ترامپ در آمریکا و امثال ترامپ در برخی کشورهای اروپایی، نژادپرستها هم قدرت گرفتهاند. طبیعی است قدرت گرفتن چنین موجوداتی حساسیتبرانگیز است و باعث واکنش متقابل از سوی بخش دیگری از جامعه میشود. این را هم نباید فراموش کرد که امثال ترامپ، به گفته نخبگان غرب، آبرویی برای غرب و ارزشهای آنها نگذاشتهاند و ضربهای هستند بر غرور و آبروی یک ملت. به این ترتیب میتوان به این نتیجه رسید که، آتش زدن پرچم یک کشور از سوی شهروندان آن کشور در شرایطی مشابه شرایط امروز آمریکا، نباید عجیب باشد. ملتی که غرورش لگدمال و هویتش تحقیر میشود، حسی برای «وطنپرستی» و «غرور ملی» برایش نمیماند. ملتی که فردی در مختصات ترامپ بر آن حکومت میکند، و در چهارگوشه جهان به اسم کشورش جنایت میشود، چطور میتواند به ملیتش افتخار کند؟
اینجا جای یک نکته مهم خالی است و آن اینکه این شرایط، مختص دوران «ترامپ» نیست. «ترامپ» نمای بدون روتوش «اوباما»ست و تفاوت زیادی بین آنها وجود ندارد. او فقط لایه پنهان و واقعی جامعه سیاسی آمریکاست که بیپرده و غیردیپلماتیک حرف میزند. این دو به منزله یک روح هستند در دو بدن. ترامپ فقط برخلاف روسایجمهور قبلی آمریکا، نیت درونی خود و واقعیتهای موجود در آمریکا را کتمان نمیکند و بیمحابا و بدون توجه به تبعات اظهاراتش، آنها را بر زبان میراند.
اما برای درک دقیقتر علت «لگدمال» شدن غرور آمریکاییها و افتخار نکردنشان به ملیت و پرچم و رسیدن به پاسخی جامعتر شاید لازم باشد کمی هم تاریخ را مرور کنیم. شبیه این ماجرا در ماجرای جنبش ضدسرمایهداری «وال استریت» هم دیده شد. مردم با مشاهده نابرابریهایی که به اسم ارزشهای آمریکایی بر آنها تحمیل میشد، کارد به استخوانشان رسیده بود، از آن طرف حاکمیت مدام روی ارزشهایی تاکید میکرد که در چنین شرایطی، یک سِنت برایشان ارزش نداشت. در چنین جوی بروز چنین واکنشهایی از سوی مردم عجیب نیست.
یا مثلا اتفاقات 11 سپتامبر. همینطور جنایات این کشور در عراق، افغانستان، سوریه، پاکستان، یمن و حتی ایران و سایر کشورهای جهان. مردم آمریکا با دیدن رهبرانشان، سیاستهای کشورشان و جنایتهایی که هر روز به اسم «آمریکا» در دنیا صورت میگیرد، چرا باید به آمریکایی بودن خود و پرچم کشورشان افتخار کنند؟! وقتی مردم یک کشور به این حد از نفرت و عصبانیت از سردمدارانشان میرسند که پرچم کشورشان را به آتش بکشند، درک این میزان خشم و نفرت از آمریکا و غَلَیان هیجانات ضدآمریکایی که روز سهشنبه گذشته سفارت آمریکا را سوزاند، راحتتر میشود.
به قول رهبر انقلاب: «آمریکاییها باید بفهمند که مردم منطقه همچون عراق و افغانستان، از آنها بهدلیل جنایتهایشان متنفرند و این تنفر یک جا خود را نشان خواهد داد...نتیجه حرکتهای سیاسی و امنیتی آمریکا و ظلم به مردم منطقه و غارت منافع، و تکبر در مقابل آنها، چنین تنفری است...
سفر مقامهای آمریکایی به برخی کشورهای منطقه بدون اجازه آن کشورها و حضور در پایگاههای خود نمونه دیگری از رفتارهای تحقیرآمیز علیه کشورها و ملتهای منطقه و زمینهساز موج نفرت و عصبانیت است و...». (دیروز در دیدار هزاران نفر از پرستاران سراسر کشور)
جعفر بلوری