نقد وبررسی "ريسک هاى دوگانه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387
پس از سنار یو سازی و تهدید به ترور کردن خاتمی که منجر به انصراف وی از صحنه رقابت شد . اکنون پاسدار شریعتمداری پرونده ی میر حسین موسوی جانشین خاتمی را گشوده است:

سربازجو حسین شریعتمداری پس از پیگیری یادداشت روز های تهدید کننده ی ترور خاتمی و تأکید مبنی بر عدم رد صلاحیت وی از سوی شورای نگبهان، به اضافه تهیه و تنظیم کردن زنجیره ای از سناریو و پرونده سازی هائی که برای حامیان خاتمی دنبال و اجرا کرده است . تا اینکه توانسته با دست اندر کاران کودتا گران خاموش و خزنده دو باره لوطی جماران را علیه ی خاتمی و ارد صحنه کند تا ادامه سخنرانی 24 آذر دانشگا علم و صنعت خود را دنبال کند که هشدار داد مملکت نیاز به شاه سلطان ها ندارد و از دولت پاسدار گماشته ی احمدی ژاد چاقو کش دفاع و حمایت کرد و علیه ی منتقدان دولت عربده کشی نمود. اکنون نیز لوطی جماران با پاک کردن صورت مسئله وشستن دستان خونین لباس شخصی ها و عاملین قتل های زنجیره ای که در دولت نهم سنگر گرفته اند که مسئول سرکوبگری قیام 6 روزه ی دانشجوئی تیر ماه سال 78 بودند که فاجعه کوی دانشگاه را آفریدند .اما اکنون لوطی جماران مدعی شده است اراذل و اوباش با چراغ سبز و حمایت درون دولت موجب نا آرامی 6 روزه ی دانشجوئی تیرماه سال78 شدند تا اینکه در 24 تیر ماه با به صحنه آمدن کفن پوشان و چماقداران واطلاعاتی و امنینی و لباس شخصی ها و فراخوان سر کوب لوطی جماران و رفسنجانی و خاتمی علیه دانشجویان معترض صادر شد تا که سرکوب شدند و گروه کثیری از دانشجویان بازداشت و روانه ی زندان شدند .

اما اکنون نقش چماقداران سر کوبگر قیام 6 روزه دانشجوی تیر ماه سال 78 به دولت خاتمی نسبت داده شده که مکمل طنزهای گفت و شنود سربازجو حسین شریعتمداری در ورق پاره ی کیهان شود که گفته بود خاتمی نه آدم خوش قولی می باشد ونه صداقت دارد ونه عنصری مستقل می باشد. زیرا که با اینکه گفته بود اگر میر حسین موسوی نامزد ریاست جمهوری شود از صحنه کنار می کشد .

با توجه به اینگونه فشار های تهمت آمیز که علیه خاتمی شد . حال نیز با حضور میر حسین موسوی و اعلام حمایت هادی خامنه ای از نامزدی ریاست جمهوری میر حسین موسوی و مطرح شدن انصراف خاتمی به نفع میر حسین موسوی، به نظر می رسد که حضور میر حسین موسوی یک سناریوی تدارک دیده شده در پشت پرده برای از صحنه حذف کردن خاتمی بوده باشد. زیرا که بر خلاف شایعه سازی که بخشی از اصول گرایان حاکم به نامزدی میرحسین رأی خواهند داد. این یک تاکتیک و ترفند تبلیغاتی فشار علیه ی خاتمی می باشد تا صحنه را به نفع موسوی ترک کند. در صورتیکه موسوی هیچگونه شانس برنده شدن ندارد . برای اینکه نه نسل جوان شناختی نسبت به وی دارد ونه علاقه ای به گفتمان وی دارد که اتو کشیده ی نقل قول های لوطی جماران را باز گو می کند . در صورتیکه لوطی جماران شدیداً خودش و حامیان دزد و غارتگر و به خصوص پاسدار احمدی نژاد و دولت وی مورد تنفر نسل جوان به خصوص دانشجویان می باشد.

بهر حال اکنون برای اینکه سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری چوب و پیاز را به خاتمی خورانده باشد و انصراف وی را قطعی کرده باشد و تیر خلاص به سوی وی شلیک کرده باشد . مجدداً یک سری صفات گذشته که در دوران مدعیان اصلاح طلبان پیرامون خاتمی بکار برده شده بود را با شیوه ی بازجوئی برج در برابر بارو وترویج و تقویت اختلاف میان خاتمی و حامیان واطرافیان وی را برای چندمین بار تکرار وچاشنی کرده است . در صورتیکه عنوان شاه سلطان حسین را لوطی جماران اخیراً بکار برد زیرا که در پشت پرده دست اندر کاران کودتا گران خاموش و خزنده به لوطی جماران تزریق و دیکته شده بود که باز هم برای حذف خاتمی از صحنه و هموار شدن مسیر رئیس جمهور شدن دوباره پاسدار گماشته ی احمدی نژاد چاقو کش لوطی اتهامات دیگری را مطرح کرد.

بنابراین سربازجو پاسدار شریعتمداری برای اینکه شک وتوهم نسبت به انصراف خاتمی را به حتمیت تبدیل کند تا باحذف خاتمی از صحنه ی رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی خیالش برای رئیس جمهور کردن دوباره پاسدار گماشته احمدی نژاد آسوده شود . لذا بدون آنکه کلامی از رقابت و تضاد و اختلافات درون جبهه ی مدعی اصول گرا و باندهای مافیائی آن بگوید . در عوض متمرکز برروی خاتمی شده و شرایط ورود وی به صحنه ی رقابت را به نقش اطرافیان و حامیان وی وصل کرده است . بالاخره با متهم کردن اطرافیان خاتمی وقطعی کردن انصراف وی تا توانسته مانور تبلیغاتی داده است و آنگونه که خود می خواهد سناریو وپرونده سازی علیه ی حامیان خاتمی نموده است تا که نکند خاتمی پشیمان از انصراف دادن شود و در پایان با تحقیر کردن خاتمی پرونده وی را مخدومه اعلام کرده است و پیروز مندانه پرونده میر حسین موسوی را دنبال کرده است و خوشحال در ابتدای یادشت روز خود خبر از انصراف خاتمی داده و استناد به پیش بینی درست ورق پاره ی کیهان و پرونده و سناریو سازی ها کرده و چنین در دنباله دست به سیاست توبره و آخور خوری زده است :

"سرانجام آنچه قرار بود بعد از پایان تعطیلات نوروزی و یا، حداکثر در اوایل اردیبهشت ماه سال 88 اتفاق بیفتد و کیهان نیز پیشاپیش به عنوان یک احتمال جدی از آن خبر داده بود، چند هفته زودتر از موعد پیش بینی شده در حال وقوع است و سایت ها و افراد نزدیک به آقای سیدمحمد خاتمی با قید �احتمال قوی� از کناره گیری ایشان به نفع آقای موسوی خبر دادند "

البته سربازجو پاسدار وارونه گو توضیح نمی دهد که اگر چنانچه طبق ادعای کمدی اش که پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش آرایش بیش از خاتمی است که استناد به نتایج 3 نمایش خیمه شب بازی در 6 سال گذشته کرده است که هم نقش تقلب و هم رد صلاحیت های رقیب و هم از نظر کمیت شرکت کنندگان خود داری شده است .

خوب معلوم است که هیچگاه کسی برروی اسب شل شرط بندی نمی کند. پس چرا به جای اینکه ترغیب و تشویق کند تا خاتمی در صحنه بماند تا در روز زور آزمائی در برابر رقیب پاسدار احمدی نژاد باز نده شود تا که موجب تقیت موضع مدعیان اصول گرایان حاکم در برابر رقیب شکست خورده شود. ولی معلوم نیست که چرا از بدو ورود خاتمی به صحنه ی رقابت درست حرکت معکوس انجام شده است تا جائیکه برای انصراف خاتمی از صحنه سناریو طراحی شده ترور فیزیکی وی در یادداشت روز مطرح شد . حتی در همین یادداشت روز هم که خبر از انصراف خاتمی داده شده است از ابتدا تا انتها تحقیر کردن خاتمی و تهدید اطرافیان وی پیگیری شده است که بازهم بیشتر وارونه گوئی ادعای سربازجو حسین شریعتمداری را اثبات می کند که پاسدار چاقو کش احمدی نژاد و باندهای مافیائی مدعی اصول گرائی مردمی هستند و آرای شان بیش از رقیب است .

مسخره تر اینکه برای دلقک خالی بند و دروغگو وخرافه پرستی همچون پادار بیمار روانی احمدی نژاد که هرگز به جز وعده ی دروغ به مردم دادن کار دیگری برای شان نکرده است و نه اینکه ذخیره ی پس انداز دوران خاتمی ر ا بالا کشید ، بلکه هرگز نمی گوید بیش از 150 میلیارد دلاری که می بایست در حساب ذخیره پس انداز دولت باشد کجا رفته است ؟ به خصوص اینکه حتی حاضر نیست پاسخ دهد که یک میلیارد دلار مفقود شده کجا رفته است که مجلس دکوری و کمدی و انتصابی با دیوان محاسبات تعقیب و پرسش گری پیرامونش می کنند . یا اینکه گفته نمی شوئ که چگونه اطرافیان و فامیل و آشنایان خودش را به پست های کلیدی در دولت گمارد است ه که مشغول غارتگری می باشند . به ویژه اینکه اخوی داود پرونده ی اختلاس گری با پاسدار میلیاردی صادق محصولی وزیر کشور دارد که اکنون پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری اینگونه وارونه پیرامون سربازجو حسین شریعتمداری به عنوان چماق علیه ی خاتمی و حامیانش از این پاسدار دزد دروغگو تعریف و تمجید کرده است :

"احمدی نژاد با مشخصاتی نظیر یک استاد دانشگاه، یک بسیجی رزمنده، یک ساده زیست، یک فرد متعهد و پای بند به گفتمان امام و انقلاب، یک رئیس جمهور شجاع و مقاوم در برابر باج خواهی دشمنان بیرونی و حامی واقعی و عملی مردم محروم و مستضعف و ده ها ویژگی برجسته و ارزشمند دیگر، جایی برای رقابت مدعیان اصلاحات باقی نگذاشته، مدعیانی که طی 8 سال حاکمیت خود، نه فقط به این ارزش ها و نیازهای مردم توجهی نداشتند بلکه ایجاد آشوب، ساختارشکنی، سخره مردم محروم، وادادگی در برابر دشمنان بیرونی، فدا کردن منافع ملی به پای اهداف حزبی، اهانت به مقدسات و... شناخته شده ترین عملکرد آنها بود، دولت نهم شعارهای دهان پرکن اما خالی از محتوا و عمل اصلاح طلبان را در میدان عمل و با عملکرد مردم سالارانه خویش به چالش جدی کشیده و از اعتبار انداخته است. بنابراین آقای خاتمی حق داشته و دارد که کاندیداتوری خود را یک �ریسک سابقه� تلقی کرده و سرمایه سیاسی خود را در این �ریسک� برباد رفته بداند."

بالاخره اینکه سرباز جو حسین شریعتمداری اکنون که پرونده ی خاتمی را به حساب خودش بسته است . اما پرونده ی میر حسین موسوی را گشوده است و بر زیر تیغ بازجوئی وی را کشانیده است تا اینکه با همان شیوه ای که با خاتمی بر خورد کرد. از حال ببعد بطریق دیگر پرونده ی میرحسین موسوی را تعقیب میکند. برای همین پرسش کرده است که چرا اکنون که با پرچم اصول گرائی و اصلاح طبی وارد صحنه شده ای به امید واهی به آرای کم اصول گرایان در کنار آرای محدود مدعیان اصلاح طلب دوخته ای تاکه این آرا را به سوی جلب کنی. ا لبته در دنباله تأکید کرده که خبری از آرای اصولگرائی بطرف تو نیست . ولی از وی سئوال کرده است که چرا در دوران مدعیلان اصلاح طلبان که به مقدسات توهین می کردند تو سکوت کردی؟ همچنین سر بازجو حسین شریعتمداری از میر حسین موسوی پرسیده اکنون هم که تو وارد صحنه شده ای، چرا نه اینکه حاضر به شکستن این سکوت نشده ای ، بلکه بدتر به سوی مدعیان اصلاح طلبان رفته ای؟ !

آخرا پس از 30 سال این توهین به فهم و شعور درک ایرانی نیست که آنقدر می بایست درمانده و ضعیف و مستأصل شده باشد که یک پاسدار اطلاعاتی امنیتی و سربازجوی بد نام که قیافه کریه اش هوار می زند معتاد نیز می باشد . هم برای لوطی جماران رهبر محتوای سخنرانی تنظیم کند . هم اینکه هرچه دلش می خواهد علیه ی رقیب خودی توهین و تهدید می کند و پرونده و سناریو سازی برایش تهیه و تنظیم می کند و با وارونه گوئی و کتمان کردن حقایق رئیس جمهور پیشاپیش تعیین می کند . البته بر خلاف گذشته دوران مدعی اصلاح طلبان بدون آنکه کوچکترین سخنی از مطالبات و نیاز مردم ایران و وضعیت طاقت فرسای زندگی اشان بگوید .

در خاتمه اینکه پرسش است آیا این رژیم که از رأس تا ذیل آلوده به فساد و رشوه و تبعیض می باشد و مهره های وصل به لوطی جماران که عباس پالیز دار در اردیبهشت ماه سال جاری در دانشگاه همدان اسامی اشان را افشا و اعلام کرد و گفت که چگونه اینان مفسدان و غارتگران ودزدان بیت المال و منابع و ذخایر کشور می باشند ؟ واقعاً این ريیم نا مشروع و ضد بشری هنوز اعتبار دارد ؟ آیا پس از 30 سال آزمون شده بازهم می بایست فریب خورد و اسیر جنگ و جدال قدرت وثروت جناحی و باند های مافیائی شد ودر خیمه شب بازی انتخاباتی انتصباتی تقلباتی ریاست جمهوری شرکت کرد تا بازهم فرصت داده شود که تبلیغات مشروعیت تراشی با حماسه سازی سرداده شود و با مانور تبلیغی داد ن به جنگ مردم در بند و در زنخیر 30 ساله بر خیزند و بیشتر به سرکوب و ضرب و شتم وخفقان افزایش اعدام ها و رشد تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه ادامه دهد.
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 26 اسفند ماه سال 1387