تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
آنگونه تق بر نامه و عملکرد کودتا گران خاموش و خزنده و اهداف اقتصادی شکست خورده ی دولت نهم در آمده است و پته لوطی جماران کار گزار اهداف سپاه پاسداران و گماشته اش احمدی نژاد چاقو کش در آمده است که حاصل 4 ساله ی دولت مکتبی و مدعی امام زمانی و کابینه ی 70 میلیونی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و صد البته با ادعای مخالفت و دوری جستن از شیفتگان قدرت و عاشق خدمت وارونه شده است که بازده ی این مد عیان اصول گرائی مکتبی وجنگ افروز و دین فروش ، خیلی غارتگر و دروغگو تر از رقیب مد عیان دوم خردادی از آب در آمده اند. آنگونه که حتی قادر نیستند تا که بگویند 200 میلیارد در آمد فروش نفت کجا رفته است؟ بدتر اینه هرروز شکاف عمیق طبقاتی گسترده تر می شود و وضعیت اقتصادی کشور نا بسامان تر و اوضاع معیشتی مردم ایران بد تر می گردد.
اما لوطی جماران با دهان کجی کردن به مردم ایران و با نمک پاشیدن بر روی زخم مزمن 30 ساله ی محرومان و تهی دستان مشغول اجرای ادا و اطوار و شلک در آوردن می باشد . چونکه یک سال را سال عدالت امام علی و مبارزه با فقر و رشوه و بیکاری و تبعیض می نامد . یک سال را سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی می گذارد . اکنون نیز که بهای نفت کاهش یافته است و بودجه ی تنظیم شده سال آینده با کسری فاحش مواجه می باشد و اکثریت مردم ایران در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و نرخ حد اقل دستمزد کارگران تعیین شده تقریباً 4 برابر کمتر از نرخ حداقل دستمزد فقر 850 هزار تومان می باشد . ولی لوطی جماران ادعای اصلاح در صرفه جوئی کرده است تا شاید راه چاره مشکل باشد و موجب عبور از بحران و ورشکستگی طرح های اقتصادی و مالی دولت نهم شود که رئیس پاسدار چاقو کشش عربده می کشید که مصوبه های تحریم های شورای امنیت سازمان ملل از نظر ملت ایران ورق پاره های بی ارزشی می باشند که هیچگونه تأثیر ندارند . حتی با گفتمان لمپنی � پاسداری در دفاع از پروژه ی هسته ای خطاب به اعضای شورای سازمان ملل می گفت آنقدر قطعنامه صادر کنید تا که قطعنامه دان تان درد بگیرد .
البته برای رژیم ضد مردمی بر بر منشش و تاریک اندیش و جنگ افروز و دین فروش که از رأس تا ذیلش آلوده به فساد و غارتگری و رانتخواری و رشوه و تبعیض و حق کشی می باشد . مگر غیر از اینگونه بر خورد کردن ها و دروغ گقتن ها ووعده های وارونه ی سر خرمنی دادن ها توقع دیگری می رود ؟ چونکه شرایط کنونی وصیت به ارث رسیده از خمینی شیاد عوامفریب است که با تزویر و فریبکاری و نیرنگ و دروغ این رژیم منحوس و ضد بشری را بنیا ن نهاد و جانشین و پیراون شان همین وصیت وی را که گفته بود هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام را دنبال کرده و می کنند . زیرا که نتایج این عملکرد 30 ساله آنگونه عیان شده است که نیاز به بیانش نیست . چونکه جای آزادی و عدالت و حاکم شدن مستضعفان و پا برهنگان و محرومان اکنون نه مخالفان بر انداز که خواهان تغییرات دمکراتیک و سر نگونی این رژیم تروریستی آخوندی و جدائی دین از حکومت می باشند . یا دگر اندیشان که همین هدف را با شیوه ای دیگر دنبال می کنند . یا اینکه سایر منتقدان حکومتی که همچون مدعیان اصلاح طلبان که هنوز هم بر طبل اصلاحات دروغین درون رژیم تغییر و اصلاح نا پذیر می کوبند . در صورتیکه با متهم کردن شان به عنوان شاه سلطان حسین معرفی می شوند و همسو با دشمن بیگانه آمریکا متهم می شوند . زیرا که طبق فتوای لوطی جماران دشمن شناس نمی باشد و مرز با دشمن را مخدوش کرده اند .
یا اینکه حامیان دولت نهم که مورد تأئید لوطی جماران سپاه پاسداران می باشد بد لیل رقابت و اختلافا درون باند های مافیائی اگر یکی به نام عباس پالیزدار یافت شود . چون که به دلیل اینکه در دانشگاه همدان اسامی 44 دانه درشت غارتگر و مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال را اعلام و افشا کرد. ولی در جا بر زندان افکنده و باز جوئی شد تا هم نام این اسامی غارتگران حامی و یاران و نمایندگان افشا شده نزدیک لوطی جماران از اذهان عمومی خارج شود و ه عبرت برای دیگران شود تا که کسی دیگر جرأت نکند که دست به عملکرد مشابه بزند . گرچه این اقدام افشا گری پالیز دار اکنون گفته می شود که منجر جا به جائی و بر کناری رئیس انتصابی قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه تبعیض شده است .
بلی اکنون شرایط آنگونه تحمل ناپذیر و منقبض و سر کوبگر و خفقان آمیز شده است که یکی از آقا زاده ها به نام مهدی خزعلی صدای اعتراضی از بی عدالتی وعدم آزادی و دروغگوئی های رایج در جامعه بلند کرده است و پیرامون قتل امید رضا میر ضیافی به خانواده اش تسلیت گفته و ضمن افسوس خوردن نسبت به جهل مسئولین معترض شده است که چرا مسئولین خجالت نمی کشند و عدل علی را هم همچون دین ومذهبی و نام ملت مورد سوء استفاده قرار داده اند؟ و پرسش کرده است که مگر مسئولین چه انجام داده اندکه جوانان شاداب دستگیر و به زندان برده می شوند وجنازه اشان تحویل خانواده های شان داده می شود ؟ یا اینکه سئوال کرده چرا آنگونه اقدام شده است که فر زندان کسانی که علیه ی رژیم گذشته گذشته ایستادند و مبارزه و انقلاب کردند. و لی اکنون فر زندان اینان خواهان سر نگونی انقلابی رژیم تروریستی آخوندی شده اند؟ به خصوص سخت به دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و ضد عدالت و دشمن آزادی قضائیه تاخته است که این چگونه قضاوت و حکم کردنی می باشد که به خاطر کشتن زهرا کاظمی موجب تخریب و تیره شدن رابطه با دولت کانادا شد ؟
همچنین پرسش کرده است که این چگونه آزادی است که جزای نوشتن مرگ است؟ و افزوده چرا جایگا ه جرم سیاسی مشخص نشده و هیئت منصفه در کار نیست؟
همینطور سئوال کرده که چرا نگریسته نمی شود که شاید اشتبا در خود مسئولین ومجریان باشد که باعث شده جوانان را به این جهت سوق داده شوند؟ آنگاه پس از نام بردن و کشتن شدن خانم زهرا کاظمی ایرانی تبعه ی کا نادا به دستگیری دانشجوی کرد سنند جی لطف اللهی پرداخته که پس از ربودن و شکنجه و کشته شدن با قبر سیمانی ضخیم تحویل داده شد . یا به زهرا بنی یعقوب اشاره کرده تا که دو باره به امید رضا میر ضیافی به عنوان سال اصلاح رسیده است . البته تأکید کرده که با وی هم عقیده نمی باشد و انتقاد به نوشته های وی دارد. چونکه برای انقلاب تلاش کرده و گفته همچنان نیز به این تلاش خودش ادامه می دهد . ولی افزوده سکوت کردن در برابر آفت های انقلاب را یک نوع بی عدالتی می داند و ادامه داده است که برای آزادی انقلاب شد تا دیگر زندان و سیاهچال و سلول انفرادی نباشد . البته افزوده که مهمترین بخش آزادی ، آزادی بیان و اندیشه است . جالب تر اینکه تأکید نموده است کسانی که جوانی را به مسلخ برده و جنازه اش را تحویل خانواده اش داده اند اینان مجرم هستند ونه آن جوان مقتول.
در خاتمه اینکه همانگونه که نوشتار اشاره شد که شرایط آنگونه منقبض و خفقانی شده است که یکی آقا زاده ها اینگونه به فغان آمده و صدای اعتراضی بلند کرده و خواهان آن شده است که می بایست همگان اعتراض کنند گرنه این شتر دیر یا زود درب خانه ی منتقدان دیگر هم می خوابد تا سهم جوهر و... در سال اصلاح صرفه جوئی نصیب شان شود . حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که مردم ایران چه دل خونی از جنایتکاران حاکم دارند و در 30 سال گذشته چه میزان ظلم و ستم و زور و اجحاف در حق شان شده است؟ بد تر اینکه چرا می بایست که حاکمان این رژیم پدر خوانده ی تروریسم جهانی همسو و همتراز مردم در بند ایران واقع شوند و پیام نوروزی برای شان ارسال شود.
هوشنگ � بهداد
فروردین11 ماه سال 1388
آنگونه تق بر نامه و عملکرد کودتا گران خاموش و خزنده و اهداف اقتصادی شکست خورده ی دولت نهم در آمده است و پته لوطی جماران کار گزار اهداف سپاه پاسداران و گماشته اش احمدی نژاد چاقو کش در آمده است که حاصل 4 ساله ی دولت مکتبی و مدعی امام زمانی و کابینه ی 70 میلیونی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و صد البته با ادعای مخالفت و دوری جستن از شیفتگان قدرت و عاشق خدمت وارونه شده است که بازده ی این مد عیان اصول گرائی مکتبی وجنگ افروز و دین فروش ، خیلی غارتگر و دروغگو تر از رقیب مد عیان دوم خردادی از آب در آمده اند. آنگونه که حتی قادر نیستند تا که بگویند 200 میلیارد در آمد فروش نفت کجا رفته است؟ بدتر اینه هرروز شکاف عمیق طبقاتی گسترده تر می شود و وضعیت اقتصادی کشور نا بسامان تر و اوضاع معیشتی مردم ایران بد تر می گردد.
اما لوطی جماران با دهان کجی کردن به مردم ایران و با نمک پاشیدن بر روی زخم مزمن 30 ساله ی محرومان و تهی دستان مشغول اجرای ادا و اطوار و شلک در آوردن می باشد . چونکه یک سال را سال عدالت امام علی و مبارزه با فقر و رشوه و بیکاری و تبعیض می نامد . یک سال را سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی می گذارد . اکنون نیز که بهای نفت کاهش یافته است و بودجه ی تنظیم شده سال آینده با کسری فاحش مواجه می باشد و اکثریت مردم ایران در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و نرخ حد اقل دستمزد کارگران تعیین شده تقریباً 4 برابر کمتر از نرخ حداقل دستمزد فقر 850 هزار تومان می باشد . ولی لوطی جماران ادعای اصلاح در صرفه جوئی کرده است تا شاید راه چاره مشکل باشد و موجب عبور از بحران و ورشکستگی طرح های اقتصادی و مالی دولت نهم شود که رئیس پاسدار چاقو کشش عربده می کشید که مصوبه های تحریم های شورای امنیت سازمان ملل از نظر ملت ایران ورق پاره های بی ارزشی می باشند که هیچگونه تأثیر ندارند . حتی با گفتمان لمپنی � پاسداری در دفاع از پروژه ی هسته ای خطاب به اعضای شورای سازمان ملل می گفت آنقدر قطعنامه صادر کنید تا که قطعنامه دان تان درد بگیرد .
البته برای رژیم ضد مردمی بر بر منشش و تاریک اندیش و جنگ افروز و دین فروش که از رأس تا ذیلش آلوده به فساد و غارتگری و رانتخواری و رشوه و تبعیض و حق کشی می باشد . مگر غیر از اینگونه بر خورد کردن ها و دروغ گقتن ها ووعده های وارونه ی سر خرمنی دادن ها توقع دیگری می رود ؟ چونکه شرایط کنونی وصیت به ارث رسیده از خمینی شیاد عوامفریب است که با تزویر و فریبکاری و نیرنگ و دروغ این رژیم منحوس و ضد بشری را بنیا ن نهاد و جانشین و پیراون شان همین وصیت وی را که گفته بود هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام را دنبال کرده و می کنند . زیرا که نتایج این عملکرد 30 ساله آنگونه عیان شده است که نیاز به بیانش نیست . چونکه جای آزادی و عدالت و حاکم شدن مستضعفان و پا برهنگان و محرومان اکنون نه مخالفان بر انداز که خواهان تغییرات دمکراتیک و سر نگونی این رژیم تروریستی آخوندی و جدائی دین از حکومت می باشند . یا دگر اندیشان که همین هدف را با شیوه ای دیگر دنبال می کنند . یا اینکه سایر منتقدان حکومتی که همچون مدعیان اصلاح طلبان که هنوز هم بر طبل اصلاحات دروغین درون رژیم تغییر و اصلاح نا پذیر می کوبند . در صورتیکه با متهم کردن شان به عنوان شاه سلطان حسین معرفی می شوند و همسو با دشمن بیگانه آمریکا متهم می شوند . زیرا که طبق فتوای لوطی جماران دشمن شناس نمی باشد و مرز با دشمن را مخدوش کرده اند .
یا اینکه حامیان دولت نهم که مورد تأئید لوطی جماران سپاه پاسداران می باشد بد لیل رقابت و اختلافا درون باند های مافیائی اگر یکی به نام عباس پالیزدار یافت شود . چون که به دلیل اینکه در دانشگاه همدان اسامی 44 دانه درشت غارتگر و مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال را اعلام و افشا کرد. ولی در جا بر زندان افکنده و باز جوئی شد تا هم نام این اسامی غارتگران حامی و یاران و نمایندگان افشا شده نزدیک لوطی جماران از اذهان عمومی خارج شود و ه عبرت برای دیگران شود تا که کسی دیگر جرأت نکند که دست به عملکرد مشابه بزند . گرچه این اقدام افشا گری پالیز دار اکنون گفته می شود که منجر جا به جائی و بر کناری رئیس انتصابی قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه تبعیض شده است .
بلی اکنون شرایط آنگونه تحمل ناپذیر و منقبض و سر کوبگر و خفقان آمیز شده است که یکی از آقا زاده ها به نام مهدی خزعلی صدای اعتراضی از بی عدالتی وعدم آزادی و دروغگوئی های رایج در جامعه بلند کرده است و پیرامون قتل امید رضا میر ضیافی به خانواده اش تسلیت گفته و ضمن افسوس خوردن نسبت به جهل مسئولین معترض شده است که چرا مسئولین خجالت نمی کشند و عدل علی را هم همچون دین ومذهبی و نام ملت مورد سوء استفاده قرار داده اند؟ و پرسش کرده است که مگر مسئولین چه انجام داده اندکه جوانان شاداب دستگیر و به زندان برده می شوند وجنازه اشان تحویل خانواده های شان داده می شود ؟ یا اینکه سئوال کرده چرا آنگونه اقدام شده است که فر زندان کسانی که علیه ی رژیم گذشته گذشته ایستادند و مبارزه و انقلاب کردند. و لی اکنون فر زندان اینان خواهان سر نگونی انقلابی رژیم تروریستی آخوندی شده اند؟ به خصوص سخت به دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و ضد عدالت و دشمن آزادی قضائیه تاخته است که این چگونه قضاوت و حکم کردنی می باشد که به خاطر کشتن زهرا کاظمی موجب تخریب و تیره شدن رابطه با دولت کانادا شد ؟
همچنین پرسش کرده است که این چگونه آزادی است که جزای نوشتن مرگ است؟ و افزوده چرا جایگا ه جرم سیاسی مشخص نشده و هیئت منصفه در کار نیست؟
همینطور سئوال کرده که چرا نگریسته نمی شود که شاید اشتبا در خود مسئولین ومجریان باشد که باعث شده جوانان را به این جهت سوق داده شوند؟ آنگاه پس از نام بردن و کشتن شدن خانم زهرا کاظمی ایرانی تبعه ی کا نادا به دستگیری دانشجوی کرد سنند جی لطف اللهی پرداخته که پس از ربودن و شکنجه و کشته شدن با قبر سیمانی ضخیم تحویل داده شد . یا به زهرا بنی یعقوب اشاره کرده تا که دو باره به امید رضا میر ضیافی به عنوان سال اصلاح رسیده است . البته تأکید کرده که با وی هم عقیده نمی باشد و انتقاد به نوشته های وی دارد. چونکه برای انقلاب تلاش کرده و گفته همچنان نیز به این تلاش خودش ادامه می دهد . ولی افزوده سکوت کردن در برابر آفت های انقلاب را یک نوع بی عدالتی می داند و ادامه داده است که برای آزادی انقلاب شد تا دیگر زندان و سیاهچال و سلول انفرادی نباشد . البته افزوده که مهمترین بخش آزادی ، آزادی بیان و اندیشه است . جالب تر اینکه تأکید نموده است کسانی که جوانی را به مسلخ برده و جنازه اش را تحویل خانواده اش داده اند اینان مجرم هستند ونه آن جوان مقتول.
در خاتمه اینکه همانگونه که نوشتار اشاره شد که شرایط آنگونه منقبض و خفقانی شده است که یکی آقا زاده ها اینگونه به فغان آمده و صدای اعتراضی بلند کرده و خواهان آن شده است که می بایست همگان اعتراض کنند گرنه این شتر دیر یا زود درب خانه ی منتقدان دیگر هم می خوابد تا سهم جوهر و... در سال اصلاح صرفه جوئی نصیب شان شود . حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که مردم ایران چه دل خونی از جنایتکاران حاکم دارند و در 30 سال گذشته چه میزان ظلم و ستم و زور و اجحاف در حق شان شده است؟ بد تر اینکه چرا می بایست که حاکمان این رژیم پدر خوانده ی تروریسم جهانی همسو و همتراز مردم در بند ایران واقع شوند و پیام نوروزی برای شان ارسال شود.
هوشنگ � بهداد
فروردین11 ماه سال 1388