نقد و بررسی "فريبكاري در � شرم الشيخ �" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 20 اسفندماه سال 1387
" توهین وهتاکی و تهدید کردن بامتهم نمودن رهبران کشور های عربی و محمود عباس رهبر فلسطین به جای عدم پاسخگوئی به مطلبات مردم وبررسی مسائل روز ایران "

بازهم برای فرار از بررسی و ارزیابی مسائل داخلی ایران، آنهم در شرایطی که فشارهای گاز انبری به رفسنجانی وارد می شود. به خصوص پس از باز گشت وی از سفر عراق این فشارها تشدید شده است تا جائیکه امکان دارد وی پست ریاست مجمع خبرگانی خود را در نمایش انتخاباتی در پیش روی ا ز دست بدهد . اما ملای سرمقاله نویس با اینکه مدافع سر سخت رفسنجانی می باشد. ولی همچون همیشه تر جیح داده است تا که در کسوت نماینده و سخنگوی فلسطین وبلندگوی حماس و اسماعیل هنینه ودولت وی ظاهر شود و علیه کنفرانس شرم الشیخ و محممود عباس موضع گیری کند و با پس گیری نشخوار کردن شکر سرخ خوری های گذشته ی خود که بلر نخست وزیردولت فخیمه ی انگلیس را سگ دست آموز بوش خطاب می کرد. اکنون وی را کار گزار بد نام اسرائیل خوانده است و نگران سرنوشت چندین میلیارد دلارهای اهدائی به باز سازی فلسطین شده است که در کنفرانس شرم الشیخ تعهد داده شد.

اما مگر اامکان دارد که قلم بر دستان ورق پاره ای حکومتی و حامی لوطی جماران خامنه ای پیرامون هر موضوعی که حرافی و حلاجی کردن که عنوان تحلیل سیاسی داده می شود ، این نوشتار ها همراه با گریز زدن به صحرای کربلا نباشد و منتهی به جنگ 33 حزب الله لبنان و 22 روزه حماس با اسرائیل نشود و رهبران کشور های عربی به خصوص رئیس جمهور مصر و پادشاه عربستان در کنار محمود عباس حکومت خود گردان فلسطین مورد هتاکی واقع نشوند و با توهین و اهانت متهم و محکوم نشوند؟ خلاصه اینکه اینگونه علیه اشان نسخه صادر نشود:

"گزارش هاي متعددي در طول جنگ 22 روزه منتشر شد كه نشان مي داد ارتجاع عرب و در راس آن رژيم كمپ ديويدي مصر و همچنين عربستان از سران رژيم صهيونيستي براي حمله به غزه و يكسره كردن كار حماس تقاضا كرده اند. بدين ترتيب سئوال اينست كه اقدام عربستان براي تقبل كمك 900 ميليون دلاري براي بازسازي غزه چه معني و مفهومي دارد. در واقع سران ارتجاع عرب با اين دودوزه بازيها از يكطرف اشغالگران وحشي را براي حمله به غزه تشويق و حمايت كرده اند و از سوي ديگر بخشي از هزينه هاي ترميم جنايات اسرائيل را متقبل شده اند. كاملا بعيد بنظر مي رسد كه در طول تاريخ دولت هائي تا اين حد آشكار ووقيح در رسوايي يك جنگ به هر دو جبهه متخاصم كمك مستقيم كرده باشند و كوچكترين ابائي از آشكار شدن اقدامات خود نداشته باشند. واضح است كه اين قبيل سئوالات عموما پاسخهاي روشني دارند و حاميان اسرائيل كه از 22 شبانه روز جنايت عليه مردم غزه حمايت كرده اند نمي توانند با يك مانور سياسي ـ تبليغاتي در � شرم الشيخ � بر آنهمه جنايت سرپوش بگذارند و نقش خود به عنوان � شريك جرم اسرائيل � را پنهان سازند. ولي مسئله اينست كه فتح و محمود عباس كوچكترين پايگاهي در غزه ندارند و چيزي براي از دست دادن در غزه در اختيار ندارند! اين شگرد جديد بهانه اي براي توجيه تداوم محاصره غزه و مقابله با مقاومت اسلامي در غزه است . در واقع اسرائيل ارتجاع عرب و ساير حاميان اسرائيل سرگرم انتقام گرفتن از مقاومت اسلامي در غزه هستند و بطور يكسان حماس و مردم مظلوم غزه را تحت فشار مضاعف قرار داده اند. "

بالاخره ملای سرمقاله نویس در پایان بالا آورده است و دلیل عصبیت و نارضایتی خودش را به معرض نمایش گذاشته است که چرا دلایل و اهداف نمایش و شوی کمدی تشکیل دادگاه محاکمه سران اسرائیل در جنگ 22 روزه ی نوار غزه و برپائی کنفرانس حمایت از فلسطین در تهران فاش و گفته شده است که هدف از اجرای این شو، سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها به خصوص فلسطین وسنگ اندازی کردن در راستای مذاکرات صلح خاورمیانه و بازسازی فلسطین می باشد . به ویژه اینکه این سیاست دخالت گری از سوی محمود عباس بیان ومحکوم شد که اکنون این افشاگری همراه با انتقاد دخالت گری در امور داخلی فلسطین از سوی محمود عباس موجب بر افروختگی و انتقام گرفتن از محموداعباس شده که ملای سر مقاله نویس اینگونه آن را نمایش داده است :

"تصادفي نيست كه با تشكيل اجلاس بين المللي تهران كه با هدف بررسي جنايات صهيونيست ها در غزه برپا شده بود بطور يكجا خشم صهيونيست ها آمريكا و اسرائيل حتي دربارهاي بي افتخار عرب را بهمراه داشت و جنايتكاران شرور ايران را به دخالت در امور داخلي فلسطين متهم مي ساختند. حتي سازشكاران فلسطيني در تشكيلات باصطلاح خودگردان هم سعي كردند در باب اعلام محكوميت ايران بخاطر دخالت در امور داخلي فلسطين از اشغالگران سبقت بگيرند و حال آنكه همين طيف بدنام هرگز حاضر نشدند بخاطر جنايات جنگي در غزه اسرائيل اشغالگر را محكوم كنند و حتي از وقوع اين جنايات اظهار تاسف نمايند بلكه براي خوشايند صهيونيستها فقط � مقاومت � را عامل اين فجايع معرفي كردند.
اجلاس شرم الشيخ بايستي مايه شرمساري شيوخ عرب شود چرا كه در اين اجلاس بدون اشاره به جنايتكاراني كه غزه را به ويراني كشيدند و حدود 1500 فلسطيني را در غزه به خاك و خون نشاندند كه دستكم نيمي از آنها را زنان و كودكان بي دفاع و مظلوم تشكيل مي دادند براي كمك به مردم غزه در برابر دوربين ها سرودست مي شكنند ولي دنيا به خوبي مي داند كه آنچه در شرم الشيخ رخ داد يك فريبكاري سياسي ـ تبليغاتي بود. زيرا عاملان و آمران و حاميان ويراني غزه اشك تمساح ريختند تا خود را به دروغ دوست مردم معرفي كنند اما اين دروغي بود كه هيچكس آنرا باور نكرد."

در خاتمه اینکه چون سیاست و دیپلماسی صدور بنیاد گرائی و تروریسم به برون مرز و مداخله گری کردن در امورداخلی داخلی سایر کشور های همجوارو منطقه شالوده ی سیاست امور خارجه و رمز ماندگاری رژیم تروریستی آخوندی می باشد که اکنون بد جوری تق و گندش در آمد ه زیراکه شدیداً ضربه پذیر شده است . از جمله اتخاذ سیاست های وزیر امور خارجه ی عربستان درکنفرانس شرم الشیخ و موضع انتقادی وواکنشی تند پادشاه بحرین به خاطر استانی خواندن این کشور از سو یآخوند ناطق نوری و قطع رابطه ی دیپلماتیک کشور مراکش در حمایت از بحرین و متعاب آن پیوستن سوریه به این دو کشور و انتقادات حسنی مبارک رئیس جمهور مصر و محمود عباس می باشد . حتی تازگی وزیر امور خارجه ی عراق هم اعتراف کرده است که ما مشکل در نوار مرزی مان با رژیم تروریسی آخوندی داریم . بنابراین در شرایط که شکست های زنجیره ای ادامه دار تصویب توافقنامه ی امنیتی میان عراق با آمریکا که پیآمد شکست انتخابات شورای استانی در عراق برای حامیان رژیم تروریستی آخوندی در عراق را در بر داشته است به خصوص اینکه طراحان بر پا کنندگان جنگ 22 روزه ی نوار غزه نه اینکه به اهداف طراحی شده ی خود نرسیدند ، بلکه آنگونه بازنده شدند که منجر به انزوای کامل منطقه ای و جهانی رژیم تروریستی آخوندی شد. آنگونکه مسئولان جنگ افروز رژیم تروریستی مجبورشدند تا در برابر کنفرانس بازسازی فلسطین در شرم الشیخ مصر دو دادگاه نمایشی محاکمه سران اسرائیل و کنفرانس حمایت از فلسطین در تهران بر پا کنند . در حالیکه اجرای این دو شوی فرمایشی نه کمک به عبور از بحران انزوای منطقه ای رژیم تروریستی آخوندی نکرد ، بلکه موجب انتقادات بس گسترده ی دخالت سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های منطقه شد. به ویژه انتقاد محمود عباس رهبر حکومت خود گردان فلسطین را در بر داشت که سبب شده اکنون اینگونه جیغ و فغان ملای سرمقاله نویس را نسبت به بازتاب این انتقادات بلند کند و وادار به بر خورد واکنش تهدید و توهین آمیز با کشیدن جیغ بنفش شود.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 20 اسفندماه سال 1387