گزیده خبرهای ویژه دروغ نامه کیهان

 گزیده خبرهای ویژه دروغ نامه کیهان  ۸- اسفند -۱۴۰۰

میدل ایست مانیتور: اسرائیل بازنده بزرگ بحران اوکراین است

پایگاه خبری میدل ایست مانیتور، اسرائیل را بازنده بزرگِ جنگ اوکراین معرفی کرد.

این رسانه در توضیح ارزیابی خود می‌نویسد: وقوع جنگِ مذکور عملا موجب شده تا تل‌آویو راهی به جز عیان کردنِ مواضع مبهم خود و طرفداری روشن از روسیه و یا آمریکا در چهارچوب بحران اوکراین نداشته باشد. مسئله‌ای که در نهایت می‌تواند تبعات به شدت مخرب و منفی را برای اسرائیل، به‌ویژه در بُعد منطقه‌ای و در قالب رویه‌ها و سیاست‌های آن در خاورمیانه به همراه داشته باشد.

فاصله تل‌آویو تا کیِف پایتخت اوکراین حدودا سه هزار کیلومتر است با این حال، بحران روسیه و اوکراین (جنگ اوکراین) تاثیرات قالب توجهی را بر اسرائیل دارد «نفتالی بنت» نخست‌وزیر اسرائیل تلاش‌های زیادی انجام داد تا میان روسیه و اوکراین، در جریان ملاقات اخیر خود با پوتین در شهر سوچی، میانجی‌گری کند. در این راستا، وزیر خارجه اسرائیل نیز با همتای روس خود رایزنی‌های زیادی را داشته است.

با این همه، با توجه به اوج گیری بحران اوکراین و آغاز درگیری میان دو طرف، هر دو تلاش عمیقا شکست خوردند. شاید یکی از مهمترین دلایل این مسئله این نکته باشد که اساسا حجم و وزنِ بحران اوکراین، از قد و قواره اسرائیل به مراتب بزرگتر است و در عین حال روس‌ها نیز این احساس را داشته‌اند که رژیم اسرائیل به جای اینکه یک میانجی‌گرِ بی‌طرف باشد، دنباله رو سیاست‌های دولت‌های غربی است.

شکی نیست که منافع نظامی و اقتصادی اسرائیل ایجاب می‌کند که اسرائیل روابط خوب و مستحکمی را هم با روسیه و هم با آمریکا داشته باشد. با این حال، اوج گیری بحران اوکراین، عملا اسرائیل را به وضعیت بدی دچار کرده است. این مسئله می‌تواند اسرائیل را مجبور سازد تا در نهایت یک کشور را برگزیند و باید گزینه توسعه روابط با هر دو طرف را کنار بگذارد. البته که اتخاذ این رویکرد نیز به نحوی جدی، منافع آن را در هر دو کشور به خطر خواهد‌انداخت.

ارزیابی اسرائیل این است که در صورت وخامت بحران اوکراین، این مسئله بدون تردید موجب خواهد شد تا آمریکا از معادلات منطقه خاورمیانه دور مانده و منحرف شود و عملا اسرائیل را در منطقه مذکور بدون هرگونه حمایتی رها کند. البته که این مسئله همسو با رویه و سیاست خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه است که در ماه‌های اخیر از افغانستان و عراق آغاز شده است. در این فضا، به احتمال فراوان دیگر کشور‌ها وارد عرصه معادلات منطقه خاورمیانه خواهند شد تا جای خالی آمریکا را پُر کنند. مسئله‌ای که کاملا در تضاد با منافع اسرائیل است و حتی برای آن یک تهدیدِ وجودی به حساب می‌آید.

رژیم اسرائیل سعی دارد همچون همیشه از تمامی طرف‌ها نفع ببرد، اما در شرایط کنونی، با فشار‌های جدی و مشابهی از سوی واشنگتن و مسکو رو به رو است تا در نهایت یک کشور را برای خود انتخاب کند.

آمریکا مهمترین حامی سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل در جهان است و به چیزی کمتر از حمایت قطعی آن از مواضع خودش در چهارجوب بحران اوکراین تن نمی‌دهد. اگر هم اسرائیل بخواهد از روی منفعت‌طلبی‌اش، از این مسئله طفره رود، تنش‌ها میان تل‌آویو و واشنگتن اوج خواهند گرفت و تردیدی نیست که شاهد ایجاد شکاف‌های جدی میان دو طرف، آن هم در شرایطی که روابط اسرائیل با کشوری نظیر چین (یکی دیگر از رقبای بین‌المللی مهم آمریکا) نیز در حال افزایش است، خواهیم بود.

تسلیحات اسرائیلی نیز مولفه دیگری هستند که در جریان بحران جاری در اوکراین باید به آنها توجه داشت. قرارداد‌های تسلیحاتی اسرائیلی با اوکراین و کشور‌های همسایه، عمیقا روسیه را نگران کرده و می‌کند. مسئله‌ای که موجب شده تا اخیرا فشار‌های روسیه به اسرائیل جهت متوقف کردن این روند و قرارداد‌ها افزایش یابد.

روس‌ها به طور خاص تاکید داشته‌اند که فروش تسلیحات ضدتانک از سوی اسرائیل به کشوری نظیر اوکراین باید هر چه سریع‌تر متوقف شود، زیرا این قبیل تسلیحات می‌توانند به نحو گسترده‌ای در جریان حمله زمینی روسیه به اوکراین، علیه نیرو‌ها و ‌تانک‌های روسی استفاده شوند. البته که اسرائیل هم به خوبی می‌داند هیچ توانی جهت مقاومت در برابر این فشار‌ها ندارد، زیرا روسیه در پاسخ به تداوم این قبیل رویه‌های اسرائیل، می‌تواند تحریم‌های سختی را (در صورت لزوم)، علیه تل‌آویو وضع و تحمیل کند. از این رو، هر چه بحرانِ اوکراین عمیق‌تر شود، اسرائیل نیز بیش از پیش غرق در این بحران خواهد شد.

اسرائیل نمی‌خواهد روند تحولات به سمتی حرکت کند که عملا تمامی پل‌هایِ پشت سرش خراب شوند. این یک کابوس تمام عیار برای اسرائیل است. حداقل تا به امروز اسرائیلی‌ها و چرخه‌های تصمیم‌گیری آنها به این نتیجه نرسیده‌اند که بایستی چه موضعی را در مواجهه با اوج‌گیری بحران در اوکراین اتخاذ کنند.

گزینه مطلوب برای اسرائیل، عدم حمله روسیه به اوکراین بود. در بحران جاریِ، اگر اسرائیل به سمت واشنگتن یا مسکو متمایل شود، می‌تواند خصومت‌ها علیه این رژیم را از سوی طرف‌های ثالت، تحریک و تشویق کند.

 

غرب‌گرایان تحقیر می‌شوند چون سنگ آمریکا را به سینه می‌زنند

یک سایت غربگرا در تحلیلی، ارزیابی خود از نگاه اصولگرایان به تحولات اوکراین را منتشر کرد.

عصر ایران درباره علل «رضایت نسبی یا شادمانی این طیف» نوشت:

- سرِ آمریکا به پوتین و اوکراین گرم می‌شود و در مذاکرات هسته‌ای فشار کمتری وارد می‌سازد چون جبهۀ جدیدی گشوده شده است.

- همان‌گونه که شاهد بودیم قیمت نفت رو به فزونی گذاشته است. درست است که ایران به خاطر تحریم‌ها نمی‌تواند نفت خود را به اندازۀ مورد نیاز ارزی بفروشد.

- اگر آمریکا به حمایت جدی از دولت اوکراین برنخیزد و آنها را تنها بگذارد، زمینۀ تحقیر در ادبیات اصول‌گرایی فراهم خواهد شد چندان که خواهند گفت آمریکا متحدان خود را تنها می‌گذارد و دل به آن نبندید.

- چنانچه مذاکرات احیای برجام در وین با شکست رو به رو شود و شورای حکام پروندۀ ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستند این بار احتمال وتوی روسیه وجود دارد.

- هر چه قدرت‌های بزرگ جهان با هم درگیر باشند فرصت تنفس و استفاده از این شکاف را به کشورهای دیگر می‌دهند. اختلاف قدرت‌های بزرگ به سود ایران است و این فقره فراتر از آن است که در ایران چه طیفی سر کار باشد.

اشاره «عصر ایران» به موضوع «تحقیر غرب‌گرایان» در حالی است که خود این طیف،‌اسباب ابراز حقارت و اعتراض منتقدان را فراهم کرده‌اند؛ چنان که همواره مدعی اتکای به غرب و سپردن اختیار خود به آنها بوده‌اند و حتی پس از خیانت آمریکا و غرب به اشرف غنی در افغانستان و زلنسکی در اوکراین، باز هم سنگ آمریکا و غرب را به سینه می‌زنند.

 

افراد دغدغه‌مند نمی‌توانند حامی هرج و مرج فضای مجازی باشند

هیچ قانونی و مدیریتی در فضای مجازی وجود ندارد و تقریباً جزو معدود کشورهایی هستیم که فضای مجازی آنها ول است.

روزنامه همشهری با اشاره به برخی مخالفت‌های صورت گرفته با طرح صیانت از حقوق کاربران فصل مجازی نوشت: چه کسانی شاکی هستند؟ خب از بی‌بی‌سی‌ و اینترنشنال و رسانه‌های لندن‌نشین و همراهان داخلی‌شان که توقعی غیر از تخریب نداریم. اما جالب اینجاست که اکنون گروهی در داخل از طرح صیانت شکایت می‌کنند که هر روز از آشفتگی محتوای نامناسب در شبکه‌های اجتماعی می‌نالند؛ همیشه نسبت به آسیب این شبکه‌ها برای فرزندان‌شان ابراز نگرانی می‌کنند و از کلاهبرداری‌های رایج در فضای مجازی گلایه‌مندند.

خب حالا یک‌بار وضعیت این روزهای فضای مجازی کشور را مرور کنیم؛ وقتی که به اکثریت پیام‌ها و تصاویر رد و بدل شده در این شبکه‌ها نگاه می‌اندازیم، بسیاری از آنها را فاقد اصول اخلاقی پذیرفته شده جامعه‌مان می‌بینیم؛ پیام‌ها و عکس‌هایی که حریم‌های خصوصی را درمی‌نوردند و مرزهای اخلاق را زیر پا می‌گذارند و به حرمت اشخاص هجوم می‌برند. در ضمن مثل روز هم مشخص است که دشمن در فضای مجازی، آرایش جنگی گرفته است. نه اینکه امروز این اتفاق افتاده باشد، سال‌هاست دارند برای ملت ما در این فضا برنامه‌ریزی می‌کنند. ما هم سال‌هاست دست روی دست گذاشته‌ایم و آرایشی برای حضور در این جنگ سایبری نداریم.

علت چیست؟ هیچ قانون و مدیریتی در فضای مجازی وجود ندارد. تقریبا جزو معدود کشورهایی هستیم که فضای مجازی در کشورمان کاملا ول است. بسیاری از کشورها، سال‌هاست در این زمینه قانون دارند و اعمال مدیریت می‌کنند، اما در کشور ما سال‌هاست با شعار «آزادی بیان» از ول‌شدگی فضای مجازی، نه‌تنها دفاع، بلکه نسبت به آن افتخار هم می‌کنند. درحالی‌که در کشورهای دیگر برای فضای مجازی‌شان، خط‌قرمز و قانون دارند و آن را کنترل می‌کنند، ما با این شعار که ملت را از فضای مجازی محروم نکنید، جلوی وجود هر قانون و خط‌قرمزی را گرفته‌ایم.

چه اتفاقی افتاده است؟ جایی که قانون تمام شود، هرج‌ومرج شروع خواهد شد. قانون را وضع می‌کنند تا اگر بین مردم اختلافی پیش آمد، به آن مراجعه کنند و طبق آن، اختلافات پیش آمده را حل و فصل کنند. اما وقتی که ناظر قانون، وجود نداشته باشد، تکلیف چه می‌شود؟ یا در جایی که قانون، صریحا مشخص نباشد، چه باید کرد؟ و وقت‌هایی که اصلا ناظران قانون نمی‌توانند در موارد پیش آمده دخالت کنند، پس چه‌کسی باید دخالت کند؟

چه بخواهیم و چه نخواهیم، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آن وجود دارد و بیشتر ما نیز از آن استفاده می‌کنیم، اما استفاده از آن، اگر مقید به چارچوب‌های مشخصی نباشد می‌تواند تبدیل به آسیبی شود که خودمان هم این روزها از آن نالان هستیم. اما اگر چارچوبی داشته باشد، طبعا نه‌تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند، بلکه شکل آموزشی، اطلاع‌رسانی، سرگرمی و فرهنگ‌سازی هم به‌خود می‌گیرد. تعارف را کنار بگذاریم. آیا پیام‌های رد و بدل شده، به فرهنگ و اخلاق و شعور فردی و اجتماعی ما ضربه می‌زنند یا نمی‌زنند؟ بپذیریم که صیانت، کنترل کردن، قانون داشتن و مدیریت کردن، معنایش این نیست که قرار است ملت را از فضای مجازی محروم کنیم.

 

آفتاب یزد: تکیه به غرب اوکراین را گرفتار فاجعه کرد

اوکراینی‌ها متوجه هستند که زلنسکی، با تکیه اشتباه به غرب، کشورش را در معرض فاجعه قرار داد».

روزنامه آفتاب یزد که زمانی نه چندان دور از سیاست‌های غربگرایانه حمایت می‌کرد، ارزیابی فوق را به نقل از علی بیگدلی که او هم از تحلیل‌گران خوش‌بین به غرب به شمار می‌رود، منتشر کرده است.

آفتاب یزد از قول بیگدلی نوشت: پوتین منتظر یکی از رهبران قوی اروپا است تا رو در روی او بنشیند و این تضمین را اخذ کند که ناتو کاری به اوکراین ندارد مسئله‌ای که اگر اتفاق نیفتد آن وقت باید شاهد یک فاجعه در ابعاد جهانی باشیم

آنچه شاهد آن هستیم تلاش روسیه برای فشار بر غرب است تا کاری به اوکرایــن و تلاش برای پیوند زدن این کشــور به ناتو نداشته باشـد؛ موضوعی که اگر برای مسکو مسجل نشود آن وقت باید شاهد اتفاقات تلخی باشیم

بیگدلی با ایـن تأکید که «غربی‌هـا اکنون بیش از اندازه شـلوغ کردند و این باعث شده که آنها مجبور به پاسخگویی به مردم خودشان و مردم دنیا شوند» ادامه می‌دهد: واکنش‌هایی که انجام دادند مقداری زود بود و باعث زحمت خودشان شـد.

بیگدلی ضمن رد این موضوع که پیوستن اوکراین به ناتو برای همیشه منتفی شده می‌گوید: خیر، نمی‌شود این را گفت. حتی آقای زلنسکی به طور غیرمستقیم به پوتین گفت که تعهد می‌دهم اوکراین عضو ناتو نشود و پوتین قبــول نکرد و گفت آمریکا و دبیر کل ناتو باید تعهد بدهند که هیچ گاه به اوکراین نظر ناتویی نخواهند داشت. غرب نبایستی خود را اینقدر اسیر این ماجرا می‌کرد. خواسته یا ناخواسته علیه میل روسیه رفتار کرد و الان پوتین به عنوان یک قدرت غیرقابل رقیبی درآمده و این امتیازی کـه غربی‌ها در نتیجه کم توجهی به پوتین دادند دیگر قابل برگشت نیست. اگر روسیه بر اوکراین پیروز شـود این امتیازی است که روسیه به چینیها داده برای حمله به تایوان.

این تحلیلگر می‌گوید: اگر قطب قدرت از جامعه غربی به جامعه شرقی منتقل شود خیلی چیزها به هم خواهد ریخت و نقشه سیاسی اروپا کاملا عوض خواهد شد و نگرانی غربی‌ها به همین دلیل است. جابه‌جایی قدرت در فضای اندیشه و ایدئولوژی به زیان غرب تمام می‌شـود.

این کارشناس مسائل بین‌المللی اظهار می‌دارد: براساس گزارش‌هایی که در اختیار داریم مردم اوکراین در زمانی که این کشـور تحت نظـارت یک رئیس‌جمهور طرفدار روسیه اداره می‌شد راضی بودند میزان بیکاری بسـیار کم بود. اوکراین سالیانه چیزی حدود 20 درصد از تجارت خارجه‌اش با چینی‌ها است و این از زمـان دوره قبل از آقای زلنسکی که دولت دست طرفداران روسیه اداره می‌شد بوده است. بعد از آمدن آقای زلنسکی غربی‌ها نتوانستند سرمایه‌گذاری سخاوتمندانه‌ای در اوکراین انجام دهند. الان وضعیت که بهتر نشده بدتر هم شده و وضعیت تورم و گرانی و بیکاری به صورت منفی بالا رفته است مصداق این ادعا این اسـت که الان در اوکراین علی‌رغم اینکه در آستانه حمله سراسری روسیه است واکنش داخلی ندیدیم و همـه مردم فـرار کردند و این نشان دهنده عدم دلبستگی به سرنوشت اوکراین است. وی می‌گوید: اگر قرار باشـد غربیها قدم جلو نگذارند و باب مذاکرات مسدود بماند روسیه ناچار است برای پاسخ دادن به افکار عمومی به سمت جلو حرکت کند و کی‌یف را بگیرد و این باز هم به نفع روس‌ها تمام می‌شود. اما اگر غربی‌ها در همین مرحله وساطت کنند و این دو جمهوری کوچک را واگذار کننـد به نفع غربی‌ها خواهد بـود هر چقدر غربی‌ها زودتر بتوانند این حرکت را متوقف کنند به نفع غرب خواهد بود و اجازه ندهند پوتین به عنوان قدرت اول جهان معرفی شود که این برای آینده غربی‌ها زیان‌آور خواهد بود. در غیر این صورت پوتین می‌تواند طی یک ماه اوکراین را تصرف کند و مردم هم نشان دادند آن دلبستگی را به حکومت جوان آقای زلنسکی ندارند.