پیدا و پنهان ناسیونالیسم روسی

 پیدا و پنهان ناسیونالیسم روسی۹-اسفند-۱۴۰۰

پیدا و پنهان ناسیونالیسم روسی

ایسنا/اصفهان  چارلی و کارخانه شکلات‌سازی را یادتان است؟ داستان پنج بلیت طلایی خوشبختی زیر لفاف شکلات‌های خوشمزه کارخانه ویلی وانکا که قرار بود یک شهر شکلاتی را با یک دنیا خوشبختی برای یک بچه هدیه بیاورد، اما برای کودکان روسی همین زندگی کردن در روسیه سرد و پهناور با رئیس جمهوری که خوش‌تیپ و ورزشکار است و همیشه شش‌دانگ حواسش به همه چیز جمع و این یک خوشبختی است.

 چارلی و کارخانه شکلات‌سازی را یادتان است؟ داستان پنج بلیت طلایی خوشبختی زیر لفاف شکلات‌های خوشمزه کارخانه ویلی وانکا که قرار بود یک شهر شکلاتی را با یک دنیا خوشبختی برای یک بچه هدیه بیاورد، اما برای کودکان روسی در واقعیت همین زندگی کردن در روسیه سرد و پهناور با رئیس جمهوری که خوش‌تیپ و ورزشکار است، لباس مرتب می‌پوشد و همیشه شش‌دانگ حواسش جمع همه‌چیز است یک خوشبختی است.

آنها هر وقت که بخواهند لفاف شکلات‌های چاکلت تردیشنز را باز می‌کنند، به ژکوند لبخند پوتین روی لفاف آن شکلات شیرین با عشق نگاه می‌کنند، بعد آن را برمی‌گردانند و به قلمرویی که شرکت سازنده از آینده مرزهای روسیه برایشان کشیده با دقت نگاه می‌کنند، نقشه‌هایی که قلمرو رسمی روسیه را کنار مناطق جدید از جمله کریمه و حتی نواری بزرگ از قلمروهای آینده روسیه در اسکاندیناوی، اروپای شرقی، آسیای مرکزی، چین و حتی «آلاسکا» نشان می‌دهد، نقشه قطعاً یک شوخی است، اما همین شوخی چارچوب ذهن کودکان روسی را که پوتین برایشان یک اسطوره است و فردای روسیه هم در دست آنهاست به هم می‌ریزد.

فکر می‌کنید شرکت‌ها برای تولید محصولات موافقِ پوتین از او یا دولتش سفارش گرفته‌اند؟ ولادیمیر تیسمانانو در کتاب «دموکراسی پوتین»، با صراحت به این سؤال یک «نه» بزرگ می‌گوید و می‌نویسد «خود تولیدکنندگان شیرینی به ایده پوتین در هیئت کالای مطابق سلیقه مردم کشور معتقدند. این نشان می‌دهد که چگونه پروپاگاندای کرملین کارش را در میان‌ مردم به خوبی انجام داده است».

پوتین می‌پرسد: «ما عاشق روسیه‌ایم؟» و جمعیت عظیم مخاطبش مشتاقانه فریاد می‌زنند «بله». ناسیونالیسم عنصری حیاتی از ایدئولوژی روسیه است، میهن‌پرستی در روسیه به حدی افراطی است که مردم باور دارند «روسیه آن قدر با کشورهای ‌دیگر متفاوت است که متفاوت هم باید اداره شود». 

تیسمانانو در کتاب خود می‌نویسد «میهن‌پرستی افراطی در روسیه در خدمت بزرگداشت برهه‌های مهم، قدرتمند و موفقِ خود و هم‌زمان فراموش کردن دیگران است» و اضافه می‌کند «ماشین ایدئولوژیک حکومت می‌تواند مردم را بیشتر متقاعد کند که کشور با تاریخ و شکوه گذشته‌اش، به سوی عظمت آینده پیش می‌رود و مجبور نیست از همان قوانین بین‌المللی که کشورهای دیگر از آنها تبعیت می‌کنند، پیروی کند، زیرا کشوری بسیار متفاوت و استثنایی است».

اما این ناسیونالیسم روسی چیست؟ از کجا منشأ گرفته و آیا ممکن است سودای کشورگشایی‌های بیشتری را در ذهن پوتین شعله‌ور کند؟

محمدعلی بصیری، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان با اشاره به ریشه‌های تاریخی ناسیونالیسم روسی در متون شعرا، ادیبان و حتی فلاسفه روسیه گفت: اوج این ناسیونالیسم نیرومند و قدرتمند روسی به دوره تزارها باز می‌گردد، اما در دوره کمونیستی روس‌ها تلاش کردند تا با ترکیب کردن موتور ناسیونالیسم روسی با ایدئولوژی مارکسیست از آن در مسیر بسیج عمومی استفاده کنند و قدرت اتحاد جماهیر شوروی را به این شکل جلو ببرند.

وی ادامه داد: با تشکیل جماهیر شوروی، سیاست مشخص ناسیونالیستی این بود که روس‌تبارها بخشی از جمعیت همه جمهوری‌ها را تشکیل دهند، به‌طوری که امروز حداقل ۱۵ تا ۳۰ درصد جمعیتِ غالب جمهوری‌های استقلال یافته از روسیه را روس تبارها تشکیل می‌دهند؛ حس ناسیونالیستی مشترکی که این روس‌تبارها را همچنان به مرکز روسیه و مسکو متصل نگه می‌دارد.

ناسیونالیسم روسی ابزار پوتین برای احیای قدرت روسیه

این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان با اعتقاد بر اینکه پوتین به‌عنوان یک روس‌تبار ریشه‌ای از ناسیونالیسم روسی را برای احیای قدرت روسیه استفاده کرد، اضافه کرد: پوتین با تقویت ناسیونالیسم روسی بسیاری از مناطق اطراف روسیه که خارج نزدیک او محسوب می‌شد را دوباره به فدراسیون فعلی روسیه بازگرداند.

بصیری در بیان مصادیق جنگ‌هایی که پوتین با تقویت حس ناسیونالیسم روسی در آن‌ها پیروز شده است، گفت: در جنگ با چچن علی‌رغم شکست روس‌ها در یکی دو جبهه اما پوتین با بسیج نیروهایش از طریق حس ناسیونالیسم روسی در نهایت پیروز میدان شد، سیاست موفقی که او در جداسازی آبخازیا و اوستیای شمالی و جنوبی از گرجستان یا در موضوع الحاق کریمه به کار گرفت و اکنون نیز در بحث خودمختاری دو استان شرقی روس تبار اوکراین با اتکا به همین حس ناسیونالیسم روسی برای اشغال اوکراین و یا ساقط کردن دولت زلنسکی از آن استفاده می‌کند.

ناسیونالیسم؛ موتور محرک احیای امپراتوری گذشته روسیه

وی با اعتقاد بر اینکه ناسیونالیسم یک موتور محرک در احیای امپراتوری گذشته روسیه است، افزود: این امپراتوری به رهبری پوتین می‌تواند در آینده هم حملات دیگری را علیه جمهوری‌های دیگری که از روسیه مستقل شده، اما هنوز تمایلاتی به سمت رقبای روسیه دارند و یا به دنبال استقلال‌طلبی هستند، رقم بزند. به‌عنوان مثال پنج جمهوری قرار گرفته در ناتو و حوزه نفوذ شوروی سابق از جمله لتونی، لیتوانی، استونی و یا حتی مجارستان، لهستان، چک، اسلواکی و بالکان می‌توانند مرکز توجه تحولات بعدی روسیه باشند.

این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در پاسخ به این پرسش که آیا ناتو عاقبت حاضر می‌شود برای رهایی اوکراین از چالش پیش‌رو اقدامی انجام دهد، تصریح کرد: اوکراین جزء پیمان ناتو نیست و ناتو در خاک این کشور نیرویی هم ندارد، از طرفی آنها اعلام کرده‌اند که حاضر نیستند حتی یک سرباز هم برای دفاع از اوکراین به منطقه ارسال کنند، شاید حداکثر کار ناتو برای اوکراین وضع مقداری تحریم علیه روسیه در بخش‌های نفتی، گازی، بانکی و یا ارزی، ارسال کمکی در حدود ۶۵۰ میلیون دلار به اوکراین و استفاده از ابزار دیپلماسی و تبلیغات رسانه‌ای علیه پوتین باشد.

بصیری با اعتقاد بر اینکه پوتین سیاستمدار ورزیده، با هوش و زیرکی است، ادامه داد: پوتین حتماً برای حمله به اوکراین محاسبات زیادی را انجام داده، سود و زیان این اقدام را بررسی کرده و عکس‌العمل ناتو و غرب را هم پیش‌بینی کرده است، او با جمع‌بندی تمام برآوردهایش به این نتیجه رسیده که آن چیزی در اوکراین به دست می‌آورد به مراتب بیشتر از آن چیزی است که از دست می‌دهد و نفع خود را در اشغال اوکراین یا الحاق آن به فدراسیون روسیه ارزیابی کرده است.

عملکرد غرب و ناتو، مشوق روسیه برای کشورگشایی‌های بیشتر

وی عکس‌العمل غرب و ناتو علیه حملات روسیه را یک عامل تشویق برای پوتین در تکرار حملاتش به نقاط مختلف در سال‌های گذشته ارزیابی و خاطرنشان کرد: این مبنای تحلیل افرادی است که مخالف عملکرد ناتو و آمریکا در برابر اقدامات گاه و بیگاه پوتین هستند، چون عکس‌العمل‌های غرب و ناتو به حرکت‌های روسیه حتی در گذشته نیز کم هزینه بوده یا زیاد مؤثر نبوده است که نمونه آن را نیز در حمله روسیه به گرجستان و بحث الحاق کریمه شاهد بودیم، مدل عملکردی که باعث می‌شود تا پوتین و دولت روسیه حملات به تعبیری تجاوزگرانه خود را تکرار کنند.

این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان ادامه داد: به نظر می‌رسد که غرب یا بیش از این توان مقابله با روسیه را ندارد یا از اراده کافی برای رویارویی با اقدامات پوتین برخوردار نیست و یا بر اساس یک توافق ضمنی غرب پذیرفته است که روسیه حوزه سنتی خود را باز پس بگیرد.

تأثیر ناسیونالیسم روسی بر ایران

بصیری در پاسخ به این سؤال که آیا حس ناسیونالیسم روسی چه تأثیری برای ایران دارد؟ گفت: مسلم است؛ روسیه از دیرباز با ایران تعارضاتی داشته، روس‌ها در یکی دو قرن گذشته در قفقاز حرکت‌هایی را علیه تمامیت ارضی ایران انجام داده بودند و امروز هم حرف و نقل‌های زیادی در حرکت‌های روسیه و کشورهایی که از آن جدا شده‌اند در موضوع خزر علیه منافع ملی ایران مطرح است.

حرکت به سمت آب‌های گرم در اندیشه نئوتزاریسم‌ها

وی ادامه داد: مسلماً حرکت به سمت آب‌های گرم در اندیشه تزارها بوده و هنوز هم در فکر بخشی از نئوتزاریسم‌ها وجود دارد، به هر حال احیای قدرت روسیه و حرکت‌هایی که آنها امروز انجام می‌دهند می‌تواند تهدید غیرمستقیمی برای منافع و تمامیت ارضی ایران باشد؛ موضوعی که نباید از آن غفلت شود.

این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، خاطرنشان کرد: البته روسیه اکنون تعارض منافعی با ایران ندارد، دو کشور حتی در بحث سوریه، تقابل پیشروی ناتو و تک قطبی آمریکا با هم همکاری‌های موفقی را نیز انجام داده‌اند، اما روسیه در حد همسایه‌ای است که سابقه چرخش در سیاست خارجی خود را داشته و به خصوص در تاریخ دو سه قرن گذشته در مواردی خسارت‌هایی به ما وارد کرده و هزینه برای ما ایجاد کرده است و احتمال این مسئله وجود دارد که اگر این قدرت احیا بشود حوزه نفوذ و زیاده‌خواهی‌های خود را مثلاً در جنوب روسیه در مجموعه خزر، آسیای میانه و حتی قفقاز افزایش داده و برای ما تهدیداتی را ایجاد کند.

بصیری تحولات اوکراین را به‌عنوان یک متغیر مؤثر در نظام بین‌الملل و نظام منطقه‌ای ارزیابی و تأکید کرد: کشورهای دارای سیاست خارجی هوشمند و فعال به راحتی از این تحولات برای تأمین منافع ملی و امنیت ملی خود استفاده می‌کنند، اگر فرصت باشد که به نحو احسن می‌توانند از آن استفاده کنند و اگر تهدید باشد می‌توانند آن را به فرصت تبدیل کنند.

بی‌طرفی فعال بهترین سیاست ایران در شرایط فعلی

وی درباره بهترین سیاست ایران در شرایط فعلی، افزود: ایران با حساب‌‍گری می‌تواند از شرایط فعلی برای حل بخشی از مشکلات خود ناشی از بحران هسته‌ای و تحریم‌های حداکثری استفاده کند و بعضی بن‌بست‌های پیش‌روی خود را مرتفع سازد، در بحران اوکراین بهترین وضعیت برای دولت ما اتخاذ موضع بی‌طرفی فعال است، به این شکل که نه کاملاً موضع روسیه را تأیید کند و نه کاملاً مخالفت کرده یا اقدام در این زمینه انجام دهد؛ ایران در بی‌طرفی فعال خود باید طرفین را به آرامش و مذاکره و دیپلماسی دعوت کند و حتی خود ورود کننده در بسترسازی این مسئله بشود.

این استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان موضع فعلی ایران را کمی بیش‌تر از بی‌طرفی فعال ارزیابی و تصریح کرد: احتمال دارد دولتمردان ایرانی محاسباتی کرده‌اند، مثلاً به این دلیل که با روسیه به‌صورت استراتژیک تقابلی علیه ناتو و آمریکا داشته و به خصوص در جنگ اخیر سوریه به دستاوردهایی رسیده‌اند که روند آن باید ادامه داشته باشد؛ ولی این حمایت به هر حال می‌تواند هزینه‌هایی را به ایران تحمیل کند و مثلاً در نتیجه مذاکرات هسته‌ای اثرات منفی بگذارد، به هر حال محاسبات هوشمندانه‌تری مورد نیاز است تا این بحران برای ما هزینه‌ای نداشته باشد و برای وضعیت فعلی کشور مفید واقع شود.

گفت‌وگو از ندا دستان